آیه 30: «وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا»
«و تا خدا نخواهد، نخواهید خواست؛ یقیناً خدا همواره دانا و حکیم است»
توانایی خواست شما از اذن و اراده الهی نشأت میگیرد
در آیۀ قبل فرموده بود: هرکس بخواهد میتواند در راه قدم بگذارد. برای دفع توهم استقلال طلبی انسان در درخواستها، در این آیه متذکر میشود که: توانایی خواست شما ناشی از اذن و ارادۀ الهی است. اگر او اجازهِ طلب نمی داد نمیتوانستید بخواهید!
از آنجا که او شما را مخیّر قرار داده و به سوی خودش راهنمایی کرده است، طالب سلوک به سوی ربّ هستید. پشتوانۀ طلب مثبت شما، خواست او بوده است، اما این که متقاضی چه امری باشید به انتخاب خودتان بستگی دارد. ما راه را نشان دادیم، هر فردی میتواند سلوک به سوی ربّ، یا حرکت در مسیر نفس را اختیار کند.
در عرصۀ خواست، ذرهای از خدا مستغنی نیستیم
«وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ»؛«نمیتوانید بخواهید مگر اینکه خدا بخواهد»
در عرصۀ خواست ذرهای از خدا مستغنی نیستیم. خدای سبحان میفرماید: من برای تو، خوبی را خواستم و تو آن را امضا کردی. من تو را هدایت کردم و تو آن را پذیرفتی.
در هر عرصهای از بندگی، طلب هر کمالی، التزام به هر عبودیتی و انجام هر تکلیفی، زیر بار منت خدای سبحان قرار داریم؛ زیرا او برای ما این کمال را خواسته است. نقشِ ما تنها بهادادن به خواست اوست. مشیّت او بر هدایت بنده قرار گرفته است: «وَ الَّذِی قدّرَ فَهَدی»[1].
مشیت او عالمانه و بر مبنای مصلحت ماست
پشت پردۀ تمام ارادههای مثبت ما، ارادۀ اوست. اما چرا ارادههای مثبت؟ زیرا منفی از جنس عدم است و خدای سبحان، وجود را خواسته است و هرگز برای ما، نیستی را اراده نمیکند. همۀ رذائل از جنس نیستی است. دروغ؛ یعنی نبود صدق. نقص؛ یعنی نبود کمال، رذائل؛ یعنی نبود فضائل. خدای سبحان برای ما «بود»را اراده میکند. وقتی ارادۀ ما در راستای ارادۀ او قرار میگیرد، حالِ ما خیلی خوب است؛ زیرا مشیت او عالمانه و بر مبنای مصلحت ماست. در ارادۀ او ذرهای نقص و ظلم راه ندارد.
یقیناً خدای سبحان از همۀ خواستها و سویدای قلب ما مطلّع است: « كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا»
در فعل و گفتارش مصلحت لحاظ شده است و ذرهای لغو و بیهودگی در کلام و افعال او مشاهده نمیشود.
آنچه را که اراده کنید او محقق میکند
آنچه را که اراده کنید او محقق میکند. میداند ارادۀ شما چیست. هر خواست مثبتی به لطف اوست. غیر ممکن است طالب کمالات باشید و مشیت الهی بر آن تعلق نگرفته باشد. اگر خواستار امور عالی هستیم بدانیم او خواسته و ما پذیرفتهایم.
طبق آیه ۳ فرمود: ما راه صحیح را به او نشان دادیم و برای حرکت در این راه، او را امداد میکنیم. در آیه ۱۷ سوره اسراء میفرماید: اگر بخواهد به سوی ما سِیری داشته باشد او را امداد میکنیم.
اگر به کمالات دست نیافتهایم، قصور در طلب داشتهایم.
عشق، از معشوق اول سر زند
یکی از مفسرین میفرمایند: خدا از شما تنها یک چیز خواست؛ گفت: من را بخواهید. اگر خاطرخواه او شدهاید، خودِ او درپیِ شما فرستاده است. نشانی خود را به شما داد و گفت: من را بخواهید تا به شما عطا کنم.
خدای سبحان اراده کرده و از ما خواسته که او را بخواهیم.
اگر انسان در عمل خالصانه هیچ انتظاری از خدا ندارد بدان جهت است که خدای سبحان این اخلاص را برای بنده خواسته است. خدا خواسته که بنده، از همه خلاص شود و تنها خواهان یکی باشد. او میداند خواستِ چه کسی خالصانه است.
تعداد کمی از بندگان او را میخواهند. برخی دنیا را میخواهند و بعضی آخرت را: «مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا وَمِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الْآخِرَةَ»[2].
او شما را سِیر میدهد
«وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ»: نمیتوانید در این راه قدم بگذارید مگر آنکه باور کنید او شما را سِیر میدهد. وقتی میتوانید سلوک داشته باشید که بطور کامل در خدمت او باشید. اگر گمان میکنید که با اراده خود در راه سلوک گام برمیدارید در واقع به سمت نفس در حال حرکت هستید نه به سوی ربّ.
او دانا و حکیم است
«كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا»: خدای سبحان به خواست شما عالِم است؛ میداند که اسارت در دنیا را میخواهید یا پرِ پرواز به سوی ابدیت را. او حکیم است و حکمتش اقتضا دارد فردی سریع سیر کند و دیگری مدتی را در انتظار سپری کند تا اشتیاقش افزون شود. او بر اساس مصلحت کار میکند.
خدای سبحان به خواست ما احترام میگذارد
«مَنْ يَشَاءُ»: در عین این که همه مشیتهای ما به مشیت خدای سبحان مرتبط است و او خواسته که ما بخواهیم، اما او کسی را هدایت میکند که خود، خواهان هدایت باشد و گمراه میکند کسی که خودش، گمراهی را انتخاب کرده است.
خدای سبحان به خواستۀ ما احترام میگذارد. از ابتدا درخواست صحیح را به ما آموزش میدهد و میفرماید: خیر دنیا و آخرت در آن است که من را بخواهی. اما ما را مجبور به انتخاب خواست صحیح نمیکند.
تاریخ جلسه: 99/10/22
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه اعلی آیه 3
[2] سوره مبارکه آل عمران آیه 152