قرآن در آیه 40 سوره مائده میفرمایند:
«أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یعَذِّبُ مَنْ یشاءُ وَ یغْفِرُ لِمَنْ یشاءُ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ»
« آیا نمىدانى كه حكومت و فرمانروایى آسمانها و زمین از آن خداست؟ هر كس را بخواهد (و مستحق بداند)، كیفر میكند؛ و هر كس را بخواهد و شایسته بداند، میبخشد؛ و خداوند بر هر چیزى قادر است.»
«أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»
متصرف حقیقی خداست
آیه از قدرت خداوند سبحان سخن میگوید خدایی كه سلطنت آسمان و زمین از آن اوست واز شناخت انسان نسبت به خدا سخن میگوید، میفرماید: خدای سبحان بر كل عالم وجود سلطنت دارد، هركس را بخواهد عذاب میكند و هركس را بخواهد مورد مغفرت قرار میدهد. هر قدرتی در اختیار اوست سلطانی كه سلطنتش اقتضاء صدور قوانین الهی را میدهد او بر همهی امور مادی و معنوی حكومت دارد و امرش بر زمین و آسمان نافذ است، وقتی سخن از ملك و سلطنت است سخن از متصرف حقیقی است كه متصرف حقیقی خداست و چون تصرف كننده اوست.
ابتدای آیه اشاره دارد كه انسان جایگاه خدایی حضرت حق را فراموش كردهاست. «أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» در تفاسیر عرفانی آسمان را عقل، ارض را وجود جسمانی فرد معنا كردهاند.
از دیدگاه عرفانی گفته میشود خداوند بر عقل و جسم انسان مالك است و كسی كه عقل و جسمش را به خدا بسپارد تحت مغفرت خدای سبحان قرار میگیرد.
دست خدا باز است
بندگان گاهی دست خداوند را در مسائل مختلف بسته میبینند اما در ابتدا و پایان این آیه به خلاف این سخن اشاره دارد. خداوند میگوید: «أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ … وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ»
حكم خداوند نافذ الاجرا است و كسی حق عدم اجرا و یا اعتراض به حكم الله را ندارد.
مثلاً اگر كسی دزدی كرد حكم خدا دربارهی او «… فَاقْطَعُوا أَیدِیهُم…»[1] است، این یک حکم الهی است اما خدا میتواند نظر خود را تغییر دهد، از این رو در آیات قبل آمده است كه اگر دزد از كار زشت خویش پشیمان شود و توبه كند خداوند غفور و رحیم است.
فضیل عیاض راهزنی بود كه مردم از او در امان نبودند و چون توبه كرد خداوند سبحان قلوب مردم را نسبت به او برگرداند، نام او برای همیشه به عنوان عارف ثبت شده و نه به عنوان دزد.
در زندگی بزرگانِ عرفان، افرادی مانند فضیل كم نیستند؛ مثلاً حبیب اعجمی كسی بود كه چون از كوچهها گذر میكرد بچهها از او فاصله میگرفتند تا گرد كفشش بر صورت كودكان ننشیند زیرا حبیب اعجمی چندان آلوده بود كه حتی خاك كفشش سبب میشد كودكان در آن روز دست به كارهای ناشایست بزنند. اما همین حبیب چون تائب شد و از كوچهای میگذشت مردم جلوی او حركت میكردند تا غبار پایش بر صورت آنها بنشیند و مردم آن غبار را تفأل به خیر میزدند و معتقد بودند امروز توفیق خیرات نصیبمان خواهد شد. خدایی كه حكم كرده بود چنین فردی به دلیل معصیتهایش از دید افراد ساقط شود همان خدا دلها را به سوی او بر میگرداند.
این مسئله را با مثال دیگری توضیح میدهیم. اگر هر یك از ما بخواهیم در رابطه با مجاهدین صدر اسلام سخن بگوئیم اصالتاً هیچ كس به دورهی جاهلیت آنها اشاره نخواهد كرد. بلكه همهی توجهات به عاقبت به خیری آنها معطوف میگردد. مثلاً نهایت كار سلمان، نهایت كار ابوذر، نهایت كار حر، هر یك از این افراد با عاقبت خیر از دنیا رفتند اگر سؤال شود چرا خداوند صورت مسئلهی تمام زشتیهای تائب را پاك میكند و از او چهرهای زیبا نشان میدهد؟
آیه پاسخ میدهند: « أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» او سلطان آسمان و زمین است و هرچه در آسمان و زمین جای دارد ملك اوست و صاحب ملك را تصرف در ملك جایز است.
«یعَذِّبُ مَنْ یشاءُ وَ یغْفِرُ لِمَنْ یشاءُ»
چرا در آیه «یعذب» بر «یغفر» مقدم شده است؟ در حالیكه معمولاً رحمت خداوند بر غضبش سبقت میگیرد، در این آیه عذاب خدا بر مغفرت سبقت گرفته است؟
- چون بحث سرقت است و این بحث با عذاب سازگار است.
- خداوند برای پر رنگ جلوه دادن رحمت خویش عذاب را مقدم میكند یعنی خدایی كه قادر بر عذاب است نه تنها او را عذاب نكرد بلكه مورد مغفرت خاص خویش قرارش داد، یكی از مفسرین میگوید: وقتی خدای سبحان فردی را مورد مغفرت قرار دهد و توبهاش را بپذیرد به گفتهی قرآن: «أُوْلئِكَ یبَدِّلُ اللَّهُ سَیئاتِهِمْ حَسَناتٍ» سیئات او را به حسنات بدل میكند و به جای همهی زشت كاریهایش زیبایی میكارد.
آگاهی و اراده خداوند در انجام امور
یکی از مفسرین میفرماید یعنی كارهای خدای سبحان بدون علت و بیدلیل است، با توجه به این آیه خدا هر كاری را اراده كند انجام میدهد و لازم نیست علتی در میان باشد.
اما باید دانست در حقیقت علت از ناحیهی بنده ناشناخته و مجهول است اما از ناحیهی باریتعالی قانونمند و حكیمانه است خداوند عادل است «إِنَّ اللَّهَ لا یظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ» «خداوند(حتّى) به اندازه سنگینى ذرهاى ستم نمی كند». از این رو نمیتوان امری را اراده كند كه دلیل و علتی نداشته باشد.
چگونه فردی که گرفتار زشتیهای اخلاقی و رذایل ناپسند است میتواند به یكباره توبه کند و در آخر عمر عاقبت به خیر از دنیا برود و بالعكس كسی كه عمری را با حسنات اخلاقی سپری كرده در پایان عمر گرفتار سوء اخلاق شود و قانونشكنیهایی کند و قوانین الهی را نادیده بگیرد و با عاقبت دردناك از دنیا برود نفر اول مشمول مغفرت حضرت حق قرار گیرد و دومی دچار عذاب او شود؟
این امر در نگاه بشری ما چندان پسندیده نیست اما خداوند از همه چیز آگاه است همهی سوابق این دو نفر در علم خدای سبحان آشكار است. خدا میداند كه نفر اول به دلیل انجام یك كار خالصانه مشمول دعای خیر بزرگتر اعتقادی خود قرار گرفته و دعای ولی خدا در حق او به اجابت رسیده و از آن وضعیت نجات یافته است (جریان كربلا و نجات حر) و نفر دوم شاید در پنهانی به لقمهی حرامی دست برده است كه تنها خداوند عالم از آن آگاه است و بنده نسبت به حقیقت این دو سرنوشت جاهل است.
خداوند در ابتدای سورهی نحل میفرماید:
«أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْل» [2]
حكایت این ماجرا این است كه چون خداوند سبحان اراده كرد به پرندهای وحی كند مگس جلو آمد و خود را شایستهی وحی خداوندی دید و زنبور چون وجود خود را لایق چنین جایگاهی ندید در انتهای صف ایستاد خداوند سبحان وقتی منیت و خودبزرگبینی مگس را دید او را برای همیشه مبغوض نگاه همگان ساخت و چون تواضع زنبور عسل را دید وجودش را آمادهی پذیرایی از آیات الهی دید: «أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْل»؛ «پروردگار تو به زنبور عسل «وحى» (و الهام غریزى) نمود».
امام خمینی رحمهاللهعلیه در رابطه با منیت افراد سخنانی دارند كه مضمون آن چنین است:
بعضی از افراد چون در دعای ندبه به عبارت «أینَ مُعِزُّ اَولِیاء» میرسند از اینكه آنها نیز در جمع اولیاءالله قرار دارند مطمئناند. چنین افرادی دچار عجباند و مشكل اساسی عجب آنهاست، عجب از رذایل مخفی است كه به غیر از حضرت حق كسی از عجب و میزان آن آگاه نیست و اگر فردی دچار این رذیله باشد در برابر سلطنت خداوند سبحان سر تعظیم فرود نمیآورد، و تنها كسی كه از خلوت چنین فردی آگاه است خداوند سبحان است از این رو حضرت حق به تحقیق او را در گروه «یعَذبُ من یشاء» قرار میدهد.
«وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ»
عذاب میكند كسی را كه توبه نكند، اما چنانچه فرد از خلافش باز گردد مشمول مغفرت او خواهد شد «وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ»
- خداوند سبحان بر هر چیزی قدرت دارد.
- خداوند قادر علی الاطلاق است و چون ارادهی كاری كند هیچكس در آن نقشی ندارد یعنی انتظار هر نوع ارادهای از سوی حضرت حق میرود.
- در آیهی 38 همین سوره آمده است: «انّ اللهَ عزیزٌ حَكیم» یعنی تمام تصرفات خدای سبحان بر مبنای مصلحت است و با عقل سازگاری دارد، تصرفاتش بر مبنای میل و سلیقهی شخصی نیست بلكه حكیم است و حكمتش اقتضا میكند تا همه چیز بر مبنای ضابطه درست و دقیق باشد در این آیه ضابطهی مغفرت فرد توبه است و ضابطهی گنهكاری عذاب است.
پیام آیه در زندگی ما
- «أَ لَمْ تَعْلَمْ» به یاد داشته باشید كه گاهی شما خدا را فراموش میكنید.
- «أَنَّ اللَّهَ» خدا با همهی خدایی خویش ما را عذاب میكند و یا میبخشد.
- خدا با همهی خدایی خود بر آسمان عقل ما و زمین وجودیمان تسلط دارد پس آسمان عقل و زمین وجودیمان را به خدا بسپاریم.
- «أَ لَمْ تَعْلَمْ» فعل مخاطب است یعنی همهی مخاطبین حضرت حق فطرتاً خداشناسند.
- «یعَذِّبُ مَنْ یشاءُ وَ یغْفِرُ لِمَنْ یشاءُ» حكمت عذاب و غفران الهی از ناحیهی ما مكتوم و پوشیده است در حالیكه حكمتش نزد خداوند سبحان آشكار و واضح است.
- «وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ» تكرار كلمهی الله تاكید بر جایگاه خداوند سبحان نسبت به بنده است. خداوند بر همه چیز تواناست حتی اگر شما او را ندیده بگیرید.
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] مائده,38
[2] نحل,68