تفسیر آیه 96 سوره مریم

خداوند در آیه ۹۶ سوره مریم می‌فرماید:

 

«إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا»

 

«همانا كسانى كه ایمان آورده و كارهاى شایسته انجام داده‌اند به زودى خداى رحمان براى آنان محبّتى (در دلها) قرار مى‌دهد.»

 

جدایی‌ناپذیری مؤمن از ایمان و عمل صالح

 

مؤمن به‌تنهایی در محضر حق حاضر می­‌شود؛ اما از ایمان و عمل خودش جدا نمی­‌شود؛ گویا ایمان و عمل صالح جزئی از ذات او شده است.

مفسری می‌فرماید: «زمانی‌که فرد به ایمان اجمالی خود عمل کند، خداوند عشق به اوامر الهی را در قلب او قرار می‌دهد و بنده با کسب معرفت، محب تکالیف الهیه می­‌شود؛ به همین جهت عاشقانه در پی انجام اوامر الهی است و از تکالیف خود لذت می­برد و شیرینی امتثال امر در کام و ذائقۀ او مشهود می­‌شود.»

 

گمنامی اهل عمل صالح

 

مفسری می­‌فرماید: «قانون خداوند بر ناشناس و گمنام بودن بعضی از بندگانش می‌باشد؛ بنابراین اگر مؤمنی که اهل عمل صالح است در میان مردم محبوب نیست، دلیل بر بی‌ایمانی او نیست؛ بلکه خواست خداوند بر این گمنامی تعلق گرفته است به این معنا که پرده‌­ای روی او می­‌اندازد تا فقط خاص خود خداوند شود؛ چرا که خداوند گمنامی را برای او پسندیده است.»

 

 محبوب‌القلوب بودن اهل عمل صالح

 

محبت مردم به کسی که اهل عمل صالح است، علامت قبولی عمل و خداباوری اوست. خداوند با قبول و پسند او، محبتش را در قلوب مردم قرار می­‌دهد.

در روایتی پیامبر اکرم می‌فرماید:

«فَإِذا أحَبَّ اللّهُ عَبدا قالَ لِجِبریلَ: إنّی اُحِبُّ فُلاناً، فَینادی جِبریلُ: إنَّ اللّهَ عز و جل یحِبُّ فُلانا، فَأَحِبّوهُ، فَینزِلُ لَهُ المَحَبَّةَ فِی الأَرضِ»[1]

«هرگاه خداوند عز و جل بنده‌اى را دوست بدارد، به جبرئيل مى‌گويد: «من فلانى را دوست دارم.» پس جبرئيل ندا مى كند: خداوند عز و جل فلانى را دوست دارد؛  پس دوستش بداريد.  پس از آن، محبّتش را به‌سوى زمين فرود مى‌آورد.»

***

مفسری می‌فرماید: «سین» در «سَیجْعَلُ» برای تسویف و آینده است؛ یعنی در آینده این محبوبیت به بنده داده می­‌شود. قطعاً و حتماً جایزۀ دلدادگی حق، اظهار محبت خداوند و حضرات معصومین است؛ چون مودت اظهار محبت است نه صرفاً محبتی که در قلب قرار دارد.

 

جایزۀ نقدی خدای سبحان

 

اما بعضی به‌عکس این نظریه معتقدند محبوبیت، جایزۀ نقدی و لطفی از ناحیۀ خداوند به مؤمن است.

آیت الله جوادی آملی می‌فرماید: ««سین» برای تسویف و آینده نیست، بلکه برای تأکید و تحقیق است؛ به همین جهت یقیناً مؤمنین از پایگاه قلبی بهره‌مندند و داشتن این جایگاه درخواست خود آنان نبوده است، بلکه جایزۀ نقدی خداوند بر آن‌هاست.»

همۀ قلوب در اختیار خداوند متعال قرار دارد. مقلب‌القلوب نه‌تنها محبت مؤمنین را در قلب یکدیگر قرار می‌دهد؛ بلکه ملائک و فرشتگان را هم محب مؤمنین قرار داده است و به بقیۀ مخلوقات هم اجازۀ محبت به مؤمنین را عطا می‌کند.

 

ظهور رحمت الهی در قلوب مومنین

 

در آیه، واژۀ «الرحمن» ذکر شده؛ یعنی اقتضای رحمت خداوند ایجاد مودّت در قلوب مؤمنین است. خداوند با اسم «الرحمن» به افراد موجودیت عطا می‌کند و با اسم «الرحیم»، آنان را به کمال می‌رساند.

خداوند به‌واسطۀ رحمت خود، وجود مجددی به بنده عطا می‌کند. بنده‌ای که محبوب خداوند قرار گرفت، وجودی می‌یابد که موجودیتش با دیگر بندگان که محبوب خداوند نیستند، متفاوت است‌.

 

قدرت تسخیر مؤمنین

 

خداوند محبت ویژه‌ای برای مؤمنین در نظام عالم قرار داده است؛ بدین جهت مؤمن قدرت تسخیر موجودات را کسب می‌کند.

از ویژگی های خاص حضرت موسی آن بود که خداوند حضرت موسی را محبوب دوست و دشمن قرار داد.

«أَلْقَیتُ عَلَیک مَحَبَّةً مِنِّی»[2]

«(اى موسى!) من محبّتى از جانب خویش بر تو افكندم (تا تو را دوست بدارند).»

این محبت دربارۀ مؤمنان امت پیامبر هم مصداق پیدا می‌کند؛ البته طبیعی است که میزان محبوبیت همۀ مؤمنین یکسان نیست.

در مورد اصحاب بعضی از حضرات معصومین وارد شده است که در زمان ورود بر امام، امام آنان را نزدیک جایگاه خود می‌نشاند. ابان‌بن‌تغلب بر امام صادق علیه‌السلام وارد شد، امام امر کرد که جایگاهی برای او آماده کنند تا کنار امام قرار گیرد؛ چرا که ابان به نشر شریعت اهتمام خاصی داشت و به همین جهت در محضر امام از اعتبار خاصی بهره‌مند بود.

مؤمن نزد خداوند چنان اعتباری دارد که مودّتی ناشناخته و فوق تصور از او در قلوب قرار می‌دهد. درمقابل، خداوند نیز بین دشمنان دین، بغض و نفرت قرار می‌دهد:

«أَلْقَینَا بَینَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَ الْبَغْضَاءَ إِلَىٰ یوْمِ الْقِیامَةِ»[3]

«و ما تا روز قیامت دشمنى و كینه در میانشان افكندیم.»

تا قیامت بین یهودی‌ها دشمنی برقرار است، هیچ محبتی نسبت به یکدیگر ندارند و این به‌عنوان مجازات عملی برای آنان است.

 

امام‌شناسی ، عنصر عمل صالح

 

طبق بعضی از روایات مودتی که خداوند سبحان در قلوب مؤمنین قرار داده، حب حضرات معصومین است.

ایمان و عمل صالح نمایانگر جریان ولایت امیرالمؤمنین در قلوب افراد است. عنصر عمل صالح، ولایت و امام­‌شناسی است.

باقر علیه‌السلام می‌فرماید:

«لَا تَلَقَی مُؤْمِناً إِلَّا وَ فِی قَلْبِهِ وُدٌّ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ علیه‌السلام وَ أَهْلِ بَیْتِهِ»[4]

«هیچ مؤمنی را نمی‌یابی که در قلبش محبّت نسبت به علیّ‌بن‌ابی‌طالب (و اهل بیتش) نباشد.»

اگر کسی ایمان به ولایت داشت و به مقتضای ایمان، عمل صالح انجام داد، خداوند سبحان محبت او را نسبت به اولیائش افزون می‌کند.

عمّاربن‌سوید از امام صادق علیه‌السلام روایت کرده است که فرمود:

«دَعَا رَسُولُ اللَّهِ لِأَمِیرالْمُؤْمِنِینَ فِی آخِرِ صَلَاتِهِ رَافِعاً بِهَا صَوْتَهُ یُسْمِعُ النَّاسَ یَقُولُ اللَّهُمَّ هَبْ لِعَلِیٍّ الْمَوَدَّهْ فِی صُدُورِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْهَیْبَهْ وَ الْعَظَمَه فِی صُدُورِ الْمُنَافِقِینَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا إِلَی قَوْلِهِ وُدًّا»[5]

«رسول خدا در پایان نماز خود دست‌ها را بالا برد و به گونه‌ای که مردم بشنوند در حق امیرالمؤمنین دعا کرد: «خداوندا، محبّت علی را در دل مؤمنان و هیبت و عظمت او را در دل منافقین جای بده!» پس این آیه نازل شد.»

امام باقر علیه‌السلام می‌فرماید:

«نَزَلَ الْقُرْآنُ أَرْبَعَةَ أَرْبَاعٍ رُبُعٌ فِینَا وَ رُبُعٌ فِی عَدُوِّنَا وَ رُبُعٌ سُنَنٌ وَ أَمْثَالٌ وَ رُبُعٌ فَرَائِضُ وَ أَحْکامٌ»[6]

«قـرآن بـر چـهـار بـخـش نـازل شده اسـت، یـك چـهـارم دربـارۀ مـا و یـك چهارم دربارۀ دشمن ما و یك چهارم سنن و امثال و یك چهارم فرائض و احكام است.»

