آثار معرفة الله ـ بخش سیزدهم

انبساط خاطر از دریافت فضل الهی

 

خدای سبحان می‌فرماید:

«فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَیسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلاَ هُمْ یحْزَنُونَ. یسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللّهَ لاَ یضِیعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِینَ»[1]

«آنان بخاطر آنچه خداوند از فضلش به آنها داده، شادمانند و به كسانى كه به دنبال ایشانند، ولى هنوز به آنها ملحق نشده‌اند، مژده مى‌دهند كه نه ترسى بر آنها است و نه غمى خواهند داشت. به نعمت و فضل خدا و اینكه خداوند پاداش مؤمنان را تباه نمى‌كند، (آیندگان را) مژده مى‌دهند.»

معرفت، انبساط خاطر خاصی را در وجود انسان ایجاد می‌کند و کسی که از این رزق طیب بهره‌مند می‌شود، می‌داند که آنچه نصیبش شده است، نه عدل، بلکه فضل خداست. گاهی عنایات خاصی از سوی خداوند به ما می‌رسد و ما گمان می‌کنیم که مستحق آن بوده‌ایم. تصور می‌کنیم که از این موهبت‌ها به‌دلیل استحقاق خود بهره‌مند شده‌ایم؛ اما این نشان‌دهندۀ آن است که هنوز سالک وادی معرفت نشده‌ایم. اهل معرفت در برابر هر عنایتی که دریافت می‌کنند، آن را نه به عنوان حق و عدل، بلکه به عنوان فضل و عنایت خداوند می‌بینند. آن‌ها می‌دانند که این نعمت‌ها غیرقابل تصور بوده و از سر رحمت و لطف خداوند به آن‌ها داده شده است، نه به دلیل اینکه خود را مستحق بدانند. این درک از فضل الهی، انسان را از غرور و خودپسندی باز می‌دارد و باعث می‌شود تا در برابر هر برکتی که به او داده‌اند، شکرگزار و تواضع‌پذیر باشد.

 

سرور اهل معرفت در قرب و وصل به خداوند

 

«فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ»

« آنان بخاطر آنچه خداوند از فضلش به آنها داده است، شادمانند.»

 

اهل معرفت خود را برای دریافت چنین فضلی شایسته نمی‌بینند و از اینکه از این پاداش فضلی بهره‌مند شده‌اند، بسیار خوشحال هستند. درک دریافت این نوع پاداش حاکی از قرب و اتصال به خدای سبحان است. آنان از درک چنین واقعیتی احساس سرور و شادی می‌کنند. این شادی موجب آرامش عمیق آنان می‌شود. در واقع، اهل معرفت همیشه در حال دریافت باران فضل خداوند هستند و از این که در هر لحظه از زندگی‌شان در پیوند با خداوند قرار دارند، در خوشی و سرور به سر می‌برند.

 

بشارت به مومنان

 

«وَیسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ»

«و به كسانى كه به دنبال ایشانند، ولى هنوز به آنها ملحق نشده‌اند، مژده مى‌دهند.»

اهل معرفت به کسانی که هنوز به جایگاه آن‌ها نرسیده‌اند و در مسیر ایشان گام می‌زنند، پیام می‌دهند و برای آن‌ها خوشی و راحتی در مسیر را درخواست می‌کنند. آن‌ها به زیردستان خود که هم‌سطح و هم‌رتبۀ آن‌ها نیستند؛ ولی در مسیر رشد و تکامل معنوی گام برمی‌دارند، دعا می‌کنند و می‌خواهند که این افراد مسیر را با سهولت بیشتری طی کنند. اهل معرفت می‌خواهند به آن‌ها الطاف الهی را که در مسیر نصیب سالکان می‌شود، بازگو کنند، تا در راه خود دلگرم و امیدوار باشند.

این بشارت نه‌تنها برای موجودی‌های خاص، بلکه برای «نعمت» به‌طور کلی است که نکره آمده است، به این معنی که نعمت و برکت اصلی «عبودیت» است. اهل معرفت هیچ طلبی از این دنیا ندارند و تنها از خداوند، عبودیتِ در پیشگاه او را می‌خواهند. آن‌ها از این نعمت عبودیتی که از طریق وسائط فیض در اختیارشان قرار گرفته است، نه‌تنها خود خوشحال و راضی‌اند، بلکه خوشی و شادی حاصل از این نعمت را به همۀ سالکان طریق اعلام می‌کنند.

 

پاداش الهی و حقیقت عبودیت

 

«یسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللّهِ وَفَضْلٍ»

«بر نعمت و فضل خدا شادى مى كنند.»

«نِعْمَةٍ مِّنَ اللّهِ» پاداش اعمال است. در وادی معرفت، باید از درخواست‌های معمولی و تقاضاهای دنیوی دوری جست. تقاضای اهل معرفت تنها استمرار وصل، دوام قرب و پوشیدن دائمی لباس بندگی است. پاداش واقعی در این مسیر، به‌طور کامل از سوی خداوند در قالب ساخت و ساز هِیئت باطنی فرد ارائه می‌شود. هنگامی که این هِیئت باطنی برای سالک آشکار می‌شود، او درمی‌یابد که حتی یک عمل کوچک خالص می‌تواند در باطن، بسیار نورانی و زیبا باشد و اثرات غیرقابل تصوری از خود نمایان کند.

اهل معرفت نه به خاطر بهشت یا هرگونه پاداش دنیوی، بلکه به دلیل اینکه باطن عملشان در نظر محبوب، بسیار مورد توجه و محبت قرار گرفته است، خوشحال و شادمان می‌شوند. آن‌ها متقاضی پاداش نیستند، بلکه وقتی نورانیت و وسعت باطن عملشان را مشاهده می‌کنند، این امر به‌طور طبیعی به آنان انبساط و خوشی می‌بخشد. اهل معرفت از این قرب و وصال الهی به‌عنوان هدیه‌ای از سوی خداوند، شاد و خرسند هستند. این نگاه ،آنان را از دنیاطلبی دور  می‌کند و  آنان را به سمت پاکی، اخلاص و عبودیت بیشتر سوق می‌دهد.

زاهد از تو حور می‌خواهد، قصورش بین

به جنت می‌گریزد از درت یارب شعورش بین[2]

 

فانی و باقی در معرفت الهی

 

«نِعْمَةٍ مِّنَ اللّهِ» در اینجا به‌عنوان اثر معرفت اشاره به فرآیندی دارد که در آن سالک به جایی می‌رسد که صفات بنده، مشابه صفات خداوند می‌شود. خداوند متعال قدرت مطلقه دارد، و بنده در این مسیر قدرت می‌یابد. خداوند علم مطلق دارد، و بنده به علم الهی متصف می‌شود. خداوند حکمت مطلق است و بنده صاحب حکمت می‌شود. او کمالات و کرامت‌های بی‌نهایتی دارد و بنده‌ای که در این مسیر فانی در ذات خداوند می‌شود، به کمالات و کرامت‌های الهی دست می‌یابد.

نعمت ویژه‌ای که باعث خوشی اهل معرفت می‌شود، این است که آنان به مقام فناء در ذات خداوند می‌رسند و سپس باقی به‌طور کامل برای او خواهند بود. در این مقام، هیچ اثری از خودشان باقی نمی‌ماند. به‌عبارتی، از آنجا که خودی نمی‌بینند، به‌طور کامل در خداوند فانی می‌شوند. این موضوع در قالب مثال معروف صفر و عدد یک بیان شده است؛ هنگامی که انسان در این مسیر قدم می‌گذارد، در ابتدا به‌طور کامل صفر است. اگر ده صفر کنار هم بگذارید، باز هم چیزی نخواهد بود. حتی اگر صفر را به توان بالاتری برسانید، باز هم صفر باقی می‌ماند. اما وقتی عدد یک، پشت صفر قرار می‌گیرد، آن‌گاه این صفر می‌تواند به بی‌نهایت برسد و به کمالات بی‌پایانی دست یابد.

در زمان قدیم كه قرار شد شناسنامه صادر كنند، بهآیت‌الله سید عبدالله فاطمی‌نیا گفتند: اسم و فامیلت را چه بنویسیم؟ گفت: «هیچ ابن هیچ!» وقتی انسان از خود هیچ نمی‌بیند و در مسیر معرفت پیش می‌رود، در حقیقت در پیوند و اتصال به خداوند است، که همانند عدد یک پشت صفر، می‌تواند تا بی‌نهایت پیش رود. در این مسیر، بنده حقیقتاً به خدای واحد وصل می‌شود و در نهایت همه وجودش در خداوند فانی و باقی خواهد ماند.

 

فنای در خداوند و ظهور قدرت الهی در انسان

 

«نِعْمَةٍ مِّنَ اللّهِ» به‌معنای فانی شدن انسان در ذات خداوند است، تا جایی که هیچ اثری از خود انسان باقی نمی‌ماند و آنچه که می‌ماند فقط خداست. در این مرحله، انسان به یک وجود خاص و فوق‌العاده تبدیل می‌شود. برای کسی که در مسیر معرفت قدم می‌گذارد، این تحول و فناء در خداوند نه‌تنها غیرقابل باور نیست، بلکه کاملاً قابل درک است.

اگر ما مقتل را از منظر ظاهری و بدون معرفت بخوانیم، ممکن است به شک و تردید بیافتیم و حتی تکذیب کنیم! به‌طور مثال، ممکن است بگوییم: «چطور ممکن است یک نفر به میدان بیاید و صد یا حتی چند هزار نفر را از پای درآورد؟!» اما وقتی ذره‌ای از معرفت الهی در دل انسان نشسته باشد، دیگر این امر عجیب و شگفت‌آور نخواهد بود. انسانِ فانی در خداوند، قدرتی بی‌پایان از خداوند دریافت می‌کند که در حالت طبیعی از آن انتظار نمی‌رود. همان‌طور که در تاریخ، حتی از کسانی که به ظاهر هیچ مقام و جایگاهی نداشتند، معجزات و قدرت‌های خارق‌العاده‌ای ظهور کرده است، مانند غلام سیاه امام حسین علیه‌السلام که توانست در محضر امام زمانش شاهکار بیافریند.

این‌ها نمونه‌هایی از قدرت الهی است که در افرادی ظهور می‌کند که به طور کامل در خداوند فانی شده‌اند و از خود هیچ چیزی نمی‌بینند. در چنین لحظاتی، انسان تنها به عنوان واسطه‌ای برای ظهور قدرت و اراده الهی عمل می‌کند، و این همان «نعمت» واقعی است که اهل معرفت آن را می‌یابند.

 

خستگی ناپذیری اهل معرفت

 

«نِعْمَةٍ مِّنَ اللّهِ» به‌معنای اتصاف انسان به صفات حق و خداوند است. چنین فردی نه‌تنها از خستگی ناتوان نمی‌شود، بلکه در برابر تمامی سختی‌ها و چالش‌ها، با قوت و توان ادامه می‌دهد. در شرایط معمولی، انسان‌ها خسته می‌شوند، از پا می‌افتند و در مواجهه با مشکلات به محدودیت‌های خود می‌رسند؛ اما برای کسانی که به به صفات الهی متصف شده‌اند، خستگی و ضعف مفهومی ندارد. این‌ها افرادی هستند که در روز عاشورا، توانایی‌های خارق‌العاده‌ای از خود بروز دادند، زیرا «نِعْمَةٍ مِّنَ اللّهِ» به آنان ارزانی شده است.

این افراد درک می‌کنند که خودشان هیچ نیستند. وقتی به این مرحله از معرفت می‌رسند، دیگر «من» بودن را کنار می‌گذارند و به یقین می‌رسند که هر کرامتی که مشاهده می‌شود، در واقع از جانب خداوند است و هیچ بخشی از آن به خودشان تعلق ندارد. وقتی از محدودیت‌های خود بیرون می‌روند، مشاهده می‌کنند که تنها از خداوند قدرت و رحمت را دریافت کرده‌اند و در آن لحظه نامحدود می‌شوند!

اهل معرفت به‌خوبی می‌دانند که هیچ‌چیز در این مسیر به سبب دستاوردهای خودشان نبوده است. آنها نمی‌گویند که به دلیل ذکر گفتن، عبادت کردن یا دانش داشتن به این مقام رسیدند؛ بلکه از عمق دلشان می‌فهمند که به‌واسطۀ فضل و کرم خداوند به این مقام دست یافته‌اند. آنها می‌دانند که آنچه از ظرفیت و قابلیت در آنهاست، همه از سوی خداوند است و اوست که این قابلیت‌ها را در آن‌ها ایجاد کرده است.

داد حق را قابلیت شرط نیست

بلكه شرط قابلیت داد او است[3]

 

دیدگاه اهل معرفت در مورد اجر و پاداش

 

«وَ أَنَّ اللّهَ لاَ یضِیعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِینَ»

«همانا خداوند اجر نیکوکاران را ضایع نمی‌کند.»

