قوانین عادت ساز ـ بخش چهارم

مقدمه

 

نیاز به وجود عادات خیر در زندگی، یکی از ضروری‌ترین نیازهای ماست؛ چون وقتی معتاد به امر خیر شویم، آن را بسیار سبک و آسان و با کمترین میزان مصرف انرژی انجام می‌دهیم و در روزی که بسیاری از امور را فراموش می‌کنیم، عادات خیری که مَلکۀ وجودی ما شده است، از ما جدا نخواهند شد.

 

عادات زیبا و نازیبا

 

در مراجعه به قرآن با مجموعه‌ای از عادات زیبا و نازیبا مواجه می‌شویم. ابتدا عادات نازیبا را از نگاه قرآن معرفی می‌کنیم:

 

عادات نازیبا

 

1. ظلم

 

«كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُون»[1]

«کسانی که همیشه عادت داشتند به خودشان ظلم کنند.»

چنین افرادی کسانی هستند که از انسانیت‌شان کم می‌گذاشتند و به خود آسیب وارد می‌کردند.

 

 2.علو طلبی و اسراف

 

قرآن دربارۀ فرعون می‌فرماید:

«إِنَّهُ كانَ عالِياً مِنَ الْمُسْرِفين»[2]

«( فرعون) مردى (همواره) بزرگ‌طلب و از اسرافكاران بود.»

فرعون همیشه عُلّو نابجا داشت. عادت او خودبرتربینی و تکبر و اسراف بود.

 

3. فسق

 

قرآن گروهی دیگری را معرفی می‌کند که عادتشان فِسق است:

«وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا يَمَسُّهُمُ الْعَذابُ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ»[3]

«و كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند، عذاب الهى به خاطر فسق و گناه دائم‌شان، دامنگير آنان مى‌شود.»

 

4. تجاوزگری

 

«كانُوا يَعْتَدُون»‏[4]

«(همواره) از فرمان خدا تجاوز مى‌كردند.»

 

عادات زیبا

 

در مقابل گروهی که دارای عادات نازیبا هستند، قرآن افرادی را معرفی می‌کند که عادت خیر دارند.

 

1. تحقق وعده

 

برای مثال دربارۀ حضرت اسماعیل فرمود:

«إِنَّهُ كانَ صادِقَ الْوَعْد»[5]

«(اسماعیل همواره) صادق الوعد بود.»

تحقق بخشیدن به وعده‌ها یکی از عادات بسیار زیباست.

 

2. دغدغۀ امور عبادی خانواده

 

در جای دیگر، خدای سبحان در معرفی اسماعیل می‌فرماید:

«كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاة»[6]

«(همواره) خانواده‌اش را به نماز و زکات امر می‌کرد.»

بنابراین دغدغه داشتن برای امور عبادی اهل خانه، یکی دیگر از عادات زیباست.

 

3. ارادۀ عزت

 

قرآن دربارۀ مؤمنین می‌فرماید: عادتشان این است که برای خود اراده عزّت دارند.

با همین چشم‌انداز مختصر، وجود عادات خیر را جزو ضروریات زندگی‌مان می‌دانیم و در حقیقت این امر را ممکن می‌دانیم که با تکرار یک فعل مثبت، آن فعل بدون فکر و خودبه‌خود در زندگی ظهور کند؛ مثلا در مواجهه با افراد عادت کردیم به سلام کردن، آیا هیچ گاه فکر کردیم که به او سلام بکنیم یا نکنیم؟! وقتی عادت ما پیشتاز شدن در سلام است، به هر کسی سلام می‌کنیم.

 

امکان تغییر عادت

 

یکی از اموری که در بحث قوانین عادت‌ساز درخور توجه است، آن است که بایستی در خود قابلیت تغییر عادت را مشاهده کنیم. به عبارت دیگر توانایی تغییر عادت نامناسب به عادت مناسب در ما وجود دارد. اینگونه نیست که عادت بد، قَصد اقامت کند و جداشدنی نباشد! اتفاقاً به حول و قوۀ الهی به من و شما این امکان عطا شده است که عادت‌های نادرست خود را به عادت‌های درست و افعال صحیح خود را به عادت تبدیل کنیم تا همیشه جریان داشته باشد.

 

عادت‌ها، ژنتیک یا انتخاب؟

 

عادت‌ها انتخاب ما هستند. زندگی ما مثل میز غذا نیست که همه چیز برای ما چیده شده باشد؛ بلکه مانند سِلف سرویس است که سینی را به دست می‌گیریم و خود انتخاب می‌کنیم. اموری که در زندگی ما جریان دارد، انتخاب‌های ماست. همه با هم در صف سلف سرویس می‌ایستیم؛ امّا یکی سالاد و دِسر بر‌می‌دارد و دیگری غذای اصلی را. مهم این است که خودمان انتخاب می‌کنیم! عادات هم ژنوم ما نیست؛ بلکه امری را انتخاب می‌کنیم و تکرار این انتخاب، عادت ما می‌شود.

توجه به این نکته مهم است، از آنجا که عادت را انتخاب می‌کنیم، مسئولیت هر عادتی را هم خودمان به عهده می‌گیریم؛ یعنی عادات نامناسب را نمی‌توانیم گردن پدر و مادر و همسر و دیگران بیا‌ندازیم. اگر عادت خیری نداریم، خودمان نخواستیم؛ چون اگر انتخاب صحیح‌مان را دائم تکرار می‌کردیم، عادت ما می‌شد. البته لازم به ذکر است که رفیق و همراه، نقش مهمی در ایجاد عادات دارد.

هر دو امر؛ چه تبدیل عَمل به عادت و چه تغییر عادات بد به عادات خوب، مقدماتی دارد و گام‌هایی باید برداشته شود تا به چرخۀ تولید راه پیدا کند. برخی از گام‌ها را در جلسات سابق اشاره کردیم که برای ایجاد عادت خیر، تلاش ذهنی، تلاش عَملی و پرداخت هزینه لازم است. زمان هم نقش بسیار مهمی در ایجاد عادت خیر دارد، انتظار نداریم امر مثبتی فوری عادت ما شود. در این جلسه گام‌های دیگری را با هم شناسایی می‌کنیم.

 

گام هفتم، شناسایی ارزش‌ها

 

برای ایجاد عادات صحیح بایسته است ارزش بودن یک عادت را شناسایی کنیم. برای تفهیم بیشتر مطلب به برخی ارزش‌ها اشاره می‌کنیم:

 

ارزش نماز شب

 

برای این که نمازِ شب عادت ما بشود، جایگاه نماز شب و تأکید بر آن را در روایات و آیات بررسی کنیم. قرآن، جایگاهی انحصاری را برای نماز شب‌خوان‌ها معرفی می‌کند که برای هیچ کس دیگری چنین جایگاهی را ذکر نکرده است!

«تَتَجافى‏ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً»[7]

([مؤمنان به هنگام شب] پهلوهايشان از بسترها دور مى‌ماند [و] پروردگارشان را از روى بيم و اميد مى‌خوانند.)

در ادامه می‌فرماید:

«فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُن»[8]

«هیچ‌کس نمی‌داند برای نمازشب‌خوان‌ها چه پاداشی در نظر گرفته شده است!»

نفرمود: بهشت یا فُلان پاداش، فقط فرمود: اصلاً هیچ‌کس نمی‌داند برای این گروه چه در نظر گرفته شده است!

 

ارزش صدق

 

برای این که فرد صادقی باشیم، به گونه‌ای عمل کنیم که حتی به شوخی هم دروغ نگوییم و تعارف دروغ هم نداشته باشیم! مثلا به کسی که برای انجام کاری درب منزل است، تعارف کنیم: بفرمایید داخل، مانعی نیست! در حالی‌که اتفاقاً مانع هست و تعارف کردن ما دروغ است! یا می‌گوییم: از دیدن شما خیلی خوشحال شدیم! دیدار مؤمنین تبادل انرژی است؛ اما خوشحال شدیم، نه این که خیلی خوشحال شدیم! لذا بایستی روی تک‌تک کلمات خود دقت داشته باشیم.

