«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّه»[1]
عاجزانه خدای سبحان را سپاسگزاریم که در ضیافتی خاص اذن دخول برای یکایک ما صادر فرمود و قبل از اذن ورود، دعوت حضرت حق شامل حال یکایک ما شد: «دُعِيتُمْ إِلَى ضِيَافَةِ اللَّه»[2].
ضیافتی ملوکانه
دعوت به ضیافت ملوکانهای که حقیقت میزبان و حقیقت پذیراییای که از مهمان صورت میپذیرد در عالم ماده قابل شناخت نیست.
ضیافتی که در هر لحظه عنایت خاصی را از ناحیه میزبان میتوان دریافت کرد، عنایت و لطفی که با لحظه سابق خود متفاوت است، و مهمان از جایگاهی بهرهمند میشود که هرگز تصور آن را هم نداشته است. ضیافتی که نه تنها مهمان نقداً پذیرایی میشود بلکه توشه سال خویش، توشه عمر و توشه تا قیامت را دریافت نموده است، ضیافتی که شاید از مصادیق «مَا لَا عَيْنٌ رَأَتْ وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لَا خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بَشَر»[3] باشد، و نور آن، مهمان را از خاک به افلاک رسانده و سرعت سیر او را از ملائک افزون مینماید، رفاقت با اولیاء در این ضیافت نصیب انسان شده و ذکر زیر لب او «نعم الرفیق» است.
ضیافتی معراجی
ضیافتی معراجی، که اصل پذیرایی در آن با کلام حق صورت میگیرد؛ یعنی مهمان چنان لیاقتی پیدا نموده که «کلیم الله» شده و در کوه «طور» از او با کلام نورانی حق پذیراییهای شگرفی به عمل میآید.
نکته حائز اهمیت آن است که در این ضیافت نه تنها استماع، فهم و تدبّر در کلام حق برای انسان حاصل میشود، بلکه فرود آمدن کلام حق بر اعماق جان و دل مهمان از رهآوردهای آن است.
جان کلام آن که: این ضیافت، ضیافتی است وصف ناشدنی. هر یک از ما در طول سال مشتاق آن بوده و از ماه رجب شدت اشتیاقان افزون شده است و در آغاز ماه رمضان کامروا میشویم. شاید ندای «قَدْ أَفْلَح» در آغاز این ضیافت برای همه دعوت شوندگان سرداده شود.
نمیتوانیم بگوییم:
من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب
مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند
هرگز مستحق نبودیم! این ضیافت تنها و تنها جلوه فضل الهی است و بنده، شایستگی ورود به آن را از ناحیه خویش نداشته است:
برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر
وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد
من به سرچشمه خورشید نه خود بردم راه
اعتراف میکنیم ورود در این ضیافت را مدیون قطب عالم امکان وجود مقدس حضرت ولی عصر عجلاللهتعالیفرجه هستیم:
من به سرچشمه خورشید نه خود بردم راه
او که میرفت مرا هم به دل دریا برد
ضیافتی که سلامت همه سال ما از طریق آن ظهور میکند.
حضرت امام صادق علیهالسلام میفرمایند: «اگر ماه رمضان سالم باشد، همه سال سالم است.»
به ما اجازه داده شده است در این ضیافت نهایت تلاش را داشته باشیم. حضرت علیبنموسیالرضا علیهالسلام فرمودند:
«إِنَّا قَوْمٌ لَا نَسْتَخْدِمُ أَضْيَافَنَا»[4]
«ما خاندانی هستیم که مهمانانهای خود را به خدمت نمیگماریم و از آنان طلب خدمت نمیکنیم»
پس اگر در این ضیافت به بنده و شما اجازه خدمت داده میشود به نوعی مهمان، صاحب خانه شده و مقیم درگاه این بیت گردیده است که از او، این میزان تلاش درخواست شده و به او اجازه این میزان خدمت در محضر مولا داده میشود.
در ماهی ورود پیدا کردهایم که در میان دوازده ماه سال تنها از این ماه در قرآن کریم ذکری به میان آمده است: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآن»[5].
در ماهی حضور یافتهایم که اگر فردی حتی در گفتار، از این ماه با عظمت یاد نکند باید کفاره بپردازد. (اگر گفته شود رمضان و نگوییم ماه رمضان).
مرحوم سید بن طاووس (ره) از قول حضرت موسیبنجعفر علیهالسلام در سلسله سندی که به امیرالمؤمنین علیهالسلام میرسد میگوید: «هنگام تلفظ ماهِ رمضان نگویید: رمضان؛ زیرا نمیدانید که رمضان چیست؟! بلکه اگر کسی چنین بگوید باید به عنوان کفاره این سخن، صدقه پرداخته و روزه بگیرد.»[6]
اگر ذکر ماه رمضان بدون عظمت به نحوی جسارت و گستاخی محسوب شود که کفارهای برای پوشش این جرم لازم است؛ حال بیحرمتی به میزبان حقیقی در این ماه و غفلت از عطایای این ماه تا چه میزان جسارت محسوب شده و چه میزان کفاره باید پرداخت شود تا این جسارت و غفلت از پرونده عمل ما محو گردد؟
دریافت عنایتی کریمانه
دریافت عنایتی کریمانه در هنگام ورود به ماه رمضان با زیارت ابا عبدالله علیهالسلام
در ماهی وارد شدهایم که گاه از طریق غفلت ما، به ماه آسیب وارد میشود. اما برای در امان ماندن از این غفلت و نگران نبودن از رعایت نکردن آداب این ماه به ما توصیه شده است تا از طریق زیارت اباعبدالله علیهالسلام، عنایت کریمانه او را به خود جلب نماییم تا با مهر پدری خویش موجبات درک تمام لحظات این مهمانی را برای ما فراهم نمایند.
و امروز زبان حال هر یک از ما این است:
امروز سلیمانم کانگشتریم دادی
وان تاج ملوکانه بر فرق سرم آمد
با ورود در این ضیافت مُلک سلیمانی نصیب بنده میشود و عرصه این سلطنت قابل توصیف نیست؛ زیرا میزبان همه دارایی خویش را در اختیار مهمان قرار میدهد.
خلعت بندگی
خداوند در سوره مبارکه جاثیه میفرماید:
«وَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْض»[7]
در این مهمانی معنای این آیه را ادراک میکنیم؛ به همین جهت مرحوم سید بن طاووس، یکی از آداب ورود به این ضیافت را نماز شکری میداند که در اولین روز این مهمانی مستحب است خوانده شود تا مهمان خود را از خطرات احتمالی مصون نماید و خلعت لازم، یا خلعتهای خاص را در روز اول ضیافت، از میزبان دریافت نماید.
مهمانی ماه رمضان ضیافتی است که با هر جامهای نمیتوان وارد آن شد، خود میزبان در بدو ورود خلعت خاص را به مهمان عطا مینماید و نه یک خلعت، که هر ساعتی خلعتی به مهمان عطا میشود.
جان کلام آن که هریک از ما در این ضیافت میتوانیم زیرلب زمزمه کنیم:
من که امروزم بهشت وصل حاصل میشود
وعده فردای زاهد را چرا باور کنم
از مهمترین آداب
سرور حضور
یکی از مهمترین آداب این ضیافت: نشاط، اقبال، فرح، شادمانی و شرحصدر است. هر یک از این امور، به میزان بسیار گسترده باید در مهمان ملاحظه شود. شاید بتوان گفت شکر عملی این ضیافت همین سرورِ حضور است.
اگر در هر شب ضیافت به ما امر فرمودهاند که در نماز مستحب، سوره مبارکه فتح را بخوانیم به این جهت است که با حضور در این ضیافت، فتح المبین زندگی یکایک ما محقق گردیده است.
دیگر نمیگوییم:
بُوَد که آیا در میکدهها بگشایند
گره از کار فرو بسته ما بگشایند
زیرا:
در گشاده است و صلا در داده و خوان انداخته
به همین جهت مرحوم سید بن طاووس توصیه میکند: برای هر شبانه روزِ سالی که در پیش دارید یک گرده نان صدقه دهید- یا خود نان یا قیمت نان- و به این وسیله سلامت سال خود را تأمین نموده و خواهان رفع موانع حضور شوید.
آغاز سال عبادی با ورود به ضیافت ماه رمضان
ماه رمضان ضیافتی است که در روز، اعمال جداگانه و شب، عبادات خاص خویش را دارد؛ اما آنچه از اهمیت بسزایی برخوردار است آن است که سال عبادی ما با ورود به این ماه آغاز میگردد و باید نهایت تلاش را به عمل آوریم پس به دل خویش وعده میدهیم:
سالی که نکوست از بهارش پیدا است
این لطف نصیب سالک گشته که سال او با سخت کوشی در عبادت آغاز شود، و امیدوار است این تلاش در همه سال او جاری بوده و زندگی او «جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهار»[8] شود.
ضیافت حضور
ضیافت، ضیافتی است که مهمان میتواند از درهای متعدد وارد شود.
به فرموده سید بن طاووس (ره) در کتاب اقبال این مهمانخانه درهای ورودی فراوانی دارد اما مهمان باید توجه داشته باشد از درِ غفلت وارد نشود. ضیافتی است که حتی عاصیان و مجرمان میتوانند تغییر نام داده و به عنوان تائبان و مطیعان حضور پیدا کنند. عقب ماندگان در این ضیافت ممکن است چنان سرعت سیری نصیبشان شود که یک شب آنان به اندازه طول یک عمرِ مفید، برکت داشته باشد؛ اما مهم آن است که باور کنیم در ضیافت حضور داریم. مهمان در این ضیافت دغدغه هیچ امری را نباید داشته باشد مگر حضور؛ زیرا میزبان، با وساطت اولیاء همه امور مادی و معنوی مهمان را تدارک دیده و تنها مهمان باید توجه داشته باشد که با عنایت حق در مهمانی متفاوتی حضور پیدا کرده است. در این ضیافت، مهمان «اَینَ اَینَ» نمیگوید؛ زیرا هر آن کس را که طالب ملاقاتش بوده، حاضر مییابد. وعدهگاه او و انبیاء، شهداء، اولیاء، اوصیاء، ابرار عالم، و امام حاضر ناظر، همین ضیافت است، ضیافتی که:
گفتم به کام وصلت خواهم رسید روزی؟
گفتا که نیک بنگر شاید رسیده باشی
از حافظ اجازه میگیرم و عرض می کنم: «قطعا» رسیده باشی نه «شاید» رسیده باشی، تنها باید نیک نگریست:
چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید
شاید به همین جهت است که در آغاز ضیافت، زیارت حضرت اباعبدالله علیهالسلام وارد شده است؛ تطهیر چشمان با وساطت حضرت صورت میگیرد، آن گاه سالک در مییابد که واصل شده است و صدای «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُون»[9] را میشنود.
برای ورود به این ضیافت تطهیر خاصی در قالب توبه لازم است. برای دریافت تسهیلات باید سلامی به حُرّ داد و از او خواهش کرد همچنان که خود توفیق توبه نصیبش شد برای یکایک ما دعا کند تا توبهای صادقانه و خالصانه داشته باشیم تا از این ضیافت بهره کامل را ببریم.
ضیافت عشق
ضیافت، ضیافت عشق است، ضیافتی که هرگز از شعله عاشقی مهمان، کاسته نشده و به تعبیر بعضی از ادعیه، زبان حال مهمان هنگام ورود به ماه رمضان این است:
«سَيِّدِي أَنَا مِنْ حُبِّكَ جَائِعٌ لَا أَشْبَعُ أَنَا مِنْ حُبِّكَ ظَمْآنُ لَا أَرْوَى… يَا حَبِيبَ مَنْ تَحَبَّبَ إِلَيْهِ يَا قُرَّةَ عَيْنِ مَنْ لَاذَ بِه وَ انْقَطَعَ إِلَيْه»[10]
ضیافتی متفاوت که مهمان نگران آن است که موانع حضور بر او عارض شده و نتواند حقیقت ضیافت را کامل ادراک کند. موانع حضور همان اموری است که در دعاهای ماه رمضان از خدای سبحان رفع آن را طلب می کنیم:
«اللَّهُمَّ أَذْهِبْ عَنِّي فِيهِ النُّعَاسَ وَ الْكَسَلَ وَ السَّأْمَةَ وَ الْفَتْرَةَ وَ الْقَسْوَةَ وَ الْغَفْلَةَ وَ الْغِرَّةَ»«اللَّهُمَّ جَنِّبْنِي فِيهِ الْعِلَلَ وَ الْأَسْقَامَ وَ الْهُمُومَ وَ الْأأَحْزَانَ وَ الْأَعْرَاضَ وَ الْأَمْرَاضَ …وَ التَّعَبَ وَ الْعَنَاء»[11]
گرچه نگران عارض شدن موانع هستیم اما باید همچون کودکی که خود را در آغوش پدر میافکند از واسطههای فیض در این ماه یاری جست و در کهف ولایت آنان جای گرفت تا از انواع موانع دور ماند.
تسلّط بر نفس
این ضیافت پذیراییهای متعددی دارد: گاه از طریق صوم، ضیافت برگزار شده و به حول و قوه الهی، مهمان کفّ نفسی دارد و مهیمن و مسلّط بر نفس خویش میشود و نفس چموشِ گریزپا را آن چنان اسیر و رام میکند که نه تنها به عنوان نفس اماره باقی نمیماند بلکه از نفس لوّامه نیز گذر نموده و به مرحله نفس مطمئنّه راه مییابد و صدای «ارْجِعي إِلى رَبِّك»[12]را با گوش جان میشنود. رجوعی که در این رجوع هم میزبان، از ورود مهمان حسن حال دارد و راضی است [طبق بحثی که ابن سینا در ذیل عبارت:«اللَّهُمَّ غَيِّرْ سُوءَ حَالِنَا بِحُسْنِ حَالِك»[13] میفرماید: که خدا هم خوشحال میشود و حسن حال دارد.] و هم مهمان، نه تنها راضی از حق بوده که مرضیّ است؛ یعنی مورد پسند میزبان واقع شده است.
شاید زبان حال مهمان در این ضیافت «مژده بده مژده بده یار پسندید مرا» باشد.
مؤدّبین، مقرّباند
برای روزه باید به آداب خاص آن توجه نمود و جهت پذیراییِ دیگر میزبان-تلاوت قرآن-آداب خاص آن را به کار گرفت. به میزانی که رعایت آداب افزون باشد قرب بیشتری نصیب مهمان میشود که مؤدبین، مقرباند.
البته رعایت آداب نباید موجب تکلّف مهمان شود بلکه باید آداب را عاشقانه به جای آورد: موسیا آداب دانان دیگرند
سوخته جان و روانان دیگرند
به همین جهت در یکی از دعاهای رؤیت هلال ماه رمضان از خدای سبحان درخواست میکنیم:
«وَ اكْفِنَا بِالْقَلِيلِ مِنَ النَّوْمِ وَ الْمُسَارَعَةِ فِي مَا تُحِبُّ وَ تَرْضَى»[14]
و طلب می کنیم:
«اللَّهُمَّ مَا قَسَمْتَ فِيهِ مِنْ رِزْقٍ أَوْ خَيْرٍ أَوْ عَافِيَةٍ أَوْ فَضْلٍ أَوْ مَغْفِرَةٍ أَوْ رَحْمَةٍ فَاجْعَلْ نَصِيبَنَا فِيهِ الْأَكْبَرَ وَ حَظَّنَا فِيهِ الْأَوْفَرَ»[15]
درخواست رحمت کثیر
اگر میخواهید بیشترین میزان ادب را به کار گیرید باید از همه امور بیشترین را طلب کنید تا از سهم فزونتری بهرهمند شوید. در ماه رمضان به خیر، مغفرت یا رحمت اندک بسنده نکنید، بلکه باید بیشترین خیرات و برکات و رحمات، درخواست شود. گمان نکنید قابلیت این همه خیرات را ندارید، شرط قابلیت داد او است، ظرف را هم او میدهد.
در اولین روز این مهمانی باید کاسههای خود را بشکنیم؛ زیرا ظرف ما کوچک است و عطای گسترده خدای سبحان در این ظرف کوچک جای نمیگیرد و شاید شکستن ظرف در همان زیارت اباعبدالله علیهالسلام که زائر اعلام فنا نموده بیان شده است. میزبان، ظرفی نه در خور مهمان بلکه شایسته کرامت خود به مهمان عطا مینماید. بنابر این نگران بیقابلیتی خویش نباشید تنها خود را بشکنید و برای خود وجودی قائل نشوید؛ همین شکستن است که فرح و انبساط و سرور در مهمان ایجاد میکند.
اگر در طول ضیافت افرادی را میبینید که علی رغم حضور در این مهمانی، سرور خاصی ندارند به جهت آن است که ظرف آنان تنگ و کوچک بوده و هنوز گرفتار این ظرف کوچک هستند. عافیتی که در هنگام رؤیت هلال و هم در هنگام شب قدر به عنوان مهمترین دعا به ما توصیه شده است، شکستن خود و دریافت ظرفی است که عظمت میزبان در آن به نمایش گذاشته میشود.
انسان در این ضیافت، در بدو ورود، درخواست رزق واسع حسن و عافیت مجللّ را میکند؛ رزقی که همه لایههای نیاز او را تأمین نموده و عافیت گسترده تا قیامت، نصیب او میکند و او را مخاطب به خطاب «ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنين»[16] مینماید.
اهمیّت افطاری دادن
نکته حائز اهمیّت آن است که یکی از آداب این ضیافت توجه به دیگر مهمانان است، این توجه مانع حضور نیست، دیگر مهمانان حائل و حاجبی بین ما و میزبان نیستند. این توجه از طریق افطار دادن به سایر مهمانان محقق میشود.
مرحوم سید بن طاووس (ره) میگوید: با اطعام به سایر مهمانان همه عباداتی که در پیکره آنان جریان مییابد، به نام افطار دهنده ثبت میگردد، و در دیوان طاعت او نوشته میشود؛ و در حالی که او خود آرام نشسته است، آنان سختیها را به جهت او تحمل مینمایند و توشه میزبان را برای سرای آخرت بردوش گرفتهاند.
به همین جهت نگرش ما در این ضیافت متفاوت میگردد، مهمانان را کثراتی نمیبینیم که با توجه به آنان غفلتی بر ما عارض شود، بلکه در هر مهمانی جلوهگری میزبان را دیده و همانگونه که عاشقانه در خدمت میزبان قرار میگیریم، عاشقانه به مهمانان این ضیافت نیز خدمت میکنیم. در هر شب به سهولت، فرزندی از فرزندان اسماعیل را با دادن خرمایی آزاد میکنید. این همه با دادن یک افطار و اطعام به مهمانان خدای سبحان جلوهگر میشود. از نگاهی دیگر عمل اندک ما در این ضیافت در چشم میزبان بسیار گرانقدر شمرده میشود:«يَا مَنْ يَقْبَلُ الْيَسِيرَ وَ يَعْفُو عَنِ الْكَثِير»[17]
امام کاظم علیهالسلام میفرمایند: «افطاری دادن به برادر دینی از روزه خود فرد برتر است.» همانگونه که روزه موجب تحول در وجود صائم میشود و او را به درجات بالای قرب میرساند، افطاری دادن به روزهدار قرب را افزون میکند.
نکته قابل توجه آن است که در این زمینه تصریح نشده که دعوت شدگان به افطاری حتماً باید مستحق باشند؛ در این ضیافت همه به عنوان مهمان حق ملاحظه میشوند که استحقاق دریافت افطار از سوی شما به آنان عطا شده است.
پناهندگی برای دریافت فیوضات
مرحوم مجلسی با صراحت ذکر میکند: اولا در این مهمانی باید حامی داشته باشید[18] که آن حامی پناهگاه شما است و توجه لازم را به شما معطوف میدارد تا از این ضیافت کاملترین بهرهمندی را داشته باشید. آن حامی، متولی تکمیل نقائص شما است و از صدر تا ذیل ضیافت را متکفل شده تا محرومیتی در این مهمانی نصیب شما نشود؛ به همین جهت باید مهمان به حامی پناهنده شده و بداند آن حامی، «قیّم» عمر او است و مایحتاج او را در این ضیافت به اذن حق عهدهدار میشود. بنابر این مهمان باید حامی را دعا نماید؛ به همین جهت خواندن دعای «اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّك…» در قلب این ماه- شب قدر- بسیار توصیه شده است گرچه در طول این ماه نیز این توجه بسیار ضروری است.
یقین داشته باشید هر زمان که به حامی دعا نمایید، حامی نیز کریمانه شما را دعا میکند تا در زمره برترین مهمانان این ضیافت قرار گیرید، هر زمان دست شما به دامان این حامی میرسد، از خود سوال کنید با دعای چه کسی این توفیق نصیب من شده است؟
من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم
لطفها میکنی ای خاک درت تاج سرم
راه نزدیک است
قافلهای در راه است، گرچه همه در جستجوی مسجد سهله و جمکران هستند ولی گویا مسجد سهله و جمکران در خانه خود شما تعیّن پیدا کرده است. همه میخواهند در این ضیافت گِرد کعبه شش گوشه طواف نموده و تحت قبهای قرار گیرند که اجابت در آن قطعی است، اما معتقدیم میزبان، راه را برای همه مهمانها نزدیک نموده است:
بُعد منزل نبود در سفر روحانی
عاجزانه از واسطههای فیض درخواست میکنیم:
دریاب عاجزی را کو دست و پا ندارد
من معتقد هستم در روز اول این ضیافت باید دعای مشلول را خواند و به واسطهها نشان داد که ما از پا فتادهایم.
گفتم از پای فتادم که بگیرد دستم
عشوهای کرد و بفرمود به یادت هستم
از نگاه سید بن طاووس (ره) حامی در ماه رمضان کسی است که ماه، در روز او ظهور نموده است؛ یعنی اگر اول ماه روز شنبه است حامی در طول ماه وجود مقدس پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآله است و…
تاریخ جلسه؛ 1399.2.6 ـ جلسه 1
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه اعراف، آیه 43
[2] زادالمعاد، ص72
[3] صحیفه الامام الرضا علیه السلام، ص 92
[4] کافی، ج،6 ص283
[5] سوره مبارکه بقره، آیه 185
[6] الجعفريات( الأشعثيات)، ص59
«لَا تَقُولُونَ رَمَضَانُ فَإِنَّكُمْ لَا تَدْرُونَ مَا رَمَضَانُ فَمَنْ قَالَ فَلْيَتَصَدَّقْ وَ لْيَصُمْ كَفَّارَةً لِقَوْلِهِ وَ لَكِنْ قُولُوا كَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى شَهْرُ رَمَضان»
[7] سوره مبارکه جاثیه، آیه 13
[8] سوره مبارکه بقره، آیه 25
[9] سوره مبارکه مومنون، آیه1
[10] اقبال، ج1، ص 163
[11] کافی، ج4، ص75
[12] سوره مبارکه فجر، آیه 28
[13] البلد الامین، ص 223
[14] اقبال، ج1،ص19
[15] اقبال، ج1،ص19
[16] سوره مبارکه حجر، آیه 46
[17] امالی مفید، ص288
[18] بحارالانوار، ج 94، ص 348