آیت الله محمد حسین غروی اصفهانی

ولادت: 1296 ق

وفات: 1361 ق

محل ولادت: کاظمین

محل دفن: نجف

اساتید: حضرات آخوند ملامحمد کاظم خراسانی، محمد باقر اصطهباناتی شیرازی و …

شاگردان: سید ابوالقاسم خوئی، سید محمد حسین طباطبائی، سید محمد حسن الهی طباطبائی و …

تالیفات: تحفة الحکیم، رسائلی در فقه و اصول، دیوان مفتقر و …

 

جلب رضایت پدر با توسل به موسی بن جعفر علیه‌السلام

 

پدرش می‌خواست این تنها پسر خویش را به تجارت بگمارد ولی محمد حسین که شوق تحصیل داشت با توسل به حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام رضایت پدر را جلب کرد. خود می‌گوید: «آن روز پس از نماز جماعتی که در صحن مطهر کاظمین برپا می‌شد در حالی که زانوی غم در بغل گرفته بودم، با فاصله اندکی پدرم را که مشغول صحبت با یکی از تجار بغداد بود می‌پاییدم. چشم به گنبد زیبای امام کاظم علیه‌السلام  دوختم، از دلم گذشت که ای باب الحوائج! تو عبد صالح خدایی! چه می‌شد اگر از خدا می‌خواستی که پدرم برای تحصیل من راضی شود؟ در همین اندیشه‌ها بودم که پدرم صدایم زد و گفت که اگر هنوز هم آرزو داری به حوزه بروی از طرف من خاطرت جمع باشد، ناراحت نمی‌شوم» پس از آن با خیالی آسوده راهی نجف شد و با تلاشی مستمر به کسب علوم پرداخت.

ایشان پس از رحلت آخوند خراسانی با اینکه 33 سال بیشتر نداشت به تدریس پرداخت. روح فلسفی در جای جای آثار او مشهود بود، دقت نظر و وسعت دیدی که علامه غروی اصفهانی از رهگذر تعلیم و تربیت فلسفی یافته بود، نه تنها او را در تاملات و تالیفات حکمی برجسته می‌کرد، بلکه در اصول و فقه و حتی عرفان و ادب و اخلاق نیز متمایز می‌ساخت.

اهل مراقبه و سلوک و محاسبه بود. پیوسته در حال تفکر به سر می‌برد و به ندرت سخن می‌گفت.

معروف است که بعضی از شب‌ها بعد از نماز مغرب و عشاء سر به سجده می‌گذاشت و تا سحر، که به نماز شب بر می‌خاست، در سجده بود. روزی در حرم امیرالمومنین علیه‌السلام در سجده طولانی بود که حضرت سید الشهداء علیه‌السلام را دید. حضرت به او فرمودند: «اینجا در حضور جمعیت برای سجده طولانی خوب نیست، این گونه اعمال را در جای خلوت انجام دهید.»

 

آیت الله محمد حسین غروی (ره) در کلام آیت الله بهجت (ره)

 

آیت الله بهجت (ره) می‌فرمود: «اگر کسی او را در حال تحقیق و مطالعه می‌دید، می‌اندیشید جز این کاری ندارد و اگر او را در حال عبادت می‌دید، گمان می‌برد که جز عبادت و سجده کار دیگری ندارد. روزهای پنجشنبه  مجلس روضه می‌گرفت و مقید بود که خودش پای سماور بنشیند و همه کفش‌ها را جفت کند و در عین حال مرتب زبانش در حال حرکت بود، ما متوجه نمی‌شدیم که این چه ذکری است که این قدر مقید است در حال نشستن و برخاستن بگوید. تا اینکه مرحوم آقا شیخ علی محمد بروجردی که با ایشان خیلی مانوس‌تر بود، سوال کرده بود که آقا این چه ذکری است که حتی بین سلام و احوالپرسی‌تان آن را ترک نمی‌کنید؟ ایشان لبخندی زده و بعد از تاملی فرموده بود که خوب است انسان روزی هزار مرتبه «انا انزلناه» بخواند.»

 

تواضع و فروتنی

 

تواضع و فروتنی ملکه وجود او بود. با این حال وقتی به او گفتند تواضع شما از حد گذشته، پاسخ دادند: «تواضع کار بزرگان است، من وضیع هستم» شیخ محمد غروی از بزرگی که خود از علمای صاحب حال و معتبر حوزه نجف بود، نقل می‌کند: «روزی در عالم مکاشفه دیدم که میان مسجد کوفه و مسجد سهله پر از ملائکه است و شیخ محمد حسین غروی اصفهانی مشغول نماز و راز و نیاز است. فرشتگانی که به او می‌رسیدند لحظاتی را به تماشای نماز شیخ می‌ایستادند و او را به یکدیگر نشان می‌داند. من پیش رفتم و از فرشته‌ای پرسیدم: «شما چرا این طور به شیخ نگاه می‌کنید؟» جواب داد: «ما شیخ را دوست داریم و از تماشای او به ویژه در حال نماز لذت می‌بریم.»

دیوان اشعار گرانقدرش که در آنها به «مفتقر» تخلص می‌کرد، شامل مدح و رثاء اهل بیت علیهم‌السالم، قصاید، قطعات و غزلیاتی در عشق و عرفان است.

از یکی از شاگردان ایشان نقل است که آیت الله محمد حسین غروی اصفهانی فانی در حضرت صدیقه سلام‌الله‌علیها بود.

 

برگرفته از کتاب افلاکیان خاک نشین

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *