«فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ»
«پس گروههايى از ميان خودشان به اختلاف پرداختند، پس واى بر كسانى كه كافر شدند از حضور در روز بزرگ .»
نکتۀ قابل توجه در آیه آن است که گروهی با وجود اینکه حقیقت بندگی حضرت عیسی برای آنان آشکار شد؛ اما از این حقیقت غافلانه عبور کردند و در مورد او دچار اختلاف شدند.
علت اختلاف
۱. جهل و ناآگاهی اختلاف برانگیز است؛
۲. گاه افراد حقیقت را میشناسند؛ اما به جهت تبعیت از نفسانیات از پذیرش حقیقت امتناع میکنند؛
۳. بعضی افراد دربارۀ حضرت عیسی غلو کردند و او را خدا نامیدند و گروهی افراط داشتند و او را پسر خدا دانستند و یا عدهای قائل به تثلیث شدند و گروهی او را عبداللّه نامیدند؛
۴. گروهی دچار تفریط شدند و به مادر حضرت عیسی تهمت ناپاکی زدند؛
اختلاف از نگاه شریعت محبوب است یا مبغوض؟
در پاسخ میگوییم: اختلاف نسبی است نه مطلق؛ نه مطلقاً محبوب است نه مطلقاً مبغوض. اختلاف برای کشف حقایق مشکلساز نیست؛ چون بعد از آشکار شدن حقیقت همگان از اختلاف جدا میشوند و به وحدت میرسند؛ اما اگر اختلاف مقدمۀ تبیین حقیقت نباشد؛ بلکه هر حزب و گروهی ایستادگی در نظر خود داشته باشند و برای اثبات خود به نظرات طرف مقابل توجه نکنند؛ قطعاً این اختلاف مبغوض است.
مانع اختلاف، علم و آگاهی است
قاعدتاً علم و آگاهی باید موجب رفع اختلاف شود؛ اما در طول تاریخ دانایانی بودند که با یکدیگر اختلاف داشتند. اگر انسان حقیقتی را بشناسد قطعاً باید آن را باور کند؛ اما این امکان وجود دارد که فردی عالم باشد؛ ولی پذیرای حقیقت نباشد و با وجود آگاهی و علم، نهتنها تسلیم حقیقت نشود؛ بلکه منکر آن هم بشود.
اختلاف در زمان قیامت
آیه، بعد از بیان جریان اختلاف دربارۀ حضرت عیسی به اختلاف در ظرف زمانی قیامت اشاره دارد. قیامت زمانی است که قطعاً افراد حقیقت را می پذیرند؛ اما زمان پذیرش دیر شده است و نالۀ حسرت و اندوه آنان شنیده میشود؛ و این اندوه هیچ نفعی برای آنان ندارد.
حسرت پایدار
لفظ «وَيْلٌ» حکایت از حسرت پایدار منکران حق دارد که بعد از مشاهدۀ حقیقت گرفتار این حسرت میشوند. ظرف انتخاب حقیقت و دوری از حسرت، عالَم دنیاست و در عالَم قیامت فقط شاهد نتایج انتخاب خود میشویم. باید دانست حسرت در قیامت هیچ فایدهای ندارد.
«وَيْلٌ» بر اندوه بیپایان اطلاق میشود و در کمین افرادی است که حقیقت را کتمان کردند. «الَّذِينَ كَفَرُوا» افرادی حقیقت شناس بودند؛ اما آگاهانه آن را پنهان کردند و منافع خود را بر قبول حقیقت ترجیح دادند. هر گونه افراط و تفریطی در شریعت «کفر» نامیده میشود. به عبارت دیگر، در مسائل اعتقادی و اجرایی هرگونه امیال نفسانی که باعث تغییراتی در شریعت شود، «کفر» نامیده میشود.
حقیقتِ اندوه زمانی بر افراد ظاهر میشود که از حقیقت کفر آنان پردهبرداری شود. عظمت و گستردگی افکار باطل و اعتقادات ناصحیح در این عالم برای کفار مشهود نیست؛ اما عظمت آن افکار باطل در قیامت برای آنان جلوهگر میشود. بیتردید عالَم دنیا عالَم محدودیتهاست و قدرت به تصویر کشیدن امور نامحدود در ذهن کفار صورت نمیگیرد.
گواهی شاهدان بر کفر کافران
مفسری میفرماید: «وَيْلٌ» در قیامت برای کفار صورت میگیرد، زمانی که همۀ اعضای وجودی و ملائک بر علیه آنان گواهی میدهند. هرگز در مخیلۀ آنان نمیگنجید که با طیف عظیمی از شهودی مواجه شوند که همه بر علیه آنان گواهی دهند.
بعضی از مفسرین معتقدند: هنگامی که کفار گستردگی و تنوع عذاب را مشاهده کنند، مییابند که چه گرفتاریِ دائمی بر آنان بار شده است و در مییابند که چه غافلانه عذاب را در عالم قیامت محدود و ناچیز میدیدند! و پس از پردهبرداری است که متوجه عظمت عذاب شدند!
دلیل اندوه کفار
- کفار در این عالم به جهت اعتقادات نادرست خویش گرفتار اضطراب و اندوه بودند و به جهت شدت اشتغال به دنیا از دلیل اندوه خود غافل شدند؛ اما زمانی که در قیامت از همۀ امور پردهبرداری میشود، مییابند که اعتقادات ناصحیح، اندوه بیپایانی را برای آنان ایجاد کرده است؛
- شاید دلیل حسرت کفار این بود که به ناکارآیی معبودهای خود واقف شدند و به جهت نپذیرفتن معبود یگانه گرفتار حسرت دائمی میشوند؛
- مفسری گوید: شاید دلیل اندوه بیپایان کفار، شهادت آنان بر علیه خودشان بود؛ یعنی علاوه بر شهادت انبیا، اولیا و ملائک، دست و زبان آنان نیز بعد از مواجهه با حقیقت، علیه آنان شهادت میدهد و همین امر آنان را گرفتار اندوه خود درگیری میکند؛ اندوهی که پایانی ندارد؛ بدین جهت در خصوصیات اهل جهنم خصومت و جدل امری قطعی و حتمی است.
تاریخ جلسه؛ 1399.11.25 – جلسه
این جلسه ادامه دارد …
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»