برای عادت به صدق ابتدا باید از جهت فکری آماده شویم، همان تلاش ذهنی که مطرح شد. آیات و روایات صدق را مطالعه کنیم تا ارزش بودن صدق و ضدارزش بودن دروغ برای ما معلوم شود. تمام بدبختی‌های افراد ناشی از دروغ‌های آن‌هاست. افراد حتی به خودشان هم دروغ می‌گویند! اینکه مدعی بندگی هستیم از دروغ‌هایی است که به آن بی‌توجه‌ایم! حتی گاه بی‌اندازه بی‌وفاییم؛ اما ادعای وفاداری داریم! نمونه‌هایی از این قبیل ادعاها که همه دروغ محسوب می‌شود، فراوان است.

صدق، تنها صفتی است که در میان همۀ صفات در صحنۀ قیامت جلوه‌گر است؛ صفتی کلیدی که در آن روز دستمان را می‌گیرد:

«هذا يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقينَ صِدْقُهُمْ»[9]

«این روزی است که صادقان از راستی خود بهره‌مند می‌شوند.»

 

ارزش عفو

 

مثلاً تا الآن انتقام‌گیر بودیم، از این به بعد می‌خواهیم به عفو کردن عادت کنیم و دیگران را آسان و راحت ببخشیم. اوّل با ارزش عفو آشنا می‌شویم که هرگاه عفو کنیم، خدا هم ما را عفو می‌کند. در واقع برای طرف مقابل کاری نکردیم؛ بلکه به نفع خود کار کردیم و بر سرمایۀ خود افزودیم.

تبیین ارزش موجب ایجاد و تقویت انگیزه می‌شود، به گونه‌ای که واقعاً مشتاق انجام می‌شویم، در واقع ارزش‌گذاری برای ما ایجاد انگیزه می‌کند.

پس شناسایی ارزشها و منافع آن‌ها گامی است مهم. حداقل ده منفعت صدق و ده منفعت سحرخیزی و نمازشب را در ذهن مرور کنیم تا به آن‌ها عادت کنیم.

 

گام هشتم، آسان کردن کار

 

برای ایجاد عادات صحیح، کار مثبت را آسان کنیم. کار را بزرگ ندانیم و از کاه، کُوه نسازیم! عبید فَرّار یکی از افراد خلاف‌کار نجف بود، به گونه‌ای که از هر طرف می‌رفت، دیگران طرف دیگر راه می‌رفتند؛ چون می‌ترسیدند شَرّ او دامن‌گیر آن‌ها شود! روزی یکی از عُلمای بزرگ نجف، او را دید و سؤال کرد: «نامت چیست؟» گفت:عبید فرّار! عالم به او گفت: «از چه کسی فرار می‌کنی؟ از خدا یا پیغمبر؟» سپس به او گفت: «از امشب، نمازشب بخوان!» ممکن است بگویید چرا آن عالم به فردی مشروب‌خوار توصیۀ نماز شب می‌کند؟ چون در نگاه آن عالِم نماز شب خواندن امری آسان است! و این امر سخت را برای او هم آسان می‌سازد.

گاه دستور العملی از سوی ولیّ خدایی به فردی داده می‌شود؛ اما او امتناع می‌کند! چون کار را بر خود دشوار می‌بیند، در حالی‌که همین دستورالعمل، برای فرد دیگری، بسیار آسان جلوه می‌کند؛ چون فرد دوم آن را آسان می‌بیند.

مهم این است که برای ایجاد عادت، آن کار را در نظر خود آسان کنیم. وقتی کار را با حول و قوۀ الهی انجام می‌دهیم برای ما آسان می‌شود. در صورتی که با قوّۀ خود بخواهیم کار کنیم، سخت است! کائنات با شعور هستند، وقتی می‌گوییم: مگر می‌شود؟! در و دیوار برای ما مانع ایجاد می‌کنند؛ اما وقتی می‌گوییم: ان‌شاءالله، با حول و قوۀ الهی آن امر امضا می‌شود. کافی است به مغزمان فرمان بدهیم، مغز فرمان ما را جدی می‌گیرد.

وقتی از خدا بخواهیم که به قُوّه او عادت خیر در زندگی ما جاری شود، دیگر این عادت در چرخۀ زندگی امر عجیبی نخواهد بود؛ چون خدا می‌فرماید:

«إِنَّما أَمْرُهُ‏ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُون»‏[10]

«جز اين نيست كه فرمان او هنگامى كه چيزى را بخواهد اين است كه به آن چيز بگويد:باش، بى درنگ [موجود] مى‌شود.»

پس هم خودمان عادت‌ها را برای خود آسان کنیم و سریع انجام دهیم و هم با اطرافیانی ارتباط برقرار کنیم که کار را سریع انجام می‌دهند. خدای «مُيَسِّر» برای ما کار را آسان می‌کند.

 

گام نهم، تصویرسازی ذهنی

 

تصویرسازی ذهنی یعنی جایگاهی را که قرار است در نهایت به آن برسیم، در ذهن خود مجسم کنیم. فکر کنیم اگر واقعاً صادق باشیم، در قیامت، در صف صادقین قرار می‌گیریم. یا تصویر قرار گرفتن در جایگاه نمازشب‌خوان‌ها ار در قیامت در ذهن خود بسازیم.

یکی از خصوصیات انسان بالغ این است که تصویرسازی ذهنی دارد، البته تصویرسازی ذهنی یک هنر است! در معنویات هم می‌توانیم تصویرسازی ذهنی کنیم؛ چون به وعدۀ اولیاء الهی و کلام الهی یقین داریم. به امیرالمؤمنین می‌گوییم:

«یا قَائِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ»

«ای پیشوای پیشانی‌سفیدها!»

پیشانی‌سفیدها کسانی هستند که اهل نمازِشب‌اند!

«تَرى‏ نُورُهُمْ‏ يَسْعى‏ بَيْنَ‏ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ»[11]

«کسانی را می‌بینی که نورشان از طرف راست و  جلوتر می‌رود!»

تصویر قیامت را در ذهن‌مان بیاوریم که در صف نمازشب خوان‌ها یا صدیقین قرارگرفته‌ایم! این تصویر ذهنی انگیزۀ ما را تقویت می‌کند.

 

گام دهم، سرعت در انجام کار

 

سریع انجام دادن کار و به تأخیر نینداختن آن گام دیگری است برای ایجاد عادات صحیح. همه می‌خواهند رژیم غذایی را از شنبه شروع کنند! در حالی که تصمیم درست را نباید به تأخیر بیندازیم. در روایت آمده است:

«أكثر صِياح أهلِ النّار منِ سَوفَ»[12]

«بیشترین فریاد جهنّمیان از به تأخیر انداختن توبه است.»

بیشترین ناله و فریاد اهل جهنم از این است که برای انجام هر کار خوبی می‌گفتند: بعداً انجام می‌دهیم! البته نباید جَوگیر شویم! گاهی چون فوری تصمیم می‌گیریم، فوری هم تمامش می‌کنیم؛ در حالی‌که هدف این است که عادات در ما ماندگار شود.

پس قبل از اقدام، بایسته است تلاش ذهنی فراوان داشته باشیم تا ارزش کار برای ما تبیین شود و معلوم شود که به حول و قوّه الهی این کار صحیح را می‌توان انجام داد؛ در این صورت آن کار را به تأخیر نیاندازیم، این تصمیم زیبا را صید کنیم، با عمل و اراده آن را به فعلیت برسانیم.

هنگامی که صحیح بودن کاری برای ما محرز شد و ارزشی بودن آن برای ما اثبات شد، بایستی آن را به سرعت انجام دهیم. یکی از راهکارها برای تقویت انگیزه و ایجاد اراده و برای این که در چرخۀ عادات خیر بیافتیم، این است که فکر کنیم خیلی وقت نداریم! پس عادت به کار خیر را در خط تولید قرار دهیم، خاصیت خط تولید عادات صحیح این است که وقتی اینجا چراغ آن روشن شد، در آخرت جزء باقیات و صالحات ماست.

 

گام یازدهم، حُسن‌ظن به خدا

 

گاهی فعل درست را در چرخۀ تولید قرار می‌دهیم؛ امّا باور نمی‌کنیم روزی جزء عادات ما شود! این نگاه کار را خراب می‌کند؛ چون حُسن‌ظن نداشتن به خدا مانع بزرگی سر راه جریان عادات صحیح است.

بایسته است بگوییم:

زده‌ام فالی و فریادرسی می‌آید

«لا تَيْأَسُوا مِنْ‏ رَوْحِ‏ اللَّه إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ‏ رَوْحِ‏ اللَّهِ‏ إِلَّا الْقَوْمُ الْكافِرُونَ‏»[13]

«و از رحمت خدا مأیوس نشوید؛ که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس می‌شوند.»

همین که خدا اجازه داد، ارزشمند بودن آن فعل را متوجه شویم؛ یعنی قرار است به عنوان عادت دائم ما ثبت شود. پس به فاعل اصلی که خداست، حُسن‌ظن داریم.

امیرالمؤمنین می‌فرماید:

«إِنَّ الْبُخْلَ وَ الْجُبْنَ وَ الْحِرْصَ غَرَائِزُ شَتَّى‏ يَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ بِاللَّه‏»[14]

«بخیل بودن و حریص بودن و ترسو بودن! سه صفت مختلف است؛ امّا قدر مشترک این صفات، بدبینی به خداست.»

چون بدبین هستیم، می‌ترسیم و هیچ اقدامی نمی‌کنیم! بدبین به خودمان، بدبین به خدا؛ در حالی که باید حُسن‌ظن داشته باشیم؛ چون از خزانۀ رحمت الهی کم نمی‌شود. خدای سبحان جُنود غیبی را در اختیارمان قرار می‌دهد تا این عادت خیر ملکۀ ما شود. خدای سبحان می‌فرماید:

«وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ»[15]

«خورشید و ماه و ستارگان را مسخّر فرمان خود آفرید.»

وقتی بندگی کنید، خدای سبحان همۀ کائنات را در خدمت شما قرار می‌دهد. وقتی نیّت خیر دارید، همۀ عالَم را تحت تسخیر شما قرار می‌دهد.

 

ضرورت آرامش خانواده

 

یکی از مباحث مهم در ایجاد عادت خیر آن است که به گونه‌ای این عادت در ما ایجاد شود که خانواده هم به آن علاقمند شوند و در صدد جریان آن باشند. به عبارت دیگر باید سعی کنیم، عادت خیر ما نه‌تنها به خانواده آسیب نزند؛ بلکه موجب اشتیاق آنان به آن عادت شود. اولویت اوّل، آرامش خانواده است.

مثلاً عادت به خواندن نماز شب داریم؛ اما صدای استغفار گفتن و گریۀ ما همسر و فرزندمان را اذیت می‌کند! نتیجۀ چنین رفتاری آن است که مادر، نمازخوان است و فرزند بی‌حجاب!

پس عادت خود را اصلاح کنیم، نماز شب ما باید با کیفیت باشد به گونه‌ای که ذره‌ای به خانواده صدمه نزند؛ اما نه به این معنا که نمازشب خواندن را کنار بگذاریم! حتی می‌توانیم در روز، قضای نماز شب را بخوانیم؛ اما برای ایجاد عادات خوب خانواده را قربانی نکنیم.

حضرت امام (ره) وقتی برای نماز شب بیدار می‌شد، تکه ابری را در سینک ظرفشویی قرار می‌داد تا برای وضو گرفتن، صدای ریزش آب بقیه را بیدار نکند!

 

تاریخ جلسه: 1402/5/4 ـ جلسه 4

«برگرفته از بیانات استاده زهره بروجردی»  

 


[1] . سوره نحل، آیه 33.

[2]. سوره دخان، آیه 31.

[3]. سوره انعام، آیه 49.

[4] سورۀ مائده، آیه 78.

[5]. سوره مریم، آیه 54.

[6] سورۀ مریم، آیه 55.

[7] سورۀ سجده، آیه 16.

[8]. سوره سجده، آیه 17.

[9]. سوره مائده، آیه 119.

[10] سوره یس، آیه 82

[11] سورۀ حدید، آیۀ 12

[12] منهاج‌البراعة فی شرح‌ نهج‌البلاغة، ج4، ص411

[13] سورۀ یوسف، آیه 87

[14] غررالحکم و دررالکلم، ص 98، ح 1845

[15]. سوره اعراف، آیه 54

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *