«السَّلَامُ عَلَى الْأَدِلَّاءِ عَلَى مَرْضَاةِ اللَّه»
«سلام بر حضرات معصومین که دلیل و راهنمای بر رضایت خداوند سبحان هستند»
در این فراز به ائمهی اطهار به عنوان راهنما بر رضایت خداوند سلام میدهیم.
«ادلاء» جمع دلیل به معنای کسی است که راهنمایی لازم را در هر زمینه برای انسان دارد.
مرضات الله یعنی هر آنچه پسند خداوند در آن است.
اولین نکتهی قابل توجه در این فراز آن است که پسند خداوند سبحان در بسیاری از امور بر ما مخفی و پوشیده است به دلیل پوشیدگی آن امر، نیازمند به راهنما و دلیل هستیم، وگرنه چنانچه امری شناخته شده و واضح باشد برای آن طلب راهنما و دلیل نمیکنیم خود راه را میشناسیم و مسیر را ادامه میدهیم.
این فراز به ما آموزش میدهد که رسیدن به رضایت خدای سبحان بدون وساطت معصومین امکان پذیر نیست. یعنی تنها از طریق ائمهی اطهار ما به امور مرضی حق پی میبریم و لاغیر.
مشتبه شدن حق از باطل
در دعای بعد از نماز حضرت جواد الائمه در مفاتیح الجنان آمده است:
« أَرِنِي الْحَقَ حَقّاً حَتَّى أَتَّبِعَهُ وَ أَرِنِي الْبَاطِلَ بَاطِلًا حَتَّى أَجْتَنِبَهُ وَ لَا تَجْعَلْهُ عَلَيَّ مُتَشَابِها»
«خدایا حقانیت حق را همانگونه که هست به من نشان بده تا آن را تبعیت کنم و بطلان باطل را به من بنمای تا از آن اجتناب کنم و امور را برای من متشابه قرار مده»
گاهی حق و باطل به عنوان مجازات و عقوبت افراد به هم مشتبه میگردند و تفکیک این امور در توان انسان خاکی نیست.
در ابتدا حق و باطل برای هیچ کس مشتبه نیست، همهی مردم حق و باطل را میشناسند زیرا فطرت انسان ذاتاً به سوی حق گرایش دارد و از باطل گریزان است؛ اما چون افراد با دنیا خو میکنند و از فطرت خویش فاصله میگیرند حق در نظر آنان کمرنگ جلوه میکند و باطل به رنگ حق در میآید و چنان این دو در ظاهر به یکدیگر شبیه میشوند که گفته شود این دو مشتبه شدهاند.
مثالی میزنیم تا وضوح مطلب بیشتر شود، دانشمندان درباره غریزهی نوزاد نسبت به شیر مادر تحقیقی ارائه دادهاند، آنها میگویند: اگر پارچهای آغشته به شیر مادر کنید و آن را روی گونهی نوزاد قرار بدهید حتماً به سوی دستمال آغشته به شیر مادر خود بر میگردد و نسبت به پارچهی دیگری که آغشته به غیر شیر مادر خود است هیچ واکنشی نشان نمیدهد. این کودک حق خود را به خوبی میشناسد حال که حق در چنین امر جزئی، مشخص و واضح است از قاعدهی لطف خداوند سبحان به دور است که حق و باطل از ابتدا برای انسان مجزا و تفکیک شده نباشد.
به یقین حضرت حق از همان ابتدای خلقت برای انسان حقانیت حق را هویدا ساخته و بطلان باطل را مشخص ساخته است اما این دو بعد از ورود به عالم ماده مشتبه شدهاند.
بزرگان دین گفتهاند: مشتبه شدن حق و باطل نوعی ابتلا و آزمایش برای انسان است. اگر کسی میخواهد گرفتار شبهه نشود و آنچه پسند خدای سبحان است پسند او هم باشد لازم است تا در امور ظاهری و باطنی، فردی و اجتماعی، علمی و عملی در مسیر شریعت قرار گیرد و قرار گرفتن در این مسیر تنها با وجود حضرات معصومین است.
معصومین هم دعوت می کنند هم استدلال می آورند
کار این بزرگواران تنها راهنمایی و دعوت نیست بلکه هم دعوت میکنند و هم همزمان با دعوت استدلالهای عقلی و دلایل منطقی این دعوت را بیان میکنند.
فراز «السَّلَامُ عَلَى الْأَدِلَّاءِ عَلَى مَرْضَاةِ اللَّه» بعد از «الدُّعَاةِ إِلَى اللَّهِ» در زیارت آمده است این دو فراز در امتداد یکدیگرند زیرا حضرات معصومین بعد از دعوت به سوی خدای سبحان افراد را بدون دلیل و بیراهنما رها نمیکنند، بلکه آنها در حالیکه دعوت میکنند، راهنمایی میکنند به عبارتی دیگر همان راهنمایانی هستند که دلایل را برای افراد توضیح میدهند و ادلهی عقلی و منطقی را بیان میکنند.
راه آشنا کردن انسانها با پسند خدا
اگر سوال شود حضرات معصومین چگونه ما را با پسند خدا آشنا میکنند؟ در جواب میگوییم آنها به شیوههای مختلف این امر را تبیین میکنند.
۱- در گفتهها و بیانات خود به طور مستقیم اشاره میکنند و متذکر میشوند که کدام عمل مرضی حضرت حق است.
یکی از دلایل تقسیم بندی امور شریعت به مستحب، واجب، حلال، حرام و مکروه اشارات مستقیم ائمهی اطهار است.
۲- روش دوم، عمل آنان است. بارها ذکر کردهایم که حضرات معصومین جلوهی تامهی خدای سبحان و مظهر حق هستند، همهی صفات الهی در وجود آنها به طور کامل ظهور یافته است، به عبارتی هر فعلی از معصوم دیده میشود پسند خدای سبحان است، آنها حرفی نمیزنند و قدمی بر نمیدارند مگر آنکه رضای حضرت حق باشد.
رضایت آنها رضایت خداوند سبحان است و توجه ندارند که آیا افراد از عمل و رفتار آنها راضی هستند یا نه زیرا ملاک عمل و گفتار آنها سخن مردم نیست بلکه رضایت حق است از این رو گاهی اتفاق میافتد در سیرهی عملی ائمهی اطهار برخوردهایی را میبینیم که از درک بشری ما خارج است و با عقل ناقص بشر خاکی سازگاری ندارد، مثلاً در شب ۱۹ ماه مبارک رمضان که حضرت امیرالمؤمنین ابن ملجم را در مسجد کوفه از خواب بیدار میکند این امر در نگاهی به غیر از نگاه ولیّ خدا کار آسانی نیست زیرا همهی ما باور داریم حضرت امیرالمؤمنین در جایگاه ولایی خویش از حقیقت آن شب آگاه بودند اما ما معتقدیم عملکرد حضرات معصومین بر آن است تا غافلین را از خواب جهالت بیدار کنند و از نظر آنها فرقی نمیکند غافل چه کسی است، آنها جلوهی نام رئوف حضرت حقاند و همهی موجودات را از لطف و رأفت خویش برخوردار میسازند.
عملکرد معصومین مطابق با پسند خدا
در ادامه میگوییم حضرات معصومین با انجام عملکرد صحیح متذکر میشوند خداوند سبحان کدام نوع فعل را میپسندد عرض کردیم هر یک از حضرات معصومین در جریانات مختلف عکس العملهای خاص نشان میدهند. امیرالمؤمنین در زمان خویش برای فردی تاییدیه صادر میکنند صدور این تاییدیه نشان رضایت خداوند سبحان بر آن عمل است و از سوی دیگر گاهی ائمهی اطهار نسبت به گروهی موضعگیریهای خاص داشتهاند که نشان از عدم رضایت خدای سبحان است.
در روایات آمده است مثلا در زمان علی بن موسی الرضا(ع) گروهی از طوس به مدینه آمدند و اذن حضور طلب کردند، این گروه در سخنان خویش ادعا میکردند که از شیعیان حضرتاند اما امام رضا(ع) به مدت دو ماه برای مهمانان تازه وارد اذن دخول صادر نکردند، در حالیکه آنان دائم خودشان را از شیعیان حضرت معرفی میکردند.
بالاخره روزی گفتند: سلام ما را خدمت حضرت برسانید و به ایشان بفرمایید ما از محبین شما هستیم، به مجرد گفتن عبارت «محبین» حضرت علی بن موسی الرضا(ع) به آنها اذن حضور دادند.
حضرت علی بن موسی الرضا(ع) در این برخورد قصد تربیت آن گروه را داشتند تا به مردم متذکر شوند در زندگی ادعاهای سنگین بر زبان نرانند!
مهمانان مدینه چندین بار ادعا کردند ما شیعهی حضرت هستیم در حالیکه مسئولیت شیعه بودن امری نیست که هرکس بتواند پایبند به آن مسئولیتها بماند، برخورد حضرت آنها را متوجه کرد که محب اهل بیتاند نه شیعهی آنها، همچنین میتوان از برخوردهای علی بن موسی الرضا(ع) این مطلب را استنباط کرد که حضرت این گروه را به صدق دعوت کردند که نسبت به خدا و رسول صادق باشند .
در برخوردهای امام رضا(ع) جایی دیگر نیز این امر دیده میشود حضرت در توصیهای که به عبدالعظیم حسنی داشتهاند ایشان را به صدق امر کردهاند و فرمودهاند:
« مُرْهُمْ بِالصِّدْق»[1]
«تو مردم را به صدق امر کن»
صداقت در عمل وکلام ادعای سنگینی است و حضرت این گروه را برای این ادعا تأدیب میکنند.
3- روش سوم آن است که حضرات معصومین با صفات حمیدهی خود ما را به رضایت حضرت حق دعوت میکنند. مثلاً صفت حلم و مدارای با مردم از بارزترین صفات آن بزرگواران است این صفات چنان در آنها بارز بوده که حتی مخالفین شریعت نیز به خود اجازه میدهند که از آنها تقاضای مشاوره و راهنمایی داشته باشند و ائمهی اطهار نیز از پاسخگویی به آنها روگردان نبودند، آنان در مقام مشاوره برای دشمن شریعت نیز حق را از باطل تفکیک میکنند و آن را به طور کامل و واضح بیان میکنند. نمونههایی از این مشاورهها در نهج البلاغهی امیرالمؤمنین(ع) و همچنین عیون اخبار الرضا(ع) موجود است. این نوع راهنمایی نیز دلالت بر رضای خدای سبحان است که از طریق صفات حمیدهی حضرات معصومین جلوهگری میکند.
معصومین انسان ها را از جزئیات امور نیز آگاه می کنند
اگر سؤال شود روشهای ذکر شده تنها در امور کلی و عمومی است و یا امور جزئی و ریز را در بر میگیرد؟
خواهیم گفت ائمهی اطهار بر همهی موجودات حکومت دارند و میدانند که جزئیات زندگی جدای از امور کلی نیست بلکه جزئی و کلی هر دو در ارتباط با یکدیگرند هر چند که ما گمان میکنیم که حضرات معصومین افراد را در امور کلی با رضایت خدای سبحان آشنا میکنند و اصل حلال و حرام و … در امورات کلی است اما باید بگوئیم مرضات خدای سبحان وسیعتر از قضیهی احکام است و همین وسعت رضایت حضرت حق سبب میشود تا ائمهی اطهار ما را از جزئیات امور نیز آگاه کنند. اینان هر خواهانی را از پسند خدای سبحان آگاه میکنند هرچه فرد به امام زمانش نزدیکتر باشد بیشتر از رضایت خدای سبحان مطلع میشود.
قوانین الهی پشتوانه عملکرد معصوم
اگر سوال شود آیا در پشت پردهی پسند و ناپسند حضرات معصومین قانونی الهی وجود دارد و یا بر مبنای تشخیص فردی پسند و ناپسند الهی را معلوم و مشخص میکنند؟
در جواب گفته میشود حضرات معصومین جلوهی تام خدای سبحانند به یقین هیچ اقدامی نمیکنند مگر آنکه اذن خدای سبحان پشتوانهی آن باشد آنان تمام قوانین را از سوی حضرت حق دریافت میکنند، در پی هر پسند و ناپسندی که از جانب ائمه مطرح میشود قوانین الهی به وضوح مشخص است زیرا قرآن و سنت تعیین کننده و پشتوانهی عملکرد آنهاست.
معصومین، هم حق را نشان می دهند و هم خودشان اصل حق هستند
ممکن است سوال شود که تنها حضرات معصومین دلیل بر رضایت خدای سبحان هستند؟ یعنی از طریق دیگری رضای خدا را نمیتوان جستجو کرد؟
در پاسخ میگوئیم واضحترین و شاخصترین دلیل و راهنما، حضرات معصومین هستند زیرا تنها آنان محال معرفة اللهند و بقیهی افراد به میزان نزدیکیشان به معصوم نشانی از رضایت خدای سبحان هستند.
خدای سبحان در سوره مبارکه فصلت، آیه ۵۳ میفرماید:
«سَنُریهِمْ آیاتِنا فِی الْآفاقِ وَ فی أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یتَبَینَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ یكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلى كُلِّ شَیءٍ شَهیدٌ»
« به زودى نشانههاى خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان مىدهیم تا براى آنان آشكار گردد كه او حق است؛ آیا كافى نیست كه پروردگارت بر همه چیز شاهد و گواه است؟»
خدا میگوید آیات خود را در درون و برون به نمایش میگذاریم تا حق برای آنها تبیین شود. از امام صادق(ع) در رابطه با این آیه سوال شد، از مضمون پاسخ امام صادق(ع) چنین بر میآید که حضرت فرمودند: آیا معنی آیه را میدانید؟ آیهای که خدا اراده کرده است تا به دیگران نشان دهد ما هستیم، خداوند سبحان به واسطهی ما درون و برون حقانیت خود را ثابت میکند. خداوند وجود حضرات معصومین را در درون افراد و در نظام ظاهری عالم قرار داد تا به همه حق را نشان دهد.
روایتی است از قول امام صادق(ع) به برادر رضاعی خودشان داوود رقی، داوود میگوید: به امام صادق(ع) عرض کردم آقا عبارتهایی در مورد شما شنیدم فکر کنم مبالغه است میخواهم در محضر خودتان اصلاح شود
«أَنْتُمُ الصَّلَاةُ فِی كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَنْتُمُ الزَّكَاةُ وَ أَنْتُمُ الْحَجُّ فَقَالَ یا دَاوُدَ نَحْنُ الصَّلَاةُ فِی كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ نَحْنُ الزَّكَاةُ وَ نَحْنُ الصِّیامُ وَ نَحْنُ الْحَجُّ وَ نَحْنُ الشَّهْرُ الْحَرَامُ وَ نَحْنُ الْبَلَدُ الْحَرَامُ وَ نَحْنُ كَعْبَةُ اللَّهِ وَ نَحْنُ قِبْلَةُ اللَّهِ وَ نَحْنُ وَجْهُ اللَّهِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: فَأَینَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّه»[2]
«داود بن كثیر گفت: بحضرت صادق علیه السّلام گفتم شما در قرآن، نماز هستید و شما زكات وحج هستید؟
امام صادق(ع) فرمودند: یا داوود در کتاب ما نمازیم، زکاتیم، روزهایم، حجیم و ما شهرالحرامیم و ما مکه و ما کعبه هستیم و ما قبلهی خدای سبحانیم و ما وجه الله هستیم و حضرت در ادامه میگویند: خداود در قرآن می گوید: «فَأَینَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّه» «به هر سو رو كنید، خدا آنجاست!»
با توجه به روایت ذکر شده و پاسخ امام صادق(ع) حضرات معصومین نه تنها دلیل و راهنما به سوی حقاند بلکه اصل حق آنها هستند.
رضایت از آنچه مورد پسند خدا است
ما در زیارت جامعه به حضرات معصومین سلامهای متفاوتی میدهیم و در پشت پردهی هر سلامی درخواستی نهفته است. با «السَّلَامُ عَلَى الْأَدِلَّاءِ عَلَى مَرْضَاةِ اللَّه» این بزرگواران را مورد خطاب قرار میدهیم و از آنها طلب میکنیم تا هم ما را به رضای حق راهنمایی کنند و هم ما را بر پسند خدای سبحان راضی کنند.
ما در دعای ابوحمزه ثمالی داریم: «رَضِّنِی مِنَ العَیش بما قَسَمْتَ لی» « مرا به آنچه در زندگی برای من قرار دادهای راضی کن»
آخرین مطلبی که در این فراز عرض میکنیم آن است که ارتباط با هر یک از معصومین برکات خاصی در زندگی ما دارد مثلاً ارتباط با علی بن موسی الرضا(ع) افراد را راضی نگه میدارد، اهل دل معتقدند امام رضا(ع) در عالم مسئول راضی نگه داشتن دل مؤمنین هستند حتی اگر به اذن حق حاجات مؤمنین روا نشود اما وجود مبارک علی بن موسی الرضا (ع) عقربهی دل او را چنان تنظیم میکنند که به اذن حق از وضعیت خویش راضی میشود.
این نمونهها نشان از جلوهگریهای علیّ بن موسی الرضا در راضی کردن دل افراد است.
تاریخ جلسه : 90/2/7 ـ جلسه 37
«برگرفته از کلام استاد زهره بروجردی»
[1] بحارالأنوار، ج71، ص230
[2] بحار الانوار، ج 24، ص 303