«وَ طَوِّقْنِی طَوْقَ الْإِقْلَاعِ عَمَّا یحْبِطُ الْحَسَنَاتِ وَ یذْهَبُ بِالْبَرَكَات»
«خدایا! گردنبندی گردن من بینداز که آن، گردنبندِ جداشدن از هر چیزیست که موجب حبط حسنات و از بین رفتن برکات است»
کلمه «إقلاع» از ماده «قلع» به معنای ریشهکنی کامل است.
گردنبند الهی!
بنده از خدا میخواهد که او این گردنبند را به گردنش بیندازد؛ چرا که افعال الهی کاملا صحیح بوده و دوام خواهد داشت.
طوق، گردنبندی نیست که باز و بسته شود (گاهی باشد و گاهی نباشد) بلکه همیشه بر گردن است؛ یعنی این دو ویژگی باید همیشه در رفتار و گفتار فرد وجود داشته باشد.
گردنبند چیزیست که نمود دارد؛ به علاوه لفظ «طوق» که برای کبوتر استفاده میشود (کبوتر مطوقه) یعنی کبوتر نشانداری که همه افراد آن را میشناسند؛ پس بنده باید به گونهای باشد که اطرافیانش، این ویژگی را در او ببینند.
آن گردنبند چه ویژگی دارد؟
- فرد را از عوامل حبط عمل جدا میکند.
- فرد را از عوامل از بین رفتن برکت جدا میکند.
عوامل حبط اعمال
حبط حسنات، معضلیست که گربیانگیر بیشتر مؤمنین است و عوامل مختلفی دارد که یکی از آنها منّت گذاشتن است.
خداوند سبحان میفرماید:
«یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى…»[1]
«اى كسانى كه ایمان آوردهاید! بخششهاى خود را با منّت و آزار، باطل نسازید!»
منّت زمانی اتفاق میافتد که کار فرد در نظرش بزرگ جلوه کند در حالیکه در دعای مکارم الاخلاق، یکی از مواردی که حضرت از خداوند درخواست میکنند این است که:
«…وَ اسْتِقْلَالِ الْخَیرِ وَ إِنْ كَثُرَ مِنْ قَوْلِی وَ فِعْلِی»[2]
« به من عطا کن… كم شمردن نیكى در گفتار و كردارم اگر چه بسیار باشد!»
با توجه به آموزههای دینی، فرد برای انجام کار خیر، نه تنها نباید منّت بگذارد بلکه باید با التماس به درگاه الهی، توفیق همیشگی برای انجام کار خیر را طلب کند و از خدا بخواهد در کار خیر کسی را جایگزین او قرار ندهد:
« وَ لَا تَسْتَبْدِلْ بِی غَیرِی»[3]
«کسی را جایگزین من نکن!»
یکی دیگر از عوامل حبط حسنات، ادعا و مطرح کردن خود است. تمام علما و شهدای خاص، نه تنها بیادعا بوده بلکه خود را بدهکار به خدا نیز میدانند.
برکت و عوامل از بین رفتن آن
بنده درخواست میکند عوامل از بین رفتن برکت در زندگی او مشاهده نشود. برکت به معنای میزان دارایی نیست بلکه به معنای میزان ماندگاری و کیفیت دارایی است؛ برکت یعنی قابل استفاده بودن در دنیا و آخرت.
گاهی کسی اموال بسیاری دارد که نه تنها بعد از او فرزندانش از آن بهرهمند نمیشوند بلکه خود نیز در زمان حیات، از اموال خود استفاده نمیکند و یا برخی خانههای بسیار بزرگ که ماه به ماه کسی در آن رفت و آمد نمیکند در حالی که ممکن است خانهای کوچک باشد اما هر هفته، در آن مهمانی و مجلس اهلبیت برگزار شود. گاهی عمر کسی آن قدر برکت دارد که در مدت کوتاه حیات خویش، چند جلد تفسیر قرآن مینویسد که برکات آن به نسل او نیز میرسد.
مهمترین عاملی که برکت را از بین میبرد؛ گناه است. در قانون الهی اینگونه است که نعمتی که خداوند میدهد بابرکت و ماندگار است اما بنده، خود با گناه خویش آن برکت و ماندگاری را از بین میبرد.
«اللّهم… اغْفِرْ لِی الذُّنُوبَ الَّتِی تُغَیرُ النِّعَم»[4]
«خدایا!… بیامرز گناهانی که نعمتها را تغییر میدهد»
امام صادق علیهالسلام فرمودند:
«کَانَ أَبِی ع یقُولُ إِنَّ اللَّهَ قَضَى قَضَاءً حَتْماً أَلَّا ینْعِمَ عَلَى الْعَبْدِ بِنِعْمَةٍ فَیسْلُبَهَا إِیاهُ حَتَّى یحْدِثَ الْعَبْدُ ذَنْباً یسْتَحِقُّ بِذَلِكَ النَّقِمَةَ»[5]
«پدرم همیشه میفرمود: «همانا خدا به طور حتم حکم فرموده است که نعمتی به بنده خود ندهد که آن را از او باز گیرد مگر آن که بنده گناهی انجام دهد که به واسطه آن مستحق این عقوبت باشد».»
گاهی نعمتی میرود و نعمتی دیگر جایگزین آن میشود؛ این عقوبت نیست؛ اما اگر نعمت برود و جایگزینی نداشته باشد؛ قطعاً عقوبتیست که به مجازات گناه بر فرد وارد میشود.
یکی از گناهانی که به طور مستقیم و سریع بر از بین رفتن برکت تأثیر دارد؛ ناشکری است.
افراد، دریافتیهای زیادی دارند اما متأسفانه با عملکرد نامناسب خویش آن را از بین میبرند. دراین فراز، بنده از خداوند میخواهد که درآمدها (حسنات) و دریافتیهای او (برکات) را از هر گونه آسیبی محفوظ نگه دارد.
تاریخ جلسه: 1397/11/29- جلسه 11
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه بقره، آیه264
[2] صحیفه سجادیه، دعای مکارم الاخلاق
[3]دعاهای شبهای ماه رمضان مفاتیح الجنان،
[4] مفاتیح الجنان، دعای کمیل
[5] اصول کافی( ط – الاسلامیه)، ج2، ص273