«وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ»
«هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شدهاند مرده مپندار بلكه زندهاند كه نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند»
آیه، آیه رحمت است و سال 1398 با آیه رحمت برای ما آغاز میشود که نورٌ علی نور است. این آیه یکی از زیباترین آیات سوره مبارکه آل عمران است. آیهای که ظاهراً با آن مأنوسایم و درخواست رسیدن به این مقام را داریم.
نگاه کلی به آیه: مخاطب آیه از نگاه بعضی مفسرین وجود مقدس پیامبر صلیاللهعلیهآله و از نگاه بعض دیگر هر شنوندهای است. گروهی از مفسرین که پیامبر را مخاطب آیه میدانند میگویند پیامبر معصوم مطلق است قطعاً اگر مخاطب ایشانند از آن روست که امت گمان نکنند پیامبر شهداء را مرده پنداشته است.
«وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا»
محاسبه ناصحیح در مورد شهدا
اولین اشاره آیه: آنان که در راه خدا کشته شدهاند نباید مرده انگاشته شوند. زیرا محاسبه افراد نسبت به کشته شدگان در راه حق که آنان را مرده میپندارد محاسبه صحیحی نیست.
کنترل قوه خیال
«لاَ تَحْسَبَنَّ» اشاره به قوه خیال دارد زیرا خیال به راحتی در اختیار انسان قرار نمیگیرد و هر لحظه از سوی به سوی دیگر پرواز میکند. اما قرآن اجازه نمیدهد تا قوه خیال در رابطه با کسانی که در راه خدا کشته میشوند خیالی نامناسب داشته باشد. قرآن تصریح میکند که قوه خیال خود را در رابطه با کسانی که جهاد با نفس داشتهاند کنترل کنید و خیال نامناسبی درباره شهدا به مخیله خود راه ندهید.
شهید جلوه نام «حیّ» خدای سبحان
شهدا جلوه نام «حیّ» خدای سبحاناند و همیشه زندهاند آنان حیّ علی الدواماند. علامت زندگی علی الدوام آن است که مخاطبین آیه اولاً دائم در حضور مربی خود قرار دارند ثانیاً علی الدوام مرزوق حقاند و از اکرام ویژه او بهرهمند هستند.
یکی از مفسرین میگوید: اگر کسی در راه خدا کشته شود گویا از ممکن الوجود بودن خارج شده و جلوه نام حیّ حضرت حق میشود، بعد از فناء فی الله، بقاء بالله نصیبش میگردد.
ویژگی شهدا
«الَّذِينَ قُتِلُواْ» چه کسانی هستند؟
ظاهراً کسانی هستند که در عرصه جهاد آگاهانه و با اختیار جان خود را به حق تسلیم کردهاند.
در نگاه دیگر کسانی هستند که جهاد با نفس کرده چون جهاد با نفس جهاد اکبر است.
اینان نفس امّاره را به نفس مطمئنه تبدیل نموده و در جایگاه معرفتی خاصی ساکن شدند.
از روزمرگیهای زندگی عبور کرده و از خواسته های نفس صرفه نظر نموده و تنها به اراده حق توجه نمودهاند و به شهود رسیدهاند.
روح این افراد به جهت معرفت و شهود دائم به مقام والایی دست یافته و نوع روزیشان از دیگران متفاوت میشود.
شهید فاعلیت خداوند را نسبت به خود پذیرفته
مفسر دیگری میگوید: دو فعل مجهول «قُتِلُواْ … يُرْزَقُونَ» بیان میدارد که شهدا خودی نمیبینند بلکه علی الدوام خویش را تحت نفوذ و اراده حضرت حق قرار میدهند و خود به فنا رسیدهاند. شهید، مفعول است نه فاعل، وی فاعلیت خدای سبحان را نسبت به خود پذیراست.
شهدا دائما در حال افزایش وجود هستند
«الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّه» آنان که در راه خدا کشته میشوند به مقام روحانیتی دست مییابند که پایانپذیر نیست. گرچه جسم آنان علی الظاهر فعال نیست اما رسیدن به مقام روحانیت از آنان زندگانی ساخته که با زندگان دنیا قابل قیاس نیستند.
فرق زنده بودن با مرده بودن
تعریف مرده و زنده از نگاه قرآن در آیه معلوم میشود، زنده با اراده خود آگاهانه و عالمانه همه وجود خویش را در راه خدا بذل کرده و مرده وجودش را صرف هوا و هوس خود مینماید.
زنده تربیت الهی را میپذیرد و مرده خود را از تربیت حق محروم نگه میدارد. زنده رو به کمال است و مرده متوقف و در حال سقوط.
«بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ»
حیات حقیقی؟
«أَحْيَاءٌ» از نگاه قرآن مخاطبین آیه زندگانی هستند که زنده بودن آنان برای عموم مردم نکره و ناشناخته است، به همین جهت کلمه احیاء در آیه نکره ذکر شده است.
حیات حقیقی زمانی است که بنده توجه به حق داشته و حق نیز توجه خاصی به او دارد و اگر زندگی با غفلت سپری شود فی الواقع مردگی است گرچه علی الظاهر عنوان زنده بر فرد بارمیشود.
توجه دائم به حق منجر به شهود و قرب میشود و نهایتاً سعادت دائم را به دنبال دارد، یعنی «من قرع بابا و جدّ وجد» گفت پیامبر که چون کوبی دری عاقبت زان در برون آید سری، آنکس که دائم الذکر و دائم الحضور باشد بالاخره مورد توجه حق قرار گرفته و توجه حق نسبت به او دائمی میشود.
شهید خوش است
مفسری برای «عِندَ رَبِّهِمْ» میگوید: زمانی که به زیارت میروید گمان میکنید هیچ غصهای ندارید حالتان بسیار خوب است چراکه نزد خدای خویشاید و در اوج قرباید. و شهید «عِندَ رَبِّهِمْ» است. شهید خوش است چون نزد پروردگار حیّ است و از عالم حدوث خارج شده و به عالم قِدَم بازگشته.
در ادعیه ماه رجب آمده است «أَحْيِنِي مَا أَحْيَيْتَنِي مَوْفُوراً» خدایا تا زنده هستم همه نعماتم فراوان باشد: مالم، توانم و توفیق و برکت زندگیام همه و همه زیاد باشد و «وَ أَمِتْنِي مَسْرُورا» یعنی شهیدم کن، من را خوش بمیران و شهید خوش میمیرد.
رزق شهید
در پایان آیه «يُرْزَقُونَ» ذکر شده است: علی الدوام از ارزاقی غیر از ارزاق عالم ماده بهره میبرند.
رزق مخاطبین آیه، شهود و معرفت است که این رزق کسب خود آنان نیست بلکه با عنایت حضرت حق نصیبشان میشود. فعل «یرزقون» در آیه فعل مجهول ذکر شده، چنین نیست که مخاطبین خود را فاعل این شهود و معرفت ببینند آنان برای روزی معنوی اقدام نمیکنند بلکه اقدامشان تنها برای قتال فیسبیلالله است.
«يُرْزَقُونَ» رزقی از معرفت و حقیقت و نور، مدام در اختیار سالک قرار میگیرد که قابل تصور نیست و با هر رزقی جهش و پرشی خاص نصیب مقتول فی سبیل الله میشود.
«عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» شهدا علی الدوام در محضر حضرت حق، مرزوقاند یعنی دائم در حال ارتقاء هستند همچنان که درعالم ماده آنکس که روزی میخورد کسب انرژی میکند و رشد مینماید شهید با حضور در خدمت رب دائما در حال رشد معنوی و معرفتی است. لفظ «ربّ» از «ربو» به معنای افزون کننده است. خدای سبحان شهید را افزون میکند.
مفسری میگوید: «عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» معلوم است شهدا دائم در حال افزایش وجود هستند و وجود شهید ارتقاء پیدا میکند.
شهید علی الدوام خود را در مسیر پرورش حق قرار میدهد
آیه نمیفرماید: «عندالله یرزقون» بلکه میفرماید: «عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» و نمیفرماید: «عند رب» بلکه فرموده «عِندَ رَبِّهِمْ» اولاً اینان مالکیت خدا و ربوبیت حضرت حق و رشد دهندگی حضرت حق را پذیرا هستند و ثانیاً خود را علی الدوام در مسیر پرورش آن مربی قرار میدهند و مربی آنان را از پرورش خاص بهرهمند میکند.
نتیجه معامله با خدا
آیه «الله لا اله الا هو الحی» به خدای سبحان اختصاص دارد آنکس که با خدا معامله کند جلوه نام حیّ میشود و شهید با خدا معامله میکند.
شهید زنده است و کارایی دارد. زیرا دائم کسب فیض میکند و افاضه فیض دارد، تمام موجودی خویش را در راه محبوب داده است از این روست که همیشگی و حیّ است هر کس به میزان آنکه توانایی خود را در راه خدا خرج میکند ماندگار است مثلاً اگر کسی اهل قلم باشد تا زمانی که نور قلم او باقی باشد خیرات قلم او برایش ثمربخش است.
اضافه شدن «ربّ» به این گروه حکایت از شرافت خاص آنان دارد. گویا تربیتپذیری و قبول رشد دائم، جایگاه والایی نصیب آنان کرده که از دیگران ممتاز میکند به عنوان مثال در کتاب «جرعهنوشان 3» که حاوی الطاف و عنایات حضرات معصومین است حکایتی آمده که بیان میدارد: خانمی بر سر قبر شهیدی میرود و از وی درخواست میکند تا عبارت «شهدا در قهقه مستانهاشان عند ربهم یرزقون» هستند، به چشم خود ببیند. میگوید: در مکاشفهایی این درخواست را به چشم دیدم. این اجابت درخواست از آنروست که شهید زنده است آنان از دنیای مادی عروج کرده و از تعلقات رها شدهاند از این رو هر آنچه ما از تعلقات دنیا رها شویم ارتباط با شهید برای ما افزون میشود. میتوان درباره شهید گفت آنکس که با خدا معامله کند خدا با او بهترین معامله را میکند. خدای سبحان «نیم جان بستاد و صد جان دهد»
تاریخ جلسه: 98/1/17- جلسه 41
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»