ارتباط سازنده – جلسه ششم

مقدمه

 

ساخته شدن شخصیت افراد، گاهی به واسطۀ بهره‌گیری از یک استاد است و گاه، مطالعات خاص و گاه در خلال ارتباط سازنده و سالم با دیگران این شخصیت شکل می‌گیرد. در واقع ارتباطات سالم با روندی نرم موجب وقوع اصلاحات، دورشدن فرد از رذائل و اتصاف به فضائل می‌شود.

 

رمز ارتباط سازنده

 

احترام متقابل

 

«شَرُّ الْإِخْوَانِ مَنْ تُكُلِّفَ لَهُ»[1]

«بدترین دوستان افرادی هستند که به جهت آنها انسان به زحمت خاص می‌افتد.»

یکی از آداب ارتباط این است که افراد برای همدیگر حرمت خاصی قائل باشند به گونه‌ای که از گفتار،کردار و حالات یکدیگر هیچ آسیبی به هم نرسانند و همواره هر یک از جانب دیگری، در امان باشند. اما گاه بعضی از این موقعیت سوء‌استفاده می‌کنند و احترامی فزون بر حد متعارف از طرف مقابل درخواست دارند. به‌نحوی که دیگری در کمال سختی، نهایت تلاش خود را به کار می‌بندد تا موجب اذیت طرف مقابل نشود؛ اما باز هم او راضی نیست! شخصیت کسی که مطالبات زیادی از دیگران دارد و تا تمامی توقعاتش برآورده به خیر نشود از دیگران راضی نمی‌شود، مشکل‌دار است.

 

مهمانداری بی تکلف

 

در روایتی فرموده‌اند:«غذایی که میزبان باید برای مهمان تدارک ببیند باید بیشتر از غذای متعارف خود باشد.» میزبان بایستی بدون آنکه خود را به تکلف وادارد، از مهمان خود پذیرایی به عمل آورد. هم درکنار هم‌بودن مهم است و هم اکرام و این دو با هم منافات ندارد. نکته‌ای که باید به آن توجه داشت، آن است که اکرام مهمان نباید موجب مشقت میزبان شود، علاوه بر آنکه میزبان با علاقه و عشق از مهمان پذیرایی کند نه با رنج و سختی. وقتی میزبان از وجود مهمان لذت ببرد، هر خدمتی که به او می‌کند از دل و جان است.

از سخنان گفته شده به دو نتیجه می‌رسیم:

  1. مهمان انتظار پذیرایی ویژه و با تکلف را از میزبان نداشته باشد؛
  2. مهمان باید آنقدر دوست داشتنی باشد که میزبان با طیب‌خاطر و بدون تکلف از او پذیرایی کند. برای مثال والدین از فرزندانشان با لذت و بدون مشقت، پذیرایی می‌کنند و خدای را شاکرند که فرصت دیدار فرزندان را در کمال سلامت به آنها ارزانی داشته است.

 

رمز محبوبیت

 

در ارتباطات به این نکته توجه داشته باشیم که باید برای طرف مقابل محبوب باشیم و آنان از خدمات به ما لذت ببرند و عاشقانه خدمت کنند. رمز چنین ارتباطی پایین آوردن سطح توقع خود از دیگران است. حتی توقع داشتن از فرزندان هم انتظاری بیجاست. اگر از فرزندان توقع داشته باشیم، از محبت آن‌ها به ما کاسته می‌شود! برخی افراد سالمندی را مشاهده کرده‌ایم که بسیار عزیز هستند و فرزندان با جان و دل به ایشان خدمات می‌دهند. رمز چنین محبوبیتی در بی‌توقعی آنان از فرزندانشان است.

