خداوند در آیه 71 سوره مریم میفرماید:
«وَإِن مِّنكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَىٰ رَبِّكَ حَتْمًا مَّقْضِيًّا»
«و هيچ كس از شما نيست مگر آنكه وارد دوزخ مىشود، (و اين ورود شما) از جانب پروردگارت حكمى قطعى است.»
معنای« ورود»
کلمه ورود در آیه به چند معناست:
- به معنای دخول در یک مکان؛
در نتیجه خداوند سبحان به همۀ مخاطبین اعلام میکند که همه واردِ در جهنم میشوید. در آیه ۹۸ سوره انبیاء، «ورود» بهمعنای «دخول» بکار رفته است:
«إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَها وارِدُونَ»
«(به آنان گفته مىشود) همانا شما و هر آنچه كه غير از خدا مىپرستيد، هيزم دوزخ خواهد بود (و قطعاً) در آن وارد خواهيد شد.»
خطاب به مشرکین است که شما با معبودهای دروغین، سنگریزههای جهنم هستید؛ یعنی داخل جهنم میشوید؛
- ورود بهمعنای اشراف بر چیزی و قرار گرفتن در کنار چیزی است.
در آیه ۱۹ سوره یوسف اشاره به این معنا دارد:
«وَ جاءَتْ سَيَّارَةٌ فَأَرْسَلُوا وارِدَهُمْ»
«و (يوسف در چاه بود تا) كاروانى فرا رسيد و مأمور آب را فرستادند (تا آب بياورد)»
آیه ۲۳ سوره قصص نیز میفرماید: «وَ لَمَّا وَرَدَ ماءَ مَدْيَنَ» «و چون موسى به (چاه) آب مدين رسيد.» به این معنا که حضرت موسی اشراف بر چاه آب داشت؛
۳. «ورود» به معنای«گذر»؛ یعنی همۀ شما از جهنم گذر خواهید کرد:«وَإِن مِّنكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا»
جمع بین این معانی بر این مطلب اشاره دارد که ورود به جهنم، اشراف بر آن مکان را در بر دارد و سپس گذر از جهنم است.
ورود به جهنم مصداق جلوهگری خداوند
قطعا همۀ شما وارد جهنم میشوید که این امر اقتضای ربوبیت خداوند است. ورود به جهنم از جلوهگری های ربوبیت خداوند سبحان برای عباد است که امری ضروری، حتمی و قطعی است.
در ضمیر«کُم» بین مفسرین اختلاف وجود دارد، بعضی مرجع ضمیر را مؤمنین و بعضی کفار میپندارند؛ ولی اکثر مفسرین معتقدند که خطاب عام است و همۀ کفار و مؤمنین را دربرمیگیرد.
اشراف بر جهنم جلوهای از رحمت خداوند
ربوبیت خداوند اقتضا میکند که افراد ورود به جهنم و اشراف بر جهنم داشته باشند؛ همان «رب»ی که بر خود رحمت را واجب کرده، ورود به جهنم را قطعی کرده است؛ پس این اشراف بر جهنم جلوهای از رحمت خداوند است.
اشراف اختیاری مؤمنین بر جهنم
مرحوم علامه میفرماید :«مفهوم ورود بهمعنای اشراف و حضور اختیاری است نه اجباری و مؤمنین این اشراف را انتخاب میکنند تا میزان شکرشان به جهت توفیقی که بر ترک معصیت داشتند، افزایش پیدا کند و غیر مؤمنین با سوءاختیار، معصیت و جهنم را انتخاب میکنند.»
اشراف مومنین بر جهنم به خوشی و سرور آنان لطمه وارد نمیکند؛ آنان با اشراف بر جهنم نهایت لطف خداوند را به خودشان مییابند که در قلعۀ مصونیت و محافظت خداوند قرار دارند؛ و گرنه هر لحظه امکان سقوط به جهنم برای آنان فراهم بود.
ضرورت ورود به جهنم
ورود به جهنم برای تربیت و رشد افراد لازم است و تا زمانی که این ورود صورت نگیرد، بعضی از جلوههای ربوبیت حق ظاهر نخواهد شد.
گفتنی است که همۀ افراد وارد جهنم میشوند؛ البته با ورود بعضی از افراد، جهنم خاموش میشود؛ همانطور که حضرت موسی قومش را از رود نیل عبور داد؛ در حالیکه آب دیده نمیشد. ورود به جهنم برای بعضی از افراد ممکن است؛ در حالیکه جهنم، سوزان نیست.
در روایات متعددی وارد شده است که وقتی پیامبر سوزش امت را میبیند، خود را در جهنم میاندازد و نور پیامبر آن نار را خاموش میکند.
وقتی مؤمن از جهنم عبور میکند، آتش خطاب به مؤمن میگوید:«جُز يا مُؤمِنُ فَقَد أطفَأَ نورُكَ لَهَبي»[1] «اى مؤمن، تو عبور كن كه نور تو شعلههاى مرا خاموش كرد!» این خاموش شدن چیز عجیبی نیست؛ همانگونه که در همین عالم، آتش بر حضرت ابراهیم گلستان شد.
از امام صادق علیهالسلام سوال شد:«آیا شما وارد جهنم میشوید؟» حضرت پاسخ داد:«جُزْنا وَ هِيَ خامِدَةٌ»[2]«ما عبور کردیم در حالیکه آتش خاموش بود».
دنیا، جهنم مؤمن
مرحوم حاج ملا هادی سبزواری در شرح دعای جوشن کبیر در کتاب شرح اسماالحسنی در ذیل این آیه میفرماید :«آن جهنمی که همه باید وارد آن بشوند، همین عالم است. همین عالم، جهنمی سوزان است؛ چون شیطان در این عالم فعال است و در هر زمان شعلههای شیطنت او میتواند به افراد آسیب برساند؛ گرچه مومنین با نام «سلام» خداوند از این عالم عبور میکنند و با قلب سلیم وارد عالم دیگری میشوند.
حکمت داشتن افعال خدای سبحان
فقط در قدرت الهی است که بر خودش قانون قرار دهد. در قدرت هیچکس نیست که برای خداوند قانون قرار دهد. طبق آیه ۲۳ سوره انبیاء :«لا یُسئَلُ عَمّا یَفعَل» هر کاری که خداوند انجام میدهد، بازخواست نمیشود؛ چون تمام افعال خداوند دارای حکمت است.
«كَانَ عَلَىٰ رَبِّكَ حَتْمًا مَّقْضِيًّا»
قطعی بودن ورود به جهنم
جریان معاد یک امر قطعی است و و ورود به جهنم هم قطعی است و جلوۀ جلال الهی را همگی میبینند.
یادگیری آیات جهنمی انسان را به توجه و مراقبه بیشتری وا میدارد؛ چون هیچکس تا در این عالم زندگی میکند، ذرهای خیالراحتی ندارد. مؤمن خود را مصون از عتاب پروردگار نمیداند؛ بنابراین، خوف بر وجود او حاکم است و فقط امید به فضلوعنایت خداوند دارد و میداند که خدای سبحان او را از ارتکاب معاصی حفظ میکند؛ پس ذرهای خاطرجمع از خود نیست. بیتردید لحظهای اعتماد بر خود و خاطر جمع بودن از اعمال و کردار و اقوال، ورود به آتش جهنم را بههمراه دارد.
مؤمن که همنام خداوند است تمام رفتار و زندگیاش دارای قاعده و قانون است؛ اما ذرهای اعتماد بر خود ندارد. مؤمن میداند که خداوند همۀ بایدها و نبایدها را تنظیم و تبیین کرده است؛ بنابراین حتی خوشحالی و ناراحتی او برنامه دارد.
جهنم، جایگاه تنبیه خداوند
جهنم جایگاه تنبیه خداوند است و هیچ مؤمنی خود را از این جایگاه مستثنا نمیبیند؛ به همین جهت دائما اشراف بر این جایگاه دارد و مییابد که افراد در تنبیه خداوند قرار دارند و این تنبیه چقدر دردآور است.
بیشک، اشراف بر جهنم موجب میشود که فرد نهایت مراقبه را نسبت به خود داشته باشد و تمام توجه او بر این مطلب باشد که گرفتار تنبیه خداوند نشود.
«رَبِّكَ»
«رب» مضاف، بر اسم اعظم خداوند دلالت میکند. جلوهگری اسم اعظم باعث میشود که بالاصالة بندگان در فضای رحمت قرار گیرند:«کَتَبَ عَلی نَفسِهِ الرَّحمَة»[3]«خداوند بر خود رحمت را مقدر کرده است.»؛ اما درعین حال لازمۀ این رحمت تنبیه هم هست.
«حَتْمًا مَّقْضِيًّا»
خدا بر خود واجب کرده است که همگی وارد جهنم شوند. خداوندی که عدل مطلق است، ذرهای عذاب را جابهجا نمیکند، تمام افعال او بر اساس حکمت و مصلحت است و تمام عالم را بر اساس رحمت خویش آفرید.
