سوره مبارکه دخان منسوب به حضرت زهرا سلاماللهعلیها است. در ابتدای این سوره سخن از لیلهی قدر است که قبلاً یادآور شدیم به تعبیر حضرت امام صادق علیهالسلام لیالی قدر، حقیقت وجودی فاطمه سلاماللهعلیها است[1]
گفته میشود شاید دلیل توصیه به قرائت سوره دخان در شب قدر انتساب سوره دخان به وجود مقدس فاطمه سلاماللهعلیها باشد.
پذیرایی خداوند
فاطمه سلامالله نور است و پذیرایی خدا در شب قدر با نور وجود حضرتش بیش از هر زمان دیگری صورت میگیرد، یعنی شب قدر مردم از نور وجود این مادر بیش از هر زمان دیگری بهرهمند میگردند.
روایت[2] میگوید:
«اَلعِلْمُ نُورٌ يَقْذِفُهُ اَللَّهُ فِی قَلْبِ مَنْ يَشَاءُ»
«علم نوری است که خداوند به قلب هر کس که بخواهد میافکند»
در دعای ندبه آمده است:
«وَ رَفَدْتَهُمْ بِعِلْمِک»
«و به علم خود آنان را حمايت كردى»
يعنى از علم خود هم به آنان عنايت فرمودى
پذیرایی خدای سبحان از اولیای خود از جنس علم و نور است آنکس که در شمار دوستان فاطمه است از این پذیرایی بهرمند میگردد، در محضر دختر پیامبر صلیاللهعلیهوآله کاملترین معارف نصیب انسان میشود و خدای سبحان به واسطه این بانو از ربوبیتش پردهبرداری میکند.
خدای سبحان حقیقت قرآن را در ظرف خاص ليلة القدر فرود آورده و با انزال قرآن در اين شب رحمتی خاص بر بندگان نازل نموده كه در حقيقت همان کمال و رشدی است كه به آنان عطا كرده است.
- باتوجه به آیات آغازین سوره مبارکه دخان هر خیر و برکتی که در گوشه گوشه عالم به انسان میرسد با وساطت فاطمه سلامالله است.
«رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ مَا بَيْنَهُمَا إِنْ كُنْتُمْ مُوقِنِين»
«(همان) پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در میان آنهاست، اگر اهل یقین هستید!»
«رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ مَا بَيْنَهُمَا»
خداوند «رب» است. «الحمد لله رب العالمین»
نام رب در شمار ظاهرترین اسامی حضرت حق میباشد، خدای سبحان با نام «رب» بنده را رشد میدهد و افزون میکند.در نمازهای روزانه مصلی چندین بار خدا را با این عنوان مخاطب قرار میدهد.
در این آیه معرفی دیگری از ربوبیّت خدای سبحان صورت میگیرد آیه میگوید: «رب» آسمانها و زمین و «رب» همه مخلوقات و آنچه میان آندوست.
ربوبیت خداوند سبحان
- در یک نگاه ظاهری خدا رب و پرورش دهنده آسمانی است که بالای سر انسان قرار دارد و پرورش دهنده زمینی است که زیر پای اوست، آنچه میان آسمان و زمین قرار دارد تحت نام رب پروردگار خویش است. «وَمَا بَيْنَهُمَا»
- اما در نگاه باطنی، آسمان از امور معنوی و متعالی حکایت میکند و زمین از امور مادی و ظاهری، و آیه اینچنین معنا میشود: تدبیر امور مادی و معنوی و ظاهری و باطنی و جسمی و روحی شما با نام «رب» صورت میپذیرد و این مدبِّر به گونهای تدبیر میکند که بنده همواره در مسیر رشد و تعالی قرار گیرد.
خدای سبحان همانگونه که به امور معنوی سامان میبخشد امور مادی را نیز ساماندهی میکند، زیرا همه چیز در ید قدرت اوست، مربی امور معنوی و مادی و ظاهری و باطنی و جسمی و روحی همه یکی است او رب سماوات و ارض و ما بینهما است.
اهل لغت برای رب معانی چون مدبر، رشد دهنده، متصرف، مصلح امور، سید و سرور نیز آوردهاند.
یکی از مفسرین عرفانی آسمان را به روح و زمین را به نفس تعبیر کرده و فرموده است: خدای سبحان هم مدبر روح شماست و هم مدبر نفس شما «و مابینهما» یعنی عقل و قلبتان را هم تدبیر میکند. تدبیر قلب بدين معنا که به او گفته میشود چه چيزی را دوست بدارد و تدبير عقل آنست كه چگونه درست فکر کند.
«إِنْ كُنْتُمْ مُوقِنِينَ»
اهل یقین ربوبیّت خداوند را درک میکنند
اگر همیشه اهل یقین باشید ربوبیت خدا را ادراک میکنید.
«كُنْتُمْ مُوقِنِينَ» (کنتم) فعل ماضی استمراری است بدین معنا که شما از گذشته اهل یقین بودهاید و اگر یقینتان ادامه یابد و همیشه اهل یقین باشید، خدای رب العالمین به دور از هر نگرانی و دغدغهای، امور شما را تمام و کمال به عهده میگیرد.
کارساز ما به فکر کار ماست فکر ما در کار ما آزار ماست
در مقابل ربوبیت خداوند، عبودیت بنده باید دیده شود
در مقابل ربوبیت خدای سبحان، عبودیت بنده باید دیده شود. اگر او «رب» است بنده باید «عبد» باشد
در کتاب آداب الصلاة حضرت امام رحمةاللهعلیه آمده است: بنده در مقابل عزِّ ربوبیت باید ذلِّ عبودیت داشته باشد اگر باور دارد برای آسمان و زمین مربی وتربیت كنندهای هست که متصرف و مالک و مدبر است به يقين در مقابل او خاضع محض و عبد محض خواهد بود.
امر آنچه تو فرمایی حکم آنچه تو بنمایی
«إِنْ كُنْتُمْ مُوقِنِينَ» مفسری میگوید: اگر انسان به ربوبیِّت رب یقین داشته باشد در عالم فقط به عبودیت مشغول میگردد و به عبادت نیز اکتفا نمیکند زیرا در عبودیت فرد بدون هیچ اختیاری خود را به مولی میسپارد و حتی ثواب عبادت خویش را طلب نمیکند اما در عبادت برای خود موجودیتی قاِئل است و چشم به پاداش مولی دارد. مثلاً زمان افطار که مهمانان برسفرهی افطاری نشستهاند که میزبان ما هستیم اگر ما به عنوان صاحب خانه به نماز اول وقت بپردازيم، عبادت کردهايم اما عبودیت نداشتهايم زیرا مولا دستور داده که مهمان افطار نباید منتظر بماند!
لازمه عبودیّت
در عبودیِّت مهم این است که خدا چه وظیفهای را از بنده طلب کرده نه این که بنده با چه عبادتی احساس رضایت بيشتری میکند.
فردی از عالمی پرسید: راه رسیدن به قرب کدام است؟ ریاضت، عبادت یا مجاهده؟ ایشان فرمود: هیچکدام! با عبودیّت میتوان به قرب دست یافت.
در نظام عالم مربیای هست که همه امور مخلوقات را تدبیر میکند، تنها وظیفه بندگان انجام مأموریتی است که آن مربی از آنان طلب کرده است، گوش به فرمان مولا بودن.
- عالمی میگفت: اگر امام زمان عجلاللهتعالیفرجه ظهور کنند و به من بگویند تو باید در این کوچه بایستی و کشیک بدهی در حاليكه خود حضرت در همان کوچه مجلس درسی داشته باشند که من عمری منتظر حضور در آن کلاس بودهام اگر انجام وظيفه كنم عبودیّت داشتهام.
علت نگرانی و اضطرابها
مفسری میگوید: اگر باور کنیم عالم ناظمی دارد که آن ناظم مصالح امور را تنظیم میکند. دیگر دغدغه و اضطراب و نگرانی باقی نمیماند.
همهی دلشورهها و اضطرابهای بشر از آنروست که رب العالمین را مدبر و همه کارهی زندگی خود نمیداند اگر یقین داشته باشد که او همیشه «رب» است دیگر نگران چه چيزی خواهد بود؟
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که دوست خود روش بنده پروری داند
برای خدا امور سخت و آسان، بزرگ و کوچک، مادی و معنوی فرقی نمیکند. او به اَحسن وجه همه امور، اعم از مادی و معنوی ظاهری و باطنی را تدبیر میکند.
یقین بايد هميشگی و مادام باشد از قديم بوده باشد و تا حال و آينده ادامه داشته باشد يقين گاه و بیگاه امنیت و آرامش خاطر نمیآورد زیرا به مجرد نبود یقین، شرک در فرد نفوذ پیدا میكند و شیطان وارد زندگی میشود. فرد با زينت یقین تحت جنود عقل قرار دارد و در هنگامه تردید در شمار سپاه جهل است یعنی در شمار جنود شیطان است.
«رب» همه را تربیت میکند. یعنی در نظام عالم، پرورش، رشد و فزونی حاکم است. اگر فردی پرورش پیدا نکرد و رشد نیافت در حقیقت خود قبول تربيت نكرده است؛ از نشانههای پذیرش ربوبیت خدای سبحان، عبودیت است.
امر آنچه تو فرمایی حکم آنچه تو بنمايی
یقین؛ کمترین کالایی که در عالم پخش شده
«إِنْ كُنْتُمْ مُوقِنِينَ» گفته شده یقین کمترین کالایی است که در عالم پخش شده آنکس که نسبت به خدای سبحان یقین داشته باشد برای او آرامش حاصل میشود و نگرانیاش مرتفع میگردد.
دیدگاه اهل یقین
اهل یقین در هنگامه مشکلات ایمان دارند زیرا باور دارند پشتپرده همه سختیها و مشکلات رشدی نهفته است. اهل یقین مشکلات را وسیلهای برای پیرایش از آلودگیها میدانند و اعتراضی به خدای سبحان ندارند. اعتراض زمانی خودنمایی میکند که فرد ربوبیت خدا را باور نداشته و نسبت به آن تردید داشته باشد.
نگاه دیگر: هنگامیکه بنده خدا را به عنوان «رب» میشناسد یقین دارد او خدایی است که بندگان را به کمال و وصال و قرب میرساند و آنها را متصف به انواع صفات الهی میکند از ناحیه «رب» همواره کمالات در حال بارش است، در نتیجه جای هیچ نگرانی نیست زیرا به یقین اگرفرد خود را به خدا بسپارد انواع خیرات و برکات در زندگی مادی و معنویش رویش پیدا خواهد كرد.
با یقینی که با وساطت فاطمه سلام الله حاصل میگردد ربوبیت خدای سبحان هویدا میشود و انسان با چنين يقينی به مقام رضا دست میيابد.
تربیت امری زمان بر است
این نکته بايد مورد توجه قرار گيرد که تربیت امری زمانبر است از این رو خدای سبحان در تمام مسیر زندگی بندگان را تحت تربیت خویش قرار میدهد و در طول این مسیر پر فراز و نشیب وظیفه بنده تنها عبودیّت و تسلیم در برابر حق است.
رمز محبوبیت
یکی از مفسرین میفرمایند: خدای سبحان «رب» است. یعنی بنده را به غایت کمال میرساند. کسی که برای خدا کار کند -نه برای جلب محبوبیت خلق- خدای سبحان وی را به محبوبیتی میرساند که قابل تصور نیست.
زمانی که پرورش دهنده و مربي خداست او بنده را از هر منیّتی میرهاند و وی را تا بینهایت رشد و تعالی بالا میبرد.
در مهمانی حضرت زهرا سلاماللهعلیها نباید به قلیل و اندک بسنده کرد، باید درخواستها وسیع و جامع باشد؛ درخواست عبد شدن در محضر مولا، طلب طوق بندگی که نهایت سیر همین است اينكه مولا فرد را با نام «عبدی» بخواند و طلب دیگر رسیدن به یقین است.
پذیرایی مقدماتی اميرالمومنين علیهالسلام از مهمانان فاطمه سلامالله رزق یقین است.
تاریخ جلسه: 98.10.17 ـ جلسه 4 ـ فاطمیه 1441
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال، جلد ۱۱، صفحه ۹۹
[2] مصباح الشريعة، ج 1، ص 16