صحبت کردن در جمع مطابق عُرف
در روابط سالم باید عُرف لحاظ شود و بر اساس عرف صحبت کنیم، در جمع نه در گوشی نجوا کنیم و نه دو زبانه صحبت کنیم زیرا این کار به سلامت ارتباطات لطمه وارد می کند.
پرهیز از مکالمات غیرهمسان در جمع
یکی از اموری که در ارتباطات سالم باید لحاظ شود، صحبت نکردن با زبانهای غیر یکسان است. گاهی اوقات در جمع با زبانی حرف زده میشود که دیگران آن زبان را نمی دانند، مثلاً در جمعی همه فارسی هستند دو نفر ترکی صحبت کنند، مثلاً عروس فارسی زبانی در خانوادهای وارد شود که در آن خانواده با زبان ترکی از او تعریف کنند هیچ فایدهای برای او ندارد، باید کار ما فایده عملی داشته باشد.
نجوا نکردن در جمع
گاهی افراد در جمع با یکدیگر نجوا کرده و درگوشی حرف میزنند.
خدای سبحان در آیه 10 سوره مبارکه مجادله می فرماید:
«إِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّيْطانِ لِيَحْزُنَ الَّذينَ آمَنُوا…»
« جز اين نيست كه گفتگوى محرمانه [ بىمنطق و رازگويى بىدليل ] از [ناحيه] شيطان است تا مؤمنان را اندوهگين كند…»
نجوا سخنی است که دیگران نمی شنوند، این کار سبب غصهدار شدن مؤمن می گردد.
فخر فروشی ممنوع!
قرآن در آیه 34 سوره مبارکه کهف میفرماید:
«…أَنَا أَكْثَرُ مِنْكَ مالاً وَ أَعَزُّ نَفَرا»
«… من از تو به دارایی بیشتر و از حیث خدم و حشم نیز عزیزتر و توانمندترم»
قرآن در آیه بعد از او به عنوان ستمکار و ظالم یاد میکند و میگوید:
« وَدَخَلَ جَنَّتَهُ وَهُوَ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ»[1]
« در حالى كه [ به سبب غرور و عصيان ] بر خويشتن ستمكار بود ، به باغش وارد شد»
ما گاهی آگاهانه یا ناآگاهانه فخرفروشی میکنیم. باور نداریم این فخرفروشی تا چه اندازه به ارتباطات ما صدمه می زند.
اگر دیده میشود در مجامع فامیل یا دوستانه جوانان همراه شدن با ما و یا نشستن در کنار ما را انتخاب نمی کنند، از آن روست که ما از گذشته خویش زیاد سخن میگوییم و تعریف میکنیم. از روزهای انقلاب و فعالیتهای خویش سخن می گوییم. شنیدن فعالیتهای ما جوان امروز را خسته می کند و از ما دور می سازد.
و یا گاه مادرشوهری از خانواده صاحب منسب و متمول است و با دختری وصلت کردهاند که در آن سطح خانوادگی نیست. اگر قرار باشد مادرشوهر مادام از اصالت خانوادگی خود سخن بگوید به یقین عروس تحمل او را نخواهد داشت.
نوعاً فخرفروشیها ناآگاهانه صورت میگیرد اما اگر بنای فخرفروشی باز گذاشته شود خود به خود رابطهها ناسالم می شود. در رابطه درست باید خود را همسطح یکدیگر بدانیم. در روابط نباید از کثرات سخن به میان آید حتی از خصلتهای حسن خویش نباید تعریف کنیم. مثلاً اگر من آدم منظم و مرتبی هستم نباید خود را زبانزد دیگران سازم. هر به رخ کشیدنی گسست به دنبال دارد. با به رخ کشیدن هیچ چیزی حل نمیشود و گسست بیشتر می شود نه پیوست. در ارتباط سالم برای متوجه ساختن دیگران نسبت به اموری که شایستگی اخلاقی دارد باید از لطائف الحیل استفاده کرد اما نباید در این میان از خود تعریف کرد.
پرهیز از بکار بردن واژههای منفی
در ارتباطات سالم باید سعی شود از واژههایی که بار منفی دارد استفاده نکنیم.
خداوند در آیه 88 سوره مبارکه بقره میفرماید:
«وَ قالُوا قُلُوبُنا غُلْف…»
«گفتند: دلهای ما در حجاب (غفلت) است»
از بکار بردن الفاظی که بار منفی دارد پرهیز کنید. هرگز نگوییم ما همیشه بدشانسی می آوریم یا به رودخانه میرسیم خشک می شود. ما باید به یکدیگر انرژی مثبت بدهیم تا از موج منفی در امان بمانیم. امور منفی به سرعت گسترش می یابد چون سیلی که اگر منطقهای را خراب کند منطقههای دیگر آسیب می بیند. اگر کسی در جمع از مسیر خود غیبت کند دیگران به تبعیت از او این کار را می کنند و موج منفی غیبت فضا را پر می کند. امور منفی همچون سیلی ویرانکننده به سرعت گسترش مییابد. اگر کسی در جمع به راحتی غیبت کند دیگران به تبعیت از او این کار را میکنند و موج منفی غیبت فضا را پر میکند.
پرهیز از اجازه نگرفتن در ارتباطات
نکته بسیار مهم در ارتباطات اجازه گرفتن است.
قرآن در آیه 58 و 59 سوره مبارکه نور میفرماید:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِن قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُم مِّنَ الظَّهِيرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاء ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَّكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَلَا عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُم بَعْضُكُمْ عَلَى بَعْضٍ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ * وَإِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ»
«ای کسانی که ایمان آوردهاید (بدانید که) بندگان ملکی شما و اطفال شما که هنوز به وقت احتلام و زمان بلوغ نرسیدهاند باید (شبانه روزی) سه مرتبه از شما اجازه ورود بخواهند: یک بار پیش از نماز صبح و دیگر هنگام ظهر که جامهها را از تن برمیگیرید و دیگر پس از نماز خفتن، که این سه وقت هنگام عورت و خلوت شماست (اکثر برهنه یا در لباس کوتاهید) و بعد از این سه بار اجازه، دیگر باکی بر شما و آنها نیست که (بیدستور) با بندگان و اطفال خود گرد یکدیگر جمع شوید و هر ساعت در کارها به شما مراجعه کنند. خدا آیات را بر شما چنین روشن بیان میکند، و خدا (به کار بندگان) دانا و (به مصالح خلق) آگاه است.* و آن گاه که اطفال شما به حد بلوغ و احتلام رسیدند باید مانند سایر بالغان (البته همه وقت) با اجازه وارد شوند. خدا آیات خود را برای شما بدین روشنی بیان میکند، و خدا (به صلاح بندگان) دانا و (در وضع تکلیف) محکم کار است.»
هیچکس به دلیل صمیمیت و ارتباط زیاد نمیتواند به حریم خصوصی دیگران بدون اجازه وارد شود. زیردستهایتان باید از شما اجازه بگیرند، گاهی فرزندان باید از شما اجازه بگیرند، به عنوان مثال آنان برای ورود به حریم خصوصی باید از شما اجازه بگیرند، نباید گمان کنند به دلیل نزدیکی به شما میتوانند بدون اجازه وارد فضای خصوصی شما شوند. به عنوان مثال افراد زیرمجموعه باید برای ورود به حریم مدیر از او اجازه بگیرند، فرزندان هم برای ورود به حریم خصوصی والدین باید از آنها اجازه بگیرند، نباید گمان کنند به دلیل نزدیکی میتوانند بدون اجازه وارد فضای خصوصی یکدیگر شوند.
گاهی نزدیکان توقع ندارند که به آنها متذکر شویم که ورود به حریم خصوصی افراد اجازه لازم دارد. معمولاً افراد تحمل آموزش ندارند و چون آداب به آنها یادآوری شود دلگیر می شوند.
این اتفاق و دلگیری زمانی کمرنگ میشود و یا اصلاً از میان می رود که فرد خود به قوانین پایبند باشد و به آنچه می گوید عمل کند درحالیکه افراد در ارتباطات خود را ملزم به رعایت این آداب نمیکنند و خود را به دلایلی مستثنی می کنند، اما اگر قصد داریم تا روابط سالم ادامهدار باشد باید آداب را رعایت کنیم.
بازگردان ارتباطات به خودمان
یکی از اموری که باید در ارتباطات مورد توجه قرارگیرد آن است که ارتباطات ما بازگردان به خود ما میشود، اگر اکرام نمی کنم مطمئن باشم اکرام نمیشوم، اگر تحویل نمیگیرم مطمئن باشم تحویل گرفته نمی شوم. اگر کسی را بر خودم ترجیح نمی دهم مطمئن باشم کسی مرا بر خود ترجیح نمیدهد کارهای ما بازگردان خود ما است، خودمان درست انجام نمیدهم که چنین می شود.
«تَحَبَّبْ إِلَى خَلِيلِكَ يُحْبِبْكَ وَ أَكْرِمْهُ يُكْرِمْكَ وَ آثِرْهُ عَلَى نَفْسِكَ يُؤْثِرْكَ عَلَى نَفْسِهِ وَ أَهْلِه»[2]
«دوستى كن بسوى دوستت تا او تو را دوست دارد، و اكرام كن او را تا او تو را اكرام كند، و اختيار كن او را بر نفس خود تا او تو را بر نفس خود و اهل خود اختيار كند »
اعلام دوستی کنی اعلام دوستی به تو میکند تکریمش کن به تو تکریم می کند او را بر خود ترجیح ده او هم تو را بر خود ترجیح می دهد.
حضور در جمع خوبان را ترک نکنیم
هرچه ما خود را از خوبان دور نگه داریم علامت بیعقلی است. برای ارتباط سالم باید در جمع خوبان قرار گیریم، این کار از تقوا است.
قرآن در آیه 130 سوره مبارکه بقره میفرماید:
«وَ مَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهيمَ إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ»
« و چه كسى جز آنكه به سبكمغزى گرايد از آيين ابراهيم روى برمىتابد»
چه کسانی به غیر از بیعقلان خود را از حضرت ابراهیم و سیره ابراهیم دور نگه می دارد؟ اگر کسی حوصله حضور در جمع خوبان را ندارد متقی نشده است. خوبان مراقب رفتار و کردار من هستند که به خطا نروم، بسیاری از حسنات اخلاقی فقط در جمع خوبان حاصل می شود.
دو راهکار کلیدی
فردی می گفت بزرگی به من دو راهکار کلیدی آموخت که همیشه در زندگی به من کمک کرد.
1-هرآنچه به تو گفتم، گفتم. از آنچه نگفتم حقّ سؤال نداری.
2-هرگاه به دیدن بزرگ میروی هیچ گاه دست خالی مرو.
تاریخ جلسه: 97/5/21 ـ بخش 12
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه کهف، آیه 35
[2] غررالحکم و دررالکلم، ص320