اهل معرفت به این باورند که هیچ‌چیز در عالم گم نمی‌شود و این خود از آثار معرفت است. به عبارت دیگر، پاداش اعمال اهل ایمان در این دنیای پرآشوب هرگز از بین نمی‌رود. در حقیقت، ظرف زمان و مکان قادر به درک پاداش‌های الهی نیست؛ زیرا این پاداش‌ها به مراتب بالاتر از محدودیت‌های دنیوی هستند. همان‌طور که نمی‌توان یک استخر را در یک استکان جای داد، نمی‌توان اجرهای الهی را در دنیای مادی و در قالب این عالم محدود قرار داد.

اهل معرفت برای اجر و پاداش کار نمی‌کنند. آنها در مسیر عمل، نه به‌دنبال پاداش هستند و نه منتظر آن. حتی اگر این افراد در پی اجر نباشند، خداوند به‌دلیل فضل و کرم خود پاداش را به آنان می‌دهد. این که اهل معرفت اجر را نمی‌خواهند، یک موضوع است، و این که خداوند مطابق اقتضای صفات خود برای آنان اجر تعیین کرده است، مسئله‌ای دیگر. اهل معرفت به‌خوبی می‌دانند که اجر و پاداشی که از جانب خداوند به آنان داده شده است، هرگز ضایع نمی‌شود و در نظام عالم از بین نمی‌رود.

ابن سینا در نمط نهم خود می‌گوید: «اگر چیزی حبط شد، از ابتدا شکل نگرفته بود که حبط شد؛ نطفه‌اش منعقد نشده بود که حبط شد.» این به این معناست که هرچه در عالم وجود دارد، در اصل وجود داشته است و اگر چیزی ضایع یا نابود می‌شود، به این دلیل است که در ابتدا قابلیت واقعی برای تداوم نداشته است. در مقابل، هر عملی که از ما صادر می‌شود و قابلیت عرضه به حق را دارد، هرگز حبط نمی‌شود. خداوند این اعمال را ضبط و از نابودی و فساد محافظت می‌کند.

در واقع، هر عملی که در جهت خلوص و صداقت انجام شود، بلافاصله در اختیار خداوند قرار می‌گیرد و از آن زمان به بعد، هیچ آسیبی به آن وارد نخواهد شد. در این حالت، عملی که به خداوند سپرده می‌شود، دیگر گم نمی‌شود و از بین نمی‌رود. در مقابل، اگر کار به عهده خود فرد باشد، ممکن است در مسیر عمل دچار نقص و فساد شود؛ زیرا انسان معمولاً در کارهای خود منت می‌گذارد؛ اما اگر عمل به طور کامل خالص باشد، بلافاصله به خداوند منتقل می‌شود و از هرگونه آسیب و فساد در امان می‌ماند.

 

آرامش اهل معرفت در عمل خالصانه و اعتماد به تدبیر الهی

 

این باور که اگر کاری را خالصانه و صادقانه انجام دهیم، خداوند نمی‌گذارد آن کار در دست ما بماند و بلافاصله پس از آنکه از ما گرفته شد، وارد کار جدیدی می‌شویم، باعث ایجاد آرامش در دل انسان می‌شود. وقتی این دیدگاه را داشته باشیم که هر عملی که از ما گرفته می‌شود، در اختیار خداوند قرار می‌گیرد و در این مسیر هیچ آسیبی به آن نمی‌رسد، نگرانی از دست دادن یا ناکامی از بین می‌رود.

افرادی که این نگاه را دارند، همچون اهل معرفت، همیشه مشغول به کار هستند. آنها به محض اینکه دستشان خالی شد، از انجام کار جدید نمی‌ترسند و حتی بیشتر از پیش اقدام می‌کنند. این افراد می‌دانند که خداوند کارهایی را که خالصانه انجام داده‌اند، حفظ می‌کند و به آنها هیچ آسیبی نمی‌رسد. به همین دلیل هم از هیچ کاری دست نمی‌کشند و همچنان به راه خود ادامه می‌دهند؛ چون اطمینان دارند که هر کاری که از دستشان گرفته شود، به مصلحت آنهاست و خداوند از آن مراقبت می‌کند.

این تفکر باعث می‌شود که اهل معرفت نه‌تنها آرامش داشته باشند، بلکه همواره در حال پیشرفت و تلاش باشند، چرا که از هر چیزی که از دست می‌دهند، دلسرد نمی‌شوند و با ایمان به خدا، گام‌های جدیدی برای انجام کارهای نیکو و خدمت به دیگران بردارند.

