ورود به مسجدالحرام
از قهر خدا به مهرش، از خوف نسبت به او به رجای عنایتش پناهنده شوید، از آتش فراق مولی به خنکای وصالش پناه ببرید.
حاجی هنگام ورود به مسجدالحرام خدا را با عنوان «یا جوادُ یا کریم» مورد خطاب قرار میدهد. معشوق، جواد و بخشنده است و با جود خویش چندان آرامش و امنیتی به سوز درونی بنده هجران کشیده و درد فراق چشیده میبخشد که او با اطمینان خاطر وارد حرم میگردد.
از کرامت کریم به دور است که مهمان به خانهاش دعوت کند و سپس با نگاه جلالی محاکمهاش نماید و به حسابهای کهنه و گناهان گذشتهاش رسیدگی کند. صاحب خانه کریم، نوایی در گوش حاجی زمزمه میکند که کعبه ، بیت عتیق بندگی و خانه قدیمی توست، مآوای اصلی تو کنار من خداست.
به حقیقت خویش خوش آمدی
مسجدالحرام جلوه همان بهشتی است که خداوند آن را برای مؤمنین آماده کرده است و به او میگوید تو آزاد از هر تعلقی، به این جا دعوت شدهای تا در این فراخوان، خود گمشدهات را بیابی. یافتن همین من گمشده، وافد (وارد) را در ورود به مسجدالحرام به سجده شکر وا میدارد و این ساییدن پیشانی بر سنگهای خنک مسجدالحرام، حکایت از رضایتی میکند که او منتظرش بوده است.
حاجی هنگام ورود به مسجدالحرام خدا را با عنوان «یا جوادُ، یا كریم» مورد خطاب قرار میدهد و این ذكر را میگوید.
شاید همراهی این دو نام به جهت آنست كه هیچ نگرانی و اضطرابی در بدو ورود باقی نماند، معشوق جواد و بخشنده است و با جود خویش چندان امنیت، آرامش و طمأنینه به مهمانش میبخشد كه او در نهایت آرامش برخدای سبحان وارد شود.
خدای كریم، سوز درونی بنده هجران كشیده را میبیند و درد فراقش را میداند، اگر كرامت معشوق در میان نبود كسی جرأت ورود به مسجدالحرام را نمییافت و امكان تقرب برایش میسر نمیشد، از كرامت كریم به دور است كه گذشته نازیبای بندگان را یادآوری كند.
خدای كریم به اعلام نیاز بندگان محتاج نیست، بلكه پیش از اعلام، آنان را مأوا میبخشد. خداوند كریمالصفح است.
كریم كسی است كه خطایا را نه تنها یادآوری نمیكند بلكه نادیده میگیرد.
كریم كسی است كه آن به آن و لحظه به لحظه میبخشد و در بخشیدنش محدودیتی نیست.
خدای كریم كثیرالخیر است.
خدای كریم بندگان را در عین كرامت خلق كرد و امروز بنده به همان كرامت گذشته خدای خویش رجعت كرده است.
مقام اصلی ما گوشه خرابات است
خداش خیر دهاد آن كه این عمارت كرد
خرم آن دل كه بود در حرم دیدارش
خنك آن دیده كه دارد شرف دیدارش
كدام پناهگاه بهتراز حریم امن الهی ؟
«فَفِرُّوا إِلَى اللَّه»[1]
«پس بسوی خدا بگریزید»
مفسرین در تفسیر این آیه گفتهاند:
- از نفسهایتان به خداوند سبحان پناه ببرید كه ایمنترین مآواست.
- و نیز گفتهاند از دیدن خیرات و حسنات به خداوند پناهنده شوید كه توفیق انجام خیرات به اذن اوست.
- و نیز گفتهاند از غیرخدا به خدا پناهنده شوید؛ زیرا همه چیز غیر او فانی است.
- از ارتكاب معاصی به طاعت پناهنده شوید كه خدا مالك یوم الدین و حسابگری دنیا و قیامت به دست اوست.
- ازخدا به خدا پناه ببرید، از قهر خدا به مهرش و از خوف نسبت به او، به رجای عنایتش پناهنده شوید.
- «أَعُوذُ بِكَ مِنْك» ازآتش فراق مولی به خنكای وصالش پناه ببرید مگر نه آنكه در عالم خلق اگر كسی گرفتار آتش شود و به دیگری پناه برد پناهش میدهد و آتش را بر او سرد میكند حتی اگر پناه دهنده سابقاً آسیبی از جانب او دیده باشد اما زمان آتشسوزی زمان تسویه حسابهای شخصی نیست بلكه فقط زمان كمك و فریادرسی است.
حاجی در شوط هفتم به خدا عرضه میدارد:
«هَذَا مَقَامُ الْعَائِذِ بِكَ مِنَ النَّار»
«خدایا این جایگاه كسی است كه از آتش فراق تو به تو پناه آورده است»
از رحمانیت مولای رحیم به دور است كه بنده سوخته دل را در این زمان و مكان به جهت نقصان و كم كاریهایش عذاب و عتاب كند.
صاحب خانه كریم ذرهای غربت و دل مشغولی را بر مهمان نمیپسندد، با نسیمی از ملكوت چنان وجود او را شستشو میدهد و ایمنی میبخشد كه گویا سالها با این خانه آشنا است.
نوایی در گوشش زمزمه میكند: كعبه بیت العتیق بندگی و خانه قدیمی توست، مآوای اصلی تو كنار من خداست، به حقیقت خویش خوش آمدی!
در ورود به مسجدالحرام جلوه كرامت، رحمت، رأفت حق بدون هیچ درنگی نمایان میشود. شاید جلوهگریهای بدون مقدمه، دلیل آنست كه صاحب خانه پیش از مهمان، مشتاق آمدن او بوده، قرآن میفرماید:
«وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّة»[2]
«بهشت به پرهیزكاران نزدیك میشود»
مسجدالحرام جلوه همان بهشتی است كه خداوند آن را برای مؤمنین آماده كرده است و چون كسی وارد این بهشت شود نوایی ازغیب، گوش جانش را نوازش میدهد كه دیدار من به مقدمه و مؤخره نیاز ندارد، تو آزاد از هر تعلقی به این جا دعوت شدهای تا در این فرا خوان خود گمشدهات را بیابی .
یافتن همین من گمشده است كه وافد (وارد) را در ورود، به سجده شكر وا میدارد و پیشانی بر سنگهای خنك مسجدالحرام میساید.
مولایم!
فقر، مرا به در خانهات كشانده، صدایت میزنم و در خانهات را میكوبم تا دری گشوده شود و از سر لطف به این فقیر نگاهی كنی و از بنده لئیمی چون من اعراض نكنی كه مهمان توام !
روی خوبت آیتی از لطف بر ما كشف كرد
زان زمان جز لطف و خوبی نیست در تفسیر ما
ادامه دارد…
«برگرفته از كتاب جرعهای از بیكرانههای حج استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه ذاریات، آیه 50
[2] سوره مبارکه شعراء، آیه 90