تفسیر آیه 112 سوره مائده

قرآن در آیه 112 سوره مبارکه مائده می‌فرماید:

 

«إِذْ قالَ الْحَوارِیونَ یا عیسَى ابْنَ مَرْیمَ هَلْ یسْتَطیعُ رَبُّكَ أَنْ ینَزِّلَ عَلَینا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ قالَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنینَ»

 «در آن هنگام كه حواریون گفتند: «اى عیسى بن مریم! آیا پروردگارت مى‌‏تواند مائده‌‏اى از آسمان بر ما نازل كند؟» او (در پاسخ) گفت: «از خدا بپرهیزید اگر با ایمان هستید!»

 

«إِذْ قالَ الْحَوارِیونَ یا عیسَى ابْنَ مَرْیمَ هَلْ یسْتَطیعُ رَبُّكَ أَنْ ینَزِّلَ عَلَینا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ»

 

گستاخی حوارییون نسبت به پیامبرشان عیسی علیه‌السلام

 

آیه از گستاخی حواریون نسبت به حضرت عیسی علیه‌السلام سخن می‌گوید و  با سخن حواریون شروع می‌شود كه اصلاً پسندیده آنان نبود. حواریون عیسی علیه‌السلام را با عبارت «یا عیسَى ابْنَ مَرْیمَ» خطاب كردند، و چنین خطابی اصلاً‌ مؤدبانه نیست. در حالی‌كه می‌توانستند عیسی علیه‌السلام را با عبارت (یا رسول الله) خطاب كنند.

اگر خدا برای عیسی علیه‌السلام از عنوان (ابْنَ مَرْیمَ) استفاده می‌كند خطاب عالی نسبت به دانی است، خدای عالی می‌تواند بنده‌اش را چنین خطاب كند، امّا خطاب حواریون نسبت به عیسی علیه‌السلام خطاب دانی نسبت به عالی است. عیسی علیه‌السلام بزرگ فكری قوم خویش بود، و كمترین ادب نسبت به او این بود كه خطاب، خطاب زیبایی باشد، اما حواریون از این عنوان زیبا دریغ ورزیدند.

 

موضوع دیگری كه آیه به آن اشاره دارد ، موضوعی است كه جایگاه حواریون را تغییر می‌دهد كه آنان به عیسی علیه‌السلام گفتند:‌ «هَلْ یسْتَطیعُ رَبُّك »«آیا پروردگارت می‌تواند؟»، حواریون با این سؤال تردید خود را  نسبت به قدرت باری تعالی اعلام داشتند، و از حضرت عیسی‌علیه‌السلام‌ پرسیدند: آیا خدای تو قادر بر هر امری است؟

مفسری در رابطه با عبارت «رَبُّك» می‌گوید: درخواست حوارییون، درخواست نابجایی بود؛ زیرا آنان خواستند با این لفظ مطرح كنند كه عیسی علیه‌السلام، ربّ تو مطیع توست، و هر چه تو درخواست كنی آن را اجابت می‌كند. این دومین گستاخی حواریون نسبت به عیسی علیه‌السلام بود؛ آنان ربّ خود را از ربّ عیسی علیه‌السلام ممتاز ساختند.

 

گستاخی دیگرشان درخواست معجزه دیگری بود، آن‌ها در محضر عیسی علیه‌السلام از مائده و فیوضات فراوانی و همچنین از كلام نورانی بسیاری بهره‌مند شده بودند؛ امّا همچنان پیشنهاد معجزه دیگری داشتند. آن‌ها معجزات قبلی را از خاطر بردند، و یا خواستند تا از خاطر ببرند. حواریون كلمات حكیمانه بسیاری شنیده بودند و احیای موتی را از سوی عیسی علیه‌السلام دیده بودند، امّا چشم بر همه این معجزات بستند، و تقاضای مائده‌ای آسمانی كردند. اصل این تقاضا آن است كه آنان اهل سفره بودند، امّا چون عالِم بودند تقاضای سفره معنوی و نورانی داشتند.

اگر حواریون تقاضای علم و معرفت آسمانی داشتند ابتدا باید عبارت «مِنَ السَّماءِ» را ذكر می‌كردند و بعد كلمه مائده را می‌آوردند؛ در حالی‌كه ابتدا تقاضای سفره (مائده) كردند و بعد «مِنَ السَّماءِ» را بكار بردند.

 

هدف حواریون از درخواست معجزه

 

بعضی از تفاسیر درخواست معجزه را چنین بیان می‌كنند و می‌گویند:‌ منظور حواریون از درخواست معجزه، ازدیاد یقین و بصیرت بوده؛ چون آن‌ها در آیه قبل از سوی خدای سبحان تأیید شدند. حواریون با درخواست جدید تقاضا داشتند تا موجودی‌های مادی‌شان با دریافت یك مائده آسمانی افزون شود؛ امّا چنین تفاسیری نیز از بی‌پروایی حواریون نمی‌كاهد، و همچنان در مقابل‌شان علامت سوال گستاخی قرار دارد.

حواریون می‌خواستند تا از طریق مشاهده مائده به ازدیاد یقین دست یابند و غافل از این نكته بودند كه، اگر مشاهده ولی الله برای كسی ازدیاد یقینی ایجاد نكند به یقین سایر مشاهدات او را به این یقین نخواهد رساند. حواریون در محضر عیسی علیه‌السلام ‌بودند، و مشاهده ولی الله برای آنان آرامش آفرین نبود، چگونه دیدن مائده‌ای آسمانی می‌توانست برای آنان مایه آرامش باشد.

 

گروهی از مفسرین می‌گویند: اگر انسان به مقام فنا خاص در محضر حق برسد و عشق خاصی دراین حریم نصیبش شود، اصالتاً باید فقط اموری را طلب كند كه محبوب از او طلب می‌كند نه اموری كه خود مایل است به آنان برسد؛ چون باید منیت‌اش در این حریم به فنا رسیده باشد، و در این زمان نباید خواسته‌ای جدای از خواسته محبوب داشته باشد.

امّا حواریون حقیقتاً‌ بعد از رسیدن به مقامات روحانی و معنوی مجدداً درخواست دنیا كردند.

 

«قالَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنینَ»

 

حضرت عیسی علیه‌السلام در پاسخ به رفتار و درخواست‌های آنان یك جمله بیان داشت، «اتَّقُوا اللَّه» تقوا پیشه كنید! دعوت به تقوا از سوی عیسی علیه‌السلام به حواریون دلیل این مدعا است كه، آنان از تقوای الهی غافل شدند، و از رعایت‌اش چشم پوشیدند.

حضرت عیسی علیه‌السلام  می‌گوید:‌ اگر ایمان دائم به قدرت خدا و صحت رسالت من دارید، نسبت به چنین پیشنهاداتی پروا كنید.

در توضیح گفته می‌شود: پیشنهاد معجزه برای دستیابی به ایمان است، و آن كس كه ایمان در دلش جای گرفته نباید نیازی به معجزه مجدد داشته باشد؛ بلكه باید در آن زمان تنها شكر نعمات بكند تا حقانیت معجزات قبلی در قلب‌اش كاملا جا بگیرد و به اثبات برسد.

 

حواریون، تذكر پذیر نبودند

 

در سوره مباركه شوری آیه 20 آمده است:

« مَنْ كانَ یریدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فی‏ حَرْثِهِ وَ مَنْ كانَ یریدُ حَرْثَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ نَصیب‏»

«كسى كه زراعت آخرت را بخواهد، به كشت او بركت و افزایش مى‏‌دهیم و بر محصولش مى‏‌افزاییم؛ و كسى كه فقط كشت دنیا را بطلبد، كمى از آن به او مى‌‏دهیم امّا در آخرت هیچ بهره‌‏اى ندارد!»

 

اگر كسی كشت‌زار آخرت را از ما طلب كند ما به او می‌دهیم، و اشتیاق‌اش را نسبت به آن افزون می‌كنیم؛ امّا اگر كسی كشت‌زار دنیا را طلب كند بعضی از دنیا را به او خواهیم داد، امّا در آخرت  سهمی برای او نیست.

با كنار هم گذاشتن آیه‌ای كه در خدمت آن هستیم و این آیه مشكل دیگر حواریون آن بود كه تذكر پذیر نبودند. وقتی به آنان گفته می‌شد از چنین درخواست‌هایی مادی پرهیز كنید، و تقوای الهی داشته باشید، امّا آنان همچنان درخواست خویش را بیان می‌داشتند.

عیسی علیه‌السلام به حواریون گفت:‌  «اتَّقُوا اللَّهَ»، پرهیز كنید! از این كه با این مقام درخواست امور پست دنیوی را داشته باشید، بعد از رسیدن به مقامات متعالی، درخواست امور پست‌ در شأن شما نیست.

آیا درخواست حواریون از عیسی علیه‌السلام، پسندیده‌ بود؟

یكی از مفسرین در ذیل آیه می‌فرماید:‌ درخواست حواریون از عیسی علیه‌السلام‌ درخواست پسندیده‌ای بود، و آن‌ها تقاضاهای متعالی از ولی الله داشته‌اند. آنان « مائِدَةً مِنَ السَّماءِ » را طلب كردند كه، این مائده همان رزق علم است و علم از صفات ربّانی حضرت حق است و این مائده تنها با وساطت حضرت عیسی علیه‌السلام به آنان می‌رسید، چون فقط خدای سبحان می‌تواند این صفات را در اختیار آنان قرار دهد، و جایی دیگر برای كسب آن صفات وجود نداشتند.

گفته می‌شود: اگر چنین بود كه این مفسر بیان می‌دارد حضرت عیسی علیه‌السلام نمی‌بایست آنان را به تقوای الهی دعوت كند، در حالی‌كه عیسی علیه‌السلام گفت:‌ «اتَّقُوا اللَّهَ»، یعنی پرهیز كنید از این كه در پشت پرده‌ی امور معنوی‌تان نفسانیات پنهان باشد، تقاضای صفات ربّانی می‌كنید، امّا نه برای قرب الی الله بلكه برای دست یابی به امور غیر الهی، همچنان كه كسی تقرب به خدای سبحان را طلب كند اما نه برای امر بندگی، بلكه برای معروف شدن در میان مردم باید از این امر تقوا كنید و استغفار نماید.

عیسی علیه‌السلام می‌گوید: پرهیز كنید كه صفات ربّانی را برای دست‌یابی به منیت‌های خویش طلب كنید، شما در محضرِ منِ عیسی پرورش‌ یافته‌اید پس چنین درخواست‌های به ظاهر ربّانی و در باطن هوا خواهانه شایسته شما نیست.

 

عّجب، نتیجه عدم ظرفیت بابت درخواست‌ها

 

مفسر دیگری می‌گوید:  اصلاً فرض كنید حواریون تقاضای علم و حكمت و معرفت را یك‌ جا و به یك باره از خداوند سبحان طلب كردند، امّا عیسی علیه‌السلام به این‌ها گفت:‌ از این درخواست پرهیز كنید؛ زیرا ممكن است كه شما ظرف پذیرش آنچه را یك جا و به یكباره طلب می‌كنید، نداشته باشید؛ و یا درخواست‌های شما از طاقت‌تان افزون باشد. در این زمان ممكن است خدای سبحان همه‌ی خواست‌های شما را یك‌جا و به یك‌باره پاسخگو باشد، اما ممكن است شما بعد از دریافت آن‌چه طلب كرده‌اید گرفتار عُجب شوید، شاید با دریافت معرفت فراوان كسی خود را تافته جدا بافته از دیگران بداند.

یكی از مفسرین می‌فرماید:‌ در واقع حواریون چیزی را درخواست كردند كه هنوز ظرف وجودی‌شان مستعد دریافت آن نبود، در حالی‌كه اگر آنان به عیسی علیه‌السلام گفته بودند ای عیسی!‌ از خدا طلب كن تا به ما ظرف وجودی گسترده‌ای بدهد كه كمالات درخواستی‌ ما در آن جا بگیرد بسیار پسندیده‌تر بود. در حالی‌كه حواریون كمالات زیادی را با ظرف كوچك درخواست كردند؛ یعنی اگر با دیده زیبا بین بنگریم آن‌ها طالب اسرار ربّانی بودند امّا ظرف پذیرش این اسرار را نداشتند.

 

یكی از علمای بزرگ درخواست اسم اعظم خدای سبحان را كرد، استادش به او گفت:‌ ظرف وجودی تو پذیرش دریافت اسم اعظم را ندارد، امّا شاگرد اصرار كرد تا خداوند اسم اعظم را در اختیارش قرار داد. او متأسفانه اسم اعظم خدای سبحان را برای امور جزئی و مختصر به كار برد مثلاً برای رفع سر درد. استادش به او گفت:‌ اسم اعظم چیزی نیست كه تو آن را برای امور كوچك مصرف كنی. حواریون نیز چنین بودند، آ‌ن‌ها تقاضای اسرار ربّانی می‌كردند امّا برای اموری بی‌ارزش.

 

درخواست‌های نابجا سسب عدم عاقبت به خیری

 

ایمان دائم و دلدادگی دائم اقتضا می‌كند كه انسان مؤدب باشد. ایمان ادب می‌آورد، هر گاه بی‌ادبی  از كسی سر می‌زند گویا در آن زمان ایمانش قطع شده است. وقتی كسی جسارت و بی‌ادبی می‌كند دائم الایمان نیست، ایمان دائم اقتضا می‌كند كه فرد علی الدّوام مؤدب به آداب باشد؛ چون حضور حق را احساس كرده و در محضر حق جسارت ممنوع است.

بعضی از برخوردها، سوء عاقبت به همراه دارد و فرد را دچار بد عاقبتی می‌كند. به عبارتی دیگر سوابق مثبت و نیكوی او را از بین می‌برد، كما اینكه همین درخواست‌های نابجا و برخورد‌های جسورانه و گستاخانه موجب شد عاقبت حواریون به خیر نشود.

 

پیام‌های آیه

 

  • حوارییون، اطرافیان نزدیك عیسی علیه‌السلام بودند امّا به دلیل دنیا طلبی از او دوری گزیدند.
  • «هَلْ یسْتَطیعُ رَبُّكَ» حواریون نسبت به قدرت خدای سبحان مشكوك بودند.
  • «أَنْ ینَزِّلَ عَلَینا مائِدَةً» حواریون تقاضای مائده آسمانی كردند، در حالی‌كه آنان به بركت عیسی علیه‌السلام مائده‌های فراوانی را چشیده بودند.
  • حواریون تقاضای رزق آسمانی كردند امّا در بطن این رزق نیت‌های مادی نهفته بود.
  •  «مِنَ السَّماءِ» از آسمان علم و حكمت خواستند امّا نه برای تقرّب به حق بلكه برای خود بزرگ‌بینی.
  • «اتَّقُوا اللَّهَ» پرهیز كنید! از اینكه امور عُلوی را برای امور سُفلی به كار گیرید.
  • «إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنینَ» ایمان دائم و دلدادگی فرد را مؤدب می‌كند حواریون از این نعمت خود را محروم كردند.

 

 

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *