قوانین عادت ساز ـ بخش پنجم

مقدمه

 

در بحث قوانین عادت‌ساز، ابتدا به جایگاه عادات در زندگی اشاره کردیم. داشتن عادات خیر مِهارتی است که بدون اتلاف انرژی قدرت‌مان روز‌به‌روز مضاعف می‌شود؛ چون عادات مثبت در زندگی بدون نیاز به فکر کردن و تصمیم گرفتن و اراده کردن، خود‌به‌خود وارد خط تولید می‌شوند، به گونه‌ای که حتّی در دوران پیری، اگر افراد گرفتار بیماری آلزایمر شوند، این عادات همچنان اجرا می‌شوند؛ لذا عادات خیر در صحیح گذراندن دوران سالمندی بسیار کمک‌کننده است.

با رجوع به قرآن درمی‌یابیم علت تعریف خدای سبحان از افراد، عادت خیر آن‌ها و علت سرزنش افراد دیگر هم عادت نادرستشان بوده است. برای تحقیقِ بحث عادات در قرآن، افعال ماضی استمراری را بررسی کنید، هر گاه فعل کان سر فعل مضارع بیاید آن را به ماضی استمراری تبدیل می‌کند.

هم قدرت ایجاد عادات صحیح به ما داده شده و هم قدرت رفع عادات غلط؛ یعنی این توانمندی در درون ما هست که هم عادت نادرست خود را ترک کنیم و هم یک سلسله عادات صحیح را در خود احداث کنیم. شاهد مثال روایی در این باره کلام امیرالمؤمنین در نهج البلاغه است:

«إِنْ‏ لَمْ‏ تَکنْ‏ حَلِیماً فَتَحَلَّمْ»[1]

«اگر حلیم نیستی خودت را به حلم عادت بده.»

 

عادت‌های برونی و درونی

 

در زمینه‌های مختلف‌ برونی یا درونی می‌توانیم عادات را در خود ایجاد کنیم. عادت برونی، یعنی گوش خود را عادت دهیم حرف بی‌ربط نشنود و فقط حرف حساب بشنود! چشم‌مان را عادت دهیم لطفهای دیگران را ببیند نه عیب آن‌ها را! زبان‌مان را عادت دهیم به تعریف کردن از دیگران نه بدگویی کردن از آن‌ها!

عادات درونی یعنی فکرمان را عادت بدهیم به حُسن نیّت و نیت‌های زیبا. امیرالمؤمنین می‌فرماید:

«عَوِّدْ نَفْسَک حُسْنَ النِّیةِ و جَمیلَ المَقصَدِ، تُدرِک فی مَباغیک النَّجاحَ»[2]

«خود را به داشتن نیت نیکو و مقصد زیبا عادت ده، تا در خواسته هایت کامیاب شوى.»

روانشناسان می‌گویند: با نیت کردن فعل خیر، گویا در ناخودآگاه خود این عادت را می‌کاریم. همین که خود را به نیات خیر عادت بدهیم، به انجام آن خیر، موفق می‌شویم. مثلاً دائم می‌گوییم:

«یا لَیتَنِی کنْتُ‏ مَعَکمْ‏ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً»[3]

«ای کاش من با شما بودم و به رستگاری عظیم نایل می‌شدم.»

همین که نیت بودن با امام را می‌کنیم، صحنه‌ای برایمان پیش می‌آید که در زمان غیبت به امام‌مان یاری برسانیم.

 

تغییر عادت‌ها، سخت؛ اما ممکن

 

تغییر عادات، بسیار سخت؛ امّا ممکن است؛ لذا برای ایجاد هر عادتی به سختی آن فکر نکنیم؛ بلکه به زاویۀ ممکن بودنش توجه کنیم. وقتی نگاه ما روی سختی آن متمرکز شود، مانع، ایجاد می‌شود. وقتی می‌گوییم: غیرممکن است! کائنات با شعورند و می‌شنوند، در حالی‎‌که بایسته است بگوییم:

«بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ أَقُومُ‏ وَ أَقْعُدُ»[4]

با حول و قوۀ الهی به‌راحتی می‌توانیم عادات خیر را در خود ایجاد و تثبیت کنیم. برای ایجاد عادت خیر صبوری لازم است. عادت‌ها باید آرام‌آرام در وجود ما محقق شود؛ در صورتی که فوری ایجاد شوند، فوری هم ترک می‌شوند.

