ارتباط سازنده – جلسه هشتم

مقدمه

 

در سابق متذکر شدیم که در بحث روابط سازنده، غرض، اصلاح «خود» است نه اصلاح دیگران. انسان اجتماعی آفریده شده و سکوی پرش او، جامعه است. از طریق ارتباطات اجتماعی صحیح، کمالات خاصی نصیب ما می‌شود.

لازم به یادآوری است که آنچه ما در محضر قرآن و اهل بیت می‌آموزیم، همه یادآوری است؛ یعنی، تمامی این مطالب را قبل از خلقت، آموزش گرفته‌ایم. به استناد آیۀ قرآن که می‌فرماید:

«الرَّحْمن. عَلَّمَ الْقُرْآن‏.خَلَقَ الْإِنْسان‏»[1]

«خدای بخشنده. (به رسولش) قرآن آموخت. انسان را خلق کرد.»

همچنین در آیات دیگر که می‌فرماید:

«عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یعْلَم‏»[2]

«به آدمی آنچه را که نمی‌دانست تعلیم داد.»

تمامی علوم معنوی برای ما معلوم بوده است؛ به همین جهت نقش پیامبر اکرم طبق صریح آیات قرآن، «مُذَکِّر» است:

«إِنَّما أَنْتَ مُذَکِّر»[3]

«تذکر ده که تو فقط تذکر دهنده‌ای.»

تو به یاد انسان‌ها می‌اندازی همۀ آن آموخته‌هایی را که فراموش کردند.

 

آموخته‌ها؛ یادآوری دانسته‌ها

 

حضرات معصومین در زیارت جامعه «اهلُ‌الذّکر» معرفی می‌شوند. یکی از معانی «اهل‌الذکر» آن است که حضرات معصومین در زندگی ما این نقش را دارند که حقایق و اموری را که به دلیل عارض شدن غفلت در عالم ماده، فراموش کرده‌ایم، به ما یادآوری می‌کنند؛ بنابراین هرچه می‌آموزیم، صرفاً در حال یادآوری به خود هستیم. البته با همۀ وجود از حضرت مولی‌الموالی امیرالمؤمنین، عاجزانه سپاسگزاریم که این حقایق را مجدداً به ما یادآوری می‌کند و اجازه نمی‌دهد در غفلت باقی بمانیم. در واقع، هنگامی که در محضر قرآن و عترت قرار می‌گیریم، به منزلۀ یک گردهمایی دوستانه است و ایشان دانسته‌های قبلی را متذکر می‌شود و ما نیز در کمال محبت و مهری که آن بزرگواران به ما دارند، تذکرات و آموزش‌های ایشان را می‌پذیریم.

 

لازمه ارتباطات صحیح

 

بی توقعی از خلق

 

یکی از اموری که در سالم‌سازی ارتباط، نقش بسیار مؤثری دارد و به افراد محبوبیت می‌دهد و ایشان را نزد دیگران مکرّم می‌سازد، حتی می‌توان اذعان داشت که انسان را مظهر نام «سلام» خدای سبحان قرار می‌دهد که هم دیگران از آفات وی در امان بمانند و هم او از آفات احتمالی دیگران در امان بماند، «بی‌توقعی» از خلق است.

ممکن است سؤال شود: نقش بی‌توقعی از خلق در ارتباط سازنده، چیست؟ در پاسخ باید اذعان داشت اگر افراد هنگام مواجهه با یکدیگر و برقراری ارتباط، همدیگر را غنی و بی‌نیاز از دیگری ببینند و هر لطفی که به سایرین دارند، از سر لطف و نه احتیاج، پذیرفته شود، مصداق بی‌توقعی است.

 

 قطع طمع از دیگری، عامل ارتباط سازنده

 

اگر در ارتباطات طرف مقابل را غنی ببینیم و معتقد باشیم هیچ نیازی به ما ندارد و او لطف می‌کند که ما را می‌پذیرد، این ارتباط موجب رشد خواهد بود. اگر رابطه با این مبانی شکل بگیرد که طرفین یکدیگر را غنی بدانند و تحقق مهربانی به دیگری را به خود منتسب نکنند، تمامی خیر، در همین دنیا، منعقد می‌شود.

امام سجاد علیه‌السلام می‌فرماید:

«رَأَیتُ الْخَیرَ کلَّهُ قَدِ اجْتَمَعَ فِی قَطْعِ الطَّمَعِ عَمَّا فِی أَیدِی النَّاسِ»[4]

«من تمامى خیر و سعادت را دیدم گرد آمده در اینکه باید طمع از هر چه در دست مردم است بُرید.»

 

توانمندی در بی‌نیازی از خلق

 

«الْغِنَى الْأَکبَرُ الْیأْسُ عَمَّا فِی أَیدِی النَّاسِ »[5]

«توانگرى بسیار بزرگ آرزو نداشتن است به‌آنچه (دارائى که) در دست مردم است.»

بزرگترین ثروتمندی آن است که قلباً به هیچکس با هر شکل و میزان دارایی، توان، وقت، عاطفه و قدرت فراوان، احساس نیاز نکنیم. مهم آن است که چشم خود را بر روی دارایی یا توانایی دیگری ببندیم. برخی از مؤمنین، به اندازه‌ای دانا هستند که چشم نیاز از عروس یا داماد، می‌پوشانند؛ اما همچنان از پسر یا دخترشان، انتظار خدمت دارند. کلمۀ«ناس» افادۀ عموم می کند؛ یعنی خودتان را باطناً و ظاهراً، محتاج هیچ‌کس ندانید.

 

عزت در بی‌نیازی از خلق

 

شاید یکی از عوامل عزت نفس پیشینیان ما آن است که به امور معنوی بسیار توجه داشتند. در قدیم، انسانها عموماً به کسی اظهار نیاز نمی‌کردند. خدای سبحان هم با عزت و احترام برای ایشان، امور را ترتیب می‌داد. انتظار بیش از حد از فرزند، نوعی بیماری است که اگر به درمان آن اقدام نشود، پیشروی می‌کند.

به میزانی که افراد سن‌شان بیشتر می‌شود، ملکاتشان ظهور و بروز می‌یابد. اجمالاً می‌آموزیم که نباید به گذشتۀ خود فکر کنیم، بلکه باید به زمان فعلی بپردازیم. هنگامی مظهر نام «سلام» خدای سبحان می‌شویم که دیگران از عملکرد ما سالم باشند و ما نیز از ایشان در امان باشیم، انرژی مثبت به دیگران منتقل کنیم و دیگران هم از ما انرژی مثبت دریافت کنند.

اولین نکته‌ای که در این باب از محضر امیرالمؤمنین می‌آموزیم آن است که از هر آنچه که در دست مردم است، کاملاً قطع امید کنیم.

 

  درخواست از خلق؛ شرک

 

وقتی ما درخواست خود را به مردم اظهار می‌کنیم، گویا مشرک شده‌ایم؛ زیرا به آن اشخاص یا روابط اعتماد می‌کنیم. اینکه روابط انسانها با یکدیگر موحدانه باشد یا مشرکانه، بسیار متفاوت است. نباید روی هیچ چیز و هیچ‌ کس از اطرافیان اعتماد کرد.

اساساً، زندگی با شکر، بسیار بهتر از زندگی با شکایت و اعتراض است. برخی در شرایط عادی، زندگی خود را با نارضایتی و شکایت سپری می‌کنند؛ زیرا در ماورای اندیشۀ خود از همه توقع دارند که از مال، آبرو، قدرت، موقعیت کاری و شغلی خود برای ایشان هزینه کنند؛ اما وقتی با عنایت به فرمایش امیرالمؤمنین از همه قطع امید کند، امورات او از جایی که تصور نمی‌کند، تأمین می‌شود.

 

وظایف متقابل انسانها

 

در عین این که انسانها حق ندارند از یکدیگر درخواست داشته باشند؛ اما دین سلسله وظایفی به عهدۀ انسانها گذاشته است. همانگونه که مؤمنین را از درخواست از یکدیگر برحذر داشته، تکالیف متقابلی برای آن‌ها مقرر فرموده است. امام سجاد علیه‌السلام وظایف مفصلی برای مؤمنین بیان کرده‌ است. از جمله وقتی کسی بیمار می‌شود، باید به عیادتش رفت. وقتی کسی عزیزی از دست می‌دهد، باید برای عرض تسلیت به ملاقات او رفت و … . شرع، مسلمانان را مؤدب به آدابی ساخته و وظایفی را به عهده آنان مقرر داشته است که هرچند افراد مطالبه‌ای نداشته باشند؛ او باید وظیفه‌اش را در قبال ایشان، اجرا کند.

در عین اینکه شرع می‌خواهد انسانها هیچ امیدی به یکدیگر نداشته باشند، وظایف کلان با جزییات فراوان را برای آنان ترسیم کرده و از ایشان خواسته است که به همدیگر متعهد باشند. بی‌تفاوتی نسبت به یکدیگر، پسندیده نیست.

بنی آدم اعضای یکدیگرند                که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار               دگر عضوها را نماند قرار[6]

 

گله گزاری؛ آفت ارتباط

 

یکی از عوامل محبوبیت در روابط اجتماعی، پرهیز از گله و شکایت است. گله و شکایت آفت ارتباط سالم است. برخی افراد نه‌تنها گله و شکایتی ندارند، بلکه بسیار لطیف و مهربان ارتباط برقرار می‌کنند. این واکنش، موجب انتقال انرژی مثبت به طرف مقابل می‌شود.

برای مثال برخی افراد سالخورده از فرزندانشان توقع بیش از حد دارند. چنین انتظاری بیهوده است. بایستی فرزندان را برای خودشان تربیت کرد، نه برای خدمات‌رسانی به والدین در هنگام پیری.

 

رابطۀ انجام وظیفه و بی‌نیازی از عذرخواهی

 

گاهی اوقات، برخی در ایفای وظایف، کوتاهی می‌کنند و با عذرخواهی و بهانه‌تراشی سعی در اتمام قضیه دارند؛ اما امیرالمؤمنین می‌فرماید: «در روابط خود با یکدیگر، وظیفه، باید با حضوری پررنگ و مستقیم انجام شود تا نیازی به عذرخواهی نباشد.»

« الِاسْتِغْنَاءُ عَنِ الْعُذْرِ أَعَزُّ مِنَ الصِّدْقِ بِهِ »[7]

«بى‌نیازى از عذر آوردن از راست و بجا بودن آن ارجمندتر است.»

هنگامی که کسی، وظیفه‌ای در قبال دیگری دارد؛ اما آن را انجام نمی‌دهد، چند گزینه پیش رو دارد:

  1. بی‌تفاوت از کنار آن عبور کند و با این تصور که در گذشته به وظایف خویش متعهد بوده است، خود را از توضیح و عذرخواهی مبرا بداند. از نگاه شرع، این تفکر مذموم است؛ زیرا هیچ وظیفه‌ای جای وظیفۀ دیگر را پُر نمی‌کند و هریک جایگاه خود را دارد.
  2. صادقانه خود را مقصر اعلام کند و عذرخواهی کند. چنین فردی، به واسطۀ نفی منیت، گامی در مسیر پیشرفت به سوی کمالات برداشته است.

از مورد اخیر، بهتر، کسی است که حتی‌المقدور سعی می‌کند مجبور به عذرخواهی نشود. آنقدر وظیفه‌اش را به‌جا و به‌موقع انجام می‌دهد که دیگر، نیازی به عذرخواهی نیست. این رفتار، افضل است.

مورد دوم نیز دارای فضیلت است؛ زیرا منکَر و زشت بودن کار خود را دیده، گستاخی و منیت نداشته و با تواضع، به خود اجازه داده است که عذرخواهی کند؛ سومین گزینه از آن جهت افضل است که باید از ابتدا به گونه‌ای تعامل کرد که نیازی به عذرخواهی نباشد.

 

راهکار جلوگیری از عذرخواهی

 

امیرالمؤمنین می‌فرماید:

« مُقَارَبَةُ النَّاسِ فِی أَخْلَاقِهِمْ أَمْنٌ مِنْ غَوَائِلِهِمْ »[8]

«نزدیک شدن به مردم در اخلاقشان، ایمنى است از کینه‌هاشان.»

بهترین راهکار برای اینکه مجبور به عذرخواهی نشویم آن است که از ابتدا آداب و رسوم و خاستگاه‌های مشروع افرادی را که با آنها ارتباط داریم مد نظر قرار دهیم.

برخی فقط آداب خود را لازم‌الرعایه می‌دانند و تصور می‌کنند که رعایت آداب دیگران لازم نیست! گاهی هم برخی افراد از رعایت آداب و رسوم دیگران خودداری می‌کنند با این پندار که اجرای آداب و رسوم، دشوار است. آدمی باید به گونه‌ و به نحو متعهدانه‌ای عمل کند که اصلا نیازی به عذرخواهی نباشد. این امر ارزشمندتر از آن است که بخواهد عذرخواهی کند.

 

حال خوب با اجرای تعهد

 

از امیرالمؤمنین می‌آموزیم که نسبت به اطرافیان، مسئولیت‌های فراوان داریم که بهتر است انجام دهیم تا ناگزیر به عذرخواهی نشویم.

خدای سبحان می‌فرماید:

«إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکم‏ »[9]

«اگر نیکی و احسان کردید به خود کرده‌اید.»

کار متعهدانه، باطناً انبساط و حال خوب و راحتی خیال، ایجاد می‌کند. بنده، خدای را شاکر است که به او منت گذاشته و توفیق داده است که تعهدش را نسبت به بنده‌ای دیگر، در حد وُسعش انجام دهد. هرچند که باز هم خود را مقصر می‌داند؛ ولی نهایت توان خود را به میدان آورده است؛ به همین جهت انبساط باطنی نصیبش می‌شود.

 

عذرخواهی به ضمیمۀ تلاش

 

بسیاری از پدر و مادرها برای تربیت فرزند، جهت یادگیری روش‌های صحیح تربیت تلاش می‌کنند تا راه و روش صحیح را پیدا کنند و بی‌تفاوت نیستند؛ اما ممکن است در نهایت مطلوب حاصل نشود! حال در این هنگام، عذرخواهی رفتاری است منطبق با آموزه‌های اسلام؛ اما گاه برخی کاملاً بی‌تفاوت‌اند و هیچ زحمتی به خود نمی‌دهند! عذرخواهی چنین فردی پذیرفته نیست؛ زیرا تلاشی انجام نداده است.

 

پرهیز از قبول ناآگاهانۀ تعهد

 

«الْمَسْئُولُ حُرٌّ حَتَّى یعِدَ»[10]

«کسی که از او چیزى خواسته شود آزاد است تا وقتى که وعده کند.»

بسیار مشاهده کرده‌ایم افرادی را که انبساط زیادی داشته‌اند و حالشان خوب است؛ چون سعی‌شان بر این است که وظایفی که در قبال اطرافیان دارند، با تمام توان انجام دهند؛ گرچه ممکن است، طرف مقابل طلبکار هم باشد؛ اما نهایت تلاش خود را بکار می‌برند.

در این حکمت، حضرت نکتۀ هوشمندانه‌ای را آموزش می‌دهند. اگر کسی درخواستی از ما دارد، اگر می‌توانیم پُروپیمان درخواست او را اجابت کنیم، بایستی خود را متعهد کنیم؛ اما اگر چنین توانی نداریم، نباید به او وعده دهیم.

گاهی افراد به یکدیگر تعهدی می‌دهند که در آینده نمی‌توانند آن را اجرا کنند و یا اراده‌ای جدی برای انجام آن ندارند. بنابر فرمودۀ حضرت نباید به آنچه در توانمان نیست، متعهد شویم.

وعده، تعهدآور است. وقتی انسان تعهد می‌دهد، خود را بدهکار می‌کند. یا مطلقاً نباید تعهد داد، یا وقتی تعهد می‌دهیم، باید پای حرف و تعهد خود پایدار بمانیم.

 

بردگی و تعهد

 

«ال» در «المسؤول» ال موصول است. به‌مجرد وعده دادن، بردۀ او می‌شویم. وضعیت زندگی یک برده با فرد آزاد، قابل مقایسه نیست. در یک ارتباط سالم، باید پاسخ درخواست با فکر و تدبیر باشد؛ زیرا اجابت درخواست، تعهد ایجاد می‌کند. همچنان که در مراسم خواستگاری یا سایر روابط، افراد تحت تأثیر عوامل هیجانی، وعده‌هایی می‌دهند که موجب ایجاد محدودیت برای آنان می‌شود.

 

متعهد در گرو تعهد

 

وقتی کسی به دیگری قول می‌دهد، تا زمانی که آن بدهی را پرداخت کند، در رهن اوست. پس باید در ارتباطات، به قول و قرارها، توجه داشت. وقتی کسی از شما درخواستی دارد در هنگام پذیرش تعهد از جملۀ «ان‌شاء‌الله» استفاده کنید. در این صورت اگر نتوانستید به تعهد عمل کنید، مسئولیتی بر گردن شما نخواهد بود.

 

 

تاریخ جلسه: 1401/8/28 – جلسه هشتم

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] . سوره الرحمن، آیات 1 تا 3.

[2] . سوره علق، آیه 5.

[3] . سوره غاشیه، آیه 21.

[4] . کافی(ط-اسلامیه)، ج2، ص148.

[5] -نهج البلاغه حکمت 326.

[6] . گلستان سعدی، باب اول، حکایت 10.

[7] . نهج البلاغه، حکمت 321.

[8] . نهج البلاغه، حکمت 393.

[9] . سوره اسراء، آیه 7.

[10] . نهج البلاغه، حکمت 327.

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *