«يُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلى مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاتَّقُونِ»
«خداوند ملائکه را همراه با روح (وحی یا قرآن) به فرمان خود به هرکس از بندگانش (انبیاء) که بخواهد فرو میفرستد که بندگان مرا متوجه کنید که غیر ازمن هیچ معبودی نیست؛ پس از مخالفت با من پرهیز کنید»
اولین فرودگاه وحی، قلب مقدّس پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآله است كه فرشتگان به فرمان الهی، وحی و قرآن را بر وجود مقدس ايشان فرود آوردهاند تا پيامبر صلیاللهعلیهوآله اخبار عالَم امر را به بندگان برساند.
نقش ملائك
خداوند، فرشتگان را با یک حقیقت روحانی، معنوی و نوری (قرآن، وحی) از عالم امر فرود آورده است.
ملائک از اسباب انزال امر خداوند سبحانند، انزال امر از سوی خدای سبحان، دارای سلسله مراتبی است؛ ابتدا امر حضرت حق توسط ملائك بر قلب مبارک پیغمبر صلیاللهعلیهوآله نازل میشود و سپس به تدریج به عالم خلق راه مییابد.
چرا در آيه از روح به (وحی یا قرآن) تعبير شده است؟
همانطور که جسم بدون حلول روح زنده نيست؛ انسان نیز تا زمانی كه وحی و کلام الهی را دريافت نكند، زنده محسوب نمیشود هرچند زندگی كند اما حقيقتاً زنده نيست، لذا به جهت آنکه وحی و قرآن، زندگی جدیدی را در انسان میدمد از آنها تعبیر به روح شده است.
عالَم امر چيست؟
بعضی از مفسرين بر مبنای آيه «أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ»[1]«آگاه باشید که آفرینش و تدبیر (جهان)، از آن او (و به فرمان او) ست» چنين میگويند:
مخلوقات بر دو قسماند:
- مخلوق جسمانی که از ماده خلق شدهاند مانند آسمان و زمین تا حیوانات و بشر كه جنس همه اينها ماده است و از مهمترين ويژگیهای عالم ماده يا عالم خلق تدريجی بودن و زماندار بودن خلقت آنهاست.
- در مقابل عالَم ماده، عالَم دیگری وجود دارد به نام «عالَم غیب» و ماوراى حس و طبیعت كه به «عالَم ارواح و امر» تعبیر شده است، عالم امر برعکس عالم خلق و مادّه، زمان لازم ندارد و صرف اراده خداى سبحان برای ايجاد آن كافی است و هر آنچه را خدای سبحان اراده كند فوراً ایجاد مىگردد.
به عنوان مثال: خلقت جسمانی انسان به نه ماه زمان نياز دارد تا جنين سير تكاملی خود را طی كند اما در دميدن روح در جنین اراده خداوند كافی است و به زمان نياز نيست.
مفسری میگويد: عالم خلق و عالم امر دو جهان مستقل نيستند، بلكه اين دو به معنای قدرت آفرينش خدای سبحان و فرمان او معرفی شدهاند.
«عَلی مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ»
خداوند (وحی، قرآن) را به هركس از بندگانش كه بخواهد فرود میفرستد، این قسمت از آیه بالذّات پیامبران و بالتّبع همه انسانها را شامل میگردد؛ به میزانی كه، قلب انسان، به قلّهی وجود پیامبر نزدیکتر شود الهامات قلبی او بیشتر خواهد شد، الهاماتی كه سبب آرامش بشر میگردد.
علت نگرانیهای انسان
سوال: اگر امر خداوند، قطعی است چرا مردم دائم با نگرانی، خواستار جابجایی مسائل مختلف هستند؟
با توجه به آيات قرآن بايد گفت: آن گروه از مردم که با وحی الهی مرتبط میباشند نگران نیستند. عجله و نگرانی از آن گروهی است که با وحی ارتباطی ندارند.
به عبارت دیگر گویا خدای سبحان به تمام كسانی كه پذیرای وحی و قرآن شدهاند پیامی صادر كرده كه چون خدای سبحان قادر علی الاطلاق است جایی برای دل نگرانی و دل مشغولی باقی نمیماند.
همه نگرانیهای انسان مربوط به زمانی است كه خود تدبیر امور خویش را به عهده گیرد و برای خود در مقابل خدای سبحان وجودی قائل شود اما آیه بیان میدارد خدای سبحان الهامات قلبی را به هركس اراده كند، عطا مینماید از این رو جایی برای دل نگرانی باقی نمیماند.
«أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاتَّقُونِ»
خبری که از عالم امر قرار است به واسطه پیامبران، به انسان برسد، توجّه به یگانگی مقام معبود است.
پرهیز کنید
مفسرین عرفانی میگویند: خدای سبحان با عبارت «فَاتَّقُونِ» انسان را از امور ذیل بر حذر داشته است:
از اینکه معبود بودن حضرت حق را نادیده بگیرید، بپرهیزید.
از اینکه خود را شریک خدای یکتا بدانید، بپرهیزید.
از اینکه بر خدای قادر، حكیم و… اعتماد نکنید، بپرهیزید.
از اینکه نگران تدابیر خداوند سبحان شوید، بپرهیزید.
از اینکه امر خداوند را قطعی ندانید، بپرهیزید.
از اینکه در امر خداوند عجله کنید، بپرهیزید.
از اینكه فرج را از سوی خدای سبحان دور و دیر ببینید، بپرهیزید (اگر فرجی حاصل نمیشود به سبب موانعی است كه از سوی شما ایجاد شده است)
خدای سبحان قوی، عزیز، سلطان و قدیر و….است؛ گذر زمان در تجلی اوصاف حضرت حق نقشی ندارد (به عبارتی برای خدای سبحان امروز و فردا تفاوتی نمیكند) پس از نگاه نادرست خویش نسبت به حضرت حق بپرهیزید.
به میزانی که انسان با برترینهای عالم (وجود مقدس پیامبر و حضرات معصومین علیهمالسلام) ارتباط داشته باشد دریافت و پذیرش موارد فوق با سهولت بیشتری برای او ممكن میگردد.
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه اعراف، آیه 54