قرآن در آیه 38 سوره انفال میفرماید:
«قُل لِلَّذِينَ كَفَرُواْ إِن يَنتَهُواْ يُغَفَرْ لَهُم مَّا قَدْ سَلَفَ وَإِنْ يَعُودُواْ فَقَدْ مَضَتْ سُنَّةُ الأَوَّلِينِ»
«به آنها که کافر شدند بگو: «چنانچه از مخالفت باز ایستند، (و ایمان آورند،) گذشته آنها بخشوده خواهد شد؛ و اگر به اعمال سابق بازگردند، سنّت خداوند در گذشتگان، درباره آنها جاری میشود (و حکم نابودی آنان صادر میگردد).»
در آیات سابق خدای سبحان گروهی را معرفی کرد که ظاهراً گرفتار عذاب و فراق و خسارت بودند، در این آیه خدا به پیامبرش پیام میدهد: بگو به کسانی که کافر شدند اگر دست نگه دارند و نهیپذیر باشند و از خلاف کاریها جدا شوند اعمال سابق آنها بخشیده میشود و گذشتهشان مورد مغفرت قرار میگیرد و اگر به آلودگی و ناسپاسی و بیاعتقادی برگردند حتماً خداوند سنّت گذشتگان و قانون پیشینیان را درباره آنها محقق خواهد کرد.
«قُل لِلَّذِينَ كَفَرُواْ إِن يَنتَهُواْ يُغَفَرْ لَهُم مَّا قَدْ سَلَفَ»
پیامبر صلیاللهعلیهوآله واسطه رجوع به حق
وجود مقدس پیامبر صلیاللهعلیهوآله واسطه رجوع به خداوند سبحان هستند که این مطلب از کلمه «قل» استنباط میشود. ای پیامبر! وساطت مربوط به توست، تو به اینها بگو.
توبه حقیقی
توبه حقیقی توبهای است که آینده افراد را از گذشتهشان کاملاً متمایز میکند.
در پی توبه حقیقی مغفرت خدا قطعی و حتمی است.
بخشش خدا حد و مرزی ندارد
خداوند سبحان میگوید: گذشته شما هرچه باشد آن را میبخشم، درحالیکه آیات قبل از گذشته نادرست مخاطبین آیه سخن میگوید.
عیوب و آلودگیهای دوره کفر پس از توبه بخشیده میشود. آیه بیان نمیکند ما بعضی از گناهان شما را میبخشیم بلکه میگوید «يُغَفَرْ لَهُم» «ما گناهان آنان را میپوشانیم.»
اگر سؤال کنید گذشته نازیبای آنان چه بود؟ بیان میداریم یک جلوه از گذشته نازیبای آنان فسق و فجور علنی در اماکن مقدس بود و جلوه دیگر هزینه مالیای بود که برای گریز دیگران از دین بکار میگرفتند اما چون خدا بخشنده است گذشته آنان را پس از توبه میبخشد.
توبه امروز گذشته سوء را هم پاک میکند
«يُغَفَرْ لَهُم مَّا قَدْ سَلَفَ» یکی از مفسرین میفرماید: کسانی که به واسطه حیوانیّت، نور روحانیّت خود را در گذر زمان پوشاندهاند اگر از هوای نفس و مخالفت با شرع جدا شوند خداوند آنها را میبخشد.
«غفر» به معنای پوشش است به این معنا که خداوند سبحان لباسی از نور بر زشتیهای گذشتهشان میپوشاند، صفات الهی به میدان میآید و صفات نفسانی نادیده گرفته میشود اما اگر مجدداً مخالفت با شریعت را ادامه دهند قطعاً از مسیر حق دور و تحت عذاب الهی قرار میگیرند.
«إِن يَنتَهُواْ»«اگر دست بردارند» یکی از مفسرین در رابطه با این فعل میگوید اگر از عداوت با پیامبر دست بردارند یعنی اگر کسی یک عمر با پیامبر عداوت داشت اما تصمیم گرفت از این عداوت دست بردارد بلافاصله خداوند سبحان ورق زندگی او را برمیگرداند و سیئاتش را نادیده میگیرد اما اگر عداوتش را ادامه دهد طبیعی است به عذاب مهجوریت از حق گرفتار میآید. بعضی از فقها از همین آیه استنباط کردهاند که توبه مرتد فطری هم پذیرفته میشود.
به مجرد توبه مغفرت صورت میگیرد
مغفوریت و بخشش خداوند سبحان فوری و بلافاصله صورت میگیرد زیرا حرف «فاء» بر سر جزای شرط نیامده است. (معمولاً فعل شرط جزای شرط دارد و بر سر جزای شرط گاهی حرف «فاء» میآید مثلاً خداوند سبحان میگوید:«فَاذْكُرُونِی أَذْكُرْكُمْ»[1] اذْكُرْكُمْ جزای شرط برای اذْكُرُونِی است.) ذکر خدا برای بندهای که ذاکر او شود فوری است در آیه مزبور هم فاصلهای حتی به اندازه «ف» میان توبه و مغفرت خداوند سبحان نیست، پس به مجرد توبه مغفرت صورت میگیرد. از سوی دیگر بخشش خدای سبحان صرفاً شامل صغائر و یا کبائر نمیشود پس عظمت و بزرگی گناه اختلالی در مغفرت خداوند سبحان بوجود نمیآورد.
قابلیت انسان در بازگشت و رجوع به حق در هر زمانی
اگر کسی مدت طولانیای گرفتار فسق و فساد و کفر باشد باز هم قابلیت بازگشت و رجوع به حق را دارد.
یکی از مفسرین میگوید: انسان این قابلیت را دارد که در اوج عناد از عنادش جدا شود. اگر کسی در جبهه مقابل پیامبر باشد ولی قصد تغییر هدفش را داشته باشد این تغییر برای او امکانپذیر است. انسان در هر زمانی قابلیت تغییر دارد و او در اوج عناد میتواند از عنادش جدا شود و به مجرد اینکه از عنادش جدا شود حالاتش صالح میشود و اگر کسی میل به عذرخواهی پیدا کند قبول عذر برای او مهیاست و شرایط قبول عذر فراهم است، نه تنها شرایط قبول فراهم است بلکه پس از قبول عذر، تفضُّل خاصی به او میشود. اینکه امام خمینی رحمةاللهعلیه فرمودهاند: میزان، حال افراد است یعنی اگر کسی واقعاً توبه کرد نباید به گذشتهاش توجه داشت. به اصطلاح کسی که توبه کرده گذشتهاش را به رخش نکشیم.
«وَإِنْ يَعُودُواْ فَقَدْ مَضَتْ سُنَّةُ الأَوَّلِينِ»
قانون خدا برای همه یکسان است
قانون خدا درباره اولین و آخرین افراد یکسان است یعنی چنانچه فردی در آلودگی پایدار بماند به عذاب امم پیشین گرفتار میشود. چنین نیست که گفته شود امت پیامبر امت مرحومه است و عذابهای سخت به آنها نمیرسد هرچند عذاب رسماً بر آنها وارد نمیشود، مثلاً سنگ از آسمان بر سرشان نمیبارد اما عذاب آنها این است که فکرشان آسیب میبیند. رسماَ در آب غرق نمیشوند اما غرق هوا و هوس دنیا میشوند. نگاه افراد به عذابهای الهی متفاوت است آنان غافل از این مطلبند که اگر کسی بر عادات سوء خود اصرار بورزد بیتردید گرفتار بالاترین عذاب الهی است و گرفتار سوء عاقبت میشود.
اگر سؤال شود قید «بیتردید» را چگونه به عذاب اضافه کردهاید؟ در پاسخ میگوئیم این قید از «قَدْ مَضَتْ» گرفته شده، «قد» حرف تحقیق است و هرگاه بر سر فعل ماضی بیاید آن را تأکید و تأیید میکند و تردید را از میان میبرد.
اگر مردم با شنیدن پیام پیامبر از خطای گذشته خویش رها شوند از آن روست که هنوز قلب آنان از قساوت اشباع نشده وگرنه در امر خداوند سبحان تبعیض و پارتیبازی نیست.
تاریخ جلسه: 92/2/28- جلسه24
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] – سوره مبارکه بقره، آیه152