آیه 26: «وَمِنَ اللَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَسَبِّحْهُ لَيْلًا طَوِيلًا»
«و بخشى از شب را براى او سجده كن و در بخشى طولانى از شب به تسبيح او بپرداز.»
«وَمِنَ اللَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ»: در همین عالم ماده، در بخشی از شب، خضوع تام داشته باشید.
مقدمه تسبیح معرفت است
در تسبیحات حضرت زهرا سلاماللهعلیها ذکر “سبحان الله” در انتها گفته میشود. حتی در نماز هم ذکر تسبیحات پس از رکعت دوم است؛ یعنی تسبیح پیشنیاز لازم دارد و مقدمه آن معرفت و ذکر دائم است. در نماز از طریق سوره حمد معرفت نسبت به خدای سبحان پیدا میکنیم، سپس در تسبیحات اربعه میگوییم: خدای سبحان از هر عیبی و نقصی مبرّاست. تسبیح در نهایت این شناخت را نصیب ما میکند که: هر چیزی به جای خویش نیکو است. در کل پازل بزرگ عالم، عَدل حاکم است.
او کل الکمال و وجود محض است
تسبیح باب تفیل است و یکی از معانی باب تفعیل نسبت است؛ یعنی به خدا نسبت می دهیم که هیچ نقص و ضعفی در وجود او راه ندارد. او کل الکمال و وجود محض است.
تسبیح به ما اجازه نمیدهد که نسبت نقص به خدا بدهیم و معترض شویم.
اگر آدمی به خدای سبحان و به جلوه کامله خدا، توجه تام داشته باشد به تسبیح میرسد؛ به این معنا که درمییابد: هیچ نقصی بر خدا وارد نیست. این دریافت نهایت بندگی است.
هرچه نقص است از ناحیه ماست. او کمال مطلق است و همه کمالات را هم برای انسان نازل کرده است. او لطف مطلق است و دائماً بارش لطف دارد؛ اگر دریافتی نیست به جهت موانعی است که خود ایجاد کردهایم.
هرچه هست از قامت ناساز بیاندام ماست
همه عمر، شب است
«وَسَبِّحْهُ لَيْلًا طَوِيلًا»: همه عمر، لیل است. این عالم شب است و به همین جهت به هر میزانی هم که در این دنیا به خدای سبحان و حضرات معصومین به معرفت دست یابیم، مانند شناختی است که آدمی در شب از چیزی پیدا می کند. جلوهگری تام خدای سبحان در آخرت است.
در این مدت کار بنده تسبیح است.
اگر میخواهیم بدانیم آیا اهل ذکر هستیم؟ پیامبر را شناختیم؟ توجه به خدای سبحان داریم یا نه؟ باید ببینیم اهل تسبیح هستیم یا نه.
اهل تسبیح بودن دو معنا دارد:
1- در نظام عالم کار غیر حکیمانه ای وجود ندارد. همه کار های او صحیح و از روی حکمت است.
2- تسبیح به معنای شناور بودن است. هنگامی که انسان خدا را شناخت، جذبه ای نصیب او میشود و سبکبال به سوی حق حرکت می کند، همه عالم را دریا می بیند، شناور شدن به سوی او را انتخاب می کند و سعی او بر آن است که در این دریا غرق نشود.
حرکتی آسان
«سبّح» حرکت کن! حرکتی که در آن راحت و آرامش است.
قانوناً شب زمان استراحت است، اما وقتی میگوید: شب تسبیح داشته باش؛ یعنی استراحت، اُنس، سکون و آرامش تو در حرکت به سوی اوست. آسایش در عالم دنیا در حرکت به سوی خداست نه در خواب و سکون.
حرکت عاشقانه
یکی از مفسرین می گوید: شب خوفناک و وحشتزا است. اگر میخواهید وحشت، در شبِ عالم ماده مرتفع شود، به سوی او شناور شوید. از همه تعلقات، خود را رها سازید و او را کمال مطلق بدانید. به سوی کمال مطلق عاشقانه حرکت کنید؛ در این هنگام دیگر دنیا برای شما ترسناک نیست؛ زیرا در حال حرکت هستید. خوف در هنگام سکون بر انسان عارض میشود.
به میزانی که به سوی او در حرکت باشی از شب خوفناک به سوی روز آرامش سیر خواهی کرد و در بی معرفتی باقی نخواهی ماند. هرچه به سمت او حرکت کنی پردهبرداری صورت میگیرد. در شبِ بیمعرفتی، روزِ معرفه برای تو آشکار میشود. از ظرف عالم ماده برای حرکت به سوی او استفاده کن. البته این سیری طولانی است.
نماز مستحبی
یکی از مفسرین میگوید: «سَبِّحْهُ» به نماز مستحبی اشاره دارد؛ یعنی برای اسیر نشدن در عالم ماده باید پروازی داشته باشی: «الصَّلَاةُ مِعْرَاجُ المُؤْمِن»[1].
توجه ویژه به شب
«لیل» دو بار مطرح شد؛ یعنی خدای سبحان بر شب توجه ویژهای دارد. خضوع و بندگی در شب سرعت سیر آدمی را افزون میکند.
اثر ذکر
یکی از مفسرین میفرماید: ذکر او، و ذکر اسماء او جلوهگری تام أسماء حضرات معصومین علیهمالسلام هستند-عبور از این عالم را سهل و آسان میکند. شناگر از آنجا که وزنش در آب سبک میشود به راحتی شنا میکند. وقتی انسان ذاکر شد و به اولیاء الهی توجه کرد، سبک میشود؛ به همین جهت بسیار راحت حرکت میکند.
اگر میخواهی از آزار دیگران آزرده نشوی، به آنها توجه نکن. ذاکر خدا باش و تسبیح گوی او.
خدای سبحان در سوره حجر خطاب به پیامبر میفرماید: اى پيامبر! ما میدانیم سینه تو از حرفهای نامناسبی که دشمنان میگویند، تنگ میشود، اما (براى تقويت خود) پروردگارت را با سپاس و ستايش به پاكى ياد كن و از سجده كنندگان باش[2].
ذکر لسانی همراه ذکر قلبی و توجه باطنی، سختی ها را مرتفع میکند.
زمان اُنس و زمان فراق
یکی از مفسرین میفرماید: نهار زمان اُنس انسان با خداست و لیل زمان فراق است. با خضوع و تضرع و ناله و ذکر، فراق درمان می شود و اثری از آن باقی نمی ماند.
اگر تسبیح و ذکر نداشته باشی، برای همیشه محجوب می مانی و در مفارقت از او قرار می گیری. دوری از خدا دردآور است برای رهایی از این درد: «فَاسْجُدْ لَهُ»
خدای حاضر
خدا دائم حاضر است و برای ارتباط با او نیاز به زمان خاصی نیست: «بکره»، «اصیل»،«لیل».
«وَمِنَ اللَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ»: اگر روز نیامدی، شب بیا.
«وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ»: به میزانی که به من توجه کنی، تو را از طریق خلفاء خود پرورش میدهم.
خدای سبحان زمان را بسیط در اختیار ما قرار داده است، هر زمان بخواهیم می توانیم به او رجوع داشته باشیم و به میزانی که به او و اولیاء او بیشتر توجه کنیم شنا کردن در دریای پرتلاطم دنیا آسان تر است.
حجله خدا
«فَاسْجُدْ لَهُ»: سجده حجله خدا است. همین حجله، شب اول قبر ما است. در نمار هنگام فرود از حالت رکوع به سجده، گویا به سراشیبی قبر میرویم. سجده؛ یعنی خلوتی که در قبر با خدا داریم. در این دنیا روزانه بارها آزمایش میکنیم تا میزان خوشی آن را دریابیم.
تاریخ جلسه: 99/10/19
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] روضة المتقین ج 2، ص 6
[2] سوره مبارکه حجر، آیات 98 ـ 97:«وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِما يَقُولُونَ* فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ كُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ»