تفسیر آیه 23 سوره نبا

در آیه 23 سوره مبارکه نبا آمده است:

«لَابِثِينَ فِيهَا أَحْقَابًا»

«روزگارى دراز در آن درنگ كنند»

«لبث» یعنی درنگ؛ «لابثین» درنگ کنندگان هستند.

«احقاب» به معنای کل روزگار است.

سه واحد زمان وجود دارد.

  1. شبانه‌روز
  2. دهر
  3. سرمد

در رابطه با واحد اول همان طلوع و غروب خورشید و گردش ماه و زمین دور خورشید است.

واحد «دهر»؛ مربوط به زمان قبل از خلقت مخلوقات از جمله خورشید و زمین است.

قرآن در آیه 1 سوره انسان می‌فرماید:

«هَلْ أَتى‏ عَلَى الْإِنْسانِ حينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُورا»

«آیا زمانی طولانی بر انسان گذشت که چیز قابل ذکری نبود؟!»

«سرمد» واحد دیگری از زمان است که خاص خدای سبحان است و برای مخلوقات به کار نمی‌رود، مخصوص نام قدیم خدای سبحان است و برای مخلوقِ حادث به کار نمی‌رود.

 

معانی حُقب

 

علامه عبارت حُقب را با توجه به آیه توضیح می‌دهد و می‌گوید:

احقاب به معنای زمان‌های بسیار و روزگاران طولانی است که آغاز و انجام آن مشخص نیست این کلمه جمع است و در مورد مفرد آن اختلاف است وی می‌گوید: بعضی حقب را هفتاد یا هشتاد سال دانستند و بعضی دیگر گفته‌اند هر سال از این حقب سیصد و شصت روز است و هر روزش برابر با هزار سال است و بعضی حقب را به معنای چهل سال دانستند اما قرآن برای هیچ یک از این معانی دلیلی را مطرح نکرده است.

علامه می‌گوید: مفسرین کلمه احقاب را در آیه به حقبی بعد از حقب تفسیر کرده‌اند كه پايان و انتهايی ندارد، جهنّم نيز حقبی بعد از حقب دیگر است بدون اینکه آخری داشته باشد و چنین می‌شود که آیه تصریحی بر خلود کفار بر جهنم دارد .

بعضی گفته‌اند: احقاب هفتاد هزار سالی است که هر روز هزار سال است.

در روایت دیگری آمده است «حقب» یعنی سی هزار سال.

بعضی می‌گویند: «احقاب» جمع حقب به معنای «دهر» است، یعنی از ابتدای خلقت تا انتهای آن هرچند میلیون سال که باشد.

احقاب جمع حقب است و حداقل عدد جمع در عرب سه می‌باشد اگر بخواهیم طول احقاب را بگوییم باید از اول خلقت تا آخر خلقت را سه برابر کنیم!

مفسرین در توضیح کلمه حقب می‌گویند: حقب نماد جاودانگی طاغی در جهنّم است؛ علت این خلود آن است که طاغي با توجه به قبح کار خویش، رجوع و توبه به خدای سبحان ندارد و بر ادامه نازیبایی‌‎های اعتقادی و رفتاری و… پافشاری می‌کند؛ طاغی پس از مرگ همچنان به سیر مخالفت خویش با خدای سبحان ادامه می‌دهد و گاه در برزخ نیز متنبه نمی‌شود؛ به عبارتی ديگر زمانی که پرده از ملکوت امور کنار می‌رود همچنان به مخالفت خویش ادامه می‌دهد و تجدید نظری در اعتقادات نادرست خویش ندارد، اجمالا او در بدی خود پایدار است و قصد خروج ندارد و همین ویژگی طاغی است که او را مستحق ماندن در عذاب می‌کند.

گذشت عمر و نکردی زبان خود را نرم

تو را چه حاصل از این آسیای دندان است

 

 

تاریخ جلسه: 97.4.31 ـ ادامه جلسه نهم

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *