شناخت اسم «یَا مُقِیت»

در فراز 73 جوشن کبیر آمده است:

«یا مُقِیت»

 

یکی از اسامی خدای سبحان مقیت (قوت دهنده) است.

قوت چیزی است که به انسان قوّت می‌بخشد. در این فراز قوت فراتر از قوت جسمانی است، آیة الله قدوسی این جمله را  بارها تکرار می‌کردند: «قوت جبریل از مطبخ نبود»

 

معانی مُقِیت

 

رزّاق

 

حاج ملاهادی سبزواری (ره) مُقِیت را به عنوان رزّاق هم معنا کرده، خدایی که قوت و رزق به انسان عطا می‌کند. از آنجا که لایه‌های وجودی انسان مختلف است قوت‌های مختلفی در اختیار او قرار می‌گیرد، قوت نفس، قوت عقل، قوت روح و …

قوت نفس آن است که نفس را از امّاره بودن به مطمئنه بودن سوق می‌دهد.

قوت عقل آن است که بالاترین ادراکات نصیبش می‌گردد.

قوت قلب آستانه عاشقی را گسترده‌تر می‌کند و قوت روح، شهود را مضاعف می‌کند.

خدای سبحان به تمام لایه‎های وجودی بنده قوت می‌رساند اما اگر کسی قوت لازم را دریافت نکند، به دلیل حجابی است که او میان خود و خدایش ایجاد کرده و مانعی است که خود بر سر راه قبول این قوت قرار داده است.

در دعای جوشن خدا را با نام «یا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِیرِ» می‌خوانیم، خدا قوت پیر و جوان، طفل صغیر را تأمین می‌کند و نسبت به نیاز همگان توجه دارد این قوت سبب پرواز انسان از عالم ماده می‌گردد نه آنکه سبب سکنای بیشتر او در دنیا گردد.

اگر غذایی که جسم دریافت می‌کند سالم باشد، فرد سبک و سرحال می‌شود و اگر ناسالم باشد سنگین و کسل می‌گردد اما قوت معرفتی که از جانب خدای سبحان  به روح عطا می‌شود سراسر شادی و پرواز و عروج را برای فرد به همراه دارد.

 

نگهبان و رقیب

 

حاج ملا هادی سبزواری (ره) در معنای دیگر مُقیت می‌گویند: خدا مقیت است یعنی نگهبان و رقیب است و انسان را از هر آسیب احتمالی حفظ می‌کند اگر کسی آسیب می‌بیند خود خویشتن را از سلطه این نام دور کرده و از خدا به غیر خدا فرار کرده است.

خدا شاهدی است که حافظ است می‌بیند و حفظ می‌کند.

مگر آن چشم سیاه تو بیاموزد کار             ورنه مستوری و مستی همه کس نتوانند

بندگان، خود را تحت عنایت و نظارت خدای سبحان قرار می‌دهند و حفظ ‌می‌شوند. اگر در دعای ابوحمزه ‌می‌خوانیم:

«وَ أَسْقَطْتَنِی مِنْ عَیْنِکَ (عِنْدِکَ) فَمَا بَالَیْتُ» ‏

«و مرا از نظر انداختى باز هم باک نداشتم…»

 این فراز دلیل آن است که من نسبت به توجه خدا بی‌تفاوت شده‌ام و این حجاب به جهت اسائه ادبی است که از سوی من صورت گرفته در حالی‌که تمامی بندگان ذاتاً مورد توجه خدای سبحان هستند و برای دریافت این توجه کافی است ایجاد مانع نکنند.

 «سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ» خدایا تو منزهی که به نیازهای فردی من توجه نداشته باشی! تو قوت قلب، به من عطا کردی تا عاشق شوم اما من ایجاد مانع کردم و ‌خود را از دریافت آن محروم ساختم. تو برهان و استدلال به من عطا کردی، خود مانع دریافت آن شدم. به روحم قوت شهود دادی تا همه عالم را آیینه تو ببینم اما من چشمم را بر این شهود بستم.

«خلصنا من النار یا رب» خدایا مرا خلاص کن از اینکه نام مقیت تو را نشناسم! مرا از جهل نسبت به این نام رها کن!

 

 

تاریخ جلسه:98/5/7– ادامه جلسه پنجم

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *