قرآن در آیه 13 سوره انفال میفرماید:
«ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ شَآقُّواْ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَمَن یشَاقِقِ اللّهَ وَرَسُولَهُ»
- حرف «ب» در «بأنّهم» باء سببیّت است یعنی به سبب. آنان به سبب این جدایی از حق گرفتار عقوبت شدند.از همین «باء سببیّت» استنباط میشود که همه به خدا و رسول صلیاللهعلیهوآله پیوست داشتهاند اما خودشان، خودشان را جدا کردهاند. حتی گروه کفار در عالم الست به حق پیوست داشتهاند اما آنها به انتخاب خویش از حق جدا شدهاند.جدایی از خدا و رسول هم در این عالم عذابآور است و هم در عالم دیگر.
عواقب جدایی از خدا و رسول
این که خدای سبحان رعب را در قلوب کفار افکند و اعناق و سر انگشت آنها را قطع كند، دلیل آن است که كفار حتماً قصد جدایی از خدا و رسول صلیاللهعلیهوآله را داشتهاند، این یک حکم کلی و سنت قطعی خدای سبحان است و تنها مربوط به جنگ بدر نیست، بلکه هرکس که قصد جدایی از خدا و رسول را داشته باشد، حتماً خدا او را به شدت عقوبت میکند.
اگر کاربرد این آیه را سؤال کنید و بگویید در حال حاضر که جدایی ظاهری از پیامبرصلیاللهعلیهوآله و امام علیهالسلام معنا ندارد پس این جدایی چگونه است؟ در پاسخ میگوییم: جدایی قلوب از خدا و ولایت موجب ناتوانی فکری (اعناق) و عملی (سرانگشتان) میشود، بنده هم از فکر کردن و هم عمل نمودن ناتوان میشود.
از سوی دیگر جدایی از خدا و رسول صلیاللهعلیهوآله جدایی از مرکزِ توانِ عالم است. وجود مقدس امام زمان عجلاللهتعالیفرجه است، این جدایی در دنیا به شکل نگرانی و ناتوانی جسمی و فکری تعبیر شده و در قیامت به شدیدالعقاب بودن است. شدید العقاب در قیامت به این معناست كه كسی نمیداند میزان عقوبت تا چه اندازه است.
عقوبت شدید در قبال جدایی شدید است، اگر کسی اندکی دچار جدایی از حق باشد گرفتار چنین عقوبت دردناکی نمیشود، هرگاه جدایی شدید باشد عقوبت چنین شدید ظاهر میشود.
«شَآقُّواْ» باب مفاعله است، مفاعله مانند مصاحبه، مکاتبه فعلی است که دو جانبه و دو طرفه است. اگر کسی خود را از خدا و رسول دور کند، خدا و رسول نیز خود را از او دور نگه میدارند در حالی که خدا نزدیک به بندگان است و رسول نیز جلوه نام قریب حضرت حق است. امّا این در صورتی است که انسان خواهان این پیوست باشد، اما اگر كسی در دراز مدت اقدام به گسست از خدا و رسول بکند، گسست در همین عالم واقع میشود.
عبرتی برای دیگران
اگر سؤال شود چرا هم اعناق و هم سرانگشتان در آیه آمده است در حالی که هرگاه سر زده شود سرانگشت دیگر لازم نیست؟ در پاسخ میگویند برای این که عبرت دیگران باشد، وقتی کسی جسدهای آنها را میبیند، بداند دشمنان به واسطه مؤمنین قلع و قمع شدهاند.
قرآن به جنگ بدر اهمیت فراوان میدهد، زیرا این جنگ اولین جنگ میان کفار و مسلمین بود و مسلمانان با همه توان خود جنگیدند تا نقشههای دشمن را نقش بر آب كنند.
«فَإِنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ»
اگر سؤال کنید خدای سبحان ارحم الراحمین است چگونه با کفار برخورد تند و جدّی دارد؟
گفته میشود صفات جمالیه خدا پشت پرده صفات جلالیه اوست و برعکس. شدید العقاب بودن حضرت حق نیز از شئون محبت خدا نسبت به بنده است. این صفت جلالیه حضرت حق بیان میدارد، اگر کسی با مؤمنین درگیر شود خداوند در همین دنیا او را عقاب میکند تا شاید این عقوبت سبب توبه او گردد.
از سوی دیگر اگر کسی در ابتدا با زبان خوش به اسلام رو نیاورد و از سر خوف ایمان آورد، امّا بعد از این ایمان از هم صحبتی با مسلمانان بهرهمند شود و معرفت خاصی را کسب کند در دراز مدت مشتاق پذیرش اسلام میشود.
تدبیر قهریه خدای سبحان سیاست اولیه او نیست بلكه سیاست ثانویه حضرت حق است امّا وقتی افراد از طریق صحیح نمیتوانند حقیقت را قبول کنند باید با تندی خاصی حقیقت به آنها برسد تا با اجبار هم که شده حقیقت را بپذیرند.
طرق حصول موافقت با خدا و رسول
موافقت با خدا و رسول سبب محبت و قرب است و مخالفت موجب بغض و طرد از محضرحق میگردد.
موافقت با حق از پنج طریق حاصل میشود:
- امتثال امر الهی
- اجتناب نهی الهی
- ذکر کثیر (خدا و رسول را زیاد یاد کردن)
- اقتداء به پیامبر صلیاللهعلیهوآله و تأدّب به آداب پیامبر صلیاللهعلیهوآله
- تسلیم قهر الهی شدن.
پیامهای آیه
- سنت قطعی خدا این است كه اگر كسی قصد جدایی از خدا و رسول را داشته باشد خداوند حتماً او را عقوبت میكند.
- جدایی قلوب از خدا و ولایت موجب ناتوانی فكری (اعناق) و عملی (سرانگشتان) میشود، بنده هم از فكر كردن و عمل نمودن ناتوان میشود.
- جدایی از خدا و رسول جدایی از مركزِ توانِ عالم وجود مقدس امام زمان عجلاللهتعالیفرجه است.
- صفات جمالیه خدا پشت پرده صفات جلالیه اوست و برعكس. شدید العقاب بودن حضرت حق نیز از شئون محبت خدا نسبت به بنده است.
- سیاست قهریه خدای سبحان سیاست اولیه او نیست، بلكه سیاست ثانویه حضرت حق است. امّا وقتی افراد از طریق صحیح نمیتوانند حقیقت را قبول كنند باید با تندی خاصی حقیقت به آنها برسد.
تاریخ جلسه: 91/9/25 ـ جلسه 10
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»