کعبه
این خانه قدیمیترین خانه است؛ زیرا زمانی كه همه جا زیر آب رفت (زمان حضرت نوح) خانه خدا باقی ماند و غرق نشد.
طبق فرموده امام صادق علیهالسلام خانه خدا، عتیق است.
عتیق به معنی آزاد است یعنی تمام خانه ها سَكَنه دارد ولی كعبه، خانه خالی از سكنه است و ربّ و صاحب او فقط خداست.
البته قلب انسان كامل هم چنین است كه از بندگی ماسوی الله رهاست و هیچ صاحبی جز خدا ندارد.
نامیدن این خانه به بیت الحرام از آن روست كه این بیت حرمت خاصی دارد و كعبه رفعت حسی و مقامی ممتازی نسبت به سایر اماكن دارد. كعب یعنی بلندی و كعبه اولین خانهای است كه چنین مرتبت و بلندی را در زمین دارد.
امام صادق علیهالسلام فرمود: هر گنهكاری داخل كعبه شود و بدان پناه ببرد از خشم خدا در امان است تا زمانی كه از حرم بیرون رود.
این امنیت در واقع پاسخی است به دعای بانی كعبه؛ حضرت ابراهیم علیهالسلام كه فرمود: خدایا این سرزمین را آباد و برای ساكنان امن قراربده.
كعبه چهار ركن دارد:
- حجر یاشرقی
- بصری یاشمالی
- یمانی یا جنوبی
- غربی یا مغربی
باطن این اركان را توحید و نبوت و امامت و معاد گرفتهاند.
ركن یمانی مخصوص شیعه و باطن آن ولایت است.
امام صادق علیهالسلام فرمود: ركن یمانی دری از درهای بهشت است كه برای شیعه مفتوح و برای غیرشیعه مسدود میباشد.
حضرت علی علیهالسلام فرمودند:
«اگر خدا میخواست میتوانست خانه خود را در بهترین و زیباترین نقطه روی زمین قرار دهد و سنگهای آن را از زمرد و یاقوت بپا سازد لیكن خداوند بندگان خود را با انواع سختیها آزمایش میكند و با مجاهدتهای گوناگون به بندگی وا میدارد، با دشواریها و ناخوشایندیها آنان را میآزماید تا كبر و خودپسندی را از قلوب بزداید و فروتنی را جایگزین آن كنند.»[1]
حجرالأسود
حجر سنگ سیاهی است كه طواف ازآنجا آغاز میشود و به همان جا پایان مییابد.
در روایات آمده است حجرالأسود از بهشت نازل شد در حالیكه از كاغذ سفیدتر بود ولی گناهان فرزندان آدم آن را سیاه نمود.
امام صادق علیه السلام درباره ماهیت حجر فرمودهاند:
آن سنگ در ابتدا یكی از بزرگترین فرشتگان الهی بوده و زمانی كه پروردگار از مقربین آستانش عهد و میثاق گرفت، او اولین كسی بود كه بر پیمان الهی اقرار ورزید و بدین جهت خداوند او را امین برتمام خلقش گرفت و پیمانی را كه از سایر آفریدگان گرفت نزد او به امانت گذارد و از مردم خواست كه همه ساله نزد او حاضر شوند و تجدید عهد و پیمان كنند.
این سنگ توسط حضرت آدم به زمین منتقل گشته است.
این سنگ ظاهری دارد كه همان حجرالأسود است و باطنی كه جلوه قدرت خدای سبحان است.
اهل دل جلوه باطنی حجر را وجود مقدس امام هر زمانی دانستهاند.
حقیقت این سنگ نشانی از وجود مقدس امام زمان عجّلاللهفرجه است.
قرآن میفرماید:
«أَتى أَمْرُ اللَّهِ فَلا تَسْتَعْجِلُوه»[2]
«هان امرخدا در رسید پس در آن شتاب مكنید»
مفسرین درتفسیر آیه گفتهاند: از امام زمان خویش پیشی نگیرید، هركس توفیق استلام حجر را پیدا كند باید با امام زمان پیمان ببندد كه قدمی از قدوم مبارك و مقدس حضرت جلوتر و عقب تر برندارد.
هركس در استلام حجر با خداوند زمزمه میكند چون دستم به قدرت بیكران تو رسید كمكم كن كه با غیر تو مصافحه نكنم.
گدای كوی تو از هشت خلد مستغنی است
اسیر عشق تو از هر دو عالم آزاد است
در روایات حجر محل پیمان بستن با محبوب است و دست زدن و بوسیدن و اشاره كردن به آن مستحب است.
امام باقر علیهالسلام فرمود: حجرالاسود یك پیمان است و دست كشیدن بر آن چون بیعت با خداست . استلام حجر یعنی دستی كه با دست خدا بیعت و مصافحه میكند مرتكب گناه نمیشود.
ادامه دارد…
«برگرفته از کتاب جرعهای از بیکرانههای حج، استاد زهره بروجردی»
[1] نهجالبلاغه (مرحوم فیض الإسلام)، ص192
[2] سوره مبارکه نحل، آیه 1