مقدمه
در کلاس امام زمان شناسی بر آنيم كه با نور معرفت امام علیهالسلام، از قلب و دل خود غبارروبی کنیم، تا با رفع جهالت ها، بیش از پیش جلوهگری حضرت حجت علیهالسلام را در عالم درک نماییم.
بر این باوریم که همه سختیها، گرفتاریها و نابسامانیهاى ما به جهت دوری فرع از اصل است.
بشنو از نی چون حکایت میکند
از جداییها شکایت میکند
کاز نیستان چون مرا ببریدهاند
از نفیرم مرد و زن نالیدهاند
يقين داريم به ميزانى كه معرفت ما نسبت به وجود مقدس ولىعصر عجّلاللهفرجه بیشتر گردد، بارش الطاف و عنایات حضرت در زندگیمان افزون میشود، بارش لطفی که سپاس و امتنانی فراوان را میطلبد.
دعای معرفت
سید بن طاووس نقل میکند: شخصی خدمت امام زمان علیه السلام مشرف شد و از حضرت پرسید: شیعیان شما در زمان غیبت چه کنند؟ امام علیه السلام فرمودند:
«عَلَيْكُمْ بِالدُّعَاءِ وَ انْتِظَارِ الْفَرَجِ»
«بر شماست که دعا کنید و منتظر فرج باشید»
سپس خواندن دعایی را توصیه فرمودند که «دعای معرفت» نامیده شده:
«اللَّهُمَّ أَنْتَ عَرَّفْتَنِي نَفْسَكَ وَ عَرَّفْتَنِي رَسُولَكَ وَ عَرَّفْتَنِي مَلَائِكَتَكَ وَ عَرَّفْتَنِي نَبِيَّكَ وَ عَرَّفْتَنِي وُلَاةَ أَمْرِكَ. اللَّهُمَّ لَا آخُذُ إِلَّا مَا أَعْطَيْتَ وَ لَا وَاقِىَ إِلَّا مَا وَقَيْتَ. اللَّهُمَّ لَا تُغَيِّبْنِي عَنْ مَنَازِلِ أَوْلِيَائِكَ وَ لَا تُزِغْ قَلْبِي بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنِي. اللَّهُمَّ اهْدِنِي لِوَلَايَةِ مَنِ افْتَرَضْتَ طَاعَتَهُ.»[1]
«خداوندا ، تو خودت را به من شناساندی ، فرستاده ات را ، فرشتگان را ، پیامبرت را و صاحبان امرت را به من معرفی کردی .
خدایا ، غیر از آن چه تو عطا کنی ، چیز دیگری را نمی گیرم (یعنی معرفت و شناخت را از سرچشمه ناب قرآن و اهل بیت دریافت می کنم). هیچ نگهدارنده ای نیست ، مگر آن که تو او را نگهداری.
خدایا ، مرا از جایگاه اولیاء خود غایب نکن و پس از این که مرا هدایت کردی ، منحرف مگردان.
خدایا ، مرا به ولایت کسی که اطاعت از او را به من واجب کردی، هدایت بفرما»
با تأمل در دعای مذکور، به این حقیقت پی میبریم که همهی ما از قبل امام شناس بودهایم ، و خداوند پیامبر و اولیای خود را به ما معرفی کرده است.
آنچه موجب نگرانی است، غفلتها و جهالتهای ماست که مانع وحجابی در برابر این شناخت شده و به معرفت ما آسیب وارد میکند.
حضور در جایگاه اولیاء
«اللَّهُمَّ لَا تُغَيِّبْنِي عَنْ مَنَازِلِ أَوْلِيَائِكَ»
«خدایا مرا از جایگاه اولیای خود غایب مکن»
یکی از عوامل تحکیم معرفت سابق، حضور در مکانهایی است که احتمال میدهیم امام عصر عجّلاللهفرجه در آنجا حضور داشته باشند، چه با قلبمان در آن اماکن حضور پیدا کنیم، چه با جسم و قالبمان.
بُعد منزل نبُود در سفر روحانی
با این دیدگاه، زیارت رفتن، حضور در مجامع دینی و شرکت در محافل و مجالسی که برای بزرگداشت حضرات معصومین برپا میشود، شکل دیگری به خود می گیرد.
همه جا بروم به بهانهی تو
که مگر برسم در خانهی تو
حتی در هنگام زیارت عاشورا خواندن روزانه، دل خود را کنار ضریح اباعبداللهالحسین علیهالسلام میبریم، با این امید که شاید همان زمان، امام عصر به زیارت جد بزرگوارشان رفته و در آنجا حضور داشته باشند.
برای خود دعا کنیم
«لا تُغَیِّبنی»، «لا تُزِغ قلبی» ، «واهدِنی»:
در دوران غیبت ، هرکس باید خودش به میزانی از درک برسد که برای هدایت و مصون ماندن از انحراف و ضلالت، باهمه وجود به یاری خدای متعال احساس نیاز کند.
اساس بر این است که هر منتظری، بیش از نگرانی برای دیگران، نگران خود باشد، و برای ثابت قدم ماندن خویش در مسیر ولایت، از خدای سبحان استمداد بطلبد.
لازم است هر کس برای شخص خود از خداوند تمنا کند از «ولی خدا» منحرف نشده و به طریق وصول به «ولی الله» هدایت شود.
وظیفهی منتظر
امام صادق علیهالسلام میفرمایند:
«لَيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً…»[2]
« باید هر یک از شما برای قیام قائم «ع»چیزی آماده کند، ولو آن چیز، یک تیر باشد»
با درایت در این روایت ، به چند نکته پی میبریم:
- انتظار کشیدن برای فرج، موجب توانمندی و کفایت انسان میشود. منتظر حقیقی، در دوران غیبت میکوشد از همه قابلیتهای خود استفاده کند تا زمینههای ظهور را فراهم کرده و دورهی انتظارش را کوتاه نماید.
- فرد منتظر فرا فکنی ندارد. مسؤولیت را به گردن کارگزاران و حاکمان، یاعلما و فقها نمیاندازد.
عشاق امام زمان علیه السلام بر این باورند که هر کس به اندازهی خود در تعجیل فرج نقش دارد، حتی اگر به فرمودهی امام صادق علیهالسلام، به اندازهی «آماده کردن یک تیر» باشد.
منتظر، کمترین توان و ناچیزترین امکان خود را به میدان میآورد، تا آمادگی خود را برای یاری امام خویش اعلام نماید.
- آمادگی شخص منتظر، در دو جهت به نمایش گذاشته میشود: خدمت به دوستان امام و آسیبرسانی به دشمنان ایشان. این حمایت یا عداوت میتواند به طرق مختلفی صورت گیرد، از طریق مالی، کلامی، عملی و… .
برای رفع موانع ظهور، از یک سو باید به دوستداران و منتظران حضرت رسیدگی خاص داشته باشیم و مشکلات و گرفتاریهای آن ها را مرتفع کنیم، از سوی دیگر لازم است تمام امکانات و توانمندیهای خود را برای ضربه زدن به دشمنان حضرت به کار گیریم.
«وَ اَعِدّوا لَهم ما اسْتَطَعتُم مْن قُوَّة»[3]
«هر چه در توان دارید بر علیه دشمنان، نیرو به کار گیرید»
در روزگاری که در قالب هجوم فرهنگی، دشمنان اسلام از همهی نیروی خود برای دینستیزی و آسیب زدن به اعتقادات و تقیدات مذهبی استفاده میکنند، استقامت دینی ما، خاری در چشم آنهاست و نمودی از آمادگی ما برای ظهور محسوب میشود.
کسب علم و معرفت، تلاش دیگری در جهت آمادگی برای فرج به شمار میآید. به میزانی که آگاهی و شناخت خود را افزایش داده و از غفلت و جهالت فاصله بگیریم، با وظایف و مسؤولیتهای خود بیشتر آشنا میشویم و در جهت نصرت دین خدا، بهتر از قابلیتها و توانمندیهای خود بهره میگیریم.
تبعیت خالصانه و صادقانه
امام سجاد علیهالسلام در توصیف منتظرین حضرت مهدی عجّلاللهفرجه میفرمایند:
«أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً»[4]
«آن ها حقیقتاً اهل اخلاصاند، از روی صدق و راستی شیعهی ما هستند و به صورت آشکار و پنهان دیگران را به دین خدا دعوت میکنند.»
شیعهی مخلص، از همه چیز آزاد و خلاص است؛ نه دنبال مال است، نه منسب و مقام. نه در پی شهرت است ، نه مقبولیت و محبوبیت.
فرد منتظر، صادقانه و عاشقانه از پیامبر صلّیاللهعلیهوآله و اهل بیت طیّبین و طاهرینش تبعیت میکند، و در طول زندگی، با دعوت رسمی و غیر رسمی دیگران به دینداری، میکوشد تا زمینههای تعجیل در فرج امام عصر عجّلاللهفرجه را فراهم سازد.
دعوت به دین، گاهی در قالب تبلیغات، سخنرانی و فعالیتهای گسترده اجتماعی است، و گاهی صرفاً به کارگیری آموختههای اعتقادی و اخلاقی در زندگی شخصی انسان است. به این صورت که عملکردهای صحیح او ، تبلیغی عملی برای دینداری دیگران خواهد بود.
به جاست که در روش و منش خود بازنگری کنیم، از جهت صدق، اخلاص و داعی بودن برای دین، خود را محک بزنیم تا بدانیم چه میزان از ویژگیهای منتظرین امام عصر عجّلاللهفرجه برخوردار هستیم.
قلبهایی مانند آهن
امام صادق علیه السلام در معرفی منتظرین ظهور میفرمایند:
«كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ لَا يَشُوبُهَا شَكٌّ فِي ذَاتِ اللَّهِ ، أَشَدُّ مِنَ الْحَجَرِ … وَ هُمْ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ مُشْفِقُونَ. یدعون الشهادة وَيَتَمَنَّوْنَ أَنْ يُقْتَلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ. شِعَارُهُمْ يَا لَثَارَاتِ الْحُسَيْن.إِذَا سَارُوا يَسِيرُ الرُّعْبُ أَمَامَهُمْ مَسِيرَةَ شَهْرٍ . يَمْشُونَ إِلَى الْمَوْلَى إِرْسَالًا …»[5]
«قلب های آن ها مانند آهن است و هیچ شک و تردیدی در آن راه پیدا نمی کند. در دینداری، از سنگ محکم تر هستند… از خشیت خدا نگرانند(از این که نتوانند ادب حضور را رعایت نموده و حق بندگی را ادا کند، ترسانند)، دعایشان، شهادت است و مرگ در راه خدا را تمنا میکنند.
خواهان گرفتن انتقام خون حسین علیهالسلام هستند. هنگام سیر و حرکت، رعب و ترس یک ماه جلوتر از آنها میرود (دارای هیبتاند، و دشمنان از آنها میترسند). بسیار تند و روان به سوی مولایشان در حرکتند(مانعی ندارند که موجب کندی حرکت آنها به سوی مولا شود)».
اگر میخواهیم در زمره اعوان و انصار حضرت حجّت عجّلاللهفرجه قرار گیریم، باید دارای این خصوصیات باشیم.
اَلاَمان ، یا صاحب الزمان
طبق فرمایش مبسوطی از امیرالمؤمنین علیهالسلام، پس از ظهور، حضرت ولیعصر عجّلاللهفرجه از کسانی که به ایشان گرویدند، در چهل مورد تعهد میگیرند، از جمله:
«لا یقتُلوا مُستأمنا»[6]
« کسی را که امان میخواهد ، نکشند»
به محضر مقدس مولایمان عرض میکنیم:
آقا جان! آموختهایم که به اقتضای کرامت خود، به بدکاران اَمان میدهید.
«اَلاَمان یا صاحب الزمان»
مولاجان، از شما اَمان میخواهیم.
فرصتی دوباره؛ فرصتی برای با شما بودن، برای جبران غفلتها، برای رفع خطاها و لغزشها.
آمدم اِی شاه پناهم بده
خط اَمانی ز گناهم بده
اِی گل بی خار گلستان عشق
قرب مکانی چو گیاهم بده
لایق وصل تو که من نیستم
اِذن به یک لحظه نگاهم بده
اِی که حریمت به مَثَل کیمیاست
شوق و سبک خیزی کاهم بده
تا که ز عشق تو گدازم چو شمع
گرمی جان سوز به آهم بده
اِی که عطا بخش همه عالمی
جمله ی حاجات مرا هم بده
لشگر شیطان به کمین من است
بی کسم اِی شاه ، پناهم بده
تاریخ جلسه : 98/8/10 ـ جلسه 4
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] مهج الدعوات سید بن طاووس، ص332
[2] غیبت نعمانی، ص320
[3] سوره مبارکه انفال، آیه 60
[4] کمال الدین و تمام النعمۀ، ج1، ص320
[5] بحارالأنوار، ج ،52 ص308
[6] دانشنامه امام مهدی(عج)، ج٨، ص٣١۶