قوانین عادت ساز ـ بخش سوم

مقدمه

 

عادت‌ها، مُعرّفِ شخصیت ماست. همۀ ما از نقص گریزان‌ایم و میل به کمال داریم؛ لذا هر عادتی که شخصیت ما را مخدوش کند، نیازمند تغییر و اصلاح است و امکان این تغییر برای ما فراهم است؛ حتی گاهی تغییر عادات نادرست، در لِسان روایات به‌عنوان «أَفْضَلُ‏ الْعِبَادَة» معرفی شده است.

همان‌طور که قبلا گفتیم عادت، نتیجۀ تکرار هر عمل است. گاهی خیلی زود به عملی عادت می‌کنیم؛ به‌خصوص در مواجهه با عادات نامناسب سریع تغییر شخصیت می‌دهیم؛ در حالی‌که ایجاد عادات مناسب زمان‌بَر است.

 

ضرورت ایجاد عادات مناسب

 

1.ظهور شخصیت سالم

 

ضرورت ایجاد عادات مناسب، از این جهت است که اولاً، به‌واسطۀ عادات صحیح شخصیت سالمی از ما دیده می‌شود؛ چون زمان‌هایی است که خودبه‌خود و بدون فکر کردن شخصیت نامناسب ما آشکار می‌شود. دوران پیری معمولاً زمانی است که عادات افراد بی‌دِرنگ ظهور می‌کند. ثانیاً، اگر امر خیری عادت ما شد کمترین هزینه و انرژی را برای آن صرف می‌کنیم؛ در حالی‌که وقتی امری عادت ما نیست، خیلی سخت و با صرف انرژی فراوان انجام می‌دهیم

گاهی اوقات گفته می‌شود امور خیری که عادتی انجام می‌دهیم اثری ندارد؛ چون ناآگاهانه است! نماز شب عادتی، دروغ نگفتن عادتی، غیبت نکردن عادتی چه فایده‌ای دارد؟! پاسخ اول این است که بایسته است به کار خیر عادت کنیم، همان‌طور که امیرالمؤمنین در روایتی فرمود:

«تَخَیرْ لِنَفسِک مِن كُلِّ خُلقٍ أحسَنَهُ؛ فإنَّ الخَیرَ عادَةٌ»[1]

«از هر خویى بهترین آن را براى خود برگزین؛ زیرا خوبى عادت است.»

برای نهادینه کردن هر کار مثبتی، در کمال آگاهی آن‌قدر عمل خیر را تکرار می‌کنیم که ضمیر ناخودآگاه ما آن را جدی می‌گیرد؛ بنابراین امور مثبت آگاهانه وارد زندگی ما می‌شود نه بر مبنای جهل! ترک غیبت و گفتن فلان ذکر را آگاهانه انتخاب ‌و آن‌قدر منظم تکرار ‌کرده‌ایم که مَلکۀ ما ‌شده است، به گونه‌ای که گمان می‌کنیم هر بار برای انجام آن، فکر جدیدی لازم نیست! علامتش هم این است که اگر به هر دلیلی توفیق انجام عادت خیری را از دست دادیم، ناراحت می‌شویم و جای خالی آن عادت برای ما دردناک است، در صورتی که اگر جاهلانه بود می‌گفتیم: نفهمیدیم چگونه آن عادت در زندگی‌مان آمد و چگونه رفت!

 

2.بروز توانمندی

 

پاسخ دوم این است که در عادت کردن به خیر، توانمندی ما بروز می‌کند. البته هر توانمندی که از ما صادر می‌شود، به حول و قوۀ الهی است: «بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ أَقُومُ‏ وَ أَقْعُد»؛ وقتی خود را به خیر عادت می‌دهیم، جلوه‌ای از اسم «قَوّی» خدا هستیم، خدا به ما این قوت را داده است که فعلی را آگاهانه انتخاب و تکرار کنیم، آن‌قدر که برای انجامش نیاز به انرژی جدیدی نباشد.

 

نمونه‌ای از یک عادت صحیح

 

عادت خوب شنیدن

 

امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرماید:

«عَوِّدْ أُذُنَک حُسْنَ الِاسْتِمَاع وَ لَا تُصْغِ إِلَى مَا لَا یزِیدُ فِی إِصْلَاحِك‏ اسْتِمَاعُه‏ فَإِنَّ ذَلِک یصْدِئُ الْقُلُوبَ»[2]

«گوش خود را به خوب شنیدن عادت بده و به سخنانى كه شنیدنشان بر اصلاح و پاكى تو چیزى نمى‌افزاید گوش فرامده زیرا این كار دلها را زنگار مى زند.»

غالباً عادت‌های ذکری و زبانی و خرج‌کردنی را می‌شناسیم؛ اما گوش، به‌تعبیر امام سجاد علیه‌السلام، خانه‌ای است که درب آن همیشه باز است و باید برای آن فیلتر ایجاد کنیم. گوش را به چه امری عادت دهیم؟ به خوب گوش کردن؛ اما خوب گوش کردن به چه معناست؟ یعنی به آنچه بر خیرات ما می‌افزاید، گوش کنیم و به آنچه بیهوده است، گوش نسپاریم؛ چراکه قلب را آلوده می‌کند.

دستور داده شده است خود را به خوب شنیدن عادت بدهیم، خوب شنیدن یعنی گوش از همان ابتدا سخنان بی‌فایده را فیلتر کند؛ سخنانی که نه برای دنیای ما مفید است نه برای آخرت ما. «حُسْنَ‏ الِاسْتِمَاعِ»، یعنی استماعش همیشه مفید باشد. گاهی دستور پخت نوعی غذا یا یک کدبانوگری را یاد می‌گیریم که در زندگی از آن استفاده می‌کنیم و گاه مسئله‌ای معنوی را می‌آموزیم که برای ما نافع است؛ اما گاهی اوقات با وجود شنیدن مطالب فراوان هیچ رشدی برای ما ایجاد نمی‌شود! اگر به خوب شنیدن عادت کنیم به نفع ماست و اگر سخنان نامناسب بشنویم، آسیب باطنی ایجاد می‌شود و قلب آسیب می‌بیند. امام سجاد علیه‌السلام در رسالۀ حقوق می‌فرماید:

«وَ أَمَّا حَقُ‏ السَّمْعِ‏ فَتَنْزِیهُهُ عَنْ أَنْ تَجْعَلَهُ طَرِیقاً إِلَى قَلْبِک … فَإِنَّهُ بَابُ الْکلَامِ إِلَى الْقَلْبِ»

«حق گوش این است که پاک و منزه بدارید آن را از اینکه طریقی به قلب خود بسازید … چون گوش دری است که کلام به‌سبب آن، قلب وارد می‌شود.»

 

گام‌های کسب عادات صحیح

 

«خوب شنیدن» یکی از عادات صحیح است که طبق فرمایش امیرالمؤمنین علیه‎السلام باید خود را به خوب شنیدن عادت بدهیم. این سؤال مطرح می‌شود که برای «خوب شنیدن» که یکی از عادات صحیح است چه گامهایی را باید برداریم؟

 

گام اول: تبیین معنای خوب شنیدن

 

گوش ما که عمری عادت داشت بدون فیلتر هر چیزی را بشنود، حال چگونه آن را به خوب شنیدن عادت بدهیم؟ اولین گام این است که معنای «حُسْنَ‏ الِاسْتِمَاعِ» برای ما تبیین شود. اگر به همۀ درددل‌های کسی گوش بدهیم، «حُسْنَ‏ الِاسْتِمَاعِ» حساب می‌شود؟ آیا گوش دادن به سخن کسی که خود‌افشایی دارد و عیب‌های خود را برای ما اظهار می‌کند، «حُسْنَ‏ الِاسْتِمَاعِ» است؟ خیر چون «حُسْنَ‏ الِاسْتِمَاعِ» یعنی گوش خود را عادت دهیم حرف‌هایی را بشنود که به نفع دین و دنیای ما باشد.

 

گام دوم: تلاش ذهنی

 

گام دوم تلاش ذهنی است؛ یعنی ذهن ما بپذیرد که نشنیدن امور غیرنافع میسر است؛ چون هر مطلب غیرنافعی به زندگی اخلاقی و عبادی ما صدمه وارد می‌کند و گرفتار قساوت قلب می‌شویم؛ پس تلاش ذهنی را برای «حُسْنَ‏ الِاسْتِمَاعِ» انجام دهیم.

 

گام سوم: تلاش جسمی

 

گام سوم، تلاش جسمی است. باید برای فیلتر کردن تلاش کنیم؛ یعنی آمادگی لازم را داشته باشیم تا با روشی، به طرف مقابل اجازه ندهیم به سخنانش ادامه دهد، چون درب گوش ما باز است پس باید جلوی دهان او را بگیریم، به این صورت که مسیر بحث را عوض کنیم. لذا هم لازم است مِهارت هم‌دلی داشته باشیم و هم این قدرت را که مسیر گفتار او را تغییر بدهیم.

مثلاً وقتی کسی بی‌مُبالات درددل و غیبت می‌کند و بعضی از اسرار را فاش، و از ما نیز می‌خواهد همه چیز را بشنویم، فضای بحث را تغییر دهیم؛ چون حکم فقهی مُستمعِ غیبت با گویندۀ غیبت یکسان است و خسارت هر دو به یک میزان است. در صورتی‌که در چنین فضایی قرار بگیریم نه فقط به حیثیت خود؛ بلکه به حیثیت مادرمان هم لطمه وارد می‌کنیم! چون در کتاب اربعین حدیث امام (ره) آمده است به مادر کسی که غیبت می‌کند شک کنید که حلال‌زاده است یا نه! علاوه بر اینکه غیبت، خوردن گوشت برادر مرده است! بدین‌ترتیب موضوع را بزرگ ببینیم و متوجه قبح آن باشیم.

گاهی لازم است وقتی تلاش زبانی ما برای بازدارندگی از غیبت مؤثر نیست، تلاش جسمی انجام دهیم تا او را از این فضا خارج کنیم و بدین ترتیب، هم به او لطف کردیم که مانع غیبت کردنش شدیم، هم به خودمان احسان کردیم. گاهی تلاش‌های ما هزینه‌‌بَر است؛ اما ارزش دارد چون می‌خواهیم خود را از عادت‌های نامناسب دور کنیم و شخصیت خودمان را ‌بسازیم.

برای ایجاد عادت جدید، باید بر آن تمرکز ذهنی داشته باشیم؛ یعنی در ذهن خود این عادت را خیلی پررنگ جاسازی کنیم. نکتۀ مهم دیگر آسان‌سازی ایجاد عادت جدید است. نگوییم خیلی سخت است! چون قرآن می‌فرماید: «فسَنُیسِّرُهُ»[3]. یکی از اسامی خدا «مُیسِّر» است، موانع را مرتفع و امر را آسان می‌کند، به آسان بودن کار فکر کنیم نه این که دائم ثقیل بودن را به ذهن بیاوریم. باور کنیم برای انجام هر کار صحیح با نیت خالص نه برای مطرح شدن خود، همه کائنات به ما کمک می‌کنند؛ امّا اولین کمک را خودمان می‌کنیم: «عَوِّدُوا أَنْفُسَكُمُ‏».

 

گام چهارم: تشکر از خود

 

وقتی تصمیم گرفتیم تا عادت خوب شنیدن را در خود ایجاد کنیم و با طی کردن گام‌های قبل، غیبت کردن فرد را تقلیل دادیم، به جهت توفیقی که نصیب‌مان شده است با ذکر«الحمدلله» و سجدۀ شکر، ابتدا شاکر خدای خود باشیم، سپس از گوش و زبان و توانمان به جهت همراهی با ما تشکر کنیم.

بسیاری از اوقات بایسته است به حول و قوۀ الهی سپاسگزار اعضا و جوارح خود باشیم که در انجام کار خیر صبوری دارند و با ما همراهی می‌کنند و به‌عنوان پاداش،کار مثبت مورد علاقۀ خود را تکرار کنیم. حتی اشکالی ندارد به جهت موفقیت‌مان گاهی با یک امر مباح مانند خوردن شیرینی به خود جایزه دهیم و در درازمدت شاهد تغییر مثبت در خود باشیم.

 

گام پنجم: جایگزین کردن امور مثبت

 

با گام‌هایی که برای ترک غیبت برداشتیم، استماع صحیح را جایگزین شنیدن غیبت کنیم، شنیدنی‌هایی لذت‌بخش با منفعت دنیوی و اخروی که صلاح دنیا و دینمان را تأمین می‌کند. در دعای ابوحمزه می‌خوانیم:

«اللَّهُمَّ اشْغَلْنَا بِذِكْرِک»

«خدایا ما را به ذکرت مشغول کن.»

جای عادات نامناسب را خالی نگذاریم تا شیطان آن را با گناه دیگری پُر کند؛ بلکه بلافاصله باید برای آن جایگزین زیبا قرار بدهیم. لازمۀ عادت به ترک امور نازیبا، عادت به انجام امور زیباست. مانند فرد معتادی که هنگام ترک اعتیاد باید به کار دیگری مشغول شود. مثلاً تعریف کردن از دیگری و ذکر خیر او را جایگزین غیبت و بدگویی از او کنیم. کلام سالم را جایگزین کلام ناسالم کنیم. به طرف مقابل هم یاد بدهیم که همیشه حرف زدن، غیبت کردن نیست! می‌شود هنگام حرف زدن، هم اهل تعریف باشیم هم ذکر خیر. همان‌طور که عادت خود را درمان می‌کنیم، عادت بدگویی او را هم درمان کنیم، بدگویی او را به‌سمت خوش‌گویی جهت بدهیم.

ما باید برای تغییر عادات مهارت و توانایی داشته باشیم. دین ما را توانا بار می‌آورد نه ناتوان! توانایی مقابله با گناه،توانایی انجام و تکرار خیر، توانایی درست فکر کردن. دین در تمام جوانب ما را قوی بار می‌آورد. ما خلیفۀ خدائیم:

«هُوَ الَّذِی‏ جَعَلَكُمْ‏ خَلائِفَ فِی الْأَرْض»[4]

«و او کسی است که شما را جانشینان خود در زمین ساخت.»

 خلیفه باید صفت مُستَخلفُ‌عنه را داشته باشد، خدای سبحان قدیر و قویّ است،  جانشین او نباید ضعیف، عاجز و ناتوان باشد.

 

گام ششم: ترک تدریجی عادت ناصحیح

 

نکته دیگر این که وقتی وارد محدودۀ تغییر عادات می‌شویم، به‌تدریج اقدام کنیم نه یکباره؛ در این صورت موفق می‌شویم؛ چون خدایی که توان ترک یک عادت غلط را به ما داده است، توان ترک دو عادت غلط و جایگزین کردن دو عادت درست را هم می‌دهد. حضرت امام (ره) در حدیث اول اربعین حدیث می‌فرماید: «برای مقابله با شیطان همانطور که او از خُطوات استفاده می‌کند، ما هم از خُطوات استفاده کنیم، او گام‌به‌گام جلو می‌آید، ما هم گام‌به‌گام با او مبارزه کنیم.

 

تاریخ جلسه: 1402/4/28 ـ جلسه 3

«برگرفته از بیانات استاده زهره بروجردی»  

 


[1]. غررالحکم و دررالکلم، حدیث 6564

[2]. غررالحکم و دررالکلم، حدیث 6234.

[3]. سوره لیل، آیه 7.

[4] . سوره انعام، آیه 165.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *