تفسیر آیات 32 و 33 سوره دخان

در آیه 32 سوره مبارکه دخان آمده است:

«وَلَقَدِ اخْتَرْنَاهُمْ عَلَى عِلْمٍ عَلَى الْعَالَمِينَ»

«ما آنها را با علم (خویش) بر جهانیان برگزیدیم و برتری دادیم»

 

برتری دادن به بنی اسرائیل

 

لام در«لَقَدِ» لام سوگند است و با حرف «قد» تأکید می‌شود. مرجع ضمیر بارز «هم» در «اخْتَرْنَاهُمْ» بنی‌اسرائیل است.

خدای سبحان قسم یاد می‌کند ما محققاً بنی‌اسرائیل را بر مردم زمان خودشان برتری داده‌ایم این گزینش و انتخاب آگاهانه به واسطه ما صورت گرفته است هرآنچه از معجزات و نشانه‌ها به بنی‌اسرائیل رسید آزمون آنان بود.

لام در«لَقَدِ» لام سوگند است و با حرف «قد» تأکید می‌شود. مرجع ضمیر بارز «هم» در «اخْتَرْنَاهُمْ» بنی‌اسرائیل است.

قرآن درآیه 16 سوره جاثیه فضیلت و برتری دادن به بنی اسرائیل صراحتاً را مطرح اعلام می‌کند:

«وَ لَقَدْ آتَيْنَا بَنِي‌ إِسْرَائِيلَ‌ الْکِتَابَ‌ وَ الْحُکْمَ‌ وَ النُّبُوَّةَ وَ رَزَقْنَاهُمْ‌ مِنَ‌ الطَّيِّبَاتِ‌ وَ فَضَّلْنَاهُمْ‌ عَلَى‌ الْعَالَمِينَ‌»

«و همانا ما به بنى‌اسرائيل كتاب (آسمانى تورات) و حكومت و نبوّت داديم و از (خوردنى‌هاى) پاكيزه و دلپسند روزى كرديم و آنان را بر اهل زمانه برترى داديم.»

 

خدای‌ سبحان می‌فرماید: ما بنی اسرائیل را انتخاب کردیم و بر دیگران رجحان بخشیدیم اما این ترجیح نباید وسیله‌ای برای فخرفروشی آنان گردد بلکه تکلیف و مسئولیت‌شان را سنگین‌تر می‌کند.

نگاه دیگر: هرگاه حضرت حق، کسی را برگزیند یک سلسله از اسباب و علوم را در اختیارش قرار می‌دهد و برای وی از غیب پرده بر می‌دارد و مکاشفاتی صورت می‌‌دهد، اما نکته مهم آنست که انتخاب حضرت حق، باید میزان بندگی فرد افزایش یابد نه آنکه سبب فخر‌فروشی او گردد و طغیان کند.

نگاه دیگر: یکی از مفسرین می‌فرماید: قرآن در داستان بنی‌اسرائیل به دو گروه اشاره دارد:

  • قومی که با ولی زمان خود (حضرت موسی) همراه شدند درحالیکه موسی ظاهراً از تمکن مالی برخوردار نبود و قدرتی نداشت.
  • و در مقابل گروهی با فرعون همراهی کردند زیرا قدرت و سرمایه بسیاری در اختیار داشت.

این مفسر می‌گوید اگر بنی اسرائیل برگزیده خدای سبحان شدند به جهت تبعیت آنان از موسی بود و این تبعیت سبب نجات آنان از اسارت فرعون شد.

 

منسوب به خوبان بودن امتیاز است و شکرانه می‌طلبد

 

اسرائیل حضرت یعقوب و بنی‌اسرائیل فرزندان یعقوب‌اند. زمانی که خداوند با عنوان بنی‌اسرائیل (فرزندان یعقوب) قوم موسی را مورد خطاب قرار می‌دهد در حقیقت نسَب آنها را یادآور می‌شود و از آن رو که نسَب اختیاری نیست انتساب به خوبان اولین امتیاز و لطفی است که خداوند سبحان به بنی اسرائیل عطا کرده است.

خدای سبحان با این عنوان به قوم موسی متذکر می‌شود که این انتساب نیازمند شکر و مراقبت جداگانه‌ای است و همین گروهی که امروز مورد ستایش قرار گرفته‌اند و امتیازاتی نصیب‌شان شده است اگر در حفظ و شکر آن توجه لازم را نداشته باشند، حتماً سبب جدایی آنان از خوبان گشته و این ظلمی است که به خود روا داشته‌اند.

هریک از الطاف الهی شکرانه‌ی جداگانه ای نیاز دارد. اینکه کسی به لطف خدای سبحان در خانواده‌ای متدین رشد و نمو کند و والدینش اهل علم و معرفت باشند، شکری خاص و مراقبت ویژه‌ای لازم دارد تا این انتساب باقی بماند.

هر کس باید نعمت‌های الهی را به خود و دیگران یادآور شود. اینکه ما در زمانی زندگی می‌کنیم که دسترسی به معارف حقه و برپایی مجالس اهل بیت علیهم‌السلام و شرکت در آنها به راحتی برایمان میسر است لطف الهی است و  شکرانه‌ای جدا می‌طلبد.

 

انتخابی آگاهانه

 

حضرت حق با فعل «اخْتَرْنَاهُمْ» بیان می‌دارد این انتخاب آگاهانه بوده به عبارتی انتخابی «عَلَى عِلْمٍ» است. ما می‌دانستیم که اینان تنها دوره محدودی به موسی وفادار خواهند ماند همچنین آگاه بودیم اینان روزی به گوساله پرستی رو کرده و بهانه‌گیری‌های متفاوتی خواهند داشت و از موسی معجزات فراوانی طلب می‌کنند. اما با توجه به این آگاهی‌ها آنان را انتخاب کردیم.

اما باید توجه داشت برگزیده شدن همیشه دلیل برتر بودن نیست، زیرا این انتخاب سبب می‌شود تا از حقیقت افراد پرده‌برداری شود و هویت حقیقی فرد آشکار گردد.

یکی از مفسرین می‌گوید خدای سبحان آگاه بود که مخاطبین آیه اهل افراط وتفریط و زیاده‌خواهی هستند، اما نسبت به دیگران بهترین‌ها بودند.

 

  • آیه متذکر می‌شود انتخاب خدای سبحان با قدرت «ولقد» و باعلم و آگاهی «علی علم» صورت گرفته وحضرت حق مجبور به این انتخاب نبوده از این رو کسی نباید به آن خرده بگیرد.
  • دلیل این انتخاب موقعیت جغرافیایی نبوده زیرا قرآن نمی‌فرماید «ساکنان مصر» بلکه می‌گوید: «بنی‌اسرائیل» تا با این عنوان و این انتخاب بر پیشینه خوب آنان تکیه کند (فرزندان یعقوب).

در برهه‌ای از زمان بنی‌اسرائیل بهترین‌های زمان خود بودند و در برابر موسی سر تعظیم فرود می‌آوردند. خطاب (اخْتَرْنَاهُمْ) دلیل بر فضیلت دائم آنان نیست، بلکه نشان از همان مقطع زمانی دارد که بهترین‌ها بودند.

 

منتخب خداوند

 

بعضی از مفسرین می گوید: اگر کسی منتخب خدا شود، لغزش‌های ناآگاهانه‌اش به انتساب وی آسیبی نمی‌زند. آیه بیان می‌دارد فرزندان یعقوب با آنکه دچار لغزش شدند اما از عنوان بنی‌اسرائیل جدا نگشتند.

در روایت آمده است شقرانن می‌گويد: «روزی منصور دوانيقی به افرادی جايزه و عطا می‌داد. من هم بر در خانه‌ی او ايستاده بودم كه امام صادق علیه‌السلام آمدند. جلو رفتم و از ايشان خواستم كه از منصور برای من هم عطايی بگيرد. حضرت در مراجعت چيزی را كه برايم گرفته بود، به من داد و فرمود:

«اَلْحَسَنُ لِكُلِّ اَحَدٍ حَسَنٌ وَمِنْكَ اَحْسَنُ لِمَكَانِكَ مِنّا، اَلْقَبِيحُ لِكُلِّ اَحَدٍ قَبِيحٌ وَمِنْكَ اَقْبَحُ لِمَكَانِكَ مِنّا»

«كار نيكو از هر كه سر زند خوب است و از تو بهتر؛ چون منسوب به مايی، و كار زشت از هر كه سر زند بد است و از تو بدتر؛ چون منسوب به مايی»

شقرانی می‌گويد: «اين كلام اشاره‌ای بود به كار زشت من؛‌ زيرا گاهی در خفا شراب می‌خوردم» [1]

 

امت پیامبر (ص)؛ امت مرحومه

 

پیامبر صلی‌‎الله‌‎علیه‌‎و‌آله نیز امت خویش را امت مرحومه خوانده است؛ ابومالک اشعری از رسول خدا صلی‌‎الله‌‎علیه‌‎و‌آله نقل می‌کند که ایشان فرمودند:

«همانا شما (مسلمانان)، امت مرحومه و معاف شده [از محاسبه اعمال] هستید، پس شکیبایی کنید و امر دین را با تلاش پی‌گیری کنید» [1]

خدای سبحان امت آخرالزمان را به عنوان امت پیامبر صلی‎الله‎علیه‎وآله انتخاب کرده و عنوان امت مرحومه را بر آنان نهاده است و اینان را بر سایر امم فضیلتی داده است البته شکر این فضیلت التزام قلبی و عملی به احکام شریعت است.

در توصیه‌های پیامبر به حضرت علی علیه‌السلام آمده است:

«من سوف الحج حتی یوموت بعثه الله یوم القیمةیهودیاً اَونصرانیاَ»

«هر کس امروز و فردا کند وحج را تأخیر اندازد تا بمیرد خدا روز قیامت او را یهودی یا نصرانی برمی‌انگیزد» [2]

هرکس برای قرار گرفتن در زمره امت مرحومه می‌بایست التزام به همه دستورات دین داشته باشد.

 

برتری اهل علم

 

بعضی از مفسرین می‌گویند: عبارت «علی علم» نشان می‌دهد بنی‌اسرائیل اهل علم بودند و دلیل انتخاب آنها همین ویژگی است و این امر نشان می‌دهد انتخاب‌های حضرت حق بر مبنای قاعده و قانون است.

حال این سخن را در کنار روایت زیر بگذاریم:

«أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة»

«من و علی دو پدر این امت هستیم» [3]

 در می‌یابیم که انتساب امت آخر الزمان به بیت رسالت و ولایت می‌تواند عاملی برای انتخاب آنان باشد، اینکه پدران این امت در بالاترین درجات عالم قرار دارند.

یکی از تفاسیر می‌گوید: خداوند سبحان می‌داند که بنی‌اسرائیل گرفتار خطا و اشتباهات و بهانه‌گیری‌های فراوانی خواهند شد اما حضرت حق از خصایص خاص بنی‌اسرائیل و انتساب نیکوی آنان آگاه است و همین دلیل انتخاب آنهاست.

نگاه الهی و نگاه خلقی متفاوت است توجه خالق بر نیکی‌ها و توجه مخلوق بر نقصان هاست.

امام رضا علیه السلام می فرمایند:

«لَنا أعيُنٌ لا تُشبِهُ أعيُنَ النّاسِ ، وفيها نورٌ لَيسَ لِلشَّيطانِ فيهِ نَصيبٌ»

«ما چشم‌هايى داريم كه به چشم‌هاى مردم شبیه نیست و در آن نورى است كه شيطان را در آن بهره‌اى نيست.»[4]

 

خلق عامل بی‌اعتباری خود است

 

خدای سبحان می‌گوید: ما بنی‌اسرائیل را انتخاب کردیم «اخْتَرْنَاهُمْ» با این انتخاب آنان را در یک جایگاه رفیع و متعالی قرار دادیم. اعطای شرافت، اعتبار و رفعت از سوی ماست، اگر خلق گرفتار بی‌اعتباری می‌شوند خود عامل آن هستند مردم خود برای دریافت شرفت ایجاد مانع می‌کنند.

فیض فیاض می‌بارد، هرکس به میزان رفع موانع می‌تواند از آن بهره‌مند گردد.

سنت خدای سبحان رفعت بندگان است از همین رو می‌فرماید:

«وَإِذْ قَالَ رَبُّک لِلْمَلَائِکةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً»

«(به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روی زمین، جانشینی [= نماینده‌ای‌] قرار خواهم داد»

خدای سبحان با بیان این آیه تمام رفعت و مقام بندگان را یادآور می‌شود حال اگر کسی خود را از این جایگاه محروم ساخته به دلیل موانعی است که خود ایجاد کرده است. اگر انسان گرفتار بی‌اعتباری شده خود برای خویش تدبیر کرده‌ است.

 

آگاهی خداوند از قلوب بندگان

 

یکی از مفسرین می‌فرمایند: خدای سبحان با «علی علم» بیان می‌دارد ما از قلوب و باطن بندگان خویش آگاهیم و می‌دانیم علی‎رغم بهانه‌گیری و اذیت‌های‌شان مرا قلباً دوست می‌دارند و عنادشان باطنی نیست.

به بیان دیگر: گرچه التزام عملی ندارند اما عناد و مخالفت باطنیه ندارند. اساس‌ آنان بر موافقت است اما ما بر اساس محبت قلبیه، افراد را انتخاب می‌کنیم.

 

انسان چه زمانی انتخاب می‌کند؟

 

با توجه به آیه ممکن است این سوال پیش آید که اگر انتخاب، در ید قدرت خدای سبحان است، پس بندگان نقشی در انتخاب زندگی خویش ندارند این سوال نشان از تفکر جبری مسلکان دارد؟

اما به سوال ایشان چنین پاسخ داده می‌شود انسان در عهد الست میان حق و باطل انتخاب کرده، اینکه الهی باشد یا فرعونی. انتخاب و زاییده زندگی او، در عالم ماده نیست بلکه در عالم ذر انتخاب خویش را کرده است. همگان در عالم ذر انتخاب‌گر بوده اند. دنیا عرصه جلوه‌گر شدن انتخاب گذشته بشر است و بنی اسرائیل در محضر موسی انتخاب قدیمی خود را به نمایش گذاشتند.

 

در آیه 33 سوره مبارکه دخان آمده است:

«وَآتَيْنَاهُم مِّنَ الْآيَاتِ مَا فِيهِ بَلَاء مُّبِينٌ»

«وآیاتی (از قدرت خویش) را به آنها دادیم که آزمایش آشکاری در آن بود (ولی آنان کفران کردند و مجازات شدند)!»

 

مشاهدات و الطاف، آزمایش الهی است

 

در نتیجه آیه چنین معنا می‌شود «به بنی اسرائیل آزمون‌های واضحی دادیم»

با توجه به این معنا معلوم می‌شود تنها ادعای ایمان کافی نیست بلکه خدای سبحان منتخبین خود را مورد آزمایش قرار می‌دهد و اعتقادات آنان مرتباً مورد محک آزمایش قرار می‌گیرد تا سره تا سره از ناسره و اصل از فرع ممتاز گردد و اهل عمل از اهل ادعا جدا شوند.

 

آیه می‎گوید: هر که منتخب خدا شد، مشاهداتش بیشتر است البته مشاهدات به تنهایی قرب‌آور نیست و تنها مشاهده کردن هنر نیست، بلکه آنچه مهم است این است که انسان شاکر الطاف حضرت حق باشد، تغییر و تکاملی که درپی الطاف حق حاصل می‌شود ارزشمند است.

 

در سرگذشت قوم بنی اسرائیل آمده است چهل سال بهترین غذاهای آسمانی هر روز با طعم جدید بر آنان نازل می‌شد که این خود معجزه‌ای بزرگ بود اما حتی چنین معجزاتی نتوانست بنی اسرائیل را از انحراف اعتقادی در امان بدارد البته این امر از خود ما دور نیست زیرا در حالیکه هریک از ما در زندگی روزمره خویش شاهد عنایات عجیب و غریب اهل بیت علیهم‌السلام نسبت به خودیا نزدیکان خود هستیم اما هنوز در بعضی مسائل گرفتار انحراف فکری هستيم اگر هر یک از ما دفتر زندگی‌مان را ورق بزنیم موارد فراوانی از معجزات حضرات معصومین علیهم‌السلام را شاهدیم اما چون گرفتار ناشکری شده‌ایم این معجزات در لابه‌لای دفتر زندگی ما ن گم شده است شکر عملی چنین الطافی بازگو کردن آنهاست تا نسل‌های آینده بخوانند و ثابت قدم گردند.

 

بیان برخی از الطاف و معجزات

 

در تاریخ زندگی شلقانی آمده است که وی از اصحاب امام هادی علیه‌السلام بوده و دست به قلم داشته و بسیاری از فرمایشات امام هادی و امام حسن عسکری علیهما‌السلام را نوشته است اما انتظار داشته تا وجود مقدس امام حسن عسکری علیه‌السلام وی را به عنوان یکی از نواب اربعه انتخاب کند. هنگامی که متوجه می‌شود در توقیعات حضرت نامی از او برده نشد و در شمار نائبین آن حضرت قرار ندارد، مرتد می‌شود.
این امر زمانی اتفاق افتاد که خانه‌های مردم از کتاب‌هایی كه او نوشته و احادیثی که جمع آوری كرده بود پر بود.
مردم درباره کتاب‌های او از امام عسگری علیه‌السلام کسب تکلیف کردند؛ ایشان فرمودند: آثار وی قبل از ارتداد را نگه دارید و کتاب‌های بعد از ارتداد وی از کتب ضاله است آنها را خارج كنيد.

همچنین در تاریخ آمده است واقفیه در زمان موسی بن جعفر علیه‌السلام چندان مورد اعتماد بودند که حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام آنها را وکیل خود قرار داده بودند. اما آنان با همه نزدیکی‌شان به امام و دیدن معجزات فراوان دست به اموال مردم بردند و معتقد بودند بعد از وجود مقدس امام هفتم امامی نیست اینان نیز در شمار گمراهان عالمند.

مخاطبین آیه از موارد یاد شده جدا نیستند زیرا آنان نیز با چشمان خود دیدند که به امر موسی آب دریا خشک شد و فرعون و آل فرعون با تمام حشمت و قدرت در یک چشم برهم زدن نابود شدند، اما از این معجزه نیز عبرت نگرفتند و بر باطل خویش پایدار ماندند و این معجزات چیزی به یقین و ایمان آنان نیفزود.

فرعونیان دیدند آب نیل به خون مبدل شد که نه برای آشامیدن و نه برای کشاورزی قابل استفاده نبود و این امر به طور معجزه آسایی فقط برای فرعونیان اتفاق افتاد.

در روایت آمده است: آب رود نیل به خون تبدیل شد و قبطیان آب را، خون می‌دیدند اما اسرائیلیان (بنی‌اسرائیل که در اسارت و بردگی فرعون بودند) آن را آب می‌دیدند. وقتی اسرائیلی می‌نوشید، آب بود و وقتی قبطی آن را می‌نوشید، خون بود؛ تا آنجا که افراد قبطی به افراد بنی‌اسرائیلی می‌گفتند: آب را در دهانت بگذار و بعد آن را در دهان من بریز؛ اما وقتی آب را در دهان قبطی می‌ریخت، باز تبدیل به خون می‌شد. [5] یکی از خارق‌العاده بودن این معجزات این بود که این عقوبت‌ها اختصاص به قبطیان داشته و طوفان و حشرات نام‌برده، نسبت به پیروان موسی علیه‌السلام، وسیله‌ی تهدید نبود؛ بلکه نشانه‌ی رحمت و مسرّت آنان بود؛ زیرا می‌‏دانستند که پروردگار عالم به منظور پشتیبانی از دعوت موسی علیه‌السلام، قبطیان را که در مقام مبارزه با دعوت به توحید برآمده‌اند، عقوبت و تهدید می‌کند.

شـربـتی خـوردم ز الله‌اشـتری تـا بـه محشر تـشنگی نـاید مرا
آنکه جوی و چشمه‌ها را آب داد چـشمه‌ای انـدر درون من گشاد
‌ایـن جـگر کـه بود گرم و آبخور گشت پیش همت او آب، خوار [5]

 

درحکایتی آمده است:

آیت الله شیخ محمد حسن بهاری، فرزند مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد باقر بهاری همدانی چنین ‌نقل‌کرده‌اند:
از خیابان خیام تهران می‌گذشتم که دیدم در حسینیه مدرسه سید ناصرالدین، مجلس عزای امام حسین علیه‌السلام برپاست وارد مجلس شدم. خطیب مجلس مشغول وعظ و سخنرانی بود و از روی کتابی که در دست داشت این داستان را چنین می‌خواند:

در ایام محرم، از خیابان اسماعیل بزاز به طرف منزل خود در خیابان جوادی می‌رفتم که ناگاه خانم باحجابی ازطبقه فوقانی ساختمانی از پنجره مرا صدا زد. ایستادم تا ببینم خواسته‌اش چیست؟ آن زن با صدای بلند گفت: ای آقا! اهل این منزل همه مسیحی هستند و من مسلمانم که در این منزل خدمت می‌کنم؛ اما از غذای آنان نمی‌خورم. دختر صاحب‌خانه چند روزی است که به کسالت سختی دچار شده و به رغم معالجاتی که اطبا انجام داده‌اند هیچ نتیجه‌ای حاصل نشده و پدر و مادر این دختر به شدت ناامید شده‌اند و نزدیک است که خودشان هم تلف شوند. من به آنها می‌گویم شما آنچه در توان داشته به کار گرفته‌اید نتیجه‌ای حاصل نشده اما ما مسلمانان دعاها و توسلات مجربی از جمله حدیث شریف کساء داریم که برای هر مریضی که خوانده شود به اذن خدا شفا می‌یابد. پدر و مادر وی می‌گویند اگر کسی پیدا شود و این دعا را بخواند تا دخترمان شفا یابد مسلمان می‌شویم و مسلمان شدن خویش را هم اعلام می‌کنیم. او گفت من چند دقیقه‌ای است که از پنجره‌های ساختمان به بیرون نگاه می‌کنم تا شاید کسی را پیدا کنم تا این دعا را بخواند و خوشبختانه شما را دیدم اگر برای شما ممکن است دعا را شما بخوانید.

به وی گفتم من اطمینان به شفای دختر ندارم و نگرانم که اجلش فرا رسیده باشد و همین امر موجب بدبینی آنان به دعاها و توسلات ما شود بعد از این سخن زن در غم و اندوه فرو رفت و گفت ای شیخ! اگر این کار را انجام ندهی روز قیامت نزد مادرم حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها از تو شکایت می‌کنم.
وقتی این سخن را شنیدم لرزه بر اندامم افتاد و ترس مرا گرفت و ناچار در پاسخ گفتم: همسایه‌ها را خبر کنید تا دعا را بخوانیم. آن علویه همسایگان را فراخواند و من شروع به خواندن حدیث کساء کردم. در آخر دعا از خدای متعال خواستم که بر ما منت گذارد و این دختر جوان را شفا دهد. پس از انجام مراسم از منزل آن مسیحی بیرون رفتم.
فردای آن روز پس از خروج از منزل و در حالی که هیچ به فکر اتفاق دیروز نبودم، ناگهان نگاهم به همان پنجره و همان خانم علویه افتاد. آن زن علویه اشک ریزان می‌گفت ای آقا! تشریف بیاورید و با چشمان خود ببینید که چگونه خدا دعای ما را اجابت کرده و این دختر جوان که دیروز در حال احتضار بود شفا گرفت. امروز دختر سالم و بی‌هیچ کسالتی از رخت‌خواب بیرون آمده و مرتب می‌گوید: فاطمه، فاطمه.

وقتی وارد منزل آن مسیحی شدم، دختر را دیدم که به زبان ارمنی سخن می‌گوید. اطرافیان حرف‌های او را چنین ترجمه می‌کردند: او می‌گفت من بدون هیچ حرکتی خوابیده بودم و درد و ناراحتی مرا احاطه کرده بود. در آن حالت، ناگهان دیدم خانمی بزرگوار و نورانی با ابهت و جلال خاصی وارد اتاق شدند و فرمودند از روی تخت بلند شو! به ایشان گفتم با اینکه به طبیبان متخصص زیادی مراجعه کرده‌ام اما نمی‌توانم حرکت کنم. ایشان دو مرتبه فرمودند: من می‌گویم برخیز! یک باره به خودم آمدم و متوجه شدم که دیگر آن دردها و ناراحتی‌ها را حس نمی‌کنم. نام بانو را از همراهشان پرسیدم، فرمودند ایشان حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها هستند. حال عجیبی پیدا کردم و مرتب نام ایشان را تکرار می‌کردم تا از خاطر نبرم.

این داستان بر سر زبان‌ها افتاد و نقل مجالس شد و به برکت حضرت زهرا سلام‌الله علیها و عنایات ایشان جمع بسیاری از ارامنه و وابستگان این دختر به دین اسلام شرفیاب شدند.

 

چنانچه مستحضرید مجالس ما مجالس ذکر خاطره و داستان نیست، بلکه سخن آنست که چون هر روز معجزات زیادی را تجربه می‌کنیم شاکر باشیم و این معجزات بر استحکام ایمان ما بیفزاید و ما را شاکرتر از قبل نماید.

 

تاریخ جلسه: 98.10.29 ـ جلسه 14

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] ربيع الابرار زمخشري، منتهي الآمال، ج 2، باب 8 فصل

[2] طبرانی، سلیمان بن أحمد، المعجم الکبیر، ج 3، ص 298، قاهره، مکتبة ابن تیمیة، چاپ دوم، 1415ق

[3] من لا یحضره الفقیه ، ج 4، ص 266

[4] بحارالأنوار ، ج ۱۶، ص ۹۵، باب ۶

[5] أمالي الطوسيّ: 245 / 427 عن أبي هاشم داود بن إسحاق الجعفريّ ، بصائر الدرجات : 419 / 1 عن محمّد بن مقرن

[6] انوار درخشان، ج ۶، ص ۴۷۵

[7] دیوان مثنوی، بخط میرخانی، ص ۴۱۱

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *