تفسیر آیه 82 سوره مریم

در آیه 82 سوره مریم خداوند می‌فرماید:

 

«كَلَّا سَیكْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَ یكُونُونَ عَلَیهِمْ ضِدًّا»

 

«ﻫﺮﮔﺰ! به زودی ﻫﻤان ﻣﻌﺒودﻫﺎ ﭘﺮﺳﺘﺶ آنﻫﺎ را ﺍﻧﻜار می‌‌ﻛﻨﻨﺪ و ﺑﺎﻋﺚ ذلت و بی آبرویی‌ﺷان می‌‌ﺷﻮﻧﺪ.»

 

گواهی معبودهای پوشالی

 

معبودهایی که بنا بود کمک و ناصر افراد باشند؛ در مقابل آنان قرار گرفتند و علیه‌شان شهادت می‌­دهند؛ گویا درخواست نفرین و عذاب برای عابد خود دارند.

همۀ مشرکین در آیندۀ نزدیک، به پندار غلط خود واقف می‌شوند و این اطلاع موجب عذاب آنهاست؛ چون دیگر قدرت تصمیم‌گیری جدید ندارند.

در واقع این اطلاع موجب خواری و ذلت آنان می­‌شود؛ چرا که می­‌فهمند چقدر به‌دنبال مال و مدرک و رسیدن به مقام و… دویدند؛ در حالی‌که هیچ کدام کارایی لازم را ندارد؛ یعنی نه اعتباری ایجاد می­‌کنند و نه دفع ضرری و نه جلب منفعتی دارند.

برای مثال سرمایه گذاری مادی و محبت زیاد برای فرزندان امری غیر معقول است؛ چرا که توقع زیاد به‌وجود می‌آورد و آسیب‌رسانی و ناشکری  آنان، در پدر و مادر احساس شکست ایجاد می­کند؛ اما این باخت در این عالم به وسیلۀ سرمایه‌گذاری صحیح، قابل جبران است.

به‌راستی انسان زمانی‌که در قیامت با پوچی هر آنچه که بر آن اعتماد کرده است، مواجه می­‌شود؛ با تمام وجود می­‌یابد که در مقابل خدمات‌رسانی غیر صحیح به اسباب، ذلت و بی‌آبرویی نصیبش می‌شود.

 

بیزاری میان مشرکین و معبودها

 

عابد از معبود با عبارت «سَیكْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ» اعلام برائت می‌کند و معبود از عابد با جملۀ «یكُونُونَ عَلَیهِمْ ضِدًّا» اعلام برائت دارد.

زمانی‌که ارتباط ناصحیح برقرار شد، هیچ نقطۀ عطفی وجود ندارد؛ در حالی‌که در روابط صحیح، هم اظهار ارادت و محبت بنده نسبت به خداوند سبحان وجود دارد و هم اعانت و عنایت خاص نسبت به بنده.

 

اصرار بر عقاید باطل

 

فعل‌های مضارع «یكْفُرُونَ» و «یكُونُونَ» دلالت بر استمرار عقیدۀ آنان دارد؛ یعنی این دو گروه هیچ‌گاه از عقاید نادرست خود دست برنمی‌دارند.

پرده‌برداری از ماهیت افرادی که اعتماد بر غیر خداوند دارند و معبودهای غیر الهی را می‌پرستند، بدین صورت است که عابد و معبود هرگز از نظرات فاسد خود نسبت به یکدیگر منصرف نمی‌شوند؛ یعنی فرد عابد هرگز معبود خود را قبول ندارد و معبود هم در مقابل عابد جبهه‌گیری دارد و ضد اوست.

 

زندگی دنیوی مؤمنین

 

مؤمنین در دنیا به یگانگی معبود خود (خداوند) ایمان دارند؛ به همین جهت به این حقیقت واقف می‌شوند که معبود یگانه هیچ‌گاه درمقابل عابد خود قرار نمی‌گیرد؛ اما غیر مؤمنین از این حقیقت محروم‌اند.

در روایتی امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید:

«لیسَ العِبادَةُ هِی السُّجودَ و لا الرُّكوعَ، إنّما هِی طاعَةُ الرِّجالِ، مَن أطاعَ المَخلوقَ فی مَعصِیةِ الخالِقِ فقَد عَبَدَهُ»[1]

«عبادت به سجود و ركوع نیست، بلكه به فرمانبرى از دیگران است؛ هركه فرمان آفریده‌اى را كه مخالفِ فرمان آفریدگار است، اطاعت كند بى‌گمان او را عبادت كرده است.»

در روایتی از امام جواد علیه‌السلام نقل شده است:

«مَنْ أَصْغی إِلی ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ»[2]

«هر کس سمع قبول نسبت به گوینده‌ای داشته باشد، بندۀ غیرخدا شده است.»

 

«یكُونُونَ عَلَیهِمْ ضِدًّا»

 

نماد عذاب الهی

 

همراه نامناسب همیشه قرین آنان است؛ اما لحظه به لحظه به ناکارایی او بیشتر واقف می‌شوند و همین نماد عذاب الهی است.

نکره بودن «ضد» از آن جهت است که افراد متوجه ناکارایی امور غیرالهی نمی‌شوند. هر آنچه غیرالهی است، درمقابل هم قرار می‌گیرند؛ اما عموم مردم متوجه این ضدیت نیستند؛ و آن چیزی را که در واقع ضد است؛ به‌عنوان معین و ناصر فرض می‌کنند.

 

 

تاریخ جلسه: 1400/10/4 – جلسه سی و هشتم

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1]. بحار الأنوار، ج 72، ص 94.

[2] الکافی، ج ۶، ص ۴۳۴ ، ح ۲۴

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *