بهداشت روان در دعای مکارم الاخلاق

مقدمه

 

«بهداشت روان» یکی از مباحث اثرگذار در زندگی بشر بوده که امروزه مورد توجه بسیاری از افراد قرار گرفته است. برخی از روان‌شناسان، بهداشت روان را این‌گونه تعریف کرده‌اند:

«برخورداری فرد از ظرفیت‌ها و توانایی‌های خاص در جهت تطابق و سازش با تغییرات به وجود آمده در محیط پیرامون»

در بهداشت روان، فرد بر این باور است که توانمند بوده و دارای استعدادهای نهفته خدادادی می‌باشد. به علاوه، روح و جسم او با یکدیگر هماهنگی داشته و در مسیر رسیدن به یک هدف متعالی یکدیگر را یاری می‌نمایند.

در محضر امام سجاد علیه‌السلام و در بستر صحیفه سجادیه به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت:

 

کسالت، نماد عدم بهداشت روان

 

دعای بیستم دعایی‌ست که حضرت به جهت درخواست مکارم اخلاقی می‌خواندند. در فراز یازدهم این دعا آمده است:

«لَا تَبْتَلِینِّی بِالْكَسَلِ عَنْ عِبَادَتِكَ»[1]

«پروردگارا مرا به کسالت و سستی در عبادت گرفتار نکن»

کسالت به معنای تنبلی، ضعف و متوقف شدن فعالیت‌های جسم و روح می‌باشد.

در بهداشت روان، فرد خواهان به کارگیری توان خویش در امورات صحیح بوده و هر امری که مانع تحقق این هدف شود؛ نامطلوب می‌باشد.

فردی که از بهداشت روان برخوردار است؛ به جهت آن که همواره در صدد به کارگیری استعدادها و به فعلیت رساندن توانمندی‌های پنهان خویش است؛ هرگز سستی و بی نشاطی را نه تنها برای خود شایسته ندانسته؛ بلکه این امر را عقوبتی از ناحیه خدا می‌داند!

همان‌گونه که کسالت در امور مادی علامت سلامت نیست؛ در امور معنوی و عبادی نیز علامت عدم سلامت روان است.

فردی که از بهداشت روان بهره مند است به خوبی واقف است که کسالت امری عادی و اتفاقی نبوده و ریشه در عملکرد وی دارد. با بررسی عوامل بروز این امر، آن‌ها را برطرف نموده و در قالب دعا نیز از خدای سبحان درخواست می‌نماید که او را گرفتار این عارضه نفرماید.

یک از عوامل بروز کسالت، نداشتن برنامه‌ریزی صحیح است. فرد آگاه و سالم، با ملاحظه ظرفیت‌ها و امکانات خویش، برنامه مناسبی برای زندگی خویش در نظر گرفته و از این طریق از بروز کسالت جلوگیری می‌نماید. این برنامه، با تغییر شرایط محیطی تغییر خواهد کرد تا فرد قدرت انطباق با شرایط جدید را داشته باشد.

 

اهمیت روابط سالم در بهداشت روان

 

در ادامه حضرت می‌فرمایند:

«…وَ لَا مُجَامَعَةِ مَنْ تَفَرَّقَ عَنْكَ وَ لَا مُفَارَقَةِ مَنِ اجْتَمَعَ إِلَیك‏»[2]

«پروردگارا! مرا به همراهی با کسی که از تو جدا شده و به دوری از کسی که به تو پیوسته است؛ گرفتار نساز!»

 

«مَنْ تَفَرَّقَ عَنْكَ» فردی است که از پروردگار خویش ـ که مصدر خیرات و برکات است ـ دوری جسته و چنین فردی قطعاً از سلامت روان برخوردار نمی‌باشد لذا این عبارت نماد فرد ناسالم است.

«مَنِ اجْتَمَعَ إِلَیك‏» فردی است که در مسیر صحیح زندگی گام برداشته و به پروردگار خویش پیوست دارد؛ لذا این عبارت نماد فرد سالم است.

در بهداشت روان، اساس برقراری ارتباطات بر حفظ سلامت روان است؛ به همین جهت اگر ارتباط با فردی موجب گسست از امور صحیح و متعالی شده؛ فرد از آن صرف نظر می‌نماید و به ارتباطی که موجب پیوست هر چه بیشتر به امور مطلوب و صحیح می‌گردد؛ استحکام و استقرار می‌بخشد؛ زیرا او به خوبی می‌داند که ارتباطات در شخصیت وی اثر داشته و می‌تواند عامل شکوفایی یا سرکوب استعدادهای او گردد. لذا از خدای سبحان درخواست می‌کند تا با حکمت و قدرت الهی، مدیریت ارتباطات او را در دست بگیرد؛ بدین معنا که در وجود او جذبه‌ای برای برقراری ارتباط با افراد سالم و دافعه‌ای به جهت دوری از افراد ناسالم ایجاد نماید.

به عنوان مثال، فرد ناامید یکی از مصادیق «مَنْ تَفَرَّقَ عَنْكَ» می‌باشد و ارتباط با او به سلامت روان صدمه می‌زند. از سوی دیگر، اولیاء الهی تحت عنوان « مَنِ اجْتَمَعَ إِلَیك» قرار گرفته و ارتباط با ایشان موجب بهره‌برداری صحیح از توانمندی ها و امکانات می‌شود و عبور از گردنه‌های دشوار زندگی را برای انسان سهل می‌نماید.

با توجه به فرمایش امام سجاد علیه‌السلام که با فعل «لَا تَبْتَلِینِّی» آغاز گشته، بی‌رغبتی و کناره‌گیری از جمع خوبان و پیوست به افراد ناسالم یکی از عقوبت‌های الهی است.

 

نکته

 

لازم به یادآوری است در عین اینکه سازگاری با افراد در بهداشت روان جایگاه خاصی دارد اما سازگاری به معنای برقراری ارتباط عمیق و صمیمانه نیست همان‌طور که دوری از افراد ناسالم به معنای ایجاد تنش و ناسازگاری با آنان نمی‌باشد بلکه به معنای عدم برقرار ارتباط صمیمانه و عمیق است. بنابراین، ایجاد ارتباط صوری و محترمانه با افراد فاقد بهداشت روان همچنان لازم است.

 

بهداشت روان هنگام بروز مشکلات

 

فردی که از سلامت روان برخوردار است می‌داند که هنگام مشکلات، ضمن استفاده از توانمندی‌های درونی خویش، نیاز به تکیه به قدرت برتر داشته تا با حمایت او گردنه‌های دشوار زندگی را پشت سر بگذارد. در این باره امام سجاد علیه‌السلام در فراز دوازدهم این دعا می‌فرمایند:

 

«وَ لَا تَفْتِنِّی بِالاسْتِعَانَةِ بِغَیرِكَ إِذَا اضْطُرِرْتُ وَ لَا بِالْخُضُوعِ لِسُؤَالِ غَیرِكَ إِذَا افْتَقَرْت‏… فَأَسْتَحِقَّ بِذَلِكَ خِذْلَانَك»[3]

«پروردگارا! مرا به هنگام اضطرار به یاری خواستن از غیرخودت و به هنگام نیاز، به درخواست از غیر خویش گمراه(یا آزمایش) مفرما که به سبب آن سزاوار خواری تو گردم!»

 

در بهداشت روان، فرد در هنگام نیاز و اضطرار گرفتار تحیر و سرگردانی نشده و فکر او فعالیت صحیحی خواهد داشت. او به خوبی می‌داند که تنها راه‌حل، استعانت از حق و خضوع و تضرع در محضر خدایی است که «عَلی کُلّ شیءٍ قَدیرٌ» (قدرت برتر) می‌باشد.

در این صورت

  • خدای سبحان نیز راه خروج از مشکل را به او الهام می‌نماید.
  • به دلیل آن که فرد خدای سبحان را برای تأمین نیازمندی‌های خویش کافی می‌داند؛ گرفتار دلهره و اضطراب نشده و آرامش بر وجود او حکم‌فرماست.
  • تهدیدها را به فرصت تبدیل کرده و با سهولت و سلامت از گردنه مشکلات عبور خواهد کرد.
  • این شخص با اطرافیان خود ناسازگار نیست و از آنان توقع رفع مشکل خویش را ندارد؛ زیرا می‌داند تنها راه‌گشای او خداست که در زمان مناسب اجابت لازم را می‌نماید.

 

از قضا سرکنگبین، صفرا فزود!

 

در ادامه عبارت آمده است: به هنگام مشکلات، رجوع به دیگران و اظهار نیاز در برابر ایشان نه تنها به بهبود اوضاع کمکی نمی‌نماید بلکه معضلی بر مشکلات می‌افزاید و آن «خواری و تحقیر شخصیت» است.

لازم به یادآوری است که مشاوره با افراد باتجربه از این معنا خارج است.

 

دیدگاه معتدل نسبت به توانمندی‌ها

 

در فراز چهاردهم این دعا آمده است:

«وَ لَا أَفْتَقِرَنَّ وَ مِنْ عِنْدِكَ وُسْعِی وَ لَا أَطْغَینَّ وَ مِنْ عِنْدِكَ وُجْدِی‏»[4]

«پروردگارا! من هرگز نیازمند نگردم چرا که گشایش زندگی من از ناحیه توست و هرگز سرکشی نخواهم کرد در حالی که توانگری من از تو است»

«خودکم‌بینی» و «خودبرترپنداری یا خودشیفتگی» دو حالت روانی هستند که علامت عدم سلامت روان می‌باشند.

 

خودکم‌بینی

 

در بیماری «خودکم‌بینی» فرد در مورد توانایی‌ها و ارزش خود شک داشته و عزت نفس پایینی دارد؛ در حالی که در بهداشت روان، فرد خود را توانا و دارای استعدادهای آشکار و پنهان خدادادی می‌داند. او یقین دارد توانمندی‌های او از ناحیه خدای سبحان بوده و از سوی دیگر خزانه الهی لایتناهی است؛ به همین دلیل هیچ‌گاه احساس عجز و تهی‌دستی نمی‌نماید ولو در ظاهر از نظر مادی در فقر باشد.

امام سجاد علیه‌السلام نیز در این عبارت به این امر اشاره نمودند.

 

خودبرتربینی

 

در «خودبرتربینی» فرد به جهت توانمندی‌های خویش احساس غرور کرده و این امر دلالت بر اعتماد مفرط وی به توانایی‌هایش دارد. این عارضه منجر به طغیان و سرکشی شده و فرد خود را شایسته تسلط بر دیگران می‌داند.

در حالی که در بهداشت روان، فرد از ظرفیت وجودی وسیعی برخوردار بوده و در مواجهه با توانمندی‌های خویش گستاخ و مغرور نمی‌گردد. او توانمندی‌های خود را تنها از ناحیه خدای سبحان دانسته و یقین دارد همان‌طور که خداوند قادر بر اعطای آن بوده؛ قادر بر گرفتن آن نیز می‌باشد؛ لذا حتی اگر مُلک سلیمانی در اختیار او قرار گیرد؛ تأثیری در شیوه صحیح ارتباطات او نداشته و منجر به طغیان و عصیان او نخواهد شد.

به عبارت دیگر، چنین فردی از قدرت «انطباق و سازش با تغییرات به وجود آمده در محیط پیرامون» برخوردار است. تغییر مثبت و منفی خارجی بر خوب بودن او تأثیر ندارد.

 

 

تاریخ جلسه: 98/12/19ـ جلسه 10

این جلسه ادامه دارد…

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1] صحیفه سجادیه، دعای بیستم

[2] صحیفه سجادیه، دعای بیستم

[3] صحیفه سجادیه، دعای بیستم

[4] صحیفه سجادیه، دعای بیستم

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *