مجازات همگانی
«فَأَزَلَّهُمَا الشَّیطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِیهِ وَقُلْنَا اهْبِطُواْ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِی الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِینٍ»[1]
«پس شیطان آن دو را به لغزش انداخت وآنان را از باغى كه در آن بودند، خارج كرد و (در این هنگام به آنها) گفتیم: فرود آیید! در حالى كه بعضى شما دشمن برخى دیگر است و براى شما در زمین قرارگاه و تا وقتى معین بهره و برخوردارى است.»
این آیه داستان آدم و حوا را بیان میکند كه شیطان مایۀ لغزش آنها شد و خداوند به هر سۀ آنها گفت در زمین فرود آیید، در حالیكه با هم دشمنی دارید.
گاهی اوقات در زندگی ما لغزشهایی پیش میآید که وقتی مورد خطاب قرار میگیریم برایمان آزاردهنده است؛ زیرا یک طرف ولیّالله است و طرف دیگر عدوالله. این دو با هم جمع شدند و مورد خطاب قرار گرفتند.
در این آیه «اهْبِطُواْ»، برای آدم و حوا که با شیطان همراه هستند قطعاً خوشایند نیست و انتظار نداشتند که با شیطان جمع بسته شوند. همانطور که اگر روزی ما را با سپاه عمر سعد جمع ببندند، برای ما خوشایند نخواهد بود.
اگر فردی ارادت به حق و اولیای حق داشته باشد، بر ضلالتش افزوده نمیشود و گلایه و شکایتی از خدا هم ندارد و همانند حضرت آدم بدون در نظر گرفتن حُسنسابقۀ خود، «اهْبِطُواْ» را مِهر و لطف خدا میداند، نه جلوۀ جلالی او؛ در نتیجه از آزمونِ الهی موفق بیرون میآید.
دنیا را محل استقرار دائمی دانستن
آزمون دیگری که در دنیا با آن مواجه میشویم آن است که دنیا را محل استقرار ابدی بدانیم. بسیاری از افراد گمان میکنند این دنیا اقامتگاه ابدی است و دنیای دیگری برای خود تصور نمیکنند.؛ به همین جهت تدارک لازم جهت کوچ از این دنیا را ندارند و بهرههایی را که لازم است تا زمان استقرارشان در زمین کسب کنند، نمیبرند. افرادی که فكر میكنند ورود به این دنیا، بدون بازگشت است، در این آزمون الهی دچار باخت و خسران میشوند.
در طرف مقابل برخی افراد آنقدر حواسشان به رفتنشان هست که هر نمازی را که میخوانند گویا آخرین نمازشان در این دنیاست. آنها این دنیا را مانند مزرعهای میدانند که موقتاً به نام آنها سند زده شده است؛ بنابراین با کاشت محبت خدا و اولیای خدا در دلشان، تا قیامت از این مزرعه سود میبرند. چنین افرادی، قطعاً در آزمون الهی موفقاند.
قبول واسطههای فیض
«فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ»[2]
«پس آدم از سوى پروردگارش كلماتى دریافت كرد، (وبا آن كلمات توبه كرد،) پس خداوند لطف خود را بر او بازگرداند. همانا او توبهپذیر مهربان است.»
یکی از راههایی که خداوند برای بخشش گناهان ما قرار داده، پذیرش وجود مقدس اهل بیت و حضرات معصومین علیهمالسلام و واسطه قرار دادن آنها برای درخواست عفو از خدای سبحان است. خداوند میگوید: از این واسطهها برای بخشش لغرش و معصیتهای خود استفاده کنید تا به سمت من رجوع کنید. پذیرش و قبول این واسطههای فیض نهتنها امکان رجوع ما به سمت پروردگار را میسر میکند؛ بلکه میتوانیم جایگاهی فوق تصور کسب کنیم.
«تَلَقَّى»، در باب تفعّل و یكی از معانی آن «قبول کردن» است. آدمیّت اقتضا میکند که هر زمان خدا واسطههای فیضش را به انسان معرفی کرد، باور کند که میتواند با وساطت آنها، از بالاترین جایگاه بهرهمند شود؛ اما گاهی افراد این واسطهها را قبول نمیکنند و در آزمایش الهی مردود میشوند.
در حادثۀ کربلا، اصحاب اباعبدالله به سراغ فرد گناهکاری میروند و میگویند اگر به ما بپیوندی، گناهان تو بخشیده خواهد شد؛ اما او قبول نمیکند و فقط اسبهای خود را به آنها میدهد! گاهی ما به اباعبدالله ارادت داریم و اهل روضه و توسل هستیم؛ اما پذیرش نداریم؛ یعنی قبول نداریم که با وجود خمسۀ آلکساء اتفاقی در زندگی ما رقم میخورد و از آلودگیها جدا میشویم!
اگر ما واسطههای فیض را که خدای سبحان دائم عرضه میکند، قبول کنیم، یعنی باور داریم که این واسطهها در زندگی ما کارایی دارند و با این پذیرش، جایگاهی نصیب ما میشود و سیر جدیدی در زندگیمان آغاز خواهد شد؛ اما اگر از آنها بهرۀلازم را نبریم، در آزمون الهی مردود و دچار خسران میشویم.
صبر، نماز و خشوع در نماز
«وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَكَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ»[3]
«و از صبر و نماز یارى جویید و این كار جز براى خاشعان، گران و سنگین است.»
صبر
اولین امری که در این آیه با آن آزمایش میشویم صبر است. اگر در مشكلات، دائم جزعوفزع کنیم، قطعاً مشکل ما برطرف نمیشود. حل مشكلات با مقاومت، اسیر كردن شهوات و مقابلۀ صحیح با ناهنجاریهاست. برای مثال فردی که دچار رذیلۀ گستاخی است، باید خودش با صبر آن را مهار کند. از آنجاکه که قرآن تكلیف مالایطاق ندارد، پس هر کسی قادر است تا به اصلاح رذائل خود بپردازد. اگر کسی بگوید «نمیتوانم»، دروغ گفته است. انسان، قدرت صبوری بر بداخلاقی را دارد و اگر خود را به ناتوانی بزند، در آزمون الهی کم آورده است.
خدای سبحان در جهت مقابله با هوی و هوس، قدرتی به نام صبر در اختیار ما قرار داده است. صبر یعنی مقابله با شیطان. بنابراین در چالشهای زندگی، رذائل و ناتوانی خود را توجیه نمیکنیم؛ بلکه با توفیقاتِ حقتعالی در مقابل شیطان ایستادگی میکنیم. وقتی این قوه را به کار بگیریم از آزمون الهی موفق بیرون میآییم، در غیر این صورت خسارت جدی بر ما وارد میشود.
نماز
قرآن میگوید برای حل مشکلات خود از نماز کمک بگیرید؛ اما افراد به جای استمداد از نماز به چیزی متوسل میشوند که فکر میکنند توان بیشتری دارد! گاهی نماز میخوانند؛ اما نمازشان بیرمق است؛ یعنی کیفیت نمازشان پایین است؛ به همین دلیل هم نمیتواند مشکلات آنان را حل کند.
فردی که دچار مشکل اخلاقی است، با خواندن نمازِ صحیح و با کیفیت، مشکل او اصلاح میشود. نماز باید ما را بزرگوار كند و ما را از رذائل اخلاقی جدا سازد. اگر نماز ما خنثی باشد؛ یعنی با کیفیت و قدرت نباشد؛ توانی برای اصلاح ما ندارد.
خشوع در نماز
یکی از مواردی که افراد روزانه چندین بار با آن آزمایش میشوند، خشوعِ باطنی در نماز است. در نماز باید بزرگی و کبریایی خدا به چشم انسان بیاید. نماز، حضور در محضرِ حق است و عظمت خدا در کلامِ با او جلوهگر شده است؛ بنابراین نباید برایمان امری کوچک و کمارزش تلقی شود.
گاهی اوقات صورتِ ظاهری نماز ما خوب است؛ ولی از باطنِ نماز که حضور قلب است، محرومیم، در این صورت در آزمون الهی ناموفق هستیم. قرآن میگوید:
«الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُون»[4]
«همان كسانى كه در نمازشان خشوع دارند.»
اگر خدا صد هزار جلوهگری دارد و ما از صد هزار جلوه، یكی را هم نبینیم دچار خسارت شدهایم.
با صد هزار جلوه برون آمدی كه
من با هزار دیده تماشا كنم تو را[5]
ندیدن اولیای الهی در زمان غیبت
«وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِینَ لَیلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَالِمُونَ»[6]
«و (به خاطر بیاورید) هنگامى كه با موسى چهل شب وعده گذاردیم و شما پس از (آمدن) او (به میقات،) گوساله را (معبود خود) گرفتید، در حالىكه ستمكار بودید.»
در این آیه خداوند داستان قوم بنیاسرائیل را بیان میکند، آنگاه که حضرت موسی به کوه طور رفته بود و قومش در نبودِ او گوسالهپرست شدند. برخی اوقات انسانها وقتی حضور ولیِّامر را درک نمیکنند، میلشان به دنیا زیاد میشود!
این گوساله میتواند ثروت، مقام و مدرک و… باشد که ما دائم با آنها مورد آزمایش قرار میگیریم. باید مراقب باشیم در دورۀ غیبت، گرفتار گوسالهپرستی نشویم و دل را مشغول به چیزی جز حق نکنیم و خدا پرست باقی بمانیم. در دورۀ غیبت باید باور داشته باشیم که امام ما حاضر و ناظر است و ما را میبیند، گرچه ما او را نمیبینیم؛ پس مراقب باشیم دچار تعلقات نامناسب نشویم.
اگر در واکاوی خود متوجه شدیم که شکست خوردهایم و در كارنامۀ عمل خود نمرۀ قابل ملاحظهای دریافت نکردهایم، باید باور داشته باشیم که همیشه راه علاجی وجود دارد؛ زیرا پیامبر اکرم فرموده است:
«اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ الْنِّجاة»[7]
«حسین چراغ هدایت و کِشتی نجات است.»
به ما میگویند سوار کشتی حسین شوید که به اسم خدا حرکت میکند و فرود میآید.
« وَقَالَ ارْكَبُوا فِیهَا بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا»[8]
«و (نوح به مسافران كشتى) گفت: بر آن سوار شوید كه حركت و توقّفش با نام خداست.»
این کشتی جای نگرانی ندارد. از اعمال خود نباید خجالتزده باشیم؛ زیرا حسین رحمةاللهالواسعه است و همه را به کشتی خود راه میدهد.
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صدبار اگر توبه شکستی بازآ[9]
تاریخ جلسه: 1393/8/11 – جلسه دوم
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1]. سوره بقره، آیه 36.
[2]. سوره بقره، آیه 37.
[3]. سوره بقره، آیه 45.
[4]. سوره مؤمنون، آیه 2.
[5]. فروغی بسطامی.
[6]. سوره بقره، آیه 51.
[7]. عیون أخبار الرضا، ج 1، ص 59.
[8]. سوره هود، آیه 11.
[9]. ابوسعید ابوالخیر.