 

رابطۀ تغییر عادت‌ها و احترام به خود

 

با ایجاد عادات خیر و رفع عادات نامناسب، برای خودمان احترام قائل می‌شویم. وقتی عادت‌های بد خود را مرتفع و خود را ارزشمند حساب می‌کنیم، همچنین هنگامی که عادت و فعل مثبتی را در خود نهادینه می‌کنیم، به خودمان احترام می‌گذاریم. ما حق بی احترامی به خود را نداریم؛ چون خدا وجودمان را به ما امانت داده؛ لذا بایسته است از این امانت به نحو احسن محافظت کنیم. عادت غلط، به این امانت صدمه وارد می‌کند؛ پس مسیر را درست طی کنیم تا این عادت نادرست مرتفع شود.

 

ضرورت تصویر ذهنی از عادت‌ها

 

بایستی از عادات صحیح و عادات نامناسب تصویر ذهنی داشته باشیم، با عادات غلط در جامعه مطرود می‌شویم و با عادات نیک، محبوبیت اجتماعی کسب می‌کنیم. یکی از درخواست‌ها در زیارت امین الله این است:

 «مَحْبُوبَةً فِی‏ أَرْضِک‏ وَ سَمَائِک‏»

«خدایا! بین زمینی‌ها و آسمانی‌ها محبوب باشم.»

آیا می‌توان انتظار داشت با عادت به یاوه‌گویی، تجسس، بدگویی، فحش دادن، حرمت شکنی و … محبوب باشیم؟!

«مَحْبُوبَةً» یعنی واقعاً عادت‌های صحیح و زیبا داشته باشیم. مثلا بازگردان عادت به تشکر کردن و خوش‌زبانی، ایجاد محبوبیت است در طیفی وسیع و گسترده.

از جهت اعتقادی، با اعتقاد به معاد و این که همۀ کارهای ما ملکوت و باطنی دارد، می‌دانیم اگر با عادات غلط از دنیا برویم، چه عقوبتی در انتظارمان است! و اگر این عادات اصلاح بشود از رفاه و آسایش برخوردار خواهیم بود.

 

ایجاد انگیزه با تعیین هدف

 

برای ایجاد انگیزه در ترک عادات نامناسب و ایجاد عادات خیر، ابتدا هدف از رفع عادت غلط را مشخص کنیم، وقتی هدف معلوم شد، عواقب ترک نکردن این عادت را لیست کنیم. مثلا اگر اهل غیبت هستیم یا نگاهمان به دیگران از بالا به پایین است، در صورتی که این عادات را ترک نکنیم چه عواقبی درپی دارد؟ روزی می‌رسد که تنها می‌شویم و هیچ کس حاضر نیست جواب سلام ما را بدهد، تا این حد منفوریت اجتماعی پیدا می‌کنیم!

حال اگر به هدف‌مان رسیدیم و موفق شدیم عادت نادرست را ترک کنیم، همه می‌گویند: فُلانی قبلا یک کلمه حرف حساب نداشت و دائم غیبت می‌کرد، الان فقط حرف حساب می‌زند. در واقع نه فقط به هدفمان رسیدیم؛ بلکه برای کسانی که فکر می‌کنند بیماری غیبت را نمی‌توان ترک کرد، راهگشا می‌شویم! پس با ترک یک عادت غلط، خود به خود مصداق  آیۀ «وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا»[5]؛«و ما را پیشوای پرهیزکاران قرار ده.» می‌شویم و بسیاری از افراد از ما الگوبرداری می‌کنند.

برای رسیدن به هدف، یعنی ایجاد عادت خیر و ترک عادت شر، نگاه کردن به افرادی که در این زمینه موفق بوده‌اند، مؤثر است. می‌خواهیم همانند کسی باشیم که کنار ما می‌نشیند که نه زخم زبان می‌زند و نه رفتار نامناسب دارد، همۀ گفتار و رفتارش سنجیده و حساب شده است! سیر او را ببینیم و الگوبرداری کنیم.

ره چنان رو که رهروان رفتند

رفتار و گفتار صحیح این فرد مادرزادی نیست! مُراقبه داشته، زحمت کشیده، زمان خرج کرده، فکر کرده، ذکر گفته، آزمون و خطا داشته و بارها شکست خورده است! ما نیزدر صورتی که سختی کار را نبینیم و اُفت و خیزها را در این مسیر قبول و تحمل کنیم و رنج امروز را با رنج فردا مقایسه کنیم، مطمئناً موفق می‌شویم.

از دیدگاه مبدأ و معاد، هر چقدر اینجا زحمت بکشیم و به کارهای خیر عادت کنیم و غلط‌های زندگی‌مان را مرتفع کنیم، دورۀ برزخ ما کوتاه می‌شود؛ برزخ دورۀ تکمیل نواقص دنیای ماست. بعضی از عُلما می‌گویند: برزخ فُلانی سه روز بیشتر طول نکشید! چون در دنیا، مُراقبه و ریاضت داشته است؛ ولی وقتی اینجا رنج را تحمل نکنیم، در برزخ معطل می‌شویم تا تطهیر لازم برای ما ایجاد شود.