 

افزایش ایمان و اعتماد به تدبیر الهی به جای نگرانی

 

خدای سبحان می‌فرماید:

«الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُواْ لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَانًا وَقَالُواْ حَسْبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِیلُ»[4]

«مؤمنان كسانى هستند كه (چون) مردم (منافق) به ایشان گفتند: بى شك مردم (كافر مكّه) بر ضد شما گرد آمده (و بسیج شده) اند، پس از آنان بترسید، (آنها به جاى ترس) بر ایمانشان بیافزود و گفتند: خداوند ما را كفایت مى‌كند و او چه خوب نگهبان و یاورى است.»

ویژگی دیگر اهل معرفت این است که وقتی زنگ خطری برای آن‌ها به صدا در می‌آید، نگران نمی‌شوند. در چنین مواقعی، به‌جای ترسیدن از زنگ خطر، خشیت از خداوند در دلشان بیشتر بروز می‌کند: «فَزَادَهُمْ إِیمَانًا»؛ «بر ایمانشان افزوده شد.» در این لحظات، اعتقاد و عشق باطنی به حق‌تعالی در ایشان افزون می‌شود و در پاسخ می‌گویند: «حَسْبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِیلُ»؛ «خداوند برای ما کافی است و او بهترین وکیل است.»

گاهی اوقات صفت‌های ناپسندی همچون سوءظن، حسد، حرص به دنیا و… در دل ما وجود دارد. ما می‌توانیم تمام توجه‌مان را معطوف به این صفات منفی کنیم و مدام نگران آن باشیم که نفس اماره به سوء در کمین است و می‌خواهد در قالب صفات مختلف بر ما تسلط یابد؛ اما می‌توانیم زاویۀ دید خود را تغییر دهیم. به‌جای ترس از این صفات منفی، با ایمان و اعتقادات صحیح به خداوند می‌گوییم: «حَسْبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِیلُ»؛ «خداوند برای ما کافی است و او بهترین وکیل است.» ما خداوند را به‌عنوان وکیل خود انتخاب کرده‌ایم و به او اعتماد داریم. او نه‌تنها آفات باطنی ما را از بین می‌برد، بلکه تمامی آسیب‌های خارجی را نیز از ما دور می‌کند.

 

اثر معرفت در آرامش درونی

 

اگر اهل معرفت در اطراف خود یا در درونشان احساس خطر کنند، به جای اینکه تمرکزشان بر روی آن خطر باشد، توجه‌شان به حق‌تعالی افزون می‌شود. ایشان به جای نگرانی از آسیب‌های احتمالی، می‌گویند: «حَسْبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِیلُ»، یعنی خداوند قطعاً از من دفاع می‌کند و اجازه نمی‌دهد که من متهم بمانم، او اتهامات وارده را دفع خواهد کرد.

معلوم است که انسان با معرفت نمی‌تواند امیدوار نباشد. نمی‌شود انسان با معرفت باشد و در عین حال نگاهش به خطرات اطرافش دوخته شود. انسان با معرفت به جای اینکه تمام توجه‌اش به خطراتی که در کمین‌اند، باشد، نگاهش به خدایی است که دافع و رافع است؛ خداوند هم دفاع و هم رفع می‌کند. «دافع» به این معناست که خداوند از بندگانش دفاع می‌کند و نمی‌گذارد آسیبی به آن‌ها برسد. «رافع» یعنی اگر به‌دلیل غفلت شخص آسیبی به او وارد شد، خداوند در صورت رجوع به او، آن آسیب را از میان برمی‌دارد و اجازه نمی‌دهد که آسیب ماندگار باشد.

بنابراین یکی دیگر از آثار معرفت این است که فرد هیچ‌گاه نگران نمی‌شود. او نه نگران آفات باطنی است که ممکن است ظهور کنند، و نه نگران آسیب‌هایی است که از دنیای بیرون ممکن است به او وارد شود.

وجود مقدس حضرت زینب سلام‌الله‌علیها را به‌عنوان «كعبة الرزایا» می‌شناسیم. «رزایا» به معنی «مصائب» است. همان طور كه كعبه در میان است و طواف كنندگانی دارد، مصائب دور زینب طواف می‌كند؛ اما بدون نگرانی از آسیب مصائب، در کمال آرامش می‌فرماید:

«مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا»

«من جز زیبایی چیزی ندیدم»[5]

 

تاریخ جلسه: 1393/8/15 ـ جلسه 13

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] . سوره آل عمران، آيات 170 و 171

[2] فروغی بسطامی.

[3] مولوی

[4] سوره ال عمران، آیه 173

[5] اللهوف على قتلى الطفوف، سید ابن طاووس

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *