باز اندیشی ـ بخش هفتم

مقدمه

 

ما گاهی نیاز به بازنگری در افکار و رفتار خود داریم که آیا با موازین شرعی سازگار است؟! اگر با موازین شرعی انطباق دارد، خدای را شاکریم و از خداوند استقامت در این مسیر را طلب می کنیم و اگر زاویه دارد، درصدد اصلاح بر می‌آییم.

 

بازنگری در مواجهه با مشکلات

 

«الَّذينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ »[1]

«آنان که چون به حادثه سخت و ناگواری دچار شوند (صبوری پیش گرفته و) گویند: ما به فرمان خدا آمده‌ایم و به سوی او رجوع خواهیم کرد.»

در مسیر زندگی سختی‌ها، دشواری‌ها و گردنه‌هایی برای افراد وجود دارد. هیچکس نمی‌تواند بگوید مصیبت زندگی من به دلیل شدت و بزرگی با مصیبت دیگران قابل مقایسه نیست! جهالت، غفلت و معصیت، مصیبت است؛اما ما فقط تغییر و رکود در امور مادی را مصیبت می‌دانیم!

در این عالم، نیش‌های فراوانی به ما می‌رسد که در یک بازنگری نباید آنها را را بزرگ کنیم و لاینحل بدانیم.

هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم

نباید به مغز فرمان دهیم که در زندگی نباید مشکلی باشد. دنیا جای مشکلات است و موجب رشد و ساخته شدن ما. مصیبت‌ها در جادۀ زندگی عادی است. تا زمانی هم که انسان هست،مصیبت هم هست.

بازنگری کنیم که آیا در هنگام مواجهه با مشکلات «إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» هستیم یا شاکی می‌شویم و از خدا طلبکاریم. آنچه امور را سخت می‌کند برخورد و مواجهۀ نامناسب است. هر چقدر برخوردها خردمندانه‌تر و سنجیده‌تر باشد عبور از مشکل برای ما سهل‌تر می‌شود. هر چقدر با غفلت و سبک‌سری باشد گرفتاری ما شدیدتر خواهد شد.

 

بازنگری در درخواست‌ها از خدای سبحان

 

«وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجيبُوا لي وَ لْيُؤْمِنُوا بي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ »[2]

«و چون بندگان من (از دوری و نزدیکی) من از تو پرسند، (بدانند که) من به آنها نزدیکم، هرگاه کسی مرا خواند دعای او را اجابت کنم. پس باید دعوت مرا (و پیغمبران مرا) بپذیرند و به من بگروند، باشد که (به سعادت) راه یابند.»

 

یک نکته بیش نیست غم عشق وین عجب

از هر زبان که می‌شنوم نامکرر است

خداوند در این آیه غریب بودن خود را به بندگانش اثبات می‌کند و می‌فرماید وقتی بندگان از من درخواست کردند، به آنها نزدیک و پاسخگو هستم. گاهی وقتی از خدا درخواست می‌کنیم شاکی می‌شویم که حوائج ما را اجابت نمی‌کند!

گاهی جاده را اشتباه می‌رویم، چیزهایی می‌خواهیم که اصلا درخواست هم نکنیم به ما می‌دهد؛ اما آیا به خدا رجوع کرده‌ایم تا از او، خودش را بخواهیم و او مجیب ما نباشد؟ هرگز !در یک بازنگری آیا از خدا خلوتی خواسته‌ایم؟ یک سجدۀ طولانی خواسته‌ایم؟ یک وصال خاص خواسته‌ایم؟

خدا ما را دوست دارد و نمی‌خواهد غریبه بمانیم. با درخواست وصال و نزدیک شدن، فاصله‌ها و غربت از بین می‌رود و وقتی او خودش را به ما می‌دهد، درواقع همۀ حوائج را خواسته و نخواسته به ما عطا می‌کند؛ اما اگر از خدا، غیر خدا را بخواهیم، معطل‌مان می‌کند چون غیر، فاصله می‌اندازد. وقتی عبدبودن خود را نشان ‌دهیم و سراغ خدا ‌رویم، باید از او، فقط خودش را بخواهیم.

پس بازنگری کنیم که حاجت ما چیست؟ می‌خواهیم در مقام حضور باشیم و آبرومند شویم؟! همان کاری که اصحاب الحسین کردند. اصحاب امام حسین چیزی غیر از شهود حق نخواستند.

چرا از خدا بهشت را می‌خواهیم درحالی‌که می‌شود بهشت‌آفرین را تقاضا کنیم؟

یک صبح ز اخلاص بیا بر در ما

گر کام تو ناید آنگه گِله کن

 

تاریخ جلسه: 1403/4/22 ـ جلسه 7

«برگرفته از بیانات استاده زهره بروجردی»  

 


[1]. سوره بقره، آیه 156.

[2]. سوره بقره، آیه 186.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *