«يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ»
با ذکر قید «يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ» متعرض اعتقادات آنها شده تا معلوم گردد ایشان کفارِ اهل کتاب نیستند، زیرا کفارِ اهل کتاب اعتقاد به مبدأ و معاد ندارند، اگر کسی به بعضی از كتب یا بعضی از رسل اعتقاد ندارد، یعنی خدا را قبول ندارد و معلوم است که کفار اهل کتاب اعتقاد به معاد ندارند. چون اگر معتقد به معاد بودند، باید دین کامل را در این عالم میپذیرفتند.
«يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ و َيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ»
اهل ایمان اهل مسامحه و سهل انگاری نیستند. این گروه، معتقد به مبدأ و معاداند و با قاطعیت معروف را به دیگران توصیه میکنند و دیگران را از منکر نهی میکنند. دقیقاً عکس علماء اهل دنیا؛ علماء اهل دنیا چون خودشان منکر را مرتکب میشوند، دیگران را از آن نهی نمیکنند و چون معروف را خود به جا نمیآورند دیگران را به آن امر نمیکنند.
یهودیان چون گفتند: عزیر پسر خداست. «عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ»[1] پس اعتقاد آنها به خدا، اعتقاد صحیحی نيست. یعنی خدایی را قبول دارند که جزء دارد و چون با علم به اینکه دینشان نسخ شده است، همان دين را ادامه میدهند. معلوم است که اعتقاد به وعده و وعید خدا و به «وَالْيَوْمِ الآخِرِ» ندارند.
- در مورد «يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ» میفرمایند: اعتقادت حقه انسان را توانا میکند. آنقدر تواناست که قدرت امر و نهی دارد.
تصدیق کننده و داعی به سوی حق
نکته دیگر آنکه میفرماید: «يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ» یعنی اهل تصدیق حقیقت هستند.
«يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ» معروف به عنوان طلب حقیقت ذکر گردیده است. چون خود حقیقت را باور دارند به دیگران هم توصیه طلب حقیقت را میکنند و بنابر این منکر طلب غیر خدا ست و آنان دیگران را از طلب غیر خدا نهی میکنند.
در هر امری که آنها را به خدا برساند شتاب وسرعت دارند. آنها با این اعمالی که انجام میدهند صلاحیت قبول فیوضات الهی را دارند.
«يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ»
به شدت رغبت در خیرات دارند. یعنی علاوه بر اینکه شتاب در انجام خیر دارند در انواع خیرات نیز شتاب دارند.
با «يُسَارِعُونَ» متعرض به یهوديان شده است. یهود یا در خیر کُند هستند یا مسارعه به شر دارند.
شتاب در خیرات؛ اقتضای عقل سلیم
نکته دیگر وقتی انسان اعتقاداتش صحیح و کامل باشد، عقل سلیم اقتضا میکند در خیرات شتاب بگیرد. نه به سوی خیرات، بلکه در خیرات است، یعنی او الان در خیر هست. امّا به موجودی و کمال فعلی راضی نیست، مایل به رشد بیشتری است.
جذب خوبیها به اندازه رغبت افراد
مفسرین در رابطه با «يُسارِعُونَ» گفته اند: طبق قانون جذب به اندازهای که فرد به سوی خیرات سرعت بگیرد، خیرات نیز به سمت او میآیند. کافی است فرد به خوبی و خیرات تمایل داشته باشد.
«يُسارِعُونَ» باب مفاعله است و یکی از معانی این باب دو طرفه بودن امر است. هم خیرات سراغ ایشان میآيد و هم آنها به سوی خیرات میروند، اگر کسی از توفيقات محروم است، خود او رغبتی به خیرات نداشته است. خوبیها به اندازه رغبت افراد جذب میشوند.
«وَأُوْلَئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ»
خداوند چه کسانی را میپسندد؟
میفرمایند: آنها از کسانی هستند که صلاحیت دارند که خدا ثناگوشان شود. صالح این گونه معنی شده، فردی که صلاحیت دارد خدا او را بپسندد، چون حال و قال و اعتقادات و عملشان شایسته است.
عالم ربّانی
در یک تعبیر دیگر عالم ربانی هشت خصلت دارد:
- «قائِمَةٌ»
- «يَتْلُونَ آياتِ اللَّهِ»
- «وَ هُمْ يَسْجُدُونَ»
- «يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ»
- «يُؤْمِنُون وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ»
- «وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ»
- «وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ»
- «وَ يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ»
از کرامت شیخ ما این است شیره را خورد و گفت شیرین است
یعنی این فرد «يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ» را دارد و حالا که طعم شیرین اعتقادات حقه را چشید تنها خوری ندارد و به دیگران هم این اعتقادات را توصیه میکند، او کمال طلب است هیچ وقت به موجودی فعلیش راضی نیست.
«يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ» جزء کسانی است که فوریت را بر تأخير ترجیح میدهد و متمایل به انواع کارهای خیر است.
«وَ أُولئِكَ مِنَ الصَّالِحين» خداوند در آیه 69 سوره مبارکه نساء میفرماید:
«فَأُولئِكَ مَعَ الَّذينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحينَ»
یعنی اینان جزء صالحین، جزء «انعمت علیهم»، جزء کسانی که همه تقاضا میکنند «خدایا! ما را به راه آنها هدایت کن» هستند.
آیا رسیدن به این جایگاه دشوار است؟
اینکه فرد در شب وصلی داشته باشد، یا خضوع تام داشته باشد، سرعت در خیرات و امر به معروف از او مشاهده شود و… همه این امور باعث میشود فیوضات الهی را بهتر دریافت کند. «أُولئِكَ مِنَ الصَّالِحين» يعنی حاضر هستند، هزینه لازم را بپردازند و اتفاقاً مادام در خوشی هستند و اصلاً اذيت نمیشوند.
اگر سوال كنيد خوشی را از کجا بیان میكنيد؟
پاسخ داده میشود: از آیه 69 سوره مبارکه نساء
«فَأُولئِكَ مَعَ الَّذينَ أَنْعَمَ اللَّهُ»
چهار گروه در عالم بسیار خوش هستند:
«النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحينَ»
آنها از اعتقادت و اعمالشان لذت میبرند. ولو افراد آنها را با اوصاف مختلفی محکوم کنند یا عناوین نازیبایی به آنها نسبت داده شود.
عالم اهل دنیا
استاد بروجردی میفرمایند: طبق تعبیری که گفتند علماء دو دسته هستند، برخی عالم ربانی، و برخی دیگر اگر فردی است که مسارعه در خیرات ندارد و در منکر و نهی از منكر مسامحه دارد و اهل امر به معروف نیست و یا اهل عبادت شبانه نیست، جزء علماء اهل دنیاست. ضرر این فرد به مراتب بیشتر از نفعشان میباشد. زیرا عالم اهل دنيا به مراتب ضررش بيشتر از منفعتش است. عاقب این فرد میشود بلعم باعور و سامّری؛ یعنی خیلی از افراد به وسیله او آسیب میبییند و همانطور كه عالمی كه اهل معناست خيلی از افراد به وسيله او رشد میكنند، عالم اهل دنیا به اعتقادات افراد آسیب میرساند.
تاریخ جلسه: 96/9/4 ـ جلسه 96
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره توبه آیه 30