تفسیر آیه 32 سوره انفال

قرآن در آیه 32 سوره انفال می‌فرماید:

آیه-32-انفال-موسسه علمیه السطان علی بن موسی الرضا ع

 

ظاهر این آیه و آیه قبل نشان می‌دهد کسانی که به قرآن ارادت ندارند علی‌الدوام گرفتار تردیدند و از نعمت یقین بی‌بهره‌اند.

 

«وَإِذْ قَالُواْ اللَّهُمَّ إِن كَانَ هَذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِندِكَ فَأَمْطِرْ عَلَینَا حِجَارَةً مِّنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِیمٍ»

 

درخواست‌های جاهلانه غیر متدینین

 

آنان که اهل قرآن نیستند، از خدا درخواست می‌کنند، درحالیکه درخواست‌شان عذاب است، نه رحمت. اهل حق هرچه بیشتر با کلام خدا آشنا می‌شوند، میلشان به رحمت بیشتر می‌شود و درخواست‌هایشان همه درخواست‌های رحمت می‌گردد. اما غیرمتدینین چون از مبدأ رحمت به دوراند در بسیاری از موارد مرگ خود را از خدا طلب می‌کنند، زیرا گمان می‌کنند مرگ جسمانی شروع راحتی آنهاست.

غیرمتدینین دست خدا را در قدرت بر حل مشکل خویش بسته می‌بینند، به همین جهت به عوض آنکه از خدا درخواست حل مشکل کنند درخواست مرگ می‌کنند. آنان ضعیف النفس‌اند و نوع درخواستهایشان هم جاهلانه و ناقص است.

اگر آنها حتی گمان می‌کردند یک درصد هم ممکن است قرآن از سوی خدای حکیم، آگاه و خبیر باشد دفع ضرر محتمل عقلاً واجب است.

آنان که از قرآن دورند درخواست‌هایشان درست نیست؛ چون درخواست‌ها به همان جایی متصل می‌شود که از آنجا نشأت می‌گیرد. اگر فرد حقانی باشد درخواست‌ها به حق متصل می‌شود و اگر غیر حقانی باشد به هوا و هوس متصل می‌گردد.

 

دعای باطل غیر متدینین

 

نکته دوم در این آیه آن است که گاهی اوقات صورت درخواست صورت دعاست، ولی محتوا کاملاً‌ باطل و ناصحیح است. «إِن كَانَ هَذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِندِكَ فَأَمْطِرْ عَلَینَا حِجَارَةً مِّنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِیمٍ» آنان در این دعا نابودی خودشان را درخواست کردند. یکی از عواملی که کفار گفتند «فَأَمْطِرْ عَلَینَا حِجَارَةً مِّنَ السَّمَاءِ » بر ما باران سنگی از آسمان نازل کن. آنان با بکار بردن ضمیر «نا» در «علینا» سطح گسترده‌ی عذاب را درخواست کردند.

درخواست‌های غیرمتدینین نشانگر آن است که آنان از عدل خدا بی‌خبرند، اینکه ممکن نیست با درخواست باطل آنها عذاب خدا شامل همگان شود. آنها غافل از این هستند که عذاب خدا نشان دار است و فقط منكرین را دربرمی‌گیرد، نه همگان را. عذاب الهی بر همه بارش ندارد فقط کسانی را نابود می‌كند كه یا غیرمتدین‌اند یا راضی به نظر غیرمتدینین‌اند.

 

طلب نکردن هدایت برای همگان

 

غیرمتدینین نه تنها عذاب را برای خود طلب می‌کنند، بلکه هیچ ابایی ندارند تا دیگران گرفتار عذاب شوند. اگر اهل قرآن با غیر قرآن مقایسه شوند خواهید دید، در کل قرآن مؤمنین هرگز عذابی برای دیگران طلب نمی‌کنند. آنان دائماً‌ دعا می‌کنند تا همگان از هدایت الهی بهره‌مند شوند و از نفسانیات جدا گردند، چون اذیت مردم راه علاج نیست بلکه حرکت در مسیر رشد حرکتی کمالی و نجات دهنده است.

 

نماد‌های بی عقلی

 

پیامبر‌ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و مؤمنین به حضرت، از این عذاب درامانند. در عبارتی کوتاه می‌توان گفت آنان كه اهل قرآن نیستند، عقل دعا کردن ندارند.

اصلاً تقاضای تعجیل در عقوبت نماد بی عقلی است. اینکه کسی بگوید فوراً حکم را بر من جاری کن نشانه جمود عقل اوست. عقل اقتضا می‌کند از خدا فرصتی طلب کند تا بتواند حقایق را دریابد نه آنکه فوراً حقایق را رد کند.

 

درخواست‌ها نشانگر حقانیت افراد

 

درخواست نشان می‌دهد عقد قبلی مخاطبین آیه بر تکذیب پیامبر‌ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله بوده و هرگز تصمیم به تصدیق حضرت را نداشته‌اند زیرا نگفتند، اگر پیامبر حق است حقانیت او را به ما نشان بده بلکه گفتند اگر حق است ما را نابود کن آنان تحمل پذیرش حق را نداشتند. افرادی که از قرآن دورند مطمئن‌اند که دعایشان مستجاب نمی‌شود برای همین هرچیزی را طلب می‌کنند. در همین جا لازم است متذکر شویم این بیماری هرچند که به طور عام غیر مؤمن را دربرمی‌گیرد اما به طور خاص گاهی شامل مؤمنین نیز می‌شود، مثلاً‌ اگر عرصه آزمایشات الهی بر مؤمنین سخت شود ممکن است چیزی را طلب کنند که به صلاح آنها نیست.

 

حق برای همه مشخص است

 

از کلمه «الحق» مشخص می‌گردد حق برای کفار نیز معرفه و شناخته شده است. آنان واقعاً قرآن را می‌شناسند. از این کلمه درمی‌یابیم بسیاری از کسانی که منکر حق‌اند مشکلشان نشناختن حقیقت نیست، بلکه آن است که گرفتار هواهای نفسانی خویش‌اند. کلمه عذاب در آیه نکره است یعنی منکرین عذابی را برای خود و دیگران طلب می‌کنند که برای آنان نکره و ناشناخته است. عذابی که اندازه آن بر درخواست کننده پوشیده است به جهت همین جهالت چنین راحت برای همه طلب عذاب می‌کنند.

اگر به فرد عاقلی گفته شود به تو مقدار زیادی پول می‌دهیم دو خانه کنار خود را آتش بزن امکان ندارد چنین کاری را بکند. حال اگر بگویند همه جامعه را آتش بزن تا مردم از بین بروند آیا چنین می‌کنند؟ به یقین دست به چنین کاری نمی‌زنند.

 

 

تاریخ جلسه: 92/2/7 ـ جلسه 21

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *