
تفسیر آیه ۱۴۷ سوره آل عمران
قرآن در آیه ۱۴۷ سوره آل عمران میفرماید:
در آیه سابق گروهی به نام «ربّیون» معرفی شدند. ربّیون افرادی بودند که علیالدّوام در خدمت کامل زمان خود بودند به همین دلیل در مشکلات سستی بر آنها عارض نشد و در صحنههای سخت زندگی عاجز نشدند، خدای سبحان هم به ربّیون عنوان «صابر» را داد پس محبوب حضرت حق شدند.
این آیه گفتار ربّیون را ذکر میکند:
گفتار ایشان در هنگام مواجه با دشمن این بود: خدایا گناهان ما را مورد مغفرت قرار بده، تجاوزی را که در امرمان داشتیم ببخش، گامهای ما را در ملازمت با خوبان تثبیت کن و ما را بر علیه قوم کافر یاری بفرما.
گفتار صابرین
گفتار صابرین یا گفتار ربّیون از چند امر تشکیل شده است:
- دعا؛ هرگز خود را بینیاز از درخواست از خدای سبحان نمیبینند، در عین این که علیالدّوام در حضور کامل قرار داشته و در صحنه انجام وظیفه حضور دائم دارند اما اعلام نیاز به خدا را بر خود واجب میدانند.
- «ربَّنَا»؛ اعتراف به ربوبیت و مربی بودن خدای سبحان میکنند به این معنا که اگر مسیر صحیحی را در زندگی طی میکنند به واسطه تربیت اوست به عبارت دیگر حرکت صحیح خود را محصول تربیت خدای سبحان میدانند.
«غفر» به معنی پوشاندن است: در عین این که در صحنه انجام وظیفه هستند خود را معیوب میبینند و از خدای سبحان درخواست میکنند با صفات الهی خود صفات بشری آنها را بپوشاند، یعنی با کمالش نقص آنها و با قدرتش ضعف آنها و با علمش جهل آنها را بپوشاند.
در عین این که در حضور هستند ولی اعتراف میکنند که شاید گاهی ناخواسته تعدّی و تجاوزی از آنها صادر شده است به همین جهت از خدای سبحان درخواست میکنند افراط یا تفریطی را که از اینها صادر شده است مورد مغفرت قرار دهد.
- درخواست سوم: «وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا» بر این باور هستند که حضور کافی نیست. آنچه موجب عاقبتبخیری است تثبیت قدم است و این تثبیت باید از ناحیه حضرت حق صورت گیرد، گرچه درخواست را فرد باید اظهار کند، زیرا نگران متزلزل شدن خود هستند.
- درخواست چهارم: «وانصُرْنَا» قدرت مقابله با کفار را از خدای سبحان طلب میکنند. «عَلَی یعنی غلبه» قدرتی که کفار مغلوب شده و مؤمنین غالب شوند.
شناسایی ویژگی صابران
«وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ»
«قَالُواْ» صابر برای صبور ماندن نیاز به تضرّع در محضر حق و نیاز به اعترافات خاص و کلیم شدن با خدای سبحان دارد پس باید گفتارش را در محضر حق عرضه کند.
- در حضور اولیا گفتار لغو یافت نمیشود. ملازمین حضور حرف لغو بر زبان نمیآورند بلکه علیالدّوام اظهار نیاز به محضر حق دارند.
- در حضور اولیاء هرگز کسی ادعا ندارد، بلکه لسان افراد لسان استغفار است و همه شرمنده کوتاهی خویش هستند.
«ربَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا»
صابر گرچه در خدمت کامل است ولی اعتراف میکند همچنان نازیباییهایی دارد که صرفاً با عنایت حق مرتفع میشود.
صابر ذلّت نفس خود را به خدای سبحان اظهار کرده و به دستگیره محکم الهی تمسک میکند تا در عرصه خیرات ثابت قدم بماند.
صابر علیالدّوام خود را مقصر میبیند به همین جهت گویا در بطن صبوری توبه نیز واقع میشود.
«ذُنُوبَنَا» ذنوب اعم از کبیره و صغیره است یعنی سالک اعتراف میکند که گاهی اوقات غفلتاً کبائری از او صادر شده است.
«وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا»
خطر افراط بیش از خطر تفریط!
وقتی در مسیر قرار گرفته و در خدمت خوبان قرار میگیریم بیش از این که گرفتار خطر تفریط شویم خطر افراط ما را تهدید میکند به همین جهت فرمود: «وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا»
اسراف همان افراط و به معنی زیاده روی است. همانطور که تفریط مذموم است اسراف هم مذموم است. «اسراف» یعنی جلوتر از ولی حرکت کردن. گاهی اوقات میخواهیم از ولیّ جلوتر بزنیم، این زیادهروی و تجاوز از مرز ما را تهدید میکند گاهی اوقات همین زمان خودمان، بعضی خیلی متدین و ولایتی هستند ولی کمی جلوتر از ولیّ حرکت میکنند.
مهم این است که انسان خود اعتراف کند زیادهرویهایی داشته است و بداند در سلوک این خطر وجود دارد که گاهی اوقات جلوتر از شریعت و اولیائمان گام برمیداریم، خطری که خوارج را تهدید کرد و جلوتر از امیرالمؤمنین علیهالسلام حرکت کردند و جنگ نهروان را راه انداختند.
«وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ»
پیش نیاز نصرت بر کفار ثابت قدمی است
از این آیه معلوم میشود که نصرت بر کفار پیشنیازش ثابتقدمی است، بدون ثباتقدم خدای سبحان غلبه بر کفار را نصیب مؤمنین نمیکند.
خود ثباتقدم مثل لشگر ترس در سپاه کفار ایجاد مشکل میکند. ثباتقدم خودش سپاه رعب است. یعنی نگرانی در قلب کفار ایجاد میکند پس متوجه میشوند که به هیچ شکلی نمیتوانند بر قلب مؤمنین غلبه پیدا کنند.
همراهان پیامبران هرگز گله و شکایت و اظهار جزع و فزع نداشتند بلکه فقط زیباترین و کاملترین درخواستها را از خدا داشتند.
«وانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ» درخواست موفق شدن را داریم و غیر از ظاهر امر میخواهیم غلبه بر کفار هم داشته باشیم از نظر فکری و شخصیتی، کلام کافر را بتوانم نقد کنم، خدایا کمکم کن حتی اگر اولین روانشناس است و نظریه نادرستی دارد نظریهاش را رد کنم، تحت تاثیر افکار و رفتار و برنامهریزی یک کافر قرار نگیرم.
گاهی میگوییم چقدر خوب است در خارج هیچ کس به هیچ کس کار ندارد کجا خوب است اتفاقا بد است بله فضولی در زندگی دیگران نداشتن خیلی خوب است ولی اگر ببینم یک فردی افتاده و کمک میخواهد اما بهش کمک نکنم خیلی بد است.
بعضی وقتها نمیتوانیم امور را تحلیل و تجزیه کنیم. خیلی چیزها خیلی خوب است ولی تبصره و متممهایی دارد اما ما درجا یک امر خلاف را قبول میکنیم.
انسان باید بتواند فرهنگ و نظریه کافر را تجزیه تحلیل کند. اگر درست میگوید که حق و شرع ما است و اگر غلط میگوید باید بتوانیم اشتباه او را با قوّت رد کنم.
«وجودُکَ ذَنب»
این که انسان برای خودش وجودی قائل باشد گناه و بیخود است. وجود اوست من نیستم. حال همراهان پیامبران به خدا میگویند: «ربَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا» خدایا! وجود ما را مستور کن تا وجود تو بدرخشد «وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا» زیاده روی ما را مستور کن تا عدل تو بدرخشد و «ثَبِّتْ أَقْدَامَنَا» در این جاده نیاز و عرصه حضور ما را تثبیت کن که هرگز احساس استغنا نکنیم، به جایی نرسیم که بگوییم لازم نیست دیگر در خدمت ولی باشم «وانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ» و ما را بر نفسانیاتمان غالب کن.
علامات صابرین در آیه
صابر نیازمند محض به خدا است، چه برای حرکت، چه دوام حرکت و چه برای حضور در محضر ولیّ و هرگز خود را مستحق این لطف نمیداند بلکه این لطف عنایتی است که از جانب خدا آغاز شده است و او فقط دوام لطف را طلب میکند.
تربیتشدگان در محضر انبیاء درخواست مغلوب شدن شیاطین داخلی و خارجی را دارند نه برای این که خود غالب شوند بلکه به این دلیل که خدای سبحان جلوهگر شود، زیرا شیاطین داخلی و خارجی کافر هستند و کتمان الطاف الهی را میکنند.
ادب ملازمت در محضر ولی خدا
ما دائما از معصوم درخواست میکنیم:
«فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لاَ مَعَ غَيْرِكُمْ»[۱]
«پس با شما هستم با شما، نه با غير شما»
دلمان میخواهد ملازم ولی زمان و حضرت ولی عصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف و این سلسله طولیه باشیم.
اگر انسان میخواهد ملازم رکاب ولی باشد:
- باید بیادعا باشد.
- باید گفتارش حساب شده باشد.
- باید هر روز از خدای سبحان درخواست کند که وجود او را مستور و حقانیت خودش را غالب کند.
- هر لحظه خود را در معرض انحراف ببیند به همین جهت درخواست غفران اسراف را داشته باشد.
- باید توجه کند که هر آن ممکن است کسالت، رکود یا عقبگرد بر او عارض شود به همین جهت عاجزانه درخواست ثبات قدم کند.
بعضی از اصحاب امیرالمؤمنین علیهالسلام تا خیلی از مراحل همراه حضرت بودند، در جنگهای نهروان، جمل و صفین با حضرت بودند و یا حتی تا زمان امام حسن علیهالسلام همراه بودند ولی لیز خوردند، گذشته زیبایی داشتند اما ثبات قدم نداشتند، «ثَبِّتْ» در روزگار زندگی ممکن است بایستیم، پیش نرویم بلکه به عقب برگردیم،
تاریخ جلسه: ۹۷/۸/۱۲- جلسه ۱۲۴
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[۱] – زیارت جامعه کبیره
برچسبها: استاد زهره بروجردی، استغفار، اسراف، اعتراف، افراط و تفریط، بی ادعا، تفسیر سوره آل عمران، سپاه رعب، مغفرت، ملازم