قرآن در آیه 3 سوره مبارکه آل عمران میفرماید:
«نَزَّلَ عَلَیک الْکتابَ بِالْحَقِ مُصَدِّقاً لِما بَینَ یدَیهِ وَ أَنْزَلَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیل»
«این کتاب را در حالى که مؤیّد آنچه [از کتابهاى آسمانى] پیش از خود مىباشد، به حق [و به تدریج] بر تو نازل کرد، و تورات و انجیل را»
«نَزَّلَ عَلَیک الْکتابَ»
«نَزَّلَ»
خدای سبحان قرآن را فرود آورد یعنی اصل قرآن در عالم دیگری است، قرآن از عالم اعلی به عالم اسفل افاضه شده البته رسماً بر عالم ماده نازل نشده و مستقیماً بر قلب مقدس پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرود آمده است، قلب پیامبر صلیاللهعلیهوآله از جنس عالم اعلی است.
از کلمه «نَزَّلَ» در مییابیم که حقیقت قرآن در جایگاه رفیعی قرار داشته و از آن جایگاه فرود آورده شده است. همه کتب آسمانی چون تورات و انجیل نیز چنیناند و از جایگاه متعال فرود آمدهاند.
فعل «نَزَّلَ» در باب «تفعیل» است و یکی از معانی این باب، تدریج میباشد. از اشکالاتی که یهود و نصاری بر پیامبر صلیاللهعلیهوآله وارد کردند این بود که چرا قرآن به تدریج نازل شد؟ خداوند فرموده است این اراده من است، همان گونه که تورات و انجیل را یکباره نازل کردیم درباره قرآن تنزیل را اراده کردیم و خواستیم به تدریج نازل شود، البته قرآن به یکباره بر قلب مقدس پیامبر صلیاللهعلیهوآله نازل شده است. امّا در زمانهای مختلف، و به علل خاص احکام و دستورات آن فرود آمده است.
ظرف تنزیل قرآن
« نَزَّلَ عَلَیكَ الْكِتابَ » «علیك» ظرف تنزیل قرآن وجود مقدس پیامبر صلیاللهعلیهوآله است، قرآن بالاصاله بر پیامبر صلیاللهعلیهوآله نازل شده و بر بقیه امت بالتبع پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرود آمده است.
خدای سبحان قرآن را بر قلب پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرود آورده و این فرود یک مرتبه بر قلب پیامبر صلیاللهعلیهوآله وارد شده به گفته صریح روایت[1] «كَذَلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ»[2] این تنزیل برای آن است که هم دل پیامبر (ص) با این تنزیل آرام بگیرد و هم شاید امت به جهت انزال تدریجی حقیقت قرآن را بپذیرند.
هر کس بخواهد از حقانیت قرآن مطلع شود باید به وجود مقدس پیامبر (ص) نزدیک گردد تا از ظلمت به سوی نور و از ظلمات جهالت به سوی روشنایی قرآن حرکت کند.
«بِالْحَقِ»
باء مصاحبت است، یعنی قرآن همراه حق و مصاحبت با حق نازل شده است.
قرآن هرگز از حق جدا نمیشود و حق هم هرگز از قرآن جدا نمیگردد و چون قرآن مصاحبت حق است در امنیت قرار دارد و تحریفی نسبت به آن صورت نمیگیرد.
«مُصَدِّقاً»
اسم فاعل تصدیق است و این معلوم میکند گروهی قرآن را مکذِّب کتب پیش میدانستند، امّا عبارت «مُصَدِّقاً» بیان میدارد قرآن تصدیق کننده کتب قبل از خود است.
تصدیق قرآن نسبت به کتب سابق تصدیق تقلیدی نیست، بلکه تصدیق حقیقی است، اینکه مردم بگویند: کتب گذشته بر حق بوده مبدأ تأیید قرآن نیست. بلکه قرآن با اشرافی که بر کتب آسمانی دارد نسبت حقانیت را به آن کتب میدهد.
حق اگر حق است باید در طول یکدیگر باشد. حقوق در طول یکدیگرند. بر همین اساس «مُصَدِّقاً لِما بَینَ یدَیهِ» مُصدِّق به معنی محقق وعدهها است، قرآن تحقق بخش وعدههای تورات و انجیل است.
تمام وعدههایی که در طول تاریخ بر زبان رُسُل ذکر شده از طریق قرآن محقق شده است.
مفسّری گوید: «مُصَدِّقاً لِما بَینَ یدَیهِ» گفتههای قرآن موافق کتب گذشتگان است، قرآن، تورات، و انجیل را تصدیق میکند پس تمام اخبار و قصصی که مردم در پی صحت آنها هستند در قرآن موجود است.
«لِما بَینَ یدَیهِ»
قرآن تورات و انجیل را تصدیق میکند البته همان تورات و انجیلی که بر پیامبران خود نازل شده نه تورات و انجیلی که تحریف گشته است.
«هدی للنّاس»
غرض از انزال تورات و انجیل هدایت عموم مردم است.
درباره قرآن وصف بالحق ذکر شده زیرا وعده و وعید قرآن حق است و هیچ گاه در آن تحریفی صورت نخواهد گرفت، عقاید و اقوال و اخلاق ملازمان قرآن از باطل محفوظ است چون قرآن بالحق است.
خدا قرآن را برای بیان حق عبودیت بر بندگان نازل کرده است تا بنده در جایگاه بندگی بماند و طغیان نکند جایگاه بندگی همان جایگاه اظهار خضوع و شکر دائم نعمت است.
«نَزَّلَ عَلَیک الْکتابَ بِالْحَقِ»
در معانی قرآن هیچ تضاد و فساد و انقراض و خط پایانی نیست چون حق همیشه ثابت و پایدار است و پیامهای این کتاب همیشگی است الی یوم القیامه.
مفسری در رابطه با کلمه «حق» میگوید: «حق» وجود مقدس حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام است که هرگز از قرآن جدا نمیشود. «لَن یَفتَرِقَا» قرآن و عترت هرگز از یکدیگر جدا نمیشوند این دو از ابتدا با هم بودهاند و تا قیامت با هم خواهند بود. حق با علی است و علی با حق است، هیچ تفکیکی میان علی و حق وجود ندارد. نزول ولایت در این عالم هم زمان با نزول قرآن است.
مفسّر دیگر میگوید: «بالْحَقِ» به معنای حقیقت است یعنی خدا قرآن را بر قلب پیامبر (ص) حقیقتاً فرود آورده تا او تجلیگاه حقیقت خدا شود، خدا کلامش را بر پیامبر (ص) فرود آورد تا جلوهگاه خود خدا گردد.
جلوهگری خدای سبحان
خدای سبحان با نزول قرآن بر قلب پیامبر صلیاللهعلیهوآله وجود خود را به نمایش گذاشته است.
در روایت میفرماید: «لَقَدْ تَجَلَّى اللَّهُ لِخَلْقِهِ فِی کَلَامِهِ وَ لَکِنْ لَا یُبْصِرُون»[3] «به تحقیق خداوند برای خلقش در کلام خودش جلوهگری کرده است اما آنها نمی توانند ببیند» حال چون اولین خلقی که قرآن بر او فرود آمده وجود مقدس پیامبر (ص) بوده. پس کاملترین جلوهگری خدا بواسطه پیامبر (ص) است.
تاریخ جلسه: 92/12/3 – جلسه 2
«برگرفته از کلام استاد زهره بروجردی»
[1] بحارالانوار، ج ۹ ، ص ۱۳۱
[2] سوره مبارکه فرقان آیه ۳۲
[3] بحارالانوار ، ج ۸۹، ص 107