قرآن در آیه 131 سوره آل عمران میفرماید:
«وَاتَّقُواْ النَّارَ»
آتش ربا
اولاً خدای سبحان باطن ربا را كه آتش است به مؤمنین نشان میدهد. یعنی به وسیلهی ربا، بیرحمانه همه زندگی فرد نابود میشود. همانگونه كه آتش به احدی رحم نمی كند، ربا نیز به همهی لایههای زندگی انسان آسیب جدی وارد میكند. انسان رباخوار از نظر ادراکات عقلی در سطح پایین است. قوّهی ادراكی فردی که از طریق حلال کسب روزی میکند و در این مسئله دقت دارد با ادرکات فردی که حلال و حرام را مخلوط کرده و میخورد بسیار فرق دارد.
- وقتی فرمود آتش است، این معنا را باور كنیم كه هرگز ربا آسایش و آرامش ایجاد نمیكند. ربا در زندگی حتماً ناآرامی و ناامنی ایجاد میكند. هرگز با مال نامشروع انتظار راحتی را نداشته باشیم.
مهمانان و مخلّدین در آتش
بسیاری از مفسرین با برداشت از همین آیه فرمودهاند، آتش جهنم بالذات مخصوص كفار است و بالعرض مؤمنین معصیت كار در آن وارد میشوند. از این رو كفار خلود در آتش دارند و مؤمنین به جهت تطهیر و جدا شدن از معاصی در این آتش قرار میگیرند. یعنی آتش برای مؤمن خلق نشده است و به همین جهت ورود مؤمن در آتش ورود مهمانی ناخوانده است. آتش به مؤمنین مرحبا نمیگوید بلكه آتش خود منتظر زمانی است كه مؤمن از او خارج شود.
- دلیل اینکه در آیه سابق و این آیه به تقوا اشاره شد این است كه مؤمنین در مورد كسب درآمد نیاز به تذكر مؤكد دارند.
- همینکه حال معنوی مؤمن خوب نیست به دلیل بیمبالاتی در حرامخوری است. بعضی از مؤمنین برای امور مالی در زندگی خود تأثرگزاری خاصی قائل نیستند. به همین جهت خدای سبحان در دو آیه پشت سر هم هشدار لازم را به آنان میدهد.
- مردم برای اینکه حال عبادتشان خوب شود در پی ذکر میگردند، درحالی که باید به لقمه خود از نظر حلال و حرام توجه داشته باشند.
ربا بیماری عوام مؤمنین
یكی از مفسرین میفرماید توصیه به تقوا در این آیه «اتقوا النّار» در مورد عوام مؤمنین است. عوام مؤمنین گرفتار بیماری رباخوری هستند. اما خدای سبحان به اولی الالباب میفرماید: «وَاتَّقُونِ یا أُوْلِی الأَلْبَابِ»[1]. یعنی خواص باید در محضر حق از مسامحه در رعایت ادب حضور پرهیز داشته باشند، نه از رباخواری. رباخواری امری نیست كه مربوط به خواص باشد.
- یکی دیگر از مفسرین میفرماید مجازات رباخوار مثل مجازات كافر است و كافر كسی است كه از ذات و صفات الهی محجوب شده و كسی كه خود را محجوب كند، قابل رحمت حق نیست.
طبق این آیه آتش حرص در مادیات موجب شعلهور شدن آتش جدایی از حق میشود و جدایی از حق در سرشت مؤمنین نیست. مؤمنین با پاسخ «بلی» كه در آغاز خلقت دادهاند، هرگز به گفتنِ «لا» راضی نمیشوند.
نجات از رذیله حرص
در ذیل این آیه یکی از مفسرین با استفاده از آیه 71 سوره مباركه مریم «وَإِن مِّنكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَّقْضِیا» میفرماید حتماً حرص مانند تمام رذائل اخلاقی بر مؤمنین وارد میشود. اما آیه بعد گفته شده «ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوا». ما متقین را از همه رذائل اخلاقی مانند حرص و… نجات میدهیم. یعنی در واقع متقین را با امر به قناعت و امر به تقوا از رذیلهی حرص دور میكنیم.
- هر انسانی که حریص به دنیا است، صفات الهی را نادیده گرفته است.
- قابل توجه است كه هم لفظ «بهشت» مؤنث ذکر شده است و هم «جهنم»، هم «نار» و هم «جنت». یعنی اثرپذیراند. هر دو قابلیت اثر گرفتن را دارند.
- یكی از مفسرین میفرمایند خدای سبحان با نامِ «قهّار» در این آیه جلوهگر شده و میفرماید در آتش مرا ببینید. یعنی در هنگامهی معصیت مرا مشاهده کنید. آنگاه به راحتی از معصیت عقبنشینی میكنید.
ترس مؤمنین از عذاب الهی
نكته دیگر اینكه آتش غضب خدا برای مؤمنین هرگز امری عادی نمیشود. یعنی مؤمنین همواره از عذاب الهی ترس دارند، زیرا حقیقتِ وجودی خود را سزاوار عذاب نمیدانند. حقیقت مؤمن ایمان است و ایمان امنیت ایجاد میکند؛ بنابراین با عذاب سازگار نیست.
«الَّتِی أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِینَ»
کافر شدن مؤمن!
مؤمن به واسطه ربا در زمرهی كتمانكنندگان حقیقت جای میگیرد. عنوان فرد تاركالصلاة عنوان «كافر» است و به ربا خور نیز كافر اطلاق میشود. زیرا به واسطه ربا گویا فرد وکیل بودن، رزاقیت، بصیر و لطیف بودن خدای سبحان و «علی كُلِّ شیء قَدیر» بودنِ او را كتمان میكند و كافر به معنی كتمان كنندهی حقیقت است.
مجاورت مومن با کفار
گاه به مؤمنین توصیه میشود: به واسطهی عملی ناسالم خود را در جایگاه كفار قرار ندهید. یعنی مصاحبت با كفار در قیامت برای مؤمنین عذابآور است این امر شاید بیش از خودِ آتش برای مؤمنین دردآور باشد. خدای سبحان فرمود:«وَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِی أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِینَ» درحالیکه میتوانست تنها بفرماید:«وَاتَّقُواْ النَّارَ». بحث سر این است كه مؤمنین آنجا با كافر همجوار میشوند. مؤمن به واسطه رزق غیرحلال در مجاورت كافر قرار میگیرد.
- در آیه 133 همین سوره مبارکه، در رابطه با بهشت میخوانیم: «وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقینَ» و در این آیه شریفه خدای سبحان در رابطه با جهنم میفرماید: «َالَّتِی أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِینَ»
مؤمنین اگر از معاصی كبیره اجتناب نكنند و پرهیزی نداشته باشند، در جایگاه كفار قرار میگیرند. یكی از مفسرین میفرماید گویی پدری برای ترساندن فرزند خود میگوید، اگر امر من را اطاعت نکنی تو را در باغوحش میاندازم. در حالیكه در باغوحش جای حیوانات وحشی است، نه انسان. خدا اینگونه انسان را پرهیز میدهد كه اگر از لقمه حرام اجتناب نكنید در معیت كفار قرار میگیرید.
- گرچه آتش جهنم در آینده مشتعل میشود، اما به تصریح قرآن باطن عمل هر فرد ممکن است آتش باشد و این باطن برای مؤمنین در همین عالم قابل ادراك است.
پیام تربیتی آیه
در نگاه تربیتی، استفاده از هراس برای مجموعهی زیردستمان به طور عمومی كارآیی ندارد. ایجاد هراس برای افرادی است كه پرهیز لازم را از معاصی ندارند. یعنی خدای سبحان خواص را اینگونه تهدید نمینماید. به میزانی كه فرد انسانیت خود را از طریق طاعت ترقی دهد، از اكرام ویژهی حضرت حق بهرهمند گشته و از جلوههای جلالی خدای سبحان دور میماند.
- جنبهی تربیتی آیه به ما میآموزد که خدای سبحان به مؤمنین میفرماید با رباخواری خود را در جایگاهی قرار میدهی كه شایسته تو نیست. حرص به دنیا مؤمن را در جایگاه كفار قرار میدهد كه شأن مؤمن حضور در چنین جایگاهی نیست.
- اگر مردم باور كنند رزّاق حقیقی خداست، نه آمریكا، اگر تحریمها صد برابر هم بشود مشكلی ندارند. شأن مؤمن حرص به دنیا نیست. مؤمن حریص به مولاست، نه حریص به دنیا.
تاریخ جلسه: 96/12/12 ـ جلسه 109
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره بقره، آیه 197