خداوند در آیه 4 سوره آل عمران میفرماید:
«مِنْ قَبْلُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ أَنْزَلَ الْفُرْقانَ إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا بِآياتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَديدٌ وَ اللَّهُ عَزيزٌ ذُو انْتِقامٍ»
«پيش از آن براى رهنمود مردم فرو فرستاد، و فرقان [=جداكننده حق از باطل] را نازل كرد. كسانى كه به آيات خدا كفر ورزيدند، بىترديد عذابى سخت خواهند داشت، و خداوند، شكستناپذير و صاحب انتقام است.»
خداي سبحان قبل از قرآن، تورات و انجيل را نازل كرده كه آن دو كتاب «هُدىً لِلنَّاسِ» اند و مانند ساير كتب آسماني متكفل هدايت مردم.
اي پيامبر! اصلاً خداي سبحان با ذكر تو همه كتب آسماني را آراسته است. شناخت تو در بين همه امم امر متعارفي بوده، مفسري ميگويد: «هُدىً لِلنَّاسِ» يعني همه مردم به واسطه تو هدايت شدهاند و ميشوند.
ذكر چند نكته در وجه تسميه قرآن به فرقان
«أَنْزَلَ الْفُرْقانَ»
- قرآن از آن جهت فرقان ناميده ميشود كه جدا كننده حق از باطل است، يا جدا كننده شريعت اسلام از ساير شرايع است، در شريعت اسلام نسخي صورت نخواهد گرفت درحاليكه ساير شرايع نسخ شدهاند.
- «فُرْقانَ» به معنای فارق حق و باطل است و تعيين كننده مطلوب مولی است با فرقان آنچه مطلوب حق است از آنچه مطلوب مولی نيست تفكيك میگردد.
- «فُرْقانَ» ضلالت را از هدايت و نور را از تاريكی و ظلمت را از روشنايی معلوم میكند.
- «فُرْقانَ» در برگيرنده تمام معارف اصلی و فرعی دين است.
- «فُرْقانَ» امور دنيوی و معنوی را از هم متمايز میسازد.
بعضي از مفسرين میگويند: كلمه «فرقان» در آيه با واژه ميزان در آيه ۲۵ سوره مباركه حديد به يك معنا به كار رفته است:
«لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَديدَ فيهِ بَأْسٌ شَديدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزيزٌ.»[1]
«به راستى [ما] پيامبران خود را با دلايل آشكار روانه كرديم و با آنها كتاب و ترازو را فرود آورديم تا مردم به انصاف برخيزند، و آهن را كه در آن براى مردم خطرى سخت و سودهايى است، پديد آورديم، تا خدا معلوم بدارد چه كسى در نهان، او و پيامبرانش را يارى مىكند. آرى، خدا نيرومند شكست ناپذير است.»
مفسرين در توضيح گفتهاند:
«فرقان» و «ميزان» هر دو يكی هستند فرقان به معنای چيزی است كه حق را از باطل جدا میكند و بعد از جداسازی درباره آن قضاوت صحيح صورت میگيرد، ميزان وسيله قضاوت است، فرقان جدا كننده امر حق از باطل است .
امّا بعضی از مفسرين معتقدند ميزان در آيه ۲۵ سوره مباركه حديد با عبارت فرقان در اين آيه يكی نبوده بلکه فرقان امری است كه با همه كتب آسمانی نازل شده، مجموعه معجزاتی است كه در كنار كتب آسمانی قرار گرفته و اثبات حقانيت آن كتاب و آن پيامبر (ص) را كرده است امّا ميزان چنين نيست.
اينان میگويند: معجزه هر پيامبري در كنار كتب آسمانيش ادعای آن پيامبر را برای پيامبريش تصديق میكند و اين امر از ميزان جداست. فرقان مدعی صادق را از مدعی كاذب تمييز میدهد امّا ميزان چنين نيست.
خدا فرقان را بر پيامبر (ص) نازل كرده تا ميان نزول قرآن بر قلب پيامبر (ص) و انزال ساير كتب آسمانی امتياز قائل شود. پيامبر (ص) از آن رو كه خود از ساير پيامبران جداست نحوه نزول كتاب آسمانی او نیز از شيوه انزال ساير كتب متفاوت است. پيامبر (ص) در روايتی میفرمايند:
من به دلايل مختلفی بر ساير پيامبران امتياز دارم
- يكی از آن امتيازات آن است كه قرآن « اوتيت جوامع الكلم»[2] است يعنی كتابی است كه تام و جوامع الكلم است درحاليكه تورات فقط مجموعه احكام و انجيل مجموعه اخلاقيات است.
- تفاوت اساسی ديگری كه قرآن با ساير كتب آسماني دارد آن است كه انزال قرآن «علي قلبك» است، قرآن بر قلب مطهر پيامبر (ص) نازل شده و هيچ يك از كتب آسمانی ديگر بر قلب پيامبر زمان خويش نازل نشده. خداوند سبحان میفرمايد: «انزل التورات انزل الانجيل» امّا در رابطه با انزال قرآن در آيه ۹۷ سوره مباركه بقره میفرمايد: «نَزَّلَهُ عَلى قَلْبِك»
- تفاوت ديگر قرآن با ساير كتب آسمانی آن است كه قرآن دو نوع فرود و نزول داشته، يكبار به طور اجمال و بار ديگر به تفصيل نازل شده است، در ابتدا قرآن يكباره به طور كامل بر قلب پيامبر (ص) و بار ديگر به تدريج نازل شده، قرآن جوامع الكلم است يعنی در برگيرنده همه اموری است كه بشر برای سعادتش نيازمند آنها است بعلاوه آنكه قرآن در برگيرنده همه اموري است كه در كتب سابق فرود آورده شده، « انزل» در آيه سوم اين سوره درباره كتب آسماني ديگر به غير قرآن است كه اجمالي از دين را بيان كردهاند و « انزل» در اين آيه از بيان تفصيلی دين در قرآن سخن میگويد «وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في كِتابٍ مُبين»[3] هيچ تر و خشكی و ناگفتهای وجود ندارد مگر آنكه در اين كتاب ذكر شده باشد.
خدای سبحان در اين آيه از قرآن به عنوان فرقان ياد میكند و اين نام فقط مختص قرآن است، در ترتيب بيان كردن آيات اين نام به قرآن اختصاص يافته، حضرت حق در ابتداي آيهی سه بيان میدارد «أَنْزَلَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجيلَ»[4] و در انتها اين آيه میگويد: «أَنْزَلَ الْفُرْقانَ» مفسرين میگويند: اين تاخير لغوی از آن روست كه آنچه در قرآن ذكر شده به عنوان آخرين حجتها بيان شده و هيچ سخني در عظمت، هم درجه با قرآن نخواهد بود.
مفسرين عرفانی در رابطه با تقدم و تأخر كلمات در اين آيات میگويند:
- تأخر كلمه فرقان در آيه به دليل آن است كه قرآن انسان را از وجود حيوانيش جدا میكند و او را وارد عالم انسانی مینمايد و هر خواهانی را از مرحله علم به مرحله عين و از مرحله دانستن به يافتن و به شهود میرساند.
- دليل تأخر عبارت فرقان در انتهای آيه آن است كه جايگاه انساني را در اين عالم تغيير میدهد و او را به عالم شهود میرساند كه اين عالم به عالم قيامت نزديكتر است، زيرا هرآنچه در انتها ذكر شده از جهت رتبه زمانی و مقام به قيامت نزديكتر است و قرآن چون در آخر ذكر شده به قيامت نزديكتر از ساير كتب آسمانی است.
تاریخ جلسه: 92/12/10- جلسه 3
«برگرفته از کلام استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مباركه حديد، آيه ۲۵
[2] اصول كافی، ج ۱ ، ص ۵۱۲
[3] سوره مباركه انعام، آيه ۵۹
[4] سوره مباركه آل عمران، آيه ۳