 

 لذت از خدمت

 

در ارتباطات باید مبنا را بر این بگذاریم که دیگران در ارتباط با ما دچار زحمت نشوند و از ارتباط با ما لذت ببرند. با توقع نداشتن از طرف مقابل، از سویی پیرایشی برای ما صورت می‌گیرد؛ زیرا رذیلۀ توقع از دیگران را از خود می‌زداییم و از سوی دیگر اجازۀ خدمت عاشقانه برای طرف مقابل را صادر کرده‌ایم. بدین ترتیب هم دریافت‌کنندۀ خدمات سود برده است و هم خدمات دهنده. دریافت کننده در مسیر اصلاح قرار می‌گیرد و پرداخت کننده نیز که با نیت خالصانه، عاشقانه و مشتاقانه خدمات رسانده است از رذیلۀ کسالت و بی‌اشتیاقی، خلاص می‌شود. باید بیاموزیم وقتی در فرآیند تعامل اجتماعی با یکدیگر، قرار می‌گیریم، عاشقانه عمل کنیم و بدانیم طرفین در این تعامل در حال ساخته شدن هستند.

 

آفت ارتباط

 

«إِذَا احْتَشَمَ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ فَقَدْ فَارَقَه‏»[2]

«هر گاه مؤمن برادر (دوست) خود را به خشم آورد (یا شرمنده کند) پس با او جدائى کرده است.»

اگر مؤمنی، برادر یا دوست یا هرکسی را که با او ارتباط دارد، شرمنده کند، آهنگ فراق، سر داده است. این ارتباط تداوم ندارد. شاید سؤال شود، چگونه ممکن است دیگری را شرمنده کنیم؟ در پاسخ باید اذعان داشت، وقتی میزان انتظار از طرف مقابل زیاد باشد و او نتواند به آن حد انتظار، پاسخ دهد، اسباب شرمندگی او را فراهم کرده‌ و به تداوم این ارتباط آسیب رسانده‌ایم.

 

بخل، آفت ارتباط سازنده

 

« الْبُخْلُ جَامِعٌ لِمَسَاوِی الْعُیوبِ »[3]

«بخل گردآورندۀ بدی‌هاست.»

بخل، کانون همۀ بدی‌ها اعم از کینه، حسد، حرص و بدبینی است. گاهی برخی افراد در خدمات‌رسانی به دیگران درنگ دارند و گمان می‌کنند نباید از مال، زمان یا عاطفۀ خود هزینه کنند؟! غافل از آنکه زمانی فرا خواهد رسید که حسرت خدمت به دیگران را خواهیم داشت.

ارتباط سازنده با بخل سازگار نیست. سخاوت و فضل، با جود و کرم به ظهور می‌رسد. امام سجاد علیه‌السلام در دعای مکارم‌الاخلاق، توصیه می‌فرماید در مقابل بدی دیگران، نباید مقابله به مثل داشت. در بدی‌ها نباید مقلد بود. نبایستی بدی را با بدی پاسخ داد. یکی از اشتباهات زندگی این است که بخواهیم در بدی کردن مانند طرف مقابل باشیم.

در ارتباط سالم قرار بر این است که هر کس با دیگری بهترین ارتباط را داشته باشد. اگر به مرور خاطرات تلخ در ارتباطات سابق بپردازیم، بخیل می‌شویم که پبامد آن حسد و کینه است.

 

سوء ظن در ارتباط، ممنوع

 

چه بسا، کم‌لطفی‌های طرف مقابل به جهت سرکشی نباشد. شاید در هنگام نیاز ما به ارتباط، خود دچار مشکلی بوده که در آن زمان خاص، امکان ارتباط با ما را نداشته است. گمان اینکه طرف مقابل در قبال لطف‌های ما کم‌لطفی دارد، بسیار ناشایست است. سوء‌ظن در ارتباط مورد مذمت است.

 

جود،صفتی الهی

 

اصل بر این است که انسان، برای جاودانگی، وجیه باشد. تمامی خوبان عالم، چون صفات الهی دارند جاودانه‌اند. آنچه برای انسان می‌ماند، صفات الهی است. یکی از صفات خداوند سبحان، جواد و کریم بودن است. بخل، جزو صفات شیطان و از جنود جهل است؛ بنابراین باید همواره به ذهن فرمان داد که از هرگونه بخلی برحذر باشد.

«الْبَخِیلُ مَنْ بَخِل (بافشاءِ) بِالسَّلَامِ»[4]

«بخیل كسى است  كه در سلام گفتن بخل ورزد.»

ممکن است در همان ابتدای دیدار، بخل خودنمایی کند. به بهانۀ آن که «من بزرگتر هستم و او کوچکتر!» و یا با صدای ضعیف سلام شود در حدی که خود گوینده فقط بشنود. به فرمودۀ امیرالمؤمنین وقتی کسی افشای سلام ندارد، بخیل است. انسان باید در همان ابتدای ارتباط، با اظهار سلام، بخل را کنار بگذارد. در سلام کردن در ابتدای ارتباط نبایستی منتظر ماند تا دیگری اقدام به سلام کند، بلکه باید به محض دیدار، آغازگر سلام باشیم. سلام‌کننده، 69 ثواب نصیب او می‌شود و جواب‌دهنده، یک پاداش. کسی که منتظر است تا دیگری به او سلام کند، یک کبر پنهان در وجود او نهادینه شده است!

در ارتباط سازنده بخل وجود ندارد. رابطه با سلام آغاز می‌شود و با خدمات‌رسانی به یکدیگر ادامه می‌یابد. در ارتباط سازنده، افراد دعاگوی یکدیگرند. وقتی نیاموخته باشیم که سفرۀ دعای خود را بزرگ بیاندازیم، سایر عیوب نیز در ارتباطات، رخ می‌نماید. وقتی برای دیگران دعا می‌کنیم، گویی سفرۀ دعای خود را گسترده کرده‌ و بدین ترتیب ارتباطات خود را وسعت بخشیده‌ایم

 

بخل؛ سرآغاز رذائل

 

فرمایش امیرالمومنین در این حکمت، مبالغه نیست و باید جدی گرفته شود. انسان به وسیلۀ بخل، به سوی همۀ بدی‌ها رانده می‌شود. با یک بازنگری در خود، می‌یابیم اگر گاهی، کینه، حسادت یا بدبینی مشاهده می‌شود، همه و همه ناشی از بخل پنهان است.

برخی از افراد لطف بی‌دریغ ندارند، بلکه برای ابراز لطف به افراد، حد و اندازه تعیین می‌کنند! لطف بی‌دریغ، موجب پاکسازی از رذائل است. لطف اندک سلامت زندگی را به خطر می‌اندازد و به شخصیت آدمی آسیب وارد می‌کند.

ساختمان‌های نیمه‌ساز را در سطح شهر مشاهده کرده‌اید که علاوه بر آنکه محل تجمع افراد معتاد است، ظاهری ناخوشایند هم دارد. گاهی اوقات، بعضی صفات در انسان نیز به مثابۀ همین ساختمان‌های نیمه‌ساز است. وقتی در ارتباط نیکو با دیگران بخل داریم، ساختمان صفات نیک خود را نیمه‌‌کاره رها کرده‌ایم. در حالی که با ارتباط صحیح با دیگران، وجود ما رشد می‌کند و ارتقاء می‌یابد.

بخل مانع ادامۀ ساخت و تعالی شخصیت می‌شود. آدمی با بخل، هیچ رشد و پیشرفتی حاصل نمی‌کند. وقتی پیشرفت اجتماعی نداشته باشیم، تبادل انرژی صورت نمی‌گیرد. نه انرژی مثبت می‌دهیم و نه دریافت می‌کنیم.

 

 

تاریخ جلسه: 1401/8/14 – جلسه ششم

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1]. نهج البلاغه، حکمت 471.

[2]. نهج‌البلاغه، حکمت 472.

[3]. نهج البلاغه، حکمت 370.

[4]. تحف العقول، ص 248.

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *