حَلَقات ذکر
قبل از اینکه ادامه آیه را دنبال کنیم اولاً خدای سبحان را سپاسگزاریم که در سال جدید امکان حضور در محضر قرآن را هر چند به صورت مجازی برای ما میسّر فرمود و امیدواریم که امکان حضور حقیقی در محضر قرآن هم برای یکایک ما فراهم شود در عین این که بتوانیم با وساطت حضرت ولی عصر عجلاللهتعالیفرجه به حقیقت قرآن هم راه پیدا کنیم.
قطعا دورهای که در آن قرار داریم آزمونی است که هریک از ما را به گونهای گرفتار خود کرده است، آزمونی که هنوز در آن به سر میبریم و دورهاش به پایان نرسیده است.
به این دلیل که اصلا انسان در کل دنیا، در هر حالی در معرض آزمون قرار دارد اما گاه آزمایشات از طریق اموری است که در دید ما آزمون جلوه نمیکند و گاه از طریق اموری است که در نگاه ما آزمایش محسوب میشود.
- اگر باور کنیم که هر شر و خیری که در زندگی ما وارد میشود آزمایشی است که هم امکان ارتقاء برای ما در آن وجود دارد و هم خدای نکرده امکان نزول و سقوط، دقتمان در مواجهه با مشکلات بیش از پیش میشود و استمدادمان هم از اولیاء افزون میشود. به هرجهت در سالی که شروع آن متفاوت از سایر سالهاست اعتراف میکنیم جمع ما برکات زیادی را در آغاز سال دریافت کرده است که این برکات را خود بنده در هیچ نوروزی در طول عمرم نداشتهام.
اولا حضور مستمری که بیش از پیش در محضر قرآن داشتیم و توفیق تلاوت قرآن، توفیق صلوات بر معصومین، توفیق قرائت زیارات مختلف، ادعیه مختلف، توفیق حضور در حلقات ذکری که این حضور بسیار نورانی و پر برکت بود و اتفاقا تفال به خیر میزنیم؛ اگر قرار است این ضرب المثل صحیح باشد که «سالی که نکو است از بهارش پیدا است»، به لطف حضرت حق بهار ما و آغاز سال ما از معنویّت خاصی سرشار بوده و ما منصفانه به این میزان نوری اعتراف میکنیم که به یمن لطف و عنایت حضرت ولی عصر عجلاللهتعالیفرجه نصیبمان شده است.
در زمانی که اکثریت مردم گرفتار اضطراب، تشویش، نگرانی و تردید و وحشت بودند، به یمن قرآن صامت و ناطق جمع ما از برکت و توفیقات معنوی خاصی بهرهمند بود که وصف ناشدنی است. پس اولا به این لطف غیرقابل توصیف اعتراف کرده و عاجزانه زبان به شکر این نعمت عظیم میگشاییم که لایههای پنهان این ارتباط با قرآن برای ما که در عالم ماده قرار داریم باور نکردنی است و انشالله زمانی که از ملکوت این ارتباط مطلع شویم، متوجه اعماق نورانی این توفیقات خواهیم شد.
نکته بعدی و لطف دیگری که در آغاز سال نصیب ما شد که در طول عمر شخص بنده وجود نداشته است ارتباط با شما عزیزان در ایام تعطیلات بود، معمولا تعطیلات ما صرفا با خانواده سپری میشود و ارتباط با دوستان به شکلی که امسال در ایام نوروز در فضای مجازی ممکن شده بود فراهم نبود. اما در سال جاری به لطف حضرت حق توفیق ارتباط با جمع مؤمنین برای ما میسّر بود، ارتباطی که قطعا برکات خاصی دارد. پیوستی که موجب گسست از بسیاری از اندوهها، نگرانیها و مشکلات میشود. «و ید الله مع الجماعه»[1] را در این ارتباط همه ما به وضوح احساس کردیم. یقین داریم حقیقت ولایت بر جمع سلطه دارد و هر یک از ما به واسطه پیوست در این جمع و به عنوان قطرهای حاضر در دریا برکات این پیوست را احساس کردیم، احساسی که شاید برای ما قابل توصیف نباشد اما تا حدی قابل ادراک بود و هست به همین جهت بنده بر خود واجب میدانم از ولی نعمتمان وجود مقدس حضرت ثامن الحجج علیبنموسیالرضا علیهالسلام عاجزانه سپاسگزاری کنم به جهت ایجاد گروهی که به هر یک از ما اجازه حضور در آن گروه و پیوست در آن گروه داده شد و اعتراف میکنیم که وحشت و ظلمت و نگرانی و اندوه ما با حضور در این جمع نورانی تبدیل به امنیت، سکینه و انس و سرور شد الحمدلله.
***
همان طور که مستحضر هستید در آخرین جلسه سال 98 به آیه پایانی سوره مبارکه آل عمران رسیدیم:
در سوره مبارکه آل عمران آیه 200 آمده است:
صبر
در مورد صبر نکات مختلفی را عرض کردم امروز در ادامه به چند مورد اشاره میکنم.
در بررسی روایی که در بحث صبر داشتم، گاه صبر در مقابل عجله مطرح شده است و گاه صبر در مقابل کسالت، گاه صبر در مقابل جزع، گاه صبر در مقابل اعتراض، اما در اکثر روایات صبر به عنوان نماد قدرت معرفی شده است نه نماد ضعف.
سلطنت صابر
اشاره میکنم به روایتی که در آن صابر در دنیا به عنوان سلطان معرفی میشود.
«فَقَالَ سَلْمَانُ قَدْ دَعَوْتُ اللَّهَ بِهِمْ وَ سَأَلْتُهُ مَا هُوَ أَجَلُّ وَ أَفْضَلُ وَ أَنْفَعُ مِنْ مُلْكِ الدُّنْيَا بِأَسْرِهَا سَأَلْتُهُ بِهِمْ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ أَنْ يَهَبَ لِي لِسَاناً لِتَمْجِيدِهِ وَ ثَنَائِهِ ذَاكِراً وَ قَلْباً لِآلَائِهِ شَاكِراً وَ عَلَى الدَّوَاهِي الدَّاهِيَةِ لِي صَابِراً….»[2]
در روایتی وجود مقدس امام حسن عسکری علیهالسلام نقل میفرمایند که سلمان فرمود: من از خدای سبحان درخواست کردم به وسیله اهلبیت چیزی را به من عطا کند که از سلطنت در دنیا بسیار بالاتر است؛ درخواست کردم به من زبانی ثناگو، قلبی شاکر و صابر عطا کند.
با تامل در فرمایش حضرت سلمان که از لسان امام حسن عسکری علیهالسلام ذکر شده است، معلوم میشود که صبر نماد سلطنت و قدرتمندی است نه نماد عجز و ذلّت، با توجه به این که صبر در مقابل کسالت در روایات ما قرار دارد پس صابر فردی با نشاط و فعال است چون در زمان کسالت انسان قادر بر انجام کاری نیست.
صبر؛ کلید هر نعمت
صبر در مقابل کسالت قرار دارد. امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند:
«لكل نعمة مفتاح و مغلاق فمفتاحها الصبر و مغلاقها الكسل»[3]
«برای هر نعمتی کلید و قفلی است، کلید آن صبر و قفل آن، تنبلی و کسالت است»
برای هر نعمتی کلید و قفلی است، کلید همه نعمات صبوری است. یعنی از طریق صبر انسان به هر نعمتی راه پیدا خواهد کرد، اما بسته شدن نعمت از طریق کسالت است؛ ملاحظه میفرمایید کسالت در مقابل صبر قرار گرفته و مانع دستیابی به همه نعمات است، پس اگر خدای سبحان در قرآن میفرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا» یعنی مؤمنین از طریق صبر همه نعمات را به روی خود بگشایید تا ناکام از نعمتی نمانید.
- در روایت دیگری صبر در مقابل جزع معرفی شده است.
امام صادق علیهالسلام میفرمایند:
«وَ اصْبِرُوا فَإِنَّهُ مَنْ لَمْ يَصْبِرْ أَهْلَكَهُ الْجَزَعُ»[4]
«صبوری کنید اگر کسی صبوری نکند شکایت کردن او را هلاک میکند.»
حتی در بعضی از روایات کثرت حزن در مقابل صبر قرار دارد. یعنی به واسطه صبر انسان اجازه تسلط غصهها را بر خود نمیدهد، در حقیقت صبر نوعی خود مدیریتی است که اسلام به مؤمنین توصیه فرموده است.
کمترین چیزی که بین بندگان توزیع شده؛ صبر
جالب اینجا است که صبر هم مثل یقین کمترین چیزی است که بین بندگان توزیع شده است و اگر هر یک از ما آزمایش صبر را بدهیم معلوم نیست که در این آزمون از نمره مثبتی بهرهمند شویم زیرا امام صادق علیهالسلام میفرمایند:
«الصَّبْرُ يَدَّعِيهِ كُلُّ أَحَدٍ وَ مَا يَثْبُتُ عِنْدَهُ إِلَّا الْمُخْبِتُونَ وَ الْجَزَعُ يُنْكِرُهُ كُلُّ أَحَدٍ وَ هُوَ أَبْيَنُ عَلَى الْمُنَافِقِين لِأَنَّ نُزُولَ الْمِحْنَةِ وَ الْمُصِيبَةِ مُخْبِرٌ عَنِ الصَّادِقِ وَ الْكَاذِب»[5]
هر فردی ادعای صبوری را دارد اما فقط مخبتین از حقیقت صبر بهرهمند هستند و در مقابل همه اعلام میکنند ما در مشکلات جزع و فزعی نداریم، در حالی که در هنگام ابتلاء، جزع و فزع منافقین معلوم میشود در ادامه این روایت میفرمایند در آزمونها حقیقت افراد برملا شده و صادق از کاذب جدا میگردد. در شرایط عادی همه خود را صبور میدانند ولی در آزمایشات صبوری آنان ظاهر میشود.
در روایت دیگری پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله میفرمایند:
«مِنْ أَقَلِّ مَا أُوتِيتُمُ الْيَقِينُ وَ عَزِيمَةُ الصَّبْر»[6]
«از کمیابترین چیزهایی که به شما داده شده است، یقین و صبر میباشد»
حال به آیه مراجعه بفرمایید که به همه مؤمنین توصیه به صبوری میشود، یعنی شما مؤمنین خود را از این رزقی که بسیاری از مردم از آن محروم هستند، بهرهمند کنید.
علامت صابر بودن
یکی از عرفاء چند علامت برای صبر ذکر میکند:
- اظهار بینیازی در عین این که انسان ممکن است محتاج باشد.
- تحمل جفای خلق.
- گفتار صحیح با وجود این که ممکن است این گفتار آسیبی به انسان وارد کند.
- گرفتاریها را مطرح نکردن و ذکر ننمودن مشکلات.
در حقیقت صبر به نحوی انسان را صاحب کاملترین صفات میکند. یعنی هم عصمتی نصیب فرد نموده، هم نمایشگر عقل او محسوب شده، هم او را جوانمرد معرفی نموده هم شجاعت او را آشکار کرده، هم او را محبوب حق قرار داده و هم در جاده سلوک سیر آسانی نصیب بنده نموده و هم علامت کمال دینداری فرد محسوب میگردد.
البته در روایتی از نبی اکرم صلی الله علیه و آله برای صابر این علامات ذکر شده است:
«عَلَامَةُ الصَّابِرِ فَأَرْبَعَةٌ الصَّبْرُ عَلَى الْمَكَارِهِ وَ الْعَزْمُ فِي أَعْمَالِ الْبِرِّ وَ التَّوَاضُعُ وَ الْحِلْم»[7]
علامت صابر چهارتا است:
- صبر بر سختیها یعنی مشکلات کوچکترین خللی در اراده قوی او وارد نمینماید
- یعنی او در هنگام مشکلات در کمال قوت اراده گستردهترین خوبیها را دارد
- تعامل او در هنگام مشکلات با خلق تعامل زیبایی است و هرگز احساس خود برتربینی ندارد
- علامت دیگر آن است که فرد صبور آستانه تحمل بالایی در مقابل خلق داشته و جفا و آزار خلق را با نگرشی زیبا دفع نموده و نمره بالایی را دریافت میکند. این که فرمود علامت صبور حلم است یعنی در هنگام مواجهه با مشکلاتی که از طریق مردم بر او تحمیل میشود خود را مدیریت نموده تا رفتار ناشایستی از او صادر نگردد.
- آنچه بسیار مهم است این معنا است که ایمان بستر صبر را برای انسان میگستراند و در دیدگاهی ایمان مقدمه صبر است یعنی اعتقادات صحیح زمینه قدرتمندی خاص مومن است.
«اصْبِرُواْ» و «صَابِرُواْ» در بیان مفسرین
یکی از مفسرین میفرماید «اصْبِرُواْ» در این آیه یعنی در مقابل احکام من خاضعانه اجرا را بر عهده بگیرید از هر اعتراضی پرهیز نموده و تسلیم احکام شوید. حال حکم حق گاه تشریعی است یعنی قوانینی که شریعت در پیش راه زندگی ما قرار داده است و گاه تکوینی است که در نظام عالم صورت میگیرد، از قبیل مرگ، مشکلات مختلفی به عنوان سیل، زلزله، کرونا و انواع بیماریها…
یکی دیگر از مفسرین میفرماید: صبر یعنی با خدای خویش صادق باشید، سرزمین دل خویش را به او سپرده که در این هنگام جزع وارد نمیشود چه بخواهیم و چه نخواهیم در این عالم مشکلات فراوانی وجود دارد، اما قدرت مومن عبور صحیح از مشکلات است، نه وقوف در مشکلات.
«وَصَابِرُواْ» معانی متعدد دارد: امری که بین شما و دیگری مشترک است در آن امور صبور باشید و دیگران را نیز دعوت به صبر کنید، یعنی نحوه گفتار و رفتار و منش شما چه در هنگامه معصیت، چه در هنگامه مصیبت و چه در هنگامه طاعت به نحوی باشد که هم دیگران از شما آموزش صبوری را بگیرند هم شما از دیگران صبوری را آموزش بگیرید، گویا همواره باید مومن در حال تعلیم و تعلّم صبر باشد.
یکی دیگر از مفسرین «وَصَابِرُواْ» را در مواجهه با دشمن به کار گرفته است و «اصْبِرُواْ» را در مواجهه با دین. در مواجهه با دشمن صبوری کنید،. یعنی هرگز صحنه را ترک ننموده و احساس ضعف نکنید.
یکی دیگر از مفسرین میفرماید: «مصابره» یعنی مقابله قوی با هر آنچه که مانع سلوک است، و به نحوی این مقابله صورت گیرد که دیگران هم وارد این میدان شده و آنها نیز در مسیر سلوک مانعی ایجاد نکنند.
یکی از مفسرین میفرماید: «وَصَابِرُواْ» مرحلهای بالاتر از «اصْبِرُواْ» است یعنی علاوه بر صبوری راضی به احکام الهی نیز باشید و این رضایت در ارتباط با دیگران مشاهده شود.
یکی دیگر از مفسرین میگوید: «اصْبِرُواْ» به جهت صبر بر طاعت و معصیت است اما «صَابِرُواْ» صبر گذر کردن بر آرزوها و شهوات است.
یکی دیگر از مفسرین در ذیل آیه میفرماید: «اصْبِرُواْ» صبر در معصیت و «صَابِرُواْ» صبر بر طاعت است.
در تفسیری دیگر «اصْبِرُواْ» صبر بر ملاحظه پاداش و «صَابِرُواْ» صبر تا رسیدن به قرب حق ذکر شده است.
بعضی میگویند: «صَابِرُواْ» صبری است بر صبر سابق یعنی نورٌ علی نوری است که در کل زندگی فرد باید جریان پیدا کند.
به نظر بنده مهمترین پیام این دو صبر این است که مومن قبل از تعامل با افراد ابتدا باید در درون خود از قوت خاصی بهرهمند شود، در عرصه تعامل با افراد این توانمندی بروز نموده و تعامل به زیباترین شکل مرضی حق جلوهگر شود.
بعضی معتقد هستند صبر باید آن چنان باشد که موج عشق صابر به گاه صبر جلوهگر شود یعنی:
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقه ما کافریست رنجیدن
- آیه نشان میدهد که مؤمن دچار انزوا و عزلت نمیشود بلکه جاده سلوک را با مرکب صبر طی نموده و با شمشیر صبر موانع را از سر راه دور کرده و با قدرتِ صبر دیگران را به طی این مسیر دعوت میکند. در باب «مفاعله» که دو طرف برای یکدیگر یک فعل را انجام میدهند، گویا همه مؤمنین این ماموریت را داشته که از طریق سیره خود مؤمن دیگر را تقویت نمایند و از هر قول و فعلی که موجب تضعیف او شود اجتناب کنند. به نظر بنده با امر «صَابِرُواْ» هر مؤمنی متوجه نقش بسیار قوی خود در میان جمعی که حاضر است میگردد و هیچ مؤمنی رفتار خود را دور از چشم دیگران نمیبیند؛ به همین جهت سعی در اصلاح رفتار و اقوال خویش دارد، گویا مؤمنین یکی از کمکهایی که به یکدیگر میکنند کمک به توانمند شدن و صبوری است.
تاریخ جلسه: 99.1.16
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص 31
[2] بحارالانوار، ج22، ص 362
[3] شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 20، ص322
[4] بحارالانوار، ج 68، ص 95
[5] مصباح الشریعه، ص185
[6] مسکن الفواد، ص 41
[7] بحار الانوار، ج1، ص120