مقدمه
ما در طول زندگی گاهی نیاز به تجدید نظر، نگاه دوباره و بازاندیشی داریم؛ گاهی بعضی از رفتار و گفتارمان باید اصلاح شود و تحولی در آن صورت بگیرد. بهترین زمان برای این امر مجالس اباعبدالله است که آن بهشتی که بهواسطۀ فطرت در وجود ما بالقوه بود، به فعلیت برسد. روزی را در پیش داریم که هر یک از ما نامۀ عملمان را به دست میگیریم؛ پس بایستی قبل از نمره گرفتن، به بازیابی آن بپرداریم.
بازاندیشی در ارزشها
«زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنينَ وَ الْقَناطيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذلِكَ مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ»[1]
«محبت و عشق به خواستنیها از زنان و فرزندان و اموال فراوان از طلا و نقره و اسبان نشاندار و چهارپایان و کشت و زراعت، برای مردم آراسته شده است؛ اینها کالای زندگیِ دنیاست؛ و خداست که بازگشت نیکو نزد اوست.»
«قُل ْأ أُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِنْ ذلِكُمْ لِلَّذينَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ بَصيرٌ بِالْعِبادِ»[2]
«ای پیغمبر بگو: میخواهید شما را آگاه گردانم به بهتر از اینها؟ برای آنان که تقوا پیشه کنند نزد خدا باغهای بهشتی است که در زیر درختان آن نهرها جاری است و در آن جاوید و متنّعم هستند و زنان پاکیزه و آراستهای و (از همه بهتر) خشنودی خدا، و خداوند به حال بندگان بیناست.»
عموم مردم ارزشهای موقت برایشان چشمگیر است. شهوات مختلف موقت؛ شهواتی که همه، تاریخ مصرف موقت دارد. یک بازنگری این است که آیا داشتن لذات مادی و رسیدن به لذات موقت موجب خشنودی ماست یا بایستی بهدنبال لذات بهتر و باقی باشیم؟ حضور در محضر حق برای ما چگونه است؟
وقتی خدا تربیتمان میکند وجود ما به باغ تبدیل میشود؛ باغی که در آن معارفی وجود دارد. وقتی عمل بدون معرفت است، بهزودی از آن رویگردان میشویم و چون قیمت دستمان نیست، راحت آن را کنار میگذاریم! چنانچه کودک یک تکه جواهر را با یک بسته آدامس عوض میکند. گاه دنیا را ترجیح میدهیم و آن هنگامی است که هنوز به بلوغ فکری نرسیدهایم. بنابراین یک بازنگری کنیم؛ آیا بهترها را تشخیص میدهیم؟
ما در ارزشها نیاز به تجدیدنظر داریم. چقدر برای امور موقت ارزش قائلیم چقدر برای امور باقی؟! چقدر رضایت خالق برای ما مهم است، چقدر رضایت خلق؟! اگر رضایت خالق را ترجیح میدهیم. ان شاءالله خداوند ما را به ثبات قدم برساند.
بازنگری در باطن
«قُلْ إِنْ تُخْفُوا ما في صُدُورِكُمْ أَوْ تُبْدُوهُ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ»[3]
« بگو: اگر آنچه در سينهها داريد پنهان سازيد يا آشكارش نماييد، خداوند آن را مىداند و (نيز) آنچه را در آسمانها وآنچه را در زمين است مىداند و خدا بر هر چيز تواناست.»
در سینۀ خود چه پنهان کردهایم؟! ولایت اهل بیت را برای تقرب به خدا میخواهیم یا محبشان هستیم که گرههای زندگی ما را باز کنند. از خدا پنهان نیست از اولیای الهی هم پنهان نیست.
در بازنگری توجه کنیم چقدر باور داریم که ظاهر و باطن ما یکی است؟ ما فکر میکنیم فلان خطایی که در خفا انجام دادیم، کسی نمیفهمد! در حالیکه نزد اولیاء، همه چیز معلوم است.
ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم
جامۀ خود سیه و دلق خود ازرق نکنیم
کمی لایههای پنهان خود را واکاوی کنیم. گاهی نوری میاندازند تا خود به باطن خود آگاه شویم و به اصلاح خود بپردازیم؛ وگرنه چه مخفی و چه آشکار برای خدا فرقی نمیکند. خدا از عمق وجود ما مطلع است. برای خدا فرقی نمیکند ظاهر کنیم یا در نیت داشته باشیم.
تاریخ جلسه: 1403/4/30 ـ جلسه 15
«برگرفته از بیانات استاده زهره بروجردی»
[1]. سوره آل عمران، آیه 14.
[2]. سوره آل عمران، آیه 15.
[3]. سوره آل عمران، آیه 29.