اثر تربیت فرزند در وضعیت اخروی پدر و مادر

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ابتدای جلسات درس خارج فقه خود، به شرح یک حدیث اخلاقی می‌پردازند.

 

فرزندانی که برای والدین، عمل صالح‌اند

 

«عَن جابر بن یزید الجُعفی عَن ابی جعفرٍ محمدبن‌علیٍ الباقر علیه‌السلام قال مَن قَدَّمَ اَولَاداً یَحتَسِبُهُم عِندَالله حَجَبُوهُ مِنَ النَّارِ بِإِذنِ الله عَزَّوَجَل»[1]

«امام باقر علیه‌السلام: هر کس فرزندانی را تربیت کند که آنها را برای خدا به حساب بیاورد، این فرزندان، به اذن خداوند، او را از عذاب آتش مانع می‌شوند.»

 

«یَحتَسِبُهُم عِندَالله» یعنی جوری این فرزندان را، این اولاد را بار بیاورد که بتواند آنها را به حساب خدا بگذارد.

طبعاً فرزندی را انسان می‌تواند به حساب خدا بگذارد که او تربیت الهی پیدا کرده باشد؛ متدیّن باشد؛ اهل فسق و فجور و تضییع اوقات و اینها نباشد. این (فرزند) را انسان می‌تواند به حساب خدا بگذارد و الّا اگر یک فرزندی بود که انسان یا او را بد تربیت کرد – کما اینکه بعضی‌ها فرزندان خودشان را بد تربیت می‌کنند؛ از اوّل این بچّه را اهل دنیا و اهل اشرافیگری و اهل شهوات و اینها بار می‌آورند. در محیط خانواده، پدر و مادر، مشیشان برای فرزند یک سرمشق است. اگر این سرمشق، سرمشق بدی باشد، بچّه بد بار می‌آید. فرض کنید پدر و مادر متقلّب (باشند)، دروغگو (باشند)، به همدیگر رحم نمی‌کنند، به همدیگر خیانت می‌کنند؛ اینها را هم بچّه می‌بیند جلوی چشمش؛ (پدر و مادر) به مسائل دینی اهمّیّت نمی‌دهند؛ به فرائض، به نماز، به روزه. بچّه (هم) همین‌جور بار می‌آید. این تربیت بد است-

گاهی هست که انسان تربیت بد هم نمی‌کند بچّه را، لکن رها می‌کند، رها می‌کند؛ خیلی از ماها گرفتار این معنا هستیم؛ نه اینکه بچّه را بد تربیت کنیم، نه، اما رهایش می‌کنیم؛ احساس مسئولیّتی کَأنّه نسبت به او نداریم. گاهی اوقات برای درس خواندن و مشق نوشتنش وقت صرف می‌کنیم اما برای نماز خواندنش، برای آشنا شدنش با قرآن، با مسائل دینی، نه، هیچ انسان وقتی نمی‌گذارد. این رها کردن بچّه است. اینها را نمی‌شود انسان به حساب خدا بگذارد؛ یعنی بگوید خدایا این بچّه را من تربیت کردم برای تو، در حساب تو؛ نمی‌شود.

آن فرزندی را می‌شود انسان به حساب خدا بگذارد که او را رها نکند و تربیت خوب هم بکند. البتّه توجّه داشته باشید و توجّه دارید که تربیت فرزندان این‌جور نیست که انسان هر یک‌یک بچّه‌ها را بخواهد (که) مثل یک شاگرد معیّنی جلو (بیایند)، دعوتشان کند، بهشان حرف بزند (و) تربیتشان کند؛ نه. بعضی‌ها می‌گویند که شما می‌گویید فرزند زیاد (داشته باشید)، خب اگر (فرزندان) زیاد شدند در خانه، تربیتشان نمی‌توانیم بکنیم؛ این حرف غلط است. تربیت فرزندان، تربیت تک‌تک فرزندان نیست، تربیت محیط خانواده است. محیط خانواده که خوب بود، چه بچّه یکی باشد چه پنج تا باشد، فرقی نمی‌کند، خوب تربیت می‌شوند. به‌طور طبیعی، به‌طور غالب خوب تربیت می‌شوند.

پس بنابراین «یَحتَسِبُهُم عِندَالله» که در این حدیث شریف هست، معنایش این است که بچّه را جوری تربیت کند که بتواند او را پای خدا حساب کند.

حالا، اگر «مَن قَدَّمَ اَولَاداً یَحتَسِبُهُم عِندَالله»، اگر (انسان) تقدیم کند اولادی را -تقدیم کند یعنی بار بیاورد، پرورش بدهد، ارائه بدهد فرزندانی را- که بتواند آنها را پای خدا حساب بکند،

«حَجَبُوهُ مِنَ النَّارِ بِإِذنِ الله عَزَّوَجَل» این فرزندان، او را از آتش الهی، از عذاب الهی دور نگه می‌دارند، مانع می‌شوند. این یکی از این چیزهای مهم است. خدای متعال به ما می‌گوید که عمل صالح کنید تا پیش خدای متعال مأجور باشید، از عذاب الهی مأمون باشید؛ اما به این اکتفا نمی‌کند؛ می‌فرماید اگر چنانچه نسل بعد از خودتان را هم تربیت کردید، این هم یک حسنه‌ای است، یک عمل صالحی است که می‌تواند شما را حاجب از آتش باشد.[2]

 

 

پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) – مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی

 


[1] –  الامالی شیخ صدوق، صفحه‌ی ۶۳۴

[2] –  15/9/1395

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *