قرآن در آیه 132 سوره آل عمران میفرماید:
با توجه به آیه سابق که بیان معرفی باطن ربا و نهی از رباخواری و بار شدنِ عنوان کافر بر بعضی مؤمنین را بیان فرمود، به طور قطع فاصله بین ایمان و کفر فاصله زیادی نیست و هنگامی که به بعضی از نواهی بیتوجهی کنیم ناخواسته وارد وادی کفر میشویم.
در این آیه شریفه میفرماید: خدا و رسول را اطاعت کنید شاید مورد رحمت واقع شوید.
در آیه 130 «لعلکم تُفلِحون» مطرح گردید و در آیه 132 «لعلکم تُرحَمون» آمده است، شاید پیام ِ بخش پایانی آیه این باشد که راه رسیدن به رحمت خاص حق، انجام اوامر و پرهیز از نواهی الهی است و با این اطاعت بنده بدون اینکه زحمت خاصی را قبول کند در جریان دریافت رحمت الهی قرار میگیرد.
- «تُرحَمون» فعل مجهول بوده و نشان از آن است که شما مفعول واقع میشوید و رحمت الهی خود به خود بر شما جاری میشود. شما اراده اطاعت کردید. در پی اطاعت از جریان رحمت نیز بهرهمند میشوید.
«أَطيعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ»
انجام تکلیف با میل و رغبت
ریشه واژه «اطیعوا» از ماده «طوع» به معنی انجام فعل با میل و رغبت است؛ یعنی صرف انجام تکلیف از انسان خواسته نشده است بلکه شور و نشاط و رغبت در اجرای فرامین، امری است که منجر به دریافت رحمت حق میگردد. یعنی تکلیف باید با روح انجام شود روح تکلیف اشتیاق به تکلیف است.
طبیعتاً این روح بدون معرفت واقع نمیشود، یعنی انسان در صورتی مشتاقانه بندگی میکند که:
اولاً معرفتی به مولا داشته باشد، ثانیاً به خود نیز معرفت یابد و ثالثاً امر و نهی مولا را به عنوان نعمتی بزرگ بشمارد که در نظام تکوین بر بسیاری از مخلوقات وارد نشده و تنها جن و انس هستند که مخاطب این فرمان محسوب میشوند. یعنی زمانی که انسان درک کرد که تکالیف هدایایی از جانب خدای سبحان هستند که موجب شرافتی بینظیر برای او میشود، مشتاقانه اقدام به بندگی مینماید و این شور و شوق او را در حریم رحمت حق قرار میدهد.
- انجام مشتاقانه اوامر الهی و صرف نظر کردن از نواهی چنان وجودی حقانی نصیب بنده میکند که خضوع تام در محضر حضرت حق مییابد و به عبارتی دیگر بنده در این جایگاه به فنا رسیده و گاه بقاء بعد از فنا نیز نصیب او میشود.
آثار طاعت با میل و رغبت
یکی از مفسرین میفرماید: خدای سبحان به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله مأموریت احیاء داده است. آن هنگام که فرمود: «اسْتَجيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْييكُمْ»[1] پیامبر صلیاللهعلیهوآله مأموریت احیاء خلایق را دارد، در این آیه گویا از خلق خواسته شده با میل و رغبت خود را تسلیم پیامبر کرده و اوامر و نواهی که از لسان او صادر میشود به جان و دل بپذیرند تا از احیاء حقیقی پیامبر صلیاللهعلیهوآله بهرهمند شده و زندگی جدیدی نصیبشان شود.
- به تعبیر دیگر با اطاعت از خدای سبحان و پیامبر صلیاللهعلیهوآله امید حقیقی در انسان ایجاد شده، امیدی که موجب حرکت، تلاش و تمنّای فضل الهی میشود.
- خدای سبحان در آیه سابق وعده عذاب داد و در این آیه وعده رحمت خویش را منوط به اطاعت میکند. یعنی انسان معصیت کاری که اصرار بر معصیت دارد و حاضر به جدایی از معاصی نیست هرگز مورد رحمت واقع نمیشود.
- جریان رحمت منوط به اطاعت است و در عرصه استکبار، غرور، منیّت و معصیت جاری نمیشود، گر چه رحمت خدای سبحان بسیار وسیع است.
«لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»
طریقه رسیدن به رحمت الهی
خدماتی که افراد از سر اجبار انجام میدهند برای ایشان انرژیزا نمیباشد. هر کاری که با عشق انجام پذیرد برای آنها انرژی بسیاری تولید میکند، یعنی هر امری که در محضر مولا انجام میپذیرد و یا هر گاه یکی از نواهی ترک میشود، خود لذتبخش است. زیرا خدای سبحان بنده را در فضایی قرار داده که توانایی ترک خلاف را دارد که با عمل اجباری فرق دارد و انسان بندگی را با کمال میل انتخاب کرده و از خدای سبحان تشکر میکند که اجازه داده این بندگی از طریق او صادر شود. این امر خود به خود انسان را در مجرای رحمت حق قرار میدهد.
شرط و کد دریافت رحمت الهی
در مقابل کسانی که معتقدند رحمت خدا شامل همه افراد با هر نوع اعتقادی میشود، باید گفت اما رحمت خدا کد دارد و بدون داشتن آن کد دریافت رحمت خاص ممنوع است و این کد اطاعت خدا و رسول است.
مجرای رحمت الهی کجاست؟
پاسخ را میتوان از ذیل آیه شریفه بدست آورد که میفرماید: «لَعَلَّکُم تُرحَمون» یعنی در پی این اطاعت وجودی حقانی به انسان عطا میشود که با وجود سابق او کاملاً تباین دارد.
- خدای سبحان با نامِ «الرحمن» موجود میکند و با اسم «الرحیم» موجودات را به کمال میرساند. رحمت در تفاسیر عرفانی نوعی ایجاد است که خدای سبحان نصیب بنده میکند و تنها راه رسیدن به کمال موجود شدن و وجود یافتن در مسیر شریعت میباشد.
- یکی دیگر از مفسرین در ذیل آیه میفرمایند: رحمی که خدای سبحان به بنده مطیع میکند این است که از طریق اطاعت بیش از پیش به خدای خود معرفت پیدا میکند و از حجاب منیّت خارج میگردد. یعنی به واسطه اطاعت هم از حجاب معصیت رها میشود و هم در حین طاعت فاعلیت حق را ملاحظه میکند، به همین جهت در حجاب خود نیز باقی نمیماند باور دارد که آنچه خیر است به خدای سبحان نسبت داده شده و آنچه نقص است به خود نسبت داده میشود.
.
تاریخ جلسه: 96/12/19 ـ جلسه 110
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره انفال، آیه24