جهنم، نماد غضب الهی
همۀ افراد در تیررس غضب خدای سبحان قرار دارند و جهنم نمادی از غضب الهی است؛ اما تقوا باعث مصونیت از غضب الهی میشود؛ زیرا غضب او بر رحمتش پیشی گرفته است: «يا مَن سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَه»[4]
ورود به جهنم یک قانون حتمی و قطعی است؛ اما نفس ورود به جهنم، عذاب نیست؛ بلکه حبس و اقامت در آن، عذاب است.
همزمانی ورود مؤمن و کافر به جهنم
آیا مومن و کافر همزمان وارد جهنم میشوند؟ بدین گونه که برای یک گروه سوزان باشد و برای یک گروه خاموش؟
در جواب بیان میشود: در عصر بنیاسرائیل آبی بود که هرگاه فرعونیها از آن میخوردند، آب به خون تبدیل میشد؛ اما بنیاسرائیل و اصحاب حضرت موسی که از این آب میخوردند، آب، گوارا و زلال میشد. این امر نشاندهندۀ قدرت خدای سبحان است پس امر عجیبی نیست.
هر فردی با جهنمش همراه است
ملکوت عمل هر فردی، جهنم او را تشکیل میدهد؛ هر فرد معصیتکاری با آتش معصیتی که با خود به همراه میبرد، وارد جهنم میشود؛ اما فرد مومن با بهشت خود، وارد جهنم میشود و این امر عجیبی نیست.
برای مثال انسانی که انواع غصهها و مشکلات را دارد، در باغ هم قرار بگیرد، از باغ لذت نمیبرد؛ بلکه در تنگناهای خود قرار دارد. در مقابل فردی که خوش است، حتی در تنگنا هم قرار گیرد، با همان خوشیهای خود لذت میبرد. بهعبارتی دیگر همهچیز در وجود خود انسان قرار دارد؛ مومن وقتی وارد جهنم میشود، نمیسوزد؛ چون همراه اعتقادات توحیدی و اعمال صالحش وارد میشود.
حکمت عبور از جهنم
خداوند بر خودش واجب کرده است که همه را از جهنم عبور دهد تا میزان توانمندی افراد بر آنان آشکار شود و آدمی دریابد که چقدر تواناست! زیرا توان عبور از معصیت، توان عبور از گناه، توان عبور از غضب الهی را دارد و این توانایی را به همۀ عالم بخشنامه میکند. در این صحنه گویا توانمندیهای افراد نمایان میشود که چقدر صحنههای معصیت فراهم بود؛ اما این افراد بهشتی در معصیت توقف نکردند؛ بلکه عبور کردند.
آیا انسان بدون عبور از جهنم، بهشتی میشود؟ در جواب بیان میشود: گاه فعل مثبت چشم انسان را پر میکند، این همان جهنم است. مؤمنین جهنم معصیت و اراده و عزم بر معصیت را نداشتند.
ساخت جهنم در این عالم
مفسری گوید:«زمانیکه انسان فعل الهی را بهخود نسبت دهد و چشم او را پُر کند و امضای خود را در پایین عمل قرار دهد، همان جهنم است؛ اما زمانیکه فوراً متنبه شود و استغفار کند، این استغفارها مانع سوزش او میشود.
راههای عبور از جهنم
از دو راه برای مومنین عبور از جهنم میسر است:
- خوف: هر عملی انجام میدهد، نگران تقصیر خود در بندگی است که آیا عمل را درست انجام داده است؟
- رجاء: زمانیکه به کوتاهی اعمال خود چشم بدوزد، امیدوار به رحمت الهی است و یقین دارد تحت نام« جبار»خداوند سبحان این کوتاهیها و تقصیرها جبران میشود و تداوم پیدا نمیکند.
در تفاسیر عرفانی ورود به عالم ماده، ورود به جهنم است؛ به همین دلیل زمان ورود انسان به این عالم با گریه همراه است؛ یعنی جهنم بودن این عالم را میبیند؛ اما آنچه مهم است آن است که این عالم مزرعۀ قیامت است؛ یعنی در عین آتش بودن، کشتزار هم هست.
در دنیایی که گروهی در آتش قرار دارند، متقین اهل کاشتاند و با قدم شریعت از این عالم عبور میکنند و موجودیشان در این عالم پُرثمر میشود؛ چون دائم در مزرعه دنیا کاشت دارند؛ اما افرادی که این عالم را جایگاه ابدی خود میدانند، همۀ سرمایۀ خود را از دست میدهند.
دنیا نمایشگاه جلال و جمال الهی
مفسری میفرماید:«خداوند در هنگام ورود به این عالم، جلال خود را به نمایش درآورد تا افراد به او پناهنده شوند و در پناهندگی از جمال او بهره ببرند؛ یعنی تحت تعلیمات شریعت قرار بگیرند و در مسیر شرع ماندگار شوند.»
در واقع در باطن جهنم دنیا، بهشتی است که اگر انسان سریع از آن عبور کند و سوزش آتش را باور داشته باشد، اختیار وصول به بهشت جمال را دارد و آتش هیچ صدمهای به او نمیزند.
خداوند نجات از آتش معصیت و شهوت را عهدهدار است. برای نجات از عالم دنیا انسان نباید ذرهای بر اعمال خیر، ارادۀ صحیح، حالات خوب و نیات خالص خود اعتماد کند؛ زیرا بهمحض اعتماد، مشرک میشود و به همان میزان سوزش دارد.
جهنمسازی نفس اماره
نفس امارۀ بالسوء جهنمی را ایجاد میکند که همراه و قرین انسان است؛ اما قرار گرفتن این نفس تحت سیطرۀ عقل و قلب و شرع، آتش جهنم را سرد میکند. نفس اماره تحت پرورش صحیح تبدیل به نفس مطمئنه میشود و مقامهای متعالی برای انسان رقم میزند. بهمانند شهدا که با انتخاب صحیح جهش متعالی نصیبشان شد و به مقام رضای الهی رسیدند:
«ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً»
«به سوى پروردگارت بازگرد كه تو از او راضى و او از تو راضى است.»
دوری ابدی متقی از جهنم
مفسری گوید:این آیه با آیه ۱۰۱ سوره انبیاء:«إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنى أُولئِكَ عَنْها مُبْعَدُونَ»«همانا كسانى كه قبلًا از جانب ما به آنان (در برابر كارشان، وعده) نيكو داده شده است، آنان از آن (دوزخ) دور نگاهداشته خواهند شد.» قابل جمع است؛ زیرا این آیه دلالت دارد بر این که همگی وارد جهنم می شوند؛ اما بُعدشان امری ابدی است به این معنا که همیشه از آتش دور میشوند. ورود به آتش برای همگی قطعی است؛ اما مومنین برای همیشه از آتش دور میشوند و فقط ظالمین در جهنم میمانند.
تقوا، رمز نجات از جهنم
رمز نجات از جهنم فقط پرهیز از گناه، معصیت و خودبینی و ترک طاعت است. بهمیزانی که تقوای فرد افزون شود؛ میزان خروج از آتش هم سریعتر صورت میگیرد. در روایت وارد شده است: بعضی از افراد آنقدر سریع از جهنم عبور میکنند که اصلا ورود در جهنم را احساس نمیکنند. آنقدر عبور آنان سرعت دارد که ورودی، احساس نمیشود. متقین نجات پیدا میکنند که این نجات هم، یکباره نیست.
تقوا، گام سلوک انسان
تقوا گام و پای عبور از آتش را به انسان عطا میکند. انسان در این عالم، توفیق حرکت دارد و در آن عالم نیز از هر آنچه مانع قرب او بهخداوند میشود، گذر میکند؛ چون جهنم مانع قرب اوست. متقی از جهنم گذر میکند و مقیم نیست.
در روایتی آمده است:
«إِذَا دَخَلَ أَهْلُ اَلْجَنَّةِ اَلْجَنَّةَ قَالَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ أَ لَيْسَ قَدْ وَعَدَنَا رَبُّنَا أَنْ نَرِدَ اَلنَّارَ فَيُقَالُ لَهُمْ قَدْ وَرَدْتُمُوهَا وَ هِيَ خَامِدَة»[5]
«هنگامی که اهل بهشت وارد بهشت میشوند بعضی به بعضی دیگر میگویند:آیا خداوند وعده نداده بود که همگی باید وارد جهنم شوند؟ ملائکه به آنان پیام میدهند:«وارد آتش شدید؛ در حالیکه آتش خاموش بود.»
نور مؤمن آنقدر زیاد است که نار جهنم را خاموش میکند.
بعضی از مفسرین میفرمایند: «در تقوا: استغفار، اعتماد بر خداوند، پروپیمان کار کردن، وفادار بودن به خداوند سبحان، اصلاح و هماهنگی ظاهر و باطن، پرهیز از شبهات و اعتماد نکردن بر اسباب، نهفته است که عامل نجات انسان متقی میشود.
تاریخ جلسه: 1400/8/8 – ادامه جلسه سی و یکم
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] . تاريخ بغداد، ج 5، ص 194.
[2] . علم اليقين، فيض كاشانى، ج 2، ص 971، باب 9.
[3] . سوره انعام، آیه 12
[4] . مصباحالمتهجد، ص 696
[5] . بحارالانوار، ج 8، ص 250