در آیه 48 سوره مبارکه صافات آمده است:
«وَعِنْدَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ عِينٌ»
«و نزدشان (دلبرانى) فروهشته نگاه و فراخ ديده باشند»
- بهشتی حسرت نمیخورد
نزد بهشتیان حور العینی است که با وجود طبقات و درجات مختلفی که در بهشت وجود دارد نگاهی به اطراف نمیاندازند و حسرت دیگران را نمیخورند بلکه چشم به موجودی خود میدوزند.
منظور از «عِین» در آیه هر چشمی نیست بلکه مراد کسی است که چشمانش درشت است.
در نگاه باطنی، «قاصرة العین» به کسی گفته میشود که وسعت دید دارد و از بصیرت برخوردار است.
مصادیق امر به معروف و نهی از منکر
معروف؛ قناعت
در تفاسیر اخلاقی «قاصرات الطرف» را نفوس قانعی میگویند که به زندگی خود قناعت میکنند و از آن لذت میبرند.
یکی از معروفها این است که انسان قناعت پیشه نماید و به موجودی خود بسنده کند و حسرت زندگی دیگران را نخورد.
قناعت امری است معروف که غالبا ما آنرا به عنوان معروف مشاهده نمیکنیم. البته قناعتی معروف است که از سر جبر و اجبار نباشد بلکه از سر لذت و اختیار باشد.
منکر؛ حسرت خوردن
گاهی اوقات ما به دلیل خود کمبینی گرفتار حسرت خوردن از زندگی دیگران میشویم و نمیتوانیم توانمندیهای خود را شناسایی کنیم و آگاهی نسبت به خود و داراییهای ظاهری و معنویمان داشته باشیم، اما اگر نگاهمان را به زندگی خود متمرکز کنیم و به عطایایی که برخی به فعلیت رسیده و برخی دیگر در آستانه به فعلیت رسیدن است تمرکز کنیم بر شکرمان افزوده میشود.
اگر در ظاهر حسرت دیگران را نمیخوریم اما نگاهمان را از زندگی خود منصرف به زندگی دیگری میکنیم طبیعی است که لذت زندگی را نمیبریم و در حقیقت حسرت خوردهایم.
معروف؛ مشاهده جلوهگریهای خدای سبحان
برخی مفسرین میگویند: منظور از «قاصرات الطرف» چشم دوختن بر آیات الهی است.
یکی دیگر از معروفها این است که در عوض تمرکز بر نواقص و عیوب، آیات و جلوهگریهای خدای سبحان را مشاهده کنیم، در این صورت نه دیگران از ما رنجیده خاطر میشوند و نه ما از آنان.
****
در آیات 137 و 138 سوره مبارکه صافات آمده است:
«وَإِنَّكُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَيْهِم مُّصْبِحِينَ وَ بِاللَّيْلِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ»
«در حقيقت شما بر آنان صبحگاهان عبور میکنید و شامگاهان مىگذريد آيا به فكر فرو نمىرويد»
آیات بیانگر داستان حضرت لوط است؛ خدای سبحان میفرماید: لوط و خاندانش را نجات دادیم غیر از همسرش که از بازماندگان بود و بقیه را نابود کردیم، آیا زمانیکه بر آنان عبور میکنید عبرت نمیگیرید؟
معروف؛ توجه به نیازها از طریق مشروع و صحیح
آیه بیانگر داستان قوم لوط است که گرفتار خلاف جنسی (همجنس بازی) بودند و نیاز جنسی خود را از طریق نامشروع و غیر اخلاقی برآورده میکردند. ما نیز اگر نیازهای نفسانی خود را از طریقی غیر صحیح پاسخ دهیم مرتکب منکر شدهایم.
منکر؛ عبرت نگرفتن و تفکر نکردن
یکی از منکراتی که در آیه به چشم میخورد عبرت نگرفتن و تفکر نکردن است.
هریک از ما از گذرگاههایی عبور میکنیم که افرادی خلافکار از آن عبور کردهاند؛
آیا فکر نمیکنیم که برای نیل به اهداف خود مرتکب چه معاصیای شدهاند؟!
آیا فکر نمیکنیم اگر نیازهای نفسانی خود را به صورت ناصحیح پاسخ دهیم ما نیز عاقبت سوئی پیدا خواهیم کرد؟!
تفکر نکردن در عاقبت آنان، عامل سوء عاقبتشان و پیشگیری نکردن از آن عوامل نوعی منکر است.
با نگاهی دیگر میتوان گفت: یکی از منکرات نیاندیشیدن به سوء عاقبت افراد و بررسی نکردن عامل آن و عبرت نگرفتن است. برخی از ما به بهانه راحتطلبی حاضر به تفکر نیستیم و تقیدی به کسب علم و انجام عبادت نداریم، راحتطلبی اگر بسیار موقت و کوتاه مدت باشد نکوهیده نیست اما اینکه برای همیشه برگزیده گردد امری مکروه و ناپسند است.
منکر؛ تکرار خطای گذشتگان
یکی دیگر از منکرات این است که گمان نکنیم قبل از ما نیز افرادی بودهاند که از توان خود مصرف صحیح یا ناصحیحی داشتهاند و ما اگر بدون تفکر عمل کنیم خطای دیگران را تکرار خواهیم کرد.
منکر؛ آماده نشدن برای سفر آخرت
یکی دیگر از منکرات این است که برای سفر آخرت آماده نشویم و توشه لازم را جمع نکنیم.
****
در آیات 143 و 144 سوره مبارکه صافات آمده است:
«فَلَوْلَا أَنَّهُ كَانَ مِنْ الْمُسَبِّحِينَ لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ»
«و اگر او از زمره تسبيحكنندگان نبود قطعاً تا روزى كه برانگيخته مىشوند در شكم آن (ماهى) مىماند»
- حضرت یونس
آیه بیانگر داستان حضرت یونس است. جریان از این قرار بود که وقتی حضرت یونس از قومش فاصله گرفت، نشانههای عذاب برای آن قوم نمایان شد. یونس علیهالسلام پس از ترك قوم خود، به سفر دریایی رفت و وارد كشتی شد. كشتی پر از جمعیت بود. ناگهان ماهی بزرگی، در مقابل كشتی پیدا شد و راه آنان را بست و از آنها طعمه خواست؛ ساكنان كشتی مجبور شدند از راه قرعه یك نفر را انتخاب و به عنوان طعمهی ماهی به دریا بیندازند تا جلوی كشتی را نگیرد. سه بار قرعه زدند و هر سه بار قرعه به نام یونس علیهالسلام افتاد.
«فَسَاهَمَ فَكَانَ مِنَ الْمُدْحَضِينَ فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِيمٌ»[1]
«پس یونس را از كشتی به دریا انداختند و ماهی او را در كام خود فرو برد»
البته آن ماهی فرمان خدا را اجرا كرد، چه در ممانعت از حركت كشتی و چه در فرو بردن یونس و چه در رها كردن او زیرا موجودات سپاهیان حق و مجاری فیض خداوند هستند: «وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ»[2]
قرآن کریم میفرماید: اگر او تسبیح نمیکرد تا قیامت در شکم ماهی باقی میماند.
معروف؛ تسبیح
یکی از امور معروف تسبیح خدای سبحان است.
فلسفه تسبیح؛ معیوب دیدن خود و مبرّی دانستن خداوند از هر عیبی است.
تسبیح یعنی تمام کارهای خداوند را حکیمانه دانستن و هیچ اعتراضی به خداوند نداشتن.
حضرت یونس فردی عادی نبود بلکه کامل زمان خود بود، در آن زمان هشتاد و سه سال مردم را به دین دعوت کرده بود، اما با این وجود زمانیکه سه بار قرعه به نام او در آمد و به نوعی رسوایی ایجاد شد، کوچکترین اعتراضی به خدای سبحان نداشت و زمانیکه در شکم ماهی قرار گرفت در عوض فرافکنی و مقصر دانستن دیگران، تقصیر را بر عهده خود دانست و به خداوند فرمود: «لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ»[3]
معروف؛ مقصر دانستن خود
یکی دیگر از امور معروف فرافکنی نداشتن و خود را مقصر دانستن است.
گاهی اوقات ما خود را مقصر میدانیم و با خود میگوییم حتماً جایی به خطا و اشتباه عمل کردهایم و یا گرفتار ظلم و کمکاری شدهایم، اما حضرت یونس نفرمود: حتماً من یک بار مرتکب خطا شدهام بلکه فرمود من همیشه گرفتار کمکاری و نقصان بودهام.
تاریخ جلسه: 98.7.6 ـ جلسه بیست و نهم
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه صافات، آیات 141 و 142
[2] سوره مبارکه فتح، آیه 7
[3] سوره مبارکه انبیا، آیه 87