« يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْديهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ »
«آنچه بندگان در پیش دارند و آنچه به پشت سر گذاشتهاند، میداند.»
علم ازلی خداوند
علم خدا که جزئی از ذات اوست، محدود به زمان نمیشود. ذات خداوند ابدی و سرمدی است و علم او نیز از ذاتش جدا نیست. بنابراین، خداوند تمام انتخابها، واکنشها، آنچه در پیش روی افراد است و آنچه از گذشته پشت سر نهادهاند، به طور کامل میداند.
علم بیکران الهی
ایت الله جوادی آملی میفرماید: «چون قیومیت و قدرت خداوند نامتناهی است، علم او هم باید چنین باشد. مشرکان بر این پندار بودند که تدبیر امورشان مستقلا تحت علم و قدرت و تدبیر ملائکه است؛ از این رو فرشتگان را شفیع مستقل میپنداشتند. خداوند برای دفع توهم فرمود: «يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْديهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ» یعنی چیزی از محدودۀ علم و قدرت خدا بیرون نیست.
این آیه ثابت میکند که خداوند بر سه زمان حال و گذشته و آینده حاکم است و حتی کوچکترین ذرهها که فقط با چشم مسلح، قابل رؤیت است، همگی برای خدا معلوم است.
از اذن خدا تا مقام شفاعت
بعضی از مفسرین گویند: فاعل «یَعلمُ» خداست؛ یعنی حتماً خدا میداند.
بعضی از مفسرین گویند: چون «یَعلَمُ» در پی شفاعت آمده است؛ یعنی شفاعت شافع، و علم به امور مشفوع له مطلقاً به اذن خداوند است؛ پس علیم مطلق، خدای سبحان است؛ اما شفیع هم برای شفاعت نیاز به یک علم گسترده دارد؛ به همین جهت، مرجع ضمیر فاعلی «هو» در فعل «یَعلَمُ» به شفیع باز میگردد.
همۀ امور بالاستقلال در اختیار خداوند سبحان قرار دارد و به بندگان خود تفویض میکند؛ پس مقام شفاعت فقط در اختیار خداوند است و دیگران حق شفاعت ندارند؛ البته حضرات معصومین که مظهر علم الهیاند و قلب آنان عرشالرحمان است، صلاحیت شفاعت را دارند و به طاعات و معاصی مشفوع له آگاهند.
در واقع شفعاء احاطۀ کامل بر موجودی افراد در دنیا دارند. شفعائی که در قیامت به مقام شفاعت نائل شدند در عالم دنیا هم بر سرمایه و موجودی مشفوع له شاهد بودهاند.
« فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ»[1]
«خدا و رسولش و مؤمنان عمل شما را در آینده خواهند دید.»
حضرات معصومین بر همۀ اعمال ما اشراف کامل دارند. شفعاء قیامت، شاهدین فعلی هستند که از مفاد پروندۀ ما و آنچه برای قیامت فرستاده شده است، اطلاع دارند. آنان آمار معاصی و طاعات ما را میدانند، «ما خَلْفَهُمْ » و به آنچه که انسان از خود به جا میگذارد، اعم از سنتهای خوب و نیک یا سنتهای بد، اموالی را که درست مصرف نشده و به جا مانده است، علم دارند.
علم استقلالی و استخلافی
علم خداوند، بالاصاله و استقلالی است؛ اما علم شفعاء استخلافی است؛ یعنی به اذن خداوند صورت میگیرد.
پیامبر بهعنوان شاهد، در رأس شفعاء عالم قرار دارد و در صورتی شفاعت میکند که به وضعیت مشفوع له، عالِم باشد؛ یعنی به آنچه در صفحۀ قلب و ذهن و زندگی ما میگذرد، آگاه است.
دیدگاههای مختلف دربارۀ شفاعت
مفسری میفرماید: «يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْديهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ»؛ یعنی خداوند میداند که انسان چقدر استعدادهای درون خود را بهصورت صحیح به فعلیت رسانده است و همچنین خداوند به میزان استعدادهایی که استفادۀ بهینه نشده است، آگاه است.
مفسری میفرماید: شفیع به اذن حق میداند که چه کسی مستحق شفاعت است و چه کسی قابلیت شفاعت را ندارد و باید از شفاعت محروم باشد.
مفسری دیگر معتقد است: وقتی فرمود «يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْديهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ» یعنی هیچ چیز در علم خدا مجهول نیست، خدای سبحان به دنیا و آخرت، ظاهر و باطن و نیت و عمل ما عالم است و به اذن او شفعائش هم علم دارند.
مفسری میفرماید:خداوند و شفعاء به منازل و عقباتی که انسان باید در قیامت طی کند؛ همچنین به گرفتاریها و لغزشهایی که فرد باید از آنها عبور کند، عالم هستند. خداوند و شفعاء به مراقبهها و احتیاطهایی که انسان باید داشته باشد و از موانعی که عبور میکند و به ریاضتهایی که در مسیر بندگی متحمل میشود، علم دارند.
تمایز فعل و عمل در نگاه دقیق
- فعل هم به صورت اختیاری و هم غیراختیاری صورت میگیرد؛ اما عمل فقط به صورت اختیاری انجام میپذیرد؛
- انجام فعل هم با نیت صورت میگیرد و هم بدون نیت؛ اما عمل فقط به همراهی نیت مصداق پیدا میکند؛
مقامات پایدار انسان در سیر الهی
برای هر انسانی جایگاههای ماندگار و موقت وجود دارد. جایگاههای ماندگار «مقام» نامیده میشود. مقاماتی که خداوند سبحان برای بندۀ خود در نظر میگیرد، مقام پایدار است، مثلا انسانی در مقام توکل، مقام صبر و… است و آنقدر در این مقام استوار است که مقام او قبل از خودش به عالم قیامت میرود.
حالات ناپایدار در سیر کمال
«ما خَلْفَهُمْ» حالات انسانی است که هنوز تبدیل به «مقام» نشده است. گاه حالات بسیار مناسبی از انسان صادر میشود؛ اما به حد مقام نمیرسد؛ به همین جهت گاهی خوبی از فرد دیده میشود و گاهی مشهود نیست. خداوند سبحان و شفعاء به مقامات و حالات انسان عالم هستند.
شفاعت آگاهانه
هیچ امری بر خداوند مشتبه نمیشود؛ چون بر همه چیز علم دارد؛ از این رو علم، مانع اشتباه و شک میشود. شفعاء هم به اذن خداوند، از علم بهرهمندند.
دو بُعد وجودی انسان در پرتو آیه
مفسری میفرماید: «يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْديهِمْ» مربوط به امور مادی است و «ما خَلْفَهُمْ» مربوط به مسائل معنوی. چهبسا فرد در عالم ماده سِیر دارد؛ اما لایۀ پنهان آن معنویات است. خداوند سبحان و اولیائش به هر دو لایۀ وجودی انسان عالماند.
«ما بَيْنَ أَيْديهِمْ» عالم قیامت را در بر میگیرد. خداوند سبحان و شفعاء به اذن خدا، از قیامت و ملکوت ما مطلعاند و هم چنین به اعمالی که از طرف ما به سمت قیامت فرستاده میشود، علم دارند.
فطرت انسان در مسیر بندگی
«مَاخَلْفَهُمْ» فطرت انسانی است. خداوند و شفعاء به حالات سیر انسانی عالماند که عزم او در سیر بندگی چه بوده است؟ آیا در این مسیر، روزبهروز فطرت الهی او شکوفا شده یا با بیتوجهی، فطرت الهی را دفن کرده است؟
علم خدا به نیات پنهان
«عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَكُمْ»[2]
«خداوند حتی خیانتهای پنهانی شما را میداند.»
اگر خداوند خیانت بندهاش را به رخ او نمیکشد، این بهمعنای ناآگاهی او نیست. خداوند به حال بندهای که در ظاهر، عمل را میپذیرد؛ ولی در باطن اهل خیانت است، علم کامل دارد. همچنین خداوند میداند که بندهای در ظاهر او را میپذیرد؛ اما در باطن به غیرخدا نزدیک میشود و با غیر خداوند ارتباط و پیوند دارد، ظاهراً با اوست؛ ولی باطناً از او جداست. آری، خداوند و شفعاء به تمام خیانتهای آدمی آگاهند.
«وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي أَنْفُسِكُمْ فَاحْذَرُوهُ»[3]
«بدانید که خداوند آنچه در درون شماست میداند، پس از او بترسید.»
پنهانترین خطورات قلبی در محضر خداوند
«يَعْلَمُ اللَّهُ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ….»[4]
«خدا آنچه را که [از نیّات شوم، کینه و نفاق] در دلهای آنان است میداند؛ بنابراین از آنان روی برتاب.»
خطورات قلبی هر انسانی در سختیها و مشکلات از خداوند پنهان نیست. او بهخوبی میداند که چگونه برخی افراد در هنگام مشکلات – که نتیجۀ اعمال نادرست خودشان است – به خداوند بدبین میشوند. خداوند که به این حقایق آگاه است، به پیامبر اکرم که چراغ هدایت و نور الهی است، دستور میدهد: «فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ» «از این گروه اعراض کن.»
علم الهی به سرّ و آشکار
«إِنَّا نَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ»[5]
«ما به هر آنچه پنهان یا آشکار میکنند، علم داریم.»
خداوند به اسرار افراد آگاه است. یعنی حضرت حق به میزان محبتی که نسبت به اباعبدالله در وجود آدمی قرار دارد، علم کامل دارد. هر کار نیک و درستی که انسان انجام دهد، خداوند از آن آگاه است:
«مَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ…»[6]
«هر کسی کار خیری بکند.»
«وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ…»[7]
«خداوند بهخوبی میداند چه کسی یاور او و فرستادگانش است.»
خدای سبحان به درون انسان نیز آگاهی دارد و نیات غیرالهی او را گرچه در ظاهر خود را نیکوکار نشان دهد، میشناسد.
«وَاللَّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ»[8]
«خداوند مفسد را از مصلح تشخیص میدهد.»
خداوند بهخوبی میداند چه کسی منافع بشری را تباه میکند و جامعه را آلوده میسازد و چه کسی قصد اصلاح جامعه را دارد و تا چه اندازه برای اصلاح یا تخریب خویش گام برمیدارد.
«مفسد» بهمعنای خروج شیء از جایگاه خود است؛ یعنی خداوند بهخوبی آگاه است که آیا انسان از جایگاه بندگی و انسانیت خود خارج شده است یا نه.
معماری وجود در پرتو علم الهی
«یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ»[9]
«خدا آنچه را انجام میدهید، میداند.»
خداوند به تمام صورتهایی که در پی هر عملی ساخته میشود، علم کامل دارد. به طور کلی، همۀ انسانها در حال ساختوساز هستند؛ یعنی همواره با نیات، اعمال و گفتار خود در حال ساختن صورتهایی نورانی یا ظلمانی میباشند. البته لازم به ذکر است که انسان باید دست به دعا بلند کند و از خداوند بخواهد که هم ساختوساز صحیحی داشته باشد و هم به قیمت خوبی بفروشد، چراکه خدای سبحان بهترین خریدار است:
«إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ…»[10]
«خدا از مومنان جانها و اموالشان را به بهای بهشت خریداری میکند.»
علم بیکران پروردگار
ناگفته نماند که آمار و علم خداوند اجمالی نیست، بلکه به صورت تفصیلی و دقیق است.
«یَعْلَمُ سِرَّکُمْ وَجَهْرَکُمْ وَیَعْلَمُ مَا تَکْسِبُونَ»[11]
«خداوند پنهان و آشکار شما را میداند و از آنچه کسب میکنید آگاه است.»
خداوند به تمام کسبوکارهای هر انسانی آگاه است و میداند که هر فرد با سرّ و وجود خود چگونه ساختمانسازی میکند. همچنین، خداوند به تمام افکاری که هر انسانی در درون خود نسبت به دیگران دارد، علم کامل دارد.
امیرالمؤمنین در خطبۀ ۹۱ نهج البلاغه (خطبه الاشباح) دربارۀ علم خداوند میفرماید: «خداوند تعداد آههای مادر جوان مُرده را میداند.» حضرت در فراز دیگری در همان خطبه میفرماید: بین پوسته و تنه درخت مقدار زیادی کرم ریز وجود دارد، خدای سبحان به تعداد کرمهایی که بین آن پوسته و تنه هر درختی موجود است، علم دارد.
از بذر اراده تا ثمر
خداوند به تمام ورودیها و خروجیهای وجود هر انسانی آگاه است. برای مثال، ارادهای را که اصحاب اباعبدالله در شب تاسوعا داشتهاند، میداند و میداند این اراده چه ثمری به بارمیآورد.
«یَعْلَمُ مَا یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَمَا یَخْرُجُ مِنْهَا»[12]
«او بهخوبی میداند چه چیزی در زمین وارد و چه چیزی از آن خارج میشود.»
از آنجا که وجود هر انسانی همچون زمین است، خداوند میداند چه اعتقاداتی در این زمین (وجود) کاشته میشود و چه میوهها و اعمالی از آن برداشت میشود.
هیچ نیّتی از خدا پنهان نیست
«ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَليم»[13]
«هر خیری انفاق کنید، مسلماً خدا به آن آگاه است.»
هر چیزی که برای خدا خرج کنید و هر آنچه که در دل آدمی میگذرد، از علم خدای سبحان پنهان نیست. هر نیت خیری که در وجود خود پرورش میدهید و سبب عمل خیر میشود، برای خدا آشکار است. خداوند علیم و حکیم است و میداند چه کسی را ارتقا دهد.
«نَرْفَعُ الدَّرَجَاتِ مَنْ نَشَاءُ»[14]
«ما درجات هر کسی را بخواهیم بالا میبریم.»
خداوند هم شنواست و هم دانا، و قاهر بر همه چیز است.
«وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ»[15]
«خدا بسیار شنوای داناست.»
این حقیقت، باب نگرانی و اضطراب را میبندد؛ چرا باید انسان دست نیاز بهسوی مخلوقات دراز کند، در حالیکه خداوند حکیم است؛ یعنی تمام کارهایش بر اساس مصلحت کامل صورت میگیرد. مؤمن در فضایی امن و آرامشبخش زندگی میکند. او باور قلبی دارد که پروردگارش میبیند، میشنود و به همه چیز آگاه است.
علمِ خدا به پرهیزکاران
«وَ اللَّهُ عَليمٌ بِالْمُتَّقين»[16]
«خداوند علم به متقین دارد و آنان را می شناسد.»
گاه در زمانهای گوناگون، اندیشهای نادرست، ذهن آدمی را فرا میگیرد؛ ولی به یاریِ الهی، به نادرستیِ آن پی میبرد و از ادامهٔ آن باز میماند. خداوند به همهٔ پرهیزهایی که در زندگی خویش داشتهایم، آگاه است.
علم خدا به عدول از جایگاه انسانی
«وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ»[17]
«خداوند به ستمگران بسی داناست.»
خداوند به جایگاهِ حیوانی و شیطانی که انسان در آن قرار میگیرد، آگاه است. ظلم دو معنا دارد:
۱. کم گذاشتن و نقص؛
۲. استفادۀ ناصحیح (در مقابل عدل).
خداوند به هر ظلمی که انسان نسبت به جایگاهِ انسانیتِ خود روا میدارد، داناست؛ یعنی اگر انسان از مقامِ انسانیِ خویش عدول کند و به جای رشد و تکامل، به حرکتِ قهقرایی روی آورد، آگاه است.
همراهی خدا با پرهیزکاران
«اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ»[18]
«بدانید خدا با پرهیزگاران است.»
خداوند همراهی قیومی و دائمی با پرهیزکاران دارد؛ از این رو چنین بندهای از توفیقات و برکات الهی بهرهمند است. حقیقت این است که بندۀ پرهیزکار هرگز خوار و ذلیل نخواهد بود؛ چراکه خداوند به باطن و نیتهای افراد آگاه است. فرد متقی که همواره در محضر الهی به سر میبرد، ادب همراهی با پروردگار را رعایت میکند و در مسیر اطاعت گام بر میدارد.
حشر به سوی دانا
«وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ»[19]
«همگی به سوی او محشور میشوید.»
خداوندِ دانا، بندهای آگاه و با معرفت میطلبد؛ از این رو هم ظاهر و هم باطن انسان را به سوی خویش محشور میکند، تا تقوای الهی در وجود او تجلی یابد و آشکار شود.
تمایز علم ذاتی خداوند از علم مخلوقات
آیتالله جوادی آملی(ره) در بیانی ژرف میفرماید:
صفت «عالم» هم بر خداوند و هم بر غیرخدا اطلاق میشود. این اطلاق به صورت مشترک لفظی نیست (که لفظی واحد بر معانی مختلف دلالت کند) تا علم خداوند به معنایی خاص و علم دیگران به معنایی دیگر باشد؛ بلکه مشترک معنوی است و حقیقتی واحد را بیان میکند. با این تفاوت که علم خداوند اصیل، مستقل، ذاتی و نامحدود است، در حالیکه دیگران تنها مَظهری از علم او هستند. علم پروردگار حضوری، شهودی و نامتناهی است.
در محضر دائم
«وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُّلَاقُوهُ»[20]
«بدانید که بیگمان او را ملاقات خواهید کرد.»
«ملاقی» (اسم فاعل) هم بر حال و هم بر آینده دلالت میکند؛ بنابراین هر انسانی در همین لحظه با خداوند ملاقات دارد که این ملاقات، شامل مواجهه با صفات جمال یا جلال الهی است.
آگاهی و مغفرت الهی
«وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ»
«بدانید که خداوند آمرزنده و مهربان است.»
خداوند به تمام نیات و گمانهای ناپاک انسان آگاه است، اما رحمت بیکران او این نیتهای آلوده را میپوشاند. بنابراین اگر فردی به حضور دائمی خود در محضر الهی آگاه شود، در اصلاح افکار و نیات خود میکوشد؛ چراکه این کدورتهای باطنی موجب محرومیتهای معنوی میشود.
شنوایی و دانش بیپایان الهی
«وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ»[21]
«بدانید که خداوند شنوا و داناست.»
خداوند، دانای مطلق و بینیاز است و به بندگی هیچ مخلوقی محتاج نیست. تمام موجودات گواهی میدهند بر بینیازی مطلق پروردگار. پروردگار به تمام گفتار بندگانش آگاه است؛ از این رو سخنان نادرست را مورد بازخواست قرار میدهد و از انگیزههای پشت این گفتارها کاملاً آگاه است.
تاریخ جلسه: 1402.5.4 – جلسه نهم
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره توبه؛ آیه 105
[2] سوره بقره ؛آیه 187
[3] سوره بقره،آیه 235
[4] سوره نساء؛ آیه 63
[5] سوره یس، آیه 76
[6] سوره بقره، آیه 197
[7] سوره حدید آیه 25
[8] سوره البقره،آیه 220
[9] سوره عنکبوت، آیه 45
[10] سوره توبه، آیه 111
[11] سوره انعام ،آیه 3
[12]. سوره سبأ، آیه 2
[13] سوره بقره، آیه 273
[14] سوره انعام،آیه 83
[15] سوره بقره،آیه 224
[16] سوره توبه،آیه 22
[17] سوره بقره،آیه 95
[18] سوره بقره،آیه 194
[19] سوره مبارک بقره،آیه 203
[20] سوره بقره، آیه 233
[21] سوره بقره،آیه 267