اشتباه دوازدهم: در گذشته ماندن
یکی از اشتباهات زندگی، توقف در گذشته میباشد. به همان میزانی که استفاده از موادغذایی تاریخ گذشته برای انسان مضر است، در اندیشهی گذشته زندگی کردن نیز مضر میباشد.
امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند:
«ما فات مض»[1]
«و هرآنچه ازدست رفته گذشته است»
تمرکز روی ناکامیها و ورق زدن آلبوم ناکامیهای سابق از اشتباهات بزرگ زندگی است. و موجب از دست دادن زمان حال میشود. زیرا که «اکنون» گذشتهی فردا خواهد شد. عبرت یعنی عبور از گذشته. بایستی از گذشتههای مثبت و چه منفی، عبور کرد. اگر از خوشی اکنون استفاده نکنیم به خوشیهای گذشته که استفاده نشده ضمیمه شده و حسرت انسان افزوده میشود.
هنگامی که انسان اصطلاحاً «به روز» باشد در عملکرد او مؤثّر بوده و سعی میکند بهتر زندگی کند و از زندگی لذت برد.
اشتباه سیزدهم: رسیدن به پایان خط
یکی از اشتباهات بزرگ ما این است که گاه فکر میکنیم به انتهای خط رسیدهایم و همه چیز را محدود میبینیم. غافل از آن که تا زمانی که زنده هستیم میتوانیم آغاز کنیم، حتی یک ساعت به پایان عمر هم میتوان حرکتی را آغاز نمود و یا تحولی ایجاد کرد و تمام بدیهای گذشته را از بین برد.
«إِنَ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ»[2]
یک اشتباه جدی زندگی ما است که فکر میکنیم به آخرخط رسیدیم و فرصتها را از دست دادهایم.
در بحث توبه مرحوم فیض کاشانی میفرماید: علت اینکه جان، از پایین بدن گرفته میشود و بالا میآید آن است که هنوز قدرت تصمیمگیری داریم، و تا جان به سینه برسد هنوز فرصت توبه هست.
این اشتباه بر روان ما اثر منفی گذاشته و موجب ناامیدی میگردد. اما اگر باور کنیم همیشه فرصت برای انجام هرکار مثبتی هست، کار را آغاز نموده و ان شاءالله به ثمر خواهد رسید.
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند:
«ما فات مضى و ما سيأتيك فأين قم فاغتنم الفرصة بين العدمين»[3]
«گذشته گذشته است و آینده هنوز نیامده است الان فرصت را غنیمت بشمار»
اگر اکنون کار را صحیح انجام دهیم جبران نواقص گذشته خواهد شد؛ زیرا خدای سبحان جبرانکننده است و نواقص جوانی ما را با حرکت صحیح دوره میانسالی و کهنسالی جبران میکند.
اینکه ما فرصت ها را محدود یا از دست رفته میبینیم و احساس میکنیم به آخر خط رسیدهایم و قدرت انجام هیچ کاری را نداریم اشتباه بسیار بزرگ است؛ زیرا اکنون، قدرت انتخاب برترین کارها را داریم.
اشتباه چهاردهم: ندیدن عواقب و پیامدها
اشتباهی که از ما صادر میشود ندیدن عواقب و پیامدها است، گاهی اوقات کارهایی انجام میدهیم که شاید در زمان حال عادی و معمولی جلوه کند اما در آینده اثر بسیار بدی بجای گذارد؛ به عنوان مثال گستاخی و گناه شاید در زمان حال اثری از آن دیده نشود اما در سالهای آتی اثرات وسیع خود را نشان خواهد داد.
وقتی عواقب را نمیبینیم در زندگی ما آسیب فراوانی وارد میشود، و هنگامی که اشتباهات زندگی را مرور میکنیم درمییابیم بسیاری از آنها ناشی از ندیدن عواقب آنهاست.
اشتباه پانزدهم: فرافکنی
از اشتباهات زندگی ما این است که ممکن است هر یک از ما انگشت اتهام را به سمت دیگران نشانه بگیریم. غافل از آن که در هر انگشتی که به سوی دیگری اشاره میکنیم سه انگشت دیگر به سمت خود ما است. در حالی که:
«رَبِ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسي»[4]
فرافکنیها و مقصر دانستنِ دیگران، از اشتباهات رایج است.
تغییر دیگران کار بسیار دشواری است اما به راحتی میتوانیم خود را تغییر دهیم و به کمال برسیم. در کنار تغییر سازنده و تحول خود، اطرافیان ما نیز متحول میشوند.
همه پیامبران یک دعای واحد داشتند:
«رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا»[5]
متهم نکردن دیگران و بالعکس متهم کردن خود گره گشاست.
حضرت یونس اعتراف به تقصیر خود دارد و می فرماید: «سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمين»، او قومش را که هدایت نشدند را مقصر نمیداند بلکه خود را مقصر میداند.
خدای سبحان میفرماید: هر مؤمنی که خود را مقصر ببیند نه دیگری را، نجات یافته است. هر گاه که دیگران را مقصر دیدیدم باختیم و هر زمان که خود را مقصر دیدیدم پیروز شدهایم؛ زیرا هنگامی که خود را مقصر ببینیم، شروع به اصلاح خود میکنیم و از راهکارهای مناسب استفاده کرده و دیگران هم به راهکارهای مطلوب میرسند.
اشتباه شانزدهم: تصمیم گرفتن در زمان نامناسب
یکی از اشتباهات دیگر آن است که گاهی در زمان غلبه احساسات و یا در عصبانیت تصمیمات نادرستی میگیریم که تحت نظر عقل و شرع نمیباشد.
تصمیمات نادرست آثار سوئی بر زندگی ما باقی میگذارد. تصمیم ها باید تحت حاکمیت شرع و عقل گرفته شود تا صحیح باشد و در هیچ دوره از زندگی موجب پشیمانی نشود.
تصمیمها را نبایستی به راحتی تبدیل به عمل کرد بلکه باید برای به مرحله عمل رسیدن مورد ارزیابی قرار گیرد.
همانگونه که در امور اقتصادی به جهت مشورت به کارشناس مراجعه میکنیم، در تمام تصمیمات خویش نیز باید به کارشناس همان امر مراجعه نماییم. تصمیمات بایستی زیر نظر شریعت باشد تا صحت و سقم آن معلوم شود.
اشتباه هفدهم: انجام ندادن وظایف
اشتباهات دیگری که در زندگی ما وجود دارد، انجام ندادن وظایف روزمره است. در هر مقطع سنی بایستی مراقب انجام وظیفه بود. در هیچ مقطع زمانی احساس راحتی وجود ندارد. وظایف به اشکال مختلف تغییر می کند اما متوقف نمی شود؛ به عنوان مثال وظایف مادری در مقاطع سنی مختلف متفاوت می شود.
هر فردی وظایفی دارد که هیچ فرد دیگری نمیتواند آن وظایف را انجام دهد.
«مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقَى كَلَّهُ عَلَى النَّاس»[6]
«از رحمت خدا به دور است کسی که کارش را به عهده دیگری می گذارد»
رحمت خدای سبحان مانند باران میبارد اما آن که کار خود را به دوش دیگری میافکند خود را از این رحمت محروم نموده است.
اشتباه هجدهم: از کاه کوه ساختن
یکی از اشتباهات زندگی، سخت جلوه دادن کارهاست، این اشتباه ناشی از نگرش غلط است. هنگامیکه بر توان خود تکیه میکنیم قطعاً کار به نظرمان سخت جلوه می کند. اما اگر با حول و قوهی الهی انجام دهیم یقیناً سهل و آسان به نظر خواهد رسید.
خدای سبحان میّسر و مسهّل است، موانع را مرتفع میکند و حرکت در مسیر را آسان می کند.
گاه بعضی از امور معمول زندگی، برای ما بسیار سخت و پیچیده به نظر میآید. قرآن کریم در آیات 5 تا 7 سوره مبارکه لیل می فرماید:
«فَأَمَّا مَن أَعْطَى وَاتَّقَى* وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى* فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى»[7]
«اما آنكه [حق خدا را] داد و پروا داشت*و [پاداش] نيكوتر را تصديق كرد*بزودى راه آسانى پيش پاى او خواهيم گذاشت»
خداوند سبحان میفرماید: تو درست بندگی کن و قیامت را قبول داشته باش ما کارها را به سهولت برای تو انجام می دهیم.
«إِنَ اللَّهَ عَلى كُلِ شَيْءٍ قَدير» خداوند سبحان با لشکریان نامرئی خود، ما را امداد میکند.
اشتباه نوزدهم: بها ندادن به تلاشهای خود
از دیگر اشتباهات زندگی آن است که برای تلاشهای خود ارزش قائل نیستیم. موفقیتها را به عنوان ثمره تلاش خود نمیبینیم و با عنوان شانس به آنها مینگریم. در حالی که اسلام روی تلاش تاکید بسیار دارد.
«وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنين»[8]
«و كسانى كه در راه ما كوشيدهاند به يقين راههاى خود را بر آنان مىنماييم و در حقيقت خدا با نيكوكاران است»
اهمیت نبوغ نسبت به تلاش یک به نود و نه است. گمان می کنیم پشتپرده بسیاری از موفقیتها شانس است و تلاش را ضروری نمیبینیم.
به جای پررنگ کردن تلاش افراد آنها را تضعیف میکنیم و موفقیتها را مربوط به خانواده و پایگاه اجتماعی و شانس میدانیم.
در حالی که پشت پرده هر موفقیتی، تلاش بسیار نهفته است. هوش و ذکاوت به تنهایی عامل موفقیت نیست، بلکه سعی و تلاش وافر نیاز دارد.
تاریخ جلسه: 99/5/28 ـ جلسه 3
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی
[1] غررالحکم و دررالکلم، ص222
[2] سوره مبارکه هود، آیه 114
[3] غررالحکم و دررالکلم، ص222
[4] سوره مبارکه نمل، آیه 44
[5] سوره مبارکه اعراف، آیه 23
[6] کافی، ج4، ص10
[7] سوره مبارکه لیل، آیات 7ـ5
[8] سوره مبارکه عنکبوت آیه 69