در آیه 39 و 40 سوره انفال آمده است:
«وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلّه فَإِنِ انتَهَوْاْ فَإِنَّ اللّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ»
«و با آنان بجنگيد تا فتنهاى بر جاى نماند و دين يكسره از آن خدا گردد پس اگر (از كفر) بازايستند قطعا خدا به آنچه انجام مىدهند بيناست»
«وَإِن تَوَلَّوْاْ فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَوْلاَكُمْ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ»
«و اگر روى برتافتند پس بدانيد كه خدا سرور شماست چه نيكو سرور و چه نيكو ياورى است»
«وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلّه…»
در آیه قبل پیشنهاد داده شد که اگر کفار بخواهند میتوانند از کفرشان جدا شوند تا خداوند گذشته آنان را ببخشد و در این آیه دستور مبارزه با کفار داده میشود تا زمانی که حق غالب و کفار مغلوب شوند؛ بعد از مبارزه مسلمین با کفار اگر آنان از ادامه عملکرد ناصحیح خود جدا شوند خدا پاداش مناسب به آنها میدهد زیرا خدای سبحان از نیّات آنان آگاه است.
در مبارزات مسلمین مهم اعتلای دین است
در این آیه سخن از مبارزه و غلبه اشخاص نیست بلکه غلبه اعتقادات حقه است، گفته میشود آنقدر بجنگید تا عقیده حقه شما حاکم شود پس در مبارزات مسلمین، هوای نفس، سلایق شخصی و نیّات ناصحیح جایی ندارد بلکه فقط اعتلای دین مدنظر است و لاغیر.
مثبت اندیشی
نکته قابل توجه این آیات آن است که احتمال دست برداشتن افراد از خلاف کاریهایشان به عنوان اولین احتمال ذکر شده است، پس بر هر همه واجب است تا احتمال بدهند که همگان امکان اصلاح و خوب شدن را دارند و در نهایت در صورت اصلاح نشدن نگاهها به آن افراد تغییر کند، مثلاً چنانچه کسی مرتکب خلافی شد و در نهایت اعلام کرد اشتباه کرده است و هرگز آن را تکرار نخواهد کرد و التزام عملی به سخن خود نشان داد باید نسبت به او خوشبین بود.
سپاهی گرگ صفت در درون ما
در درون هریک از ما سپاهی گرگ صفت وجود دارد که بیرحمانه میدرد، آن سپاه همان هوای نفس و شیطان است و در جناح مقابل روح، قلب و عقل قرار دارند. اگر کسی به هوای نفس خود پیشنهاد اصلاح داد و او از نفسانیّات رها شد دیگر نباید نفس را اذیّت کرد ولی اگر نفس مقاومت کرد و از رذایل اخلاقی رها نشد باید قصد تربیت آن را نمود همچنان که کفار چون سخن پیامبر صلیاللهعلیهوآله را نپذیرفتند در معرض مبارزه با مسلمین قرار گرفتند.
تفاسیر معرفتی میگویند: به هریک از ما دستور داده شده تا با خواطر نفسانی و علائق شیطانی و وساوسی که در صدر ما صورت میگیرد مبارزه کنیم و چندان این مبارزه را ادامه دهیم که دل تحت عنایت حق واقع شده و قلب کاملاً معتقد به خداوند سبحان گردد.
اگر واقعاً نفسانیّات عقبنشینی کنند قطعاً خدا پاداش خاصی در اختیار انسان قرار میدهد و اگر نفسانیّات همچنان پابرجا باشند هیچ کمکی به فرد نخواهد رسید.
غیر قابل اصلاح بودن تفکری ناصحیح است
اگر روایات انسان را تا آخر عمر به مبارزه با نفس دعوت میکند از آن روست که کسی نگوید از من گذشته است و فلان صفت زشتم غیرقابل اصلاح است. این تفکّر و این طرز فکر با اسم مبدِّل و مغیِّر خداوند سبحان سازگار نیست و با دیانت همخوانی ندارد.
با کدام شمشیر باید وارد عرصه مبارزه با نفس شد؟
نفس و قلب انسانِ آگاه مادام در حال مبارزه است. در کتاب شریف مصباح الشریعه، امام صادق علیهالسلام از صدق به عنوان سیف یا شمشیر برای مبارزه با نفس یاد میکنند. صدق شمشیری بسیار تیز و برنده است و دشمن هوای نفس و وساوس نفسانی انسان است. البته لازم به ذکر است هرکس بخواهد از این شمشیر استفاده کند باید صادق بودن را بداند و آن را به خوبی بشناسد زیرا گاهی انسان حتی با خود صادق نیست و متوجه این امر نیست، در مبارزه عقل و نفس باید از شمشیر صدق استفاده کرد چندانکه نفسانیات از میان برود و تمام وجود جولانگاه حق شود. اگر کسی میخواهد ببیند آیا توفیقاتی که خدا نصیب او کرده به ثمر نشسته است یا نه باید ببیند که منیّتهای او تا چه اندازه فعّال است، به میزانی که منیّتها فعّال باشد انسان از صدق به دور است. اگر شمشیر صدق به میدان آید هرکس باور میکند که هر امر درستی فقط از خدا صادر میشود و سندش به نام خدا زده میشود. چنین فردی نمیگوید موفق شدم بلکه میگوید «وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ»[1] وقتی صحبت از توفیق است مای نافیه بکار میرود تا بیان شود هیچ توفیقی نیست مگر آنکه خدا بخواهد .
«وَإِن تَوَلَّوْاْ فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَوْلاَكُمْ»
عقب نشینی ممنوع
بدانید حتماً خدای سبحان امدادرسانی خاصی به شما خواهد داشت، فضایی برای عقبنشینی وجود ندارد، هیچکس نباید قلبش را به گرگ بسپارد بلکه باید از چوپان بخواهد تا به میدان آید و گرگ را فراری دهد.
قلوب باید مطمئن باشند. «انَّ اللّهَ مَوْلاَكُمْ» خدا ولیّ و حامی و دوست صمیمی و سرپرست و امدادرسان پی در پی آنهاست.
غالبی که هرگز مغلوب نخواهد شد
کفار باید بدانند که اگر در موضع خود قصد صدمه زدن به مسلمین را داشته باشند صدمهای به مسلمین نخواهد خورد زیرا مولا و نصیر آنها خداوند سبحان است و خدا غالبی است که هرگز مغلوب نمیشود.
اعتماد بر خدا مانع از دل نگرانی است
در این آیه اسلام صلح صحیح را به ما آموزش میدهد و اما اگر کفار همچنان از مؤمنین اعراض کردند نباید مایه دلنگرانی مؤمنین شوند چون اعتماد مؤمنین بر خداست، خدا به مؤمنین نزدیک است و سرپرستی آنان را برعهده دارد و امدادرسانی خاصی نسبت به آنان دارد .
«نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ»
خداوند نِعْمَ الْمَوْلَى است و بندهاش را خوب کمکرسانی میکند، خدای کریم بندهاش را به دشمن نمیسپارد.
خدای سبحان نِعْمَ الْمَوْلَى است یعنی شما را خوب میشناسد و میداند که شما برای مبارزه با هوای نفس چه میزان تلاش کردهاید.
خدا نِعْمَ النَّصِير است یعنی به شما خوب کمک میکند و نعمت مغفرت را نصیبتان میکند به گونهای که همه زشتیهای گذشتهتان نادیده گرفته شود .
حضرت حق نِعْمَ النَّصِيرُ است پس اجازه مغلوب شدن بنده را نمیدهد.
خداوند ناصر است و چندان به بنده خواهان کمک میکند که در مقابل رذیلههای اخلاقیاش مقاومت کند و آنها را از میان بردارد.
تاریخ جلسه: 92/2/28- جلسه 25
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] – سوره مبارکه هود، آیه 88