مقدمه
غرض از این بحث آن است که آیا کاری که انجام میدهیم با میزان شرع تطابق دارد یا نه. اگر فعلمان، فکرمان، روشمان، بینش مان با شرع مطابق است، از خداوند استقامت در این مسیر را طلب میکنیم. وگرنه از مصباح الهدای اباعبدالله استمداد میطلبیم در حق یکایک ما وساطت کنند تا مسیر را صحیح برویم و فکرمان و روشمان صحیح باشد.
بازنگری در توحید
«وَ مَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهيمَ إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَ لَقَدِ اصْطَفَيْناهُ فِي الدُّنْيا وَ إِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحينَ»[1]
«چه کسی بی رغبت به دین ابراهیم است غیر از کسانی که سفیهاند. ابراهیم در دنیا و آخرت برگزیده است و از صالحین است.»
خداوند فرمود اگر کسی ملیت ابراهیمی ندارد سفیه. بیخرد و نادان است. اساساً ملیت ابراهیم چیست که اگر اعراض داشته باشیم به تصریح قرآن بیخردیم؟! هرگز هیچیک از ما دوست نداریم مُهر بیخردی و نادانی بر ما زده شود.
ابراهیم هیچ گاه مشرک نبود؛ یعنی اعتماد بر وسائط و اسباب نداشت. اعتماد او بر مسبب الاسباب است. ابراهیم فقط روی یکی حساب میکند. حتی آن زمانی که خانوادهاش را به مکه برد، از مردم مکه تقاضایی نداشت! فقط گفت: «خدایا خودت از آنان حمایت کن. تو آنها را محبوب کن. تو انواع ارزاق را در اختیارشان قرار بده.»
وقتی نگاه دوبارهای به وضعیت خود میکنیم در پس پردۀذهن خود، آیا موفقیت فرزند را به حساب مدرسۀ خوب، دوست خوب ، تربیت خوب میگذاریم و یا فقط عنایت و لطف خدا را میبینیم؟!
باید همچون ابراهیم همۀ معبودهای ساختگی را کنار بگذاریم. در یک بازنگری متوجه درصد موحد بودن خود میشویم که چقدر روی غیرخدا حساب میکنیم؟ !چقدر روی دعاها و ذکرهایمان حساب میکنیم؟!
در این بازنگری و بازاندیشی باید با مشاهدۀ رگههای شرک استغفار کنیم تا هرگز روی خود حساب نکنیم.
نزد حضرت اباعبدالله مشرف شویم و از ایشان کمک بخواهیم. مصباح الهدای اباعبدالله به گوشههای تاریک زندگی نور میاندازد تا روی غیر خدا حساب باز نکنیم.
بازنگری در قضاوتها دربارۀ افراد
«أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْراهيمَ وَ إِسْماعيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطَ كانُوا هُوداً أَوْ نَصارى قُلْ أَ أَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ»[2]
«يا مىگوييد: «ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط، يهودى يا نصرانى بودند»؟! بگو: «شما بهتر مىدانيد يا خدا؟!و چه كسى ستمكارتر است از آنكس كه گواهى و شهادت الهى را كه نزد اوست، كتمان مىكند؟! و خدا از اعمال شما غافل نيست.»
ما گمان میکنیم دعوای چپ و راست، ویژۀ زمان فعلی است. این دعوا ریشه در تاریخ دارد. گروهی میگویند ابراهیم، اسماعیل و فرزندان یعقوب، یهودی بودند، گروهی دیگر میگویند: نصرانی بودند. حال آیه میگوید: چرا جناحی فکر میکنید؟! اینها مسلماناند، نه یهودیاند نه نصرانی. وقتی مسلمان شدند هر کدامشان تابع نظر حقاند.
نکند ما جزو گروهی باشیم که به افراد مُهر میزنند. آن هم مُهر طبق میل خود. آنها که میگویند یهودی یا نصاری درواقع سلائق خودشان را بزرگ و پُررنگ میکنند.
ما باید فقط حرف خدا را قبول کنیم نه حرف خود و دیگران را. ما مذهبیها خیلی دچار فتنه میشویم و بین خودمان فاصله میاندازیم. گاه ما به جای اینکه از فتنه جلوگیری کنیم،خودمان فتنهافروز میشویم و. جالب آنکه این فتنهافروزی را یک رسالت برای خود تلقی میکنیم!
بازنگری در روش و سیره
«سَيَقُولُ السُّفَهاءُ مِنَ النَّاسِ ما وَلاَّهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتي كانُوا عَلَيْها قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ يَهْدي مَنْ يَشاءُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ»[3]
«مردم بیخرد خواهند گفت: چه موجب شد که مسلمین از قبلهای که بر آن بودند (از بیت المقدس) روی به کعبه آوردند؟ بگو: مشرق و مغرب برای خداست و هر که را خواهد به راه راست هدایت میکند.»
ما نمیدانیم اگر زمان تغییر قبله بودیم چه موضعی میگرفتیم؟ مثلا شاید میگفتیم آیا آن سیزده سال غلط بود؟ چرا زودتر جابجا نکردید ؟ اگر درست بود چرا تغییر ایجاد کردید؟
در یک بازنگری متوجه میشویم گاهی اوقات روش صحیحی در یک مقطعی داشتهایم که این روش در آن زمان جوابگو بود و اقتضاء زمان بود؛ اما اکنون باید روش و سیره را تغییر داد.
اصل، تغییر نکرده؛ روش تغییر کرده است. جهت تغییر میکند؛ اما مقصود تغییر نکرده است. زمانی برای رسیدن به مقصود یک تاکتیک را انتخاب میکنیم و در زمان بعدی باید تاکتیک را عوض کنیم.
چنانچه امام حسن علیهالسلام تاکتیک را تغییر داد؛ چون مردم آمادۀ جنگ نبودند! سی هزار نفر با او بیعت کردند و شش نفر باقی ماند!حضرت تاکتیک را عوض کرد تا دین باقی بماند. امام حسن و امام حسین علیهماالسلام نور واحدند. اگر بخواهیم شجاعت را ترسیم کنیم، در امام حسن علیهالسلام بیش از اباعبدالله بود. او سربازان برادرش را تربیت کرد تا به موقع به میدان بیایند و رزمآوری کنند.
تاریخ جلسه: 1403/4/20 ـ جلسه 5
«برگرفته از بیانات استاده زهره بروجردی»
[1]. سوره بقره، آیه 130.
[2]. سوره بقره، آیه 140.
[3]. سوره بقره، آیه 142.