 

ایجاد شوق و رغبت با چشم‌انداز زیبا

 

اگر بگویید عادی‌سازی تغییر عادت سخت است! در ابتدای کار شوق و ذوق داریم؛ اما در میانه راه خسته می‌شویم! می‌گوییم: مرتب باید شوق و رغبت، تزریق کنیم و چشم‌انداز را زیبا ببینیم و اجازه ندهیم کار یکنواخت بشود.

 

اجرا در پی تصمیم

 

نکته دیگر این است که به‌مجرد تصمیم، اجرا کنیم! روانشناسان غربی در این زمینه مثالی دارند: پنج قورباغه با هم تصمیم گرفتند درون برکۀ آب بپرند. چند تا از آن‌ها باقی ماندند؟ پنج تا! چون فقط تصمیم گرفتند و در عرصۀ عمل وارد نشدند.

در قرآن هم ایمان و عمل صالح با هم آمده است:

«آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»[6]

یعنی حتماً پس از ایمان اجرا کنید. خواستن باید با برخاستن همراه باشد.

 

همراهی با خوبان برای تثبیت عادت خیر

 

پس از تصمیم برای ایجاد عادت خوب و ورود در عرصۀ اجرا، با افرادی مجالست کنیم که این عادت را دارند. چون کسانی که این عادت مثبت را ندارند، ما را مأیوس می‌کنند. مرحوم نراقی درجامع السعادات به ما یاد می‌دهد که همراهی با خوبان، جراحی بدون درد است! در زیارت عاشورا هم درخواست می‌کنیم:

« فَاسْئَلُ اللهَاَنْ‏ یجْعَلَنِی‏ مَعَکمْ‏ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أَنْ یثَبِّتَ لِی عِنْدَکمْ قَدَم‏ صِدْقٍ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَة»

«پس از خداوند می ‌خواهم که مرا [ثابت قدم] همراه با شما در دنیا و آخرت قرار دهد، و نزد شما پایدار کند، گام صداقت و راستی مرا در دنیا و آخرت.»

بنابراین وقتی جمع صحیح را انتخاب کنیم، برای رسیدن به هدف مشتاق‌تر، سیرمان سریع‌تر و موفقیت‌مان بیشتر می‌شود و از برکت و دعای آن جمع، بهره‌مند می‌شویم.

 

ثبات در عادت خیر با تشویق یا تهدید؟!

 

گاهی اوقات سعی کردیم گام‌ها را درست برداریم؛ امّا هنوز در آن عادت ثبات پیدا نکردیم، در این صورت با قاطعیت برای خودمان جریمه و فشارهای معقول یا تشویق را قرار می‌دهیم. برای تقریب به ذهن، برنج در حال جوشیدن را وقتی شوک بدهیم قد می‌کشد! در زمینه ثبات در عادت خیر هم گاهی لازم است خود را تشویق کنیم.

گاهی تشویق‌ها خوردنی یا ذکری یا فکری یا سفر رفتن است! ممکن است خودمان را با خرید چند جلد کتاب خوب تشویق کنیم. مهم این است که چیز جدید و متفاوتی باشد. اگر تشویق مؤثر نبود، از روش تهدید استفاده کنیم؛ به این صورت که خود را از انجام بعضی از امور مورد علاقه‌مان منع کنیم! مثلا خود را منع کنیم از روزی یک جزء قرآن خواندن یا صلوات فرستادن که خیلی برایمان عزیز است!

البته سیاست اولیۀ ما تشویق است. توجه کنیم که عادت‌های ما به خانواده آسیب نزند؛ چون همۀ عادت‌ها را یاد می‌گیریم تا کانون خانواده روز‌به‌روز گرم‌تر و روابط سالم‌تر و آرامش بیشتری حاکم شود. اگر به علت ایجاد عادت درست، خانواده آسیب می‌بیند، با مراجعه به کارشناس اجرای صحیح را بیاموزیم.

امیدواریم آنچه آموختیم، عِلم نافع باشد و منجر به عمل صالح شود و مثل نهر جاری در زندگی ما جریان داشته باشد.

 

تاریخ جلسه: 1402/5/11 ـ جلسه 5

«برگرفته از بیانات استاده زهره بروجردی»  

 


[1]. نهج‌البلاغه، حکمت 207.

[2]. غررالحکم و دررالکلم، ح6236.

[3]. سوره نساء، آیه73.

[4]. المقنعة،  ج۱، ص۱۰۶.

[5].  سوره فرقان، آیه 74.

[6]. سوره لقمان، آیه 8.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *