شناخت امیرالمومنین ع ـ بخش پانزدهم

عدالت علی علیه‌السلام

 

شناخت و معرفت نسبت به امیرالمؤمنین تنها از طریق کلام حق میسّر است و این کلام گاهی در قرآن و گاهی در لسان ادعیه و زیارات و گاه در قالب احادیث و روایاتی از معصومین وارد شده است.

 

امروز به معرفی حضرت از زبان خود حضرت می‌پردازیم.

 

  • عقیل

 

حضرت در خطبه 215 نهج البلاغه مرحوم فیض الاسلام می‌فرمایند:

«به خدا سوگند اگر شب را بر روى خار سعدان بیتوته کنم، يا مرا در غل و زنجير بر زمين بكشند، نزد من محبوب‌تر است از اين كه روز قيامت با دست آلوده به ستم بر بنده‌اى و غصب چيزى از حطام دنيا، خدا و رسولش را ديدار كنم!

چگونه به كسى ستم كنم؟ در حالی که وجودم به سرعت به سوى فرسودگى پيش مى‏‌رود، و اقامتم در زير توده خاك طولانى مى‏‌شود.

به خدا قسم عقيل را در اوج بینوایی و فقر ديدم كه يك صاع گندم از بيت المال شما را از من درخواست داشت، در حالى که فرزندانش را از شدت فقر، آشفته موى و غبارآلود با چهره‌اى نیلی مى‌دیدم، عقيل به درخواستش اصرار، و سخنش را تكرار مى‏‌كرد، من به گفتارش توجه مى‏‌كردم، و اوگمان مى‏‌كرد كه دينم را به او فروخته، و از راه و روشم دست برداشته و به خواسته‌‏اش تن مى‌‏دهم، در اين اثنا آهن پاره‏اى را گداخته و به بدن او نزديك كردم تا مايه عبرتش شود، ناگهان چون ناله‌ی بيمار از حرارت آن آهن گداخته ناله زد، و نزديك بود از آن آهن داغ بسوزد،

به او گفتم: مادران داغدار بر تو بگريند اى عقيل! آيا تو در برابر آهن پاره‌‏اى كه انسانى آن را به شوخى و بازى بر افروخته ناله مى‏‌زنى! اما مرا به جانب آتشى كه خداوند قهّار به جهت خشم خود افروخته مى‏‌كشانى آيا تو از اين درد اندك ناله بزنى، و من از آتش سوزنده جهنم ناله نزنم؟»

حضرت هر گونه سختی را تحمل می‌کنند تا به هیچ بنده‌ای ظلم نکنند، در بحث حفظ بیت‌المال و رعایت عدالت امیرالمؤمنین علیه‌السلام نهایت شدت عمل را به خرج می‌دادند تا جایی که حتی از نزدیکان خود حساب می‌کشیدند و با آنها هیچ مماشاتی نمی‌کردند، در مقابل قانون الهی تسلیم محض بودند. میزان دقت نظر و حساسیت امیرالمؤمنین علیه‌السلام در این امر به اندازه‌ای بود که در این مسیر تفاوتی بین برادر خود و دیگران قائل نبودند تا جایی که وی را تا مرز جاری کردن حد الهی پیش می‌برد.

بی‌جهت نیست که بعد از حکومت حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه بلافاصله حکومت عدل علوی بر پا می‌شود. امیرالمؤمنین علیه‌السلام اشتباهات و خطاهای ما را تأیید نمی‌کنند. ما باید خود را برای حضرت آماده کنیم تا ما را بابت خطاها سرزنش نکنند. می‌خواهیم با شناخت نسبت به امیرالمؤمنین اصلاح شویم تا حضرت دست رد به سینه‌ی ما نزنند.

عقیل برادر فقیر اوست با فرزندانی گرسنه؛ خواسته‌ی زیادی هم ندارد، اما امیرالمؤمنین می‌خواهد به حکومتِ روابط خاتمه دهد و می‌فرماید: حکومت ضابطه‌مند است.

 

  • از سرگذشت عقیل عجیب تر

 

حضرت در ادامه معرفی خود می‌فرمایند: از سرگذشت عقيل عجيب‏‌تر برنامه شخصى است كه در تاريكى شب با هدیه‌ای در ظرفِ بسته و حلوايى كه آن را خوش نداشتم و به آن بدبين بودم به گونه‌ای كه گمان مى‏‌كردى آن را با آب دهان يا استفراغ مار ساخته‌‏اند نزد من آمد، به او گفتم: «اين صله است يا زكات يا صدقه اينها كه بر ما اهل بيت حرام است!»

گفت: نه اين است و نه آن، بلكه هديه است. گفتم: مادرت به‏ عزايت بنشيند، آمده‌‏اى از راه دين خدا فريبم دهى، يا فكر و انديشه‌‏ات به هم خورده، يا ديوانه‏‌اى و يا بيهوده‌گويی! به خدا قسم اگر هفت اقليم را با آنچه زير آسمان‌هاى آنهاست به من بدهند تا خداوند را با گرفتن پوست جوى از دهان مورچه‌اى معصيت كنم به چنين كارى دست نمى‌‏زنم و بى‏‌شك دنياى شما نزد من از برگى كه در دهان ملخى است و آن را مى‏‌جَوَد خوارتر است. على را با نعمتى كه از دست مى‏‌رود و لذّتى كه باقى نمى‌‏ماند چكار؟! از خواب عقل، و زشتى لغزش به خدا پناه مى‏‌بريم، و از او يارى مى‏‌طلبم.»

هدفِ این فرد از هدیه دادن شبانه به امیرالمؤمنین آن است که حضرت را نمک‌گیر کند تا مجازات او را تخفیف دهند. اما حضرت با عناوینی که درباره او بکار می‌برند به او نشان می‌دهند که هنوز علی را نشناخته است. این معرفی صریح و بی‌پرده‌ی حضرت از عدل علی از زبان خود حضرت است.

عدل امیرالمؤمنین بسیاری از اوقات دردآور است. اما بایستی این پذیرش را در خود ایجاد کنیم.

 

درایت در روایت:

 

شکایت کنندگان به خداوند

 

چند چیز به خدا شکایت می‌کند:

  1.  قرآنی که هست و خوانده نمی‌شود .
  2.  مسجدی که هست و افراد نمی‌روند تا در آن نماز بخوانند.
  3. عالمی که هست و افراد از او استفاده نمی‌کنند.

حال، ما ولایت امیرالمؤمنینی را داریم که در نهایت علم است و اگر هر روز با او ارتباط برقرار کنیم از آن رو که او مظهر عدل خداست ما هم در اثر ارتباط با او از ظلم جدا خواهیم شد.

 

 

تاریخ جلسه؛ جلسه هشتم

این جلسه ادامه دارد…

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *