در سوره آل عمران آیه 183 آمده است:
«الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا أَلاَّ نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّىَ يَأْتِيَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ»
بهانهگیری برخی از یهودیان
آیه از بهانهگیری گروهی از یهود برای نپذیرفتن پیامبر اسلام سخن میگوید. اینان معتقد بودند همان امری که برای اثبات رسالت پیامبران پیشین ظاهر میشده باید برای اثبات حقانیت پیامبر اسلام نیز به نمایش گذاشته شود، میگفتند: «أَلاَّ نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّىَ يَأْتِيَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ» ما به حقانیت پیامبر ایمان نمیآوریم مگر آنکه قربانی بیاورد که آتشی آسمانی آن را بسوزاند.
کاربرد آیه
کاربرد آیه در زندگی ما چنین است که گاه متدینین سؤال میکنند: درباره فلان موضوع در کدام سوره قرآن آیهای آمده است؟ به آنان گفته میشود: فراموش کردهاید که شریعت چهار دلیل برای اثبات حقانیت هر امری دارد: قرآن، سنت، اجماع و عقل.
حال آنکه قرآن یکی از این چهار دلیل است و اگر دلیل موضوعی در قرآن نیست به یقین در سنت، اجماع یا عقل هست و هر یک از این چهار دلیل به کمک دیگری میرود اما مخاطبین آیه یک دلیل را پذیرفته بودند و چون آن دلیل با نظر آنان همسویی نداشت آن را رد میکردند.
علت نپذیرفتن پیام الهی
آنچه مانع میشد تا مخاطبین آیه پیام الهی را بپذیرند فقدان دلیل و حجت نبود بلکه هوی و هوسی بود که اجازه مشاهده بینات پیامبران را به آنان نمیداد.
یکی از مفسرین میگوید: یهود انکار خود را به خدا نسبت میدادند و میگفتند: «إِنَّ اللّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا» خدا از ما تعهد گرفته که بدون معجزه تسلیم هیچ پیامبری نشویم اینان نظر خود را به خدا نسبت میدادند.
حقیقت پیام پیامبران
مفسری میگوید: انسان زمان پذیرش شریعت، نفس خویش را حاضر میکند تا با آتش عشق الهی که بر جانش وارد میشود آن را قربانی کرده و از میان ببرد.
هرگاه نفس از میان برود حقیقت جلوهگر میشود. حقیقت پیام پیامبران آنست که نفس از مدعی بودن خارج شود و از زندگی حیوانی دور گردد و با آتش عشق الهی حیات دیگری نصیبش گردد و بدین طریق نفس اماره به نفس لوامه و سپس به مطمئنه تبدیل میشود.
معجزات پیامبر اسلام
معجزات پیامبر اسلام به مراتب بالاتر از معجزات پیامبران بنیاسراییل بود. از معجزات ایشان آن بود که به کوه و شجر اشاره کردند و کوه و درخت به سوی ایشان آمدند و همچنین سنگریزه در دست ایشان تسبیح گفت. اما مخاطبین آیه از تکذیب پیامبر دست نکشیدند و انکار باطنیشان مرتفع نشد.
نشانه جهالت افراد
گاهی گروهی از متدینین نظرات خود را به شریعت نسبت میدهند تا آن را موجه جلوه دهند چنین امری ریشه در جهالت آنان دارد. به عنوان مثال کاری را انجام میدهند که تنها نظر شخصی خود آنهاست و در تأیید آن میگویند: این نظر دین است و یا بالعکس.«إِنَّ اللّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا»
«قُلْ قَدْ جَاءكُمْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ»
پیامبر! به اینان بگو: پیامبران پیشین به درخواست شما جامه عمل پوشاندهاند و چنین معجزاتی آوردهاند؛ اما شما نپذیرفتهاید! اگر در ادعای خود صادق هستید چرا در عین این که به خواست شما پاسخ مثبت داده شد آنها را کشتید!؟
علت بهانهگیری مخاطبین آیه
مخاطبین حتی به گفته خود پایبند نبوده و پس از وضوح حقانیت پیامبران آنان را میکشتند، زیرا بهانهگیریهای مخاطبین برای اظهار حقانیت نبود، بلکه برای به تأخیر افتادن آن بود پایبندی به قوانین الهی برای آنان مشکل بود از این رو برای رد مقدسات به مقدسات دیگری تمسک میکردند.
تفکری یهودی
آنکس که بارها از وجود مقدس پیامبر و آل پیامبرصلیاللهعلیهوآله معجزات و الطاف خاصی را دریافت کرده است بگوید: من معجزهای ندیدهام، چنین سخن و چنین تفکری به سخنان یهود نزدیک است. اگر کسی بخواهد پذیرش حقیقت را داشته باشد باید با کمترین اظهار حقیقتی آن را بپذیرد و آن کس که منکر حقیقت است با بالاترین معجزات، پذیرای آن نیست.
«إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ»
ریشه انکار
منکرین گرفتار دروغاند آنان به خدای سبحان و به پیامآوران الهی نسبت دروغ میدادند، انکار آنان ریشه در کذبشان داشت از این رو قرآن میگوید: «إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ» در حالیکه اولین گام برای دستیابی به حقیقت صادق بودن است.
علت دشوار بودن پذیرش احکام و قوانین الهی
اگر پذیرش احکام و قوانین الهی برای ما دشوار است از آن روست که حقیقتاً نسبت به خود صادق نبودهایم و در پی بهانهجویی برای نپذیرفتن آنها میباشیم.
گاه مابه دنبال نظر خود هستیم و از دلایل واضحی که شریعت تبیین کرده گریزانیم. باید نگران سوء عاقبت خویش بوده و بدانیم نفس ما را فریفته زیرا نسبت به خود صادق نبودیم.
مشکل اساسی منکرین حقیقت
مشکل اساسی منکرین حقیقت دائمالکذب بودن آنان است. «إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ» اگر همیشه راستگو بودند حرمتها حفظ میشد اما از آیه معلوم میگردد راستگو نبودند.
شرط رسیدن به حقایق ناب
برای رسیدن به حقایق ناب کافی است انسان با ادب خاص در جوار پیامبر صلیاللهعلیهوآله و آل پیامبر قرار گیرد تا با این همجواری به سوی صدق قدم بردارد و دست از نظرات شخصی کشیده و تابع نظر شریعت باشد، زیرا در بسیاری از موارد از پیشنهادات شخصی بوی انکار حقیقت به مشام میرسد و عاقبت خیری ندارد.
تاریخ جلسه: 98.8.4 ـ جلسه 53
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»