 

رابطۀ عمل صالح و فزونی محبت

 

مفسری می‌فرماید: «ثمرۀ ایمان، محبت به خداوند و حضرات معصومین است؛ بنابراین در وجود مؤمن محبت به خداوند و اولیاء قرار دارد. ایمان به‌مانند بذری است که در قلب کاشته می‌شود و با آب عمل صالح آبیاری می‌شود. خداوند هم در مقابلِ این مودت و محبت، او را محبوب می‌کند؛ یعنی این فرد هم محب است و هم محبوب. ایمان و عمل صالح، محبت را تقویت می‌کند.

هر عمل صالحی موجب معرفت می‌شود و این معرفت، افزونی محبت را به‌همراه دارد. اگر کسی به‌واسطۀ ایمان، محب خداوند شود، محبوب دیگران هم قرار می‌گیرد. تلازمی بین محب خدا شدن و محبوبیت نزد دیگران وجود دارد؛ در واقع بدون محبت خداوند، محبوب دیگران شدن موقت و حباب‌وار است و ناپایدار.

 

لباسی از نور، جایزۀ مودت اولیای الهی

 

مفسری می‌فرماید: «مودت به خداوند و اولیای الهی، انسان را به مقام اصطفا و برگزیدگی می‌رساند؛ گویا در این جایگاه خاص، لباسی از نور را می‌پوشد و اسرار الهی برای او آشکار می‌شود؛ بنابراین در این مقام، جمال حق برای او به نمایش گذاشته می‌شود و مخلوقات مطیع او می‌شوند.»

 

مودتی عظیم

 

تنوین «وُدَّاً» دلالت بر تفخیم دارد؛ یعنی مودت خیلی عظیم و بزرگ است و انسان به میزان و کیفیت و آثار این مودت جهالت دارد و به سرنوشت عجیبی که این مودت برای فرد رقم می‌زند، ناآشناست.

مفسری می‌فرماید:«خداوند سبحان مودت این فرد را در قلوب همۀ افراد قرار داد؛ در نتیجه این فرد انبساط‌زا می‌شود و همه از دیدن او لذت می‌برند.»

به دلیل اینکه در قلب این فرد، محبت عمل صالح و امتثال اوامر الهی قرار دارد، خود فرد هم از انجام وظایف، لذت خاصی را احساس می‌کند. مستی انجام تکالیف در زندگی او جاری است؛ گویا عسلی بسیار گوارا محسوب می‌شود.

«انَّ» حرف تأکید است و «سین» هم حرف تأکید؛ شاید قبول این مطلب برای عموم سخت باشد و اکثریت از این فهم عاجزند و تردید در این مسئله دارند؛ به همین جهت با دو تاکید ذکر شد تا هرگز در این زمینه تردیدی برای افراد عارض نشود.

گفتنی است که در پی این محبوبیت، عزتی وصف ناشدنی نصیب مومن می‌شود.

«لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ»[7]

«عزّت و اقتدار مخصوص خدا و پیامبرش و مؤمنان است.»

 

پیام‌های آیه

 

۱. آثار دل‌دادگی به حق در همین عالم مشاهده می‌شود؛

۲. دل‌دادگی شعار و ادعا نیست؛ بلکه از طریق عمل صالح نمودار می‌شود. دلدادگی مؤمن نماد حقانیت اوست.

۳. خداوند برای دل‌دادگی در قلوب مؤمنین جایگاه خاصی قرار می‌دهد؛ از این رو مؤمن هیچ‌گاه غریب و بیگانه نیست؛ چرا که خداوند محبت مؤمنین را در قلوب یکدیگر قرار می‌دهد؛ و از آن جهت که اصالتاً قلب مؤمن اریکۀ قدرت خداست، قرار گرفتن محبت مؤمنین در عرض محبت خداوند نیست، بلکه محبت مؤمنین باعث افزایش محبت خداوند می‌شود؛

۴. جامعۀ مؤمنین به‌مجرد ایمان و عمل صالح، یک شبکه گسترده می‌شوند که قلوبشان به یکدیگر متصل است؛ به همین جهت از قوت خاصی بهره‌مندند؛ در نتیجه هیچ مؤمنی تنها نیست.

 

 

تاریخ جلسه: 1401/1/20 – جلسه چهل و هفتم

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] تفسير کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج 8، ص۲۷۶.

[2]. سوره طه آیه 39 .

[3]. سوره مائده، آیه 64.

[4]. تفسیر اهل بیت علیهم السلام، ج۹، ص۱۵۸.

[5] . بحار الأنوار، ج۳۵، ص۳۵۳.

[6]. اصول كافى ج ،4 ص 436.

[7] سوره منافقون آیه